به گزارش خبرگزاری حوزه، در ماه های اخیر با وجود سیر شتابان و رو به فزونیِ ساخت سریال های شبکه نمایش خانگی، کمتر اثری را می توان یافت که هم در بُعد فرمی، پیشرو و خلاق باشد و هم از حیث محتوایی متناسب با فرهنگ ایرانی- اسلامی ما، حرف جدی برای گفتن داشته باشد.
به تازگی فصل نخست سریال «وحشی» به کارگردانی هومن سیدی در قالب ۸ قسمت به پایان رسیده و این در حالی است که به خصوص در روزهای گذشته، این سریال و پیام و محتوای آن، محل تضارب آرای اهالی رسانه و هنر بوده است.
لزوم دقت نظر در پیام القاشده از سوی سازندگان
آخرین ساخته سیدی گرچه به لحاظ فرمی و کارگردانی، سریالی به یادماندنی و قابل توجه به شمار می رود، اما از منظر محتوایی باید با دقت نظر بیشتری مورد واکاوی، تحلیل و ارزیابی قرار گیرد، به ویژه از این حیث که در زمرهی آثار اجتماعی با دوز خشونت بالا و التهاب آفرینی مشهود محسوب می شود.
سریال روایتگر قصه زندگی سخت و دردناک کارگریِ شخصیت اصلی (داود اشرف) با بازی خوب جواد عزتی است که در پی وقوع یک حادثه تلخ، درگیر ماجراهای بسیاری می شود که خودش البته گاه به عنوان مسبب اصلی در شکل گیری آن حادثه و پیامدهای آن دخیل بوده است.
روایتگری مناسبت کارگردان به انضمام داستانی جذاب و البته توجه به مباحث فرمی اعم از کارگردانی، هدایت بازیگران، دکوپاژ و میزانسن باعث شده که به قول معروف شاهد اثری روپا باشیم که مخاطب را با اثر درگیر می کند.
وسواس کارگردان در نشان دادن جزئیات
مصطفی گودرزی، مستندساز و منتقد سینما با اشاره به این که ویژگی جالب توجه سریال «وحشی» آن است که طبقه فراموششده کارگر را به مرکز روایت بازمیگرداند، اظهار داشت: این سریال تصویری دقیق و البته خشن از زندگی کارگری را ارائه میدهد؛ از معدن گرفته تا خوابگاههای تاریک و تعاملات پرتنش روزمره و بر این اساس باید گفت که شخصیت داود اشرف، نماد هزاران کارگری است که در این چرخه فعالیت می کنند و زندگی سختی دارند.
وی همچنین افزود: با این حال به نظر می رسد که کارگردان در بازنمایی این نوع سبک زندگی و چالش های آن تا حدی دچار افراط شده، از این منظر که تلخی ماجرا را بیش از پیش با ابزارهای رسانه ای که در اختیار داشته، نشان داده و این در حالی است در جامعه ما در سال های اخیر، بارها و بارها در معرض این قبیل پیام های رسانه ای قرار گرفته است.
این منتقد سینما گفت: نشان دادن فقر و بیپولی در سریال هایی از این دست، فی نفسه بد نیست؛ اما هومن سیدی در اینجا در نمایش فقر و مشکلات زندگی مردم تا حدی دچار بزرگنمایی شده که شاید بشود گفت اندکی هم به سمت سیاه نمایی گرایش پیدا کرده است.
فضاسازی سرد و سنگین در تولید سریال
وی همچنین یادآور شد: سریال به لحاظ بصری و روانی، فضایی سرد و فلجکننده را برای تماشاگر خود به تصویر می کشد نورهای آبی و خاکستری، نماهای بسته و استفاده مکرر از فضاهای صنعتی، همگی به خلق یک اتمسفر سنگین و بیپایان کمک میکنند. این حال و هوا با وضعیت روحی شخصیت اصلی قصه نیز همخوانی جالب توجهی دارد، ضمن آن که در بسیاری از صحنهها، به جای دیالوگ، از سکوت استفاده شده و این برمی گردد به رویه و روحیه هومن سیدی که قبل از کارگردانی و بازیگری، یک فیلمبین حرفه ای است و به هر حال تأثیر او از فیلم های مختلف اعم از هالیوودی و غیر آن را نباید نادیده گرفت.
گودرزی خاطرنشان کرد: با این وجود به اعتقاد بنده، تلاش کارگردان در پرهیز از کلیشه های رایج و گاه قهرمانسازیهای بی منطق، قابل تقدیر است چه آن که محصول کوشش او ارائه تصویری واقعگرایانه از فردی شده که درگیر با سرنوشت، فشار اجتماعی و تضادهای درونی خود است.
تقدیر از بازی خوب جواد عزتی
انصافاً یکی از نقاط قوت اصلی سریال، بازی درخشان جواد عزتی است. او در نقش داود، مردی خسته، شکسته، اما امیدوار را با تمام جزییات روانیاش خلق میکند. عزتی با فاصلهگیری از بازیهای طنزآلود گذشتهاش در این سریال تبدیل به یک چهره دراماتیک تمامعیار میشود که خودش البته قربانی است و در عین حال گناهکار.
از سوی دیگر کارگردانی سیدی در این اثر نیز نسبت به آثار گذشتهاش پختهتر و حرفه ای تر شده چه آن که با تمرکز بر جزئیات، بازی با نور و استفاده از رنگهای سرد، فضای خفقانآور روایت را به خوبی به مخاطب خود منتقل میکند. البته گاهی ریتم کند و فضاسازی بیش از حد، مانع از تنش داستانی میشود و در برخی قسمتها، تعلیق قربانی زیباییشناسی میشود.
نکته حائز اهمیت دیگر این که هر چند سریال «وحشی» برپایه یک داستان واقعی تولید شده، اما با این حال کارگردان با عناصر فرمی خاص خود، گاه به مرز فراواقعیت نزدیک میشود. همچنین باید توجه داشت این اثر که از پلتفرم فیلمنت منتشر شده، توانسته با ترکیب عناصر درام، جنایی و تعلیق، توجه مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند.
اهمیت توجه به تعلیق در سریالسازی
به تعبیر یکی از منتقدین چنانچه بخواهیم سریال وحشی را به یک درخت تشبیه کنیم؛ عنصر تعلیق ریشه آن به شمار میرود. در واقع ستون اصلی سریال که آن را برای تماشاگر جذاب جلوه میدهد، همان حس انتظار برای رخ دادن یک حادثه است.
هومن سیدی در این سریال نشان داده که میداند چگونه و کجا از عنصر تعلیق استفاده کند، منتهای مراتب مشکل در ارتباط این فرم با محتواست از این منظر که دردام تلخ نگاری بیش از حد اُفتاده است. با این وجود کارگردان بار دیگر نشان داده که چگونه با بهره گیری از عنصر تعلیق می توان به فرمول مناسب ریتمیک در سریال سازی دست یافت و به موفقیت نسبی هم رسید.










نظر شما