به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، فرهنگ عاشورا همواره یکی از عمیقترین و تأثیرگذارترین سرچشمههای الهام در هنر و رسانه بوده است. پرداختن به این موضوع، تنها محدود به بازخوانی وقایع تاریخی نمیشود، بلکه تلاشی است برای انتقال پیامهایی که فراتر از زمان و مکان، با جان انسانها پیوند میخورد. در این میان، هنر سینما میتواند واسطهای قدرتمند برای روایت این مفاهیم باشد؛ بهویژه وقتی به زبان امروز و با نیازهای مخاطب معاصر همسخن شود.
با وجود این ظرفیت عظیم، تولید آثار نمایشی با محوریت عاشورا، همواره با چالشهایی مواجه بوده است. محدودیتهای فنی و فقهی، نبود حمایتهای لازم، ضعف مدیریت فرهنگی و همچنین فقدان نگاه خلاق در روایتگری، از جمله موانعی است که بسیاری از فیلمسازان را از ورود جدی به این حوزه بازداشته است. با این حال، برخی از چهرههای باسابقه و دغدغهمند سینما همچنان بر لزوم تولید چنین آثاری تأکید دارند.
امیرحسین شریفی، از تهیهکنندگان پیشکسوت سینما و تلویزیون، با تجربه ساخت آثاری همچون «ضیافت»، «اشک سرما»، «شب دهم» و «قاصدک»، از جمله سینماگرانی است که سالها در فضای دفاع مقدس و روایت ارزشهای انسانی فعالیت کرده و همواره دغدغه حفظ شأن هنر دینی را داشته است. نگاه او به مفاهیم عاشورایی، برآمده از تجربه میدانی، شناخت اجتماعی، و باور قلبی به تأثیرگذاری سینماست.
در همین راستا و بهمنظور بررسی ظرفیتهای سینما برای پرداختن به مفاهیم عاشورا، خبرگزاری حوزه گفتوگویی تفصیلی با امیرحسین شریفی، تهیهکننده صاحبنام سینما و تلویزیون انجام داده است که در ادامه با آن همراه میشویم.
از نظر شما یک فیلم سینمایی که قرار است بهعنوان اثری معرفیکننده یا تبیینکننده فرهنگ عاشورا ساخته شود، باید واجد چه ویژگیهایی باشد تا بتواند تأثیرگذار باشد و با مخاطب امروز ارتباط برقرار کند؟
برای اینکه یک فیلم درباره عاشورا بتواند تاثیرگذار باشد، مهمترین اصل آن است که پیام امام حسین (ع) را در قالبی امروزی به تصویر بکشد. صرف روایت وقایع عاشورا، آن هم با زبانی که نسل امروز با آن ارتباطی ندارد، به هدف نمیرسد و از اثرگذاری فیلم کاسته میشود. جوان امروز با زبان امروز ارتباط برقرار میکند و سینما باید واسطهای برای رساندن پیام آن قیام در بستر معاصر باشد. اگر فقط وقایع کربلا به همان شکل سنتی بازگو شود، مخاطب امروزی نه تنها جذب نمیشود، بلکه ممکن است پیام نهضت را نیز درک نکند. در حالیکه اگر مفاهیم عاشورایی در قالب یک قصه خانوادگی یا اجتماعی به تصویر کشیده شود، هم هزینه ساخت کمتر خواهد بود و هم نفوذ عمیقتری در دلها ایجاد میکند.
شما اشاره کردید که بازسازی دقیق وقایع عاشورا دشوار است. به نظر شما این دشواری به دلیل فقدان امکانات فنی است یا به محدودیتهای اعتقادی و عرفی نیز بازمیگردد؟
بازسازی دقیق عاشورا کار بسیار سختی است، چون اساساً امکان نمایش واقعی آنچه در ۱۴۰۰ سال پیش اتفاق افتاده، حتی از نظر امکانات فنی و هنری هم وجود ندارد. آن عظمت، آن عمق فاجعه، آن فضای حماسی و معنوی را نمیتوان دقیق و کامل به تصویر کشید. علاوه بر این، محدودیتهای عرفی، فقهی و اجتماعی نیز مانع بزرگی است. مثلاً نمیتوان تصویر مستقیم امام حسین(ع) را نشان داد. این یعنی ما از اساس در بازنمایی چهره اصلی محرومیم و این کار را بیش از پیش پیچیده و گاه ناممکن میکند.
آیا روایت پیام عاشورا در بستر داستانهای اجتماعی یا خانوادگی میتواند همان تأثیر فیلمهای تاریخی یا مذهبی مستقیم را داشته باشد، یا حتی اثرگذارتر است؟
به نظر من پرداختن به مفاهیم عاشورایی در قالب داستانهای اجتماعی یا خانوادگی اثرگذاری بیشتری دارد. چون در این قالبها، ارتباط مستقیمتری با زندگی روزمره مخاطب برقرار میشود. مردم خود را در موقعیتها و شخصیتهای داستان میبینند و پیام عاشورا برایشان ملموستر میشود. تجربه هم نشان داده که فیلمهایی که به طور غیرمستقیم اما عمیق به ارزشهای دینی میپردازند، دوام بیشتری در ذهن مخاطب دارند. در چنین ساختاری، مخاطب با پیام امام حسین زندگی میکند نه اینکه فقط آن را تماشا کند.
بستر مناسب برای تولید فیلمهای عاشورایی کدام است؟ سینما با امکانهای حرفهایاش یا تلویزیون با مخاطب گستردهاش؟
متأسفانه تلویزیون سالهاست که کار خاصی در حوزه عاشورا انجام نمیدهد و صرفاً به بازپخش آثار قدیمی مانند مختارنامه بسنده کرده است. در حالیکه تلویزیون میتوانست مهمترین بستر برای تولید و پخش اینگونه آثار باشد. سینما اگرچه حرفهایتر است، اما هزینهبرتر و محدودتر در انتشار است. ولی چون تلویزیون خود را از این مسئولیت کنار کشیده، فعلاً سینما تنها امید باقیمانده است؛ البته اگر حمایت شود و مسیر ساخت چنین فیلمهایی باز باشد.
آیا سینمای کودک هم ظرفیت پرداختن به موضوعات عاشورایی را دارد؟ چگونه میتوان مفاهیم عمیق عاشورا را در قالبی کودکانه به تصویر کشید؟
بله، حتماً سینمای کودک هم میتواند به مفاهیم عاشورایی بپردازد، منتها باید زبان بیانش متناسب با سن و درک کودک باشد. مفاهیمی مانند صداقت، ایثار، شجاعت، وفاداری و حقیقتطلبی، همگی ریشه در عاشورا دارند و برای کودک نیز قابل درکاند.
اگر نویسندهای کاربلد و خلاق باشد، میتواند با بهرهگیری از تمثیلها و قصهپردازی جذاب، این مفاهیم را به کودکان منتقل کند. مهم آن است که نگاه هنرمندانه و در عین حال متعهدانهای در این زمینه وجود داشته باشد.
با توجه به محدودیتهای فقهی در نمایش چهرههای مقدس، چه راهکاری برای روایت زندگی امام حسین(ع) وجود دارد تا بدون آسیب فقهی، پیام عاشورا منتقل شود؟
یکی از راههای بسیار مؤثر، اقتباسهای غیرمستقیم از سیره امام حسین(ع) است؛ یعنی داستانهایی که برگرفته از روح و پیام عاشورا باشند ولی الزامی به نمایش چهرههای مقدس نداشته باشند. در این صورت میتوان با خلق شخصیتهایی الهامگرفته از آن بزرگوار، مفاهیم عمیق نهضت را منتقل کرد.
همچنین روایتهایی درباره یاران امام یا رویدادهایی موازی با قیام، بدون ورود مستقیم به چهرههای اصلی، میتواند راهگشا باشد. چنین الگویی هم از نظر فقهی مشکلی ندارد و هم به لحاظ دراماتیک، دست نویسنده را باز میگذارد.
با توجه به سابقه شما در تولید آثار دفاع مقدس، آیا این ژانر بستر مناسبی برای تلفیق با مفاهیم عاشورایی دارد یا باید به مسیر مستقلی برای عاشورا فکر کرد؟
دفاع مقدس بهخودیخود آینهای از عاشوراست. مفاهیمی مانند ایثار، شهادت، وفاداری و مقابله با ظلم، دقیقاً همان مفاهیمی است که در عاشورا تبلور یافتهاند. در نتیجه، تلفیق این دو ژانر نهتنها ممکن است، بلکه بسیار هم نتیجهبخش خواهد بود.
با این حال، نباید صرفاً به فضای جنگی محدود شد. باید به روابط انسانی، عواطف پشت جبهه، و لحظههای شخصی رزمندگان نیز پرداخت؛ چون این فضاها، عمیقاً عاشوراییاند و کمتر به آنها پرداخته شده است.
چرا در سالهای اخیر تولید فیلمهای دفاع مقدس با افت شدیدی مواجه شده است و شما به عنوان یکی از فعالان این حوزه چه نقدی به وضعیت فعلی دارید؟
یکی از دلایل مهم این افت، سوءاستفادههایی است که در گذشته از سینمای دفاع مقدس شده. بعضیها با نگاه تجاری یا تحریفگرایانه وارد این حوزه شدند و باعث بیاعتمادی مخاطب شدند. نتیجهاش این شد که امروز این ژانر مهم و تأثیرگذار تقریباً به فراموشی سپرده شده است. از طرفی، بیتوجهی نهادهای حمایتی، پرداخت نشدن مطالبات سازندگان، و عدم وجود برنامهریزی منسجم برای تولید، انگیزه بسیاری از فیلمسازان دلسوز را از بین برده است. خود من سالهاست دیگر میل و توانی برای ادامه ساخت چنین آثاری ندارم.
آیا خاطرات و اتفاقات ناگفتهای از دوران دفاع مقدس وجود دارد که قابلیت تبدیل شدن به فیلمهای عمیق و انسانی را داشته باشند؟
بله، بیشمار. فضای پشت جبهه، رفتار رزمندگان در شب عملیات، مواجهههای انسانی و حتی داستانهایی مثل کمک به یکدیگر در سختترین شرایط، همگی ظرفیتهای بالایی برای تبدیل شدن به فیلم دارند. اما متأسفانه هیچکدام از این داستانها هنوز ساخته نشدهاند.
یکی از داستانهایی که در ذهنم مانده، مربوط به سه رزمنده جوان از اصفهان است که شب عملیات از ترس فرار کردند و در بیابان کشته شدند. یا ماجرای شهید خرازی و برخوردش با یک تعمیرکار ساده که پر از انسانیت و بزرگی بود. اینها گنجینهاند و هنوز ناشناختهاند.
آیا برخورد مسئولان فرهنگی و مدیران نهادهای تصمیمگیرنده مانعی در مسیر تولید آثار ارزشی و عاشورایی بوده است؟ اگر بله، چگونه؟
متأسفانه بله. برخی از مسئولان به جای حمایت، مانعتراشی میکنند یا مسیر را برای فیلمسازان متعهد سد میسازند. وقتی میبینی هزینهها پرداخت نمیشود، پروژهها متوقف میماند و حمایتها فقط به فیلمهایی خاص تعلق میگیرد، انگیزه نابود میشود. مشکل اصلی نگاه غلط و غیرکارشناسی برخی از مدیران است. آنها نه دغدغهای دارند و نه شناختی از سینما. همین عدم تخصص و بیتعهدی سبب شده که فیلمسازانی چون من از سینما دلزده شوند و کناره بگیرند.
با نگاهی به گذشته، آیا شما همچنان به ساخت آثار عاشورایی و دفاع مقدسی امیدوار هستید یا آیندهای برای این ژانر متصور نیستید؟
امید را که نمیتوان از دل بیرون کرد، اما واقعیت این است که شرایط امروز اصلاً برای فعالیت در این حوزه مساعد نیست. فضای فرهنگی، حمایتی و حتی اخلاقی سینمای امروز با آنچه ما در گذشته داشتیم زمین تا آسمان تفاوت دارد. با این حال، اگر شرایطی فراهم شود که امکان تولید درست، آزاد و متعهدانه آثار عاشورایی فراهم باشد، باز هم حاضرم برگردم و بسازم. اما تا وقتی نگاهها تغییر نکند، اتفاق خاصی نمیافتد.
در پایان اگر نکتهای دارید که در جمعبندی گفتوگو بتواند به عنوان یک فراخوان برای اهالی فرهنگ و رسانه تلقی شود، بفرمایید.
فراخوان من این است: امام حسین (ع) فقط در کربلا نیست؛ زندگی او سراسر قصه و آموزه است. از رفتار، گفتار، انتخابها و تصمیماتش میتوان فیلم ساخت، نه فقط از شهادتش. باید این نگاه در میان اهالی رسانه نهادینه شود.
ما نیاز به هنرمندان متعهد، نویسندگان متفکر و مدیرانی دلسوز داریم تا این مفاهیم را زنده کنند. اگر این سه ضلع در کنار هم قرار بگیرند، میتوان آیندهای روشن برای سینمای عاشورایی ترسیم کرد.
انتهای پیام/











نظر شما