جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۳
تصمیم مهم روزهای نوجوانی؛ پای نهادن در مسیر سخت اما شیرین طلبگی

حوزه/ آزمون ورودی حوزه های علمیه امروز در قم برگزار شد و صدها داوطلب جوان آمادگی خود را برای حضور در مسیر سخت و جذاب طلبگی آغاز کردند.

خبرگزاری حوزه / از چهار راه بازار به سمت حرم حضرت معصومه(س) که حرکت می کنید، فضایی سنگی و زیبا شبیه بیت الله الحرام پیش روی شما است. با چترهای سایه‌بان بزرگ که در مسیر زائران کار گذاشته اند.

در بدو حرکت به سمت حرم، مسجد امام حسن عسکری(ع) قراردارد که نمای بسیار زیبا و خاصی به میدان بزرگ آستانه می دهد.

اما امروز صبح زود، در اطراف این مسجد نوجوانان های زیادی حضور داشتند که با خانواده های خود نشسته بودند و منتظر شروع یک اتفاق بودند.

اتفاقی که می شود از آن به کنکور حوزه هم یاد کرد. بله، امروز کنکور حوزه در قم برگزار شد.

اما یک چیز در این میان رخ نمایی فراوانی داشت. آن هم حضور نوجوانانی که هنوز پشت لب آنها هم سبز نشده بود برای حضور در این کنکور.

در نگاه اول شاید تصور آن بود که این بچه ها برای یک برنامه یا اردو به مسجد می آیند ولی واقعا قرار بود در آزمون ورودی حوزه علمیه قم شرکت کنند.

در میان جمعیت می شد نگاه نگران مادرها و پدرها و خواهران و برادران کوچک و بزرگ آنها را هم دید که از صبح زود برای حضور در این امتحان در میدان آستانه حضور داشتند.

چند خانواده هم کنار همین مکان زیر اندازی پهن کرده بودند و صبحانه می خوردند.

یکی از صحنه های زیبای امروز را خواهر کوچک یکی از داوطلبان رقم زده بود. آنجا که نگران و مضطرب برای روحیه دادن به برادر 15 ساله اش در رفت و آمد بود و تقریبا توجه همه را به خود جلب کرده بود.

در میان والدین دوست قدیمی خودم راهم دیدم که برای شرکت پسرش در کنکور به محل ثبت نام آمده بود. جالب اش آن بود که سالها پیش که ما در یک مجموعه مشغول به فعالیت بودیم. این دوست ما ازدواج کرد و ما دیگر هم را ندیدیم. برایم جالب بود که از آن زمان پسری داشته و آنقدر بزرگ شده که امروز برای آزمون ورود به حوزه ثبت نام کرده است. حدود پنج دقیقه ای ایستاده بودم و آنها نگاه می کردم وبرایم همین یک نکته خیلی جالب بود.

از پدرش پرسیدم آقای میرزایی چه طور شد که پسرت خواست طلبه شود؟ آقای میرزایی هم گفت که چون خودش طلبه غیر معمم است و بخاطر اشتغالات فرهنگی نتوانسته بود آنچنان که باید و شاید کار علمی انجام دهد با یک خانم طلبه ازدواج کرد و محیط زندگی طلبگی تاثیرات خودش را داشت و فرزند آنها هم علاقه پیدا کرده بود که مثل پدر و مادر طلبه شود.

به او گفتم که اجباری هم برای طلبه شدن فرزندت داشتی؟ آقای میرزایی با خنده های خاصش گفت که اصلا. مگر می شود در دنیای امروز بچه های امروزی را به کاری مجبور کرد؟

او گفت که سبک زندگی‌شان خیلی ساده بود و معاشرت هایی که با خانواده های طلبه داشتیم و جذابیت هایی که در نوع زیست طلبگی دیده بود بیشترین نقش را در طلبه شدنش داشت. حتی چند بار هم از او پرسیدم که آیا واقعا فکر کرده است؟ او هم گفت که از سال گذشته برای این حضور اشتیاق داشته. امیدوارم که در همین مسیر هم مستدام بماند.

از او که گذشتم یکی از مدیران سابق حوزه های علمیه استانی را هم دیدم که برای حضور پسرش در آزمون کمی مضطرب بود. البته ایشان علاقه ای به مصاحبه نداشت و گفت نمی خواهد که کسی این مساله را بداند و جالب بود که اصلا خودش را هم به برگزارکنندگان معرفی نمیکرد. به همین دلیل به داخل فضای امتحان هم نیامد تا مسئولان رده بالای حوزه او را نبینند.

ایشان می گفت که یکی از دعاهای من این بود که پسرم در مسیر روحانیت قرار بگیرد و عمر خود را صرف ترویج دین خدا کند.

او گفت بسیار سخت است که در این دوره و زمانه از پسرت بخواهی که مسیر پدر را دنبال کند ولی اگر در زندگی و روش زندگی پدر جذابیت های اینکار را ببیند قطعا به همان سمت متمایل می شود.

او گفت همیشه سعی کرده که در خانه الگوی یک پدر مومن و با حقیقت را داشته باشد تا فرزندش از شخصیت یک طلبه الگو بگیرد. او گفت همیشه تلاش کردم طوری زندگی کنم که پسرم تفاوتی بین آنچه روی منبر می گویم و زندگی خودم پیدا نکند. البته کار بسیار سختی است ولی تلاش کردم که اینکار را انجام بدهم.

چرخیدن در میان بچه ها و داوطلبانی که سنین آنها بین 15 تا بعضا 25 سال بود هم جالب است. افرادی هم بودند که از شهرهای مختلف به قم آمده بودند و از طلبه های بزرگتر آمار زندگی طلبگی و کلاس های درس و بحث و حوزه را می گرفتند.

با یکی از طلبه های جوان هم صحبت کردم. او می خواست با امتحان امروز وارد حوزه شود.

او گفت که از تهران آمده است. هیچ کس در خانواده آنها طلبه نیست و اگر در این آزمون قبول شود اولین طلبه کل فامیل خواهد بود.

او گفت که فضای خانواده آنها هم چندان مذهبی نیست. البته گفت که از چند سال پیش با دوستانش در بسیج دانش آموزی فعالیت کرده و هیئت و دوستان هیئتی او را در این مسیر قرارداده است و امروز هم بسیار خوشحال است که می خواهد مسیر طلبگی را به همراه دو نفر از دوستانش دنبال کند. او گفت که واقعا از اینکه دارد طلبه می شود خوشحال است و اصلا کاری به قضاوت هیچ کس ندارد و با تمام فکر و ذهن و حمایت خانواده اش این مسیر را دنبال می کند.

او گفت مهمترین محرکش در این مسیر یک چیز است و آن هم این است که مردم را با امام زمان و خدا آشنا کند و بتواند با کارهایش مردم را برای زندگی بهتر آماده کند.

در ادامه با یکی از مسئولان حوزه که چند سال پیش در همین محل با او مصاحبه ای داشتم صحبت کردم.

از او درباره حضور نوجوان ها و جوان ها در این آزمون پرسیدم. او می گفت قطعا جوانی که در این فضای جامعه و وجود رهزن های مجازی و حقیقی پای در این عرصه سخت می گذارد قطعا برای ماندنی اثرگذار خود را آماده کرده است و ان شاءالله در این قشر سیاه لشکر نداریم. اینکه یک کسی طلبه شود ولی اثرگذار نباشد آنچنان با ارزش نیست. طلبه باید مثل این جوانان با وجود همه جلوات دنیایی و شیطانی این عصر برای حضور در خیل سربازان امام زمان با انگیزه و با نشاط باشد.

این همان چیزی بود که می خواستم بشنوم. آن چیزی که در چهره این جوانان می شد دید حاکی از عشق به پای نهادن در مسیر سخت اما شیرین طلبگی بود.

انتهای پیام

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha