گزارش خبرگزاری حوزه، شرایط حساسی که کشور درگیر جنگ میشود با چالشهای امنیتی و دفاعی روبرو است، بسیاری از هموطنان به ویژه جوانان دغدغهمند، پرسشهایی در مورد نقش و مسئولیت فردی خود در این شرایط دارند.
مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در راستای رسالت علمی و فرهنگی خود، به بررسی این پرسشها در قالب سلسله مباحث و سوالات "اخلاق جنگ" میپردازد.
در این مجموعه، به پرسشها و شبهات رایج در زمینه مسائل دفاعی و امنیتی با استناد به منابع معتبر دینی، فقهی و کارشناسی پاسخ داده میشود.
آنچه در ادامه میآید، پاسخ به یکی از پرسشهای متداول در این زمینه است که امیدواریم مورد استفاده علاقهمندان قرار گیرد.
سؤال:
سلام و عرض ادب سوال من این است، اکنون که درگیر جنگ هستیم و احساس میکنیم کاری از دستمان برنمی آید، چه باید بکنیم؟
پاسخ:
در ابتدا بابت دغدغه ای که دارید بسیار خوشحالیم و آرزو می کنیم تمام جوانان این مرز و بوم همچون شما باشند. در مورد پرسشی که ارسال نموده اید به نکات زیر توجه نمایید:
هرکس به اندازه توان خود میتواند مؤثر باشد
در زمان جنگ، اینگونه نیست که تمام افراد وارد معرکه جنگ و درگیری شوند و هر کسی که بیرون از این معرکه است خود را بی اثر بداند، امروزه جنگ ها و نبردها صرفا به حضور فیزیکی نیست، در شرایط فعلی هر کسی با توجه به توان، ظرفیت، سن و تخصصی که دارد می تواند در این نبرد تاثیرگذار و مستحق پاداش و ثواب باشد و در صورت کشته شدن یا فوت، حتی در خانه خود نیز به پاداش شهدا دست یابد.
پس این تصور که "هیچ کاری از دستمان برنمیآید" کاملاً نادرست است.
استفاده از تخصص های فردی
اگر تحصیلات مشاوره و روانشناسی دارید، اکنون مردم جامعه بیش از هر زمان به آرامش دارند، شما می توانید بسته هایی برای کسب مهارتهای مورد نیاز به افراد عموم جامعه در رسیدن آرامش و دوری از استرس و اضطراب در شرایط فعلی طراحی و تهیه نمایید و ضمن اینکه خود آنها را عمل می نمایید در اختیار بستگان، نزدیکان، آشنایان، اقوام و دوستان قرار دهید.
جامعه به مشارکت همه نیاز دارد
جامعه ما امروز بیش از هر زمان دیگری به وحدت و همدلی نیازمند است. شما با حفظ آرامش و انتشار انرژی مثبت میتوانید سهم بزرگی در ایجاد طمأنینه اجتماعی داشته باشید. یادمان باشد که هر اقدام کوچکی، اگر با نیت خالص انجام شود، میتواند تأثیرات بزرگی در پی داشته باشد. مهم این است که بدانیم در این مسیر تنها نیستیم و هر یک از ما به سهم خود میتوانیم نقشی مؤثر ایفا کنیم.
جامعه اکنون به آرامش و طمأنینه قرار دارد شما نیز می توانید در آن سهیم باشید.
اهمیت دعا در شرایط جنگ
علاوه بر مورد فوق، دعا کاری است که وظیفه ما در این شرایط است، البته دعا یک مفهوم بسیار متعالی است که هم باعث رشد و تعالی روحی و معنوی ما می شود و هم امید را در ما زنده نگه می دارد؛ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به اصحاب خویش فرمود: آیا شما را به سلاحی راهنمایی نکنم که از دست دشمنان نجاتتان داده و روزی تان را فراوان نماید؟
گفتند: آری! ای رسول خدا.
حضرت فرمود: پروردگارتان را شب و روز بخوانید که سلاح مومن دعای او است. (۱)
بنابراین نباید نقش دعا را کم اهمیت دانست، همچنین نباید آن را با گریه و زاری اشتباه گرفت؛ گریه کردن در این شرایط کار درستی نیست و معنای دعا گریه کردن نیست، دعا از سر شوق و امید است ولی گریه در این شرایط از روی ضعف است.
البته گریه برای تخلیه روانی در شرایطی که تنها برای تخلیه هیجانی و نه از روی ترس و سستی باشد، امری طبیعی است.
نقش تخصص و تعهد در پیشرفت کشور
کشور اسلامی ما برای رشد و پیشرفت و گذراندن از این شرایط سخت به همه افراد با همه تخصص ها و سلیقه ها نیاز دارد؛ اکنون که شما به تحصیل در رشته روانشناسی علاقه دارید و مشغول هستید و از طرفی دغدغه دینی دارید؛ توصیه می کنیم با فراگرفتن این علم و کسب مهارت در آن، اولا در آینده بتوانید برای افراد جامعه مفید باشید و ثانیا در کنار شغل و حرفه به مسائل و احکام شرعی پایبند باشید و به عنوان یک روانشناس مسلمان فعالیت نمایید.
روانشناسی و ضرورت بومیسازی اسلامی آن
در بررسی علوم روانشناسی باید با نگاهی متعادل و عالمانه عمل کرد. همه نظریههای روانشناسی را نمیتوان یکسان دانست؛ برخی از این نظریهها با اصول عقلانی و دینی کاملاً سازگارند و میتوان آنها را در کار حرفهای به کار گرفت، در حالی که برخی دیگر نیاز به بازنگری و نقد علمی دارند. این رویکرد نقادانه و گزینشی، همان مسیر اسلامیسازی علوم انسانی است که مقام معظم رهبری بر آن تأکید ویژهای داشتهاند.
ایشان با اشاره به ضرورت تحول بنیادین در علوم انسانی فرمودهاند: «ما نیازمند تغییر اساسی در علوم انسانی هستیم. این به معنای نادیده گرفتن دستاوردهای علمی دیگران نیست، بلکه باید با استفاده از روشهای علمی، مبانی غیرالهی و مادیگرایانه این علوم را که با جهانبینی توحیدی ناسازگار است، شناسایی و اصلاح کنیم.»
حرف این است که مبنای علوم انسانی غربی، مبنای غیرالهی است، مبنای مادّی است، مبنای غیر توحیدی است؛ این با مبانی اسلامی و با مبانی دینی سازگار نیست.
علوم انسانی تنها زمانی میتواند نقش تربیتی و سازنده خود را به درستی ایفا کند که بر اساس تفکر الهی و ارزشهای اسلامی بازسازی شود. این فرآیند اگرچه زمانبر است، اما برای پیشرفت واقعی کشور ضرورتی انکارناپذیر محسوب میشود.
این موضوع در حال حاضر در دانشهای علوم انسانی وجود ندارد و نیاز به کار و تفکر دارد. البته این کار، شتابزده نیست و یک پروژه بلندمدت و مهم به شمار میآید. با این حال، دوستانی که در این زمینه فعالیت میکنند، باید سرعت مناسبی به این کار بدهند. یعنی در حالی که نباید در این کار شتابزدگی وجود داشته باشد، عقبماندگی نیز مطلوب و قابل قبول نیست. باید تلاش کرد و پیشرفت حاصل شود.
البتّه من شنیدم و اطّلاع دارم که علاوه بر آنچه در شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه انجام می گیرد، اساتید متعدّد دانشگاه هم در این زمینه کارهای مهم و خودجوش دارند انجام میدهند، که این کارها خوب است در یک صراط قرار بگیرد؛ یعنی این دو مجموعه ی کاری با یکدیگر هم افزایی کند، تا ان شاءالله نتایجی عاید کشور و عاید دانشگاه کشور در این زمینه بشود». (۲)
لازمه این کار مطالعه همین علم روانشناسی، بررسی و نقد دقیق آن و ارائه مسائل و مبانی جدید منطبق بر اسلام می باشد. پس یأس و نا امیدی به خود راه ندهید و در این مسیر با جدیت به تلاش و کوشش بپردازید.
پی نوشت:
۱. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۹۳، ص ۳۰۰.
۲. بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۳۹۳/۴/۱۱










نظر شما