خبرگزاری حوزه | با گشودن قاب تلویزیون، صدایی با صلابت و دلگرمکننده، از دل تصویر بلند شد. صدای آزاد مردی که با نگاهی پر از نور، گوش را نوازش میداد که «حفظ عزت و آبروی کشور و ملت، تکلیف بی اغماض گویندگان و قلمزنان است.»(۱۴۰۴/۰۵/۰۳)
این جمله، مثل جرعهای از چشمهی آگاهی، در دل نشست. گویی به من گفت: اگر مینویسی، پس مسئول عزتی، عزتی که هزاران قلب تپنده، به آن دلبستهاند. به فکر فرورفتم که آیا قلم چنان تاثیردارد که میتواند حافظ اصالت، آبرو و عزت یک ملت باشد؟
آن روز، تلویزیون فقط تصویر نبود، آینهای بود از تکرار رسالتی که بر شانهی واژهها گذاشته شده است. رسالتی که پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم قرن ها قبل، آن را به دوش کشیده بود تا به امت امروز برسد. همان رسالتی که با «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» (قلم، آیه ۱) معنا گرفت.
اکنون نوشتن، وظیفهای بیاغماض است که رهبر فرزانه بر دوشمان نهادهاند تا بدانیم، در جهانی که نبردها در سنگرهای اندیشه، فرهنگ و رسانه شکل میگیرند، قلم نهتنها ابزار نوشتن، بلکه سپر عزت و آبروی ملتها است.
عزت، مفهومی که با کرامت، قدرت و اقتدار قرابت دارد و به معنای عدم ذلت در جامعهی اسلام و مسلمین در برخوردهای بین المللی است. پس قلم باید جدی، متعهدانه و باقطعیت بنویسد و برای دفاع از حقیقت و صیانت از هویت و کرامت انسانی بر صفحه کاغذ حرکت کند که بدون تردید هیچ عذری برای توقف یا سستی در آن پذیرفته نیست؛ اما در این دنیای پرهیاهو، شیطانهای مبدّلی هستند که این اهداف را نشانه رفتهاند تا وابستگی و بی هویتی رخ بنمایاند.
باید دانست که نویسندگی همچون دیدهبانِ آگاه در خط مقدم دفاع از عزت، آبرو و هویت ملی ایفای نقش میکند و مانند رزمندهای است که در سنگر حقیقت ایستاده و از مرزهای معنوی کشور محافظت میکند.
مأموریت قلم آغاز میشود، ماموریتی مهم و مقدس؛ زیرا قلم، ابزار نگاشتن واژه هایی است که نیرویی برای بیدار کردن دلها، روشن کردن راهها و زنده نگهداشتن نام ملتی با تاریخ و فرهنگی شکوهمند تلقی میشود.
نویسنده باید با دقت قدم بردارد؛ چرا که شاید او در خواب باشد و راهزنان، بیدار و دزد قافله درکمین. راهزنان ممکن است او را بخاطر ضعف در شناخت هویت فرهنگی و دینی، از نگاه امید بخش بازدارند.
آنچه درد جامعه را بیشتر میکند، تأثیرپذیری از جریانهای رسانهای غربی است که نویسنده را از تمدن دور میسازد و بصیرت دینی و تعهد اجتماعی را کمرنگ جلوه میدهد. گاهی بخاطر ترس از فشار اجتماعی، بیان حقیقت رنگ میبازد و در سانسورهای اطلاعاتی جانمیدهد و نویسنده را از گفتن حقیقت که زمینهساز عزت، آبرو و هویت ملی است، محروم میکند.
کاهش مطالعهی عمیق، جوهر قلم را از نوشتن مستند و مستدل بیرنگ میکند. پوشیده نماند که گاهی خستگی در فضای مجازی شلوغ و پرماجرا، نویسنده را دچار خمیدگی میکند و سکوت، جای صدای واژهها را میگیرد و قلم در عدم باور به نقش آن در حفظ عزت و آبروی ملی، دچار فرسایش میشود. غافل از آنکه بی اغماضی در نوشتن، تکلیفی است که بوسیله قلم مهیا میشود تا سکوت کاغذ به صدای حقیت مبدل شود.
با وجود این موانع، مسیر نویسندگی را همچنان میتوان محکم و استوار پیش برد و متوجه بود که ترویج فرهنگ بومی و هنر ملی، تمدن میسازد و نقد سازنده، قدرت تحلیل را پرورش میدهد.
رفتارهای محترمانه در فضای مجازی، به نوشته اعتبار میبخشد و صفحه اش را چون مرواریدی در دریای گفتهها نورانی میکند. صیانت از هویت ملی با تقویت زبان فارسی، جان میگیرد و فرهنگ بومی تجدید حیات میکند و مسیر در جهت اعتلای عزت و آبروی کشور هموار میشود و اخلاق متعهدانه و باصداقت، نوشتن را به سلاحی برای دفاع از اقتدار میهن و الگوگیری از قهرمانان ملت تبدیل میکند.
بنابراین قلم، چراغیاست که در تاریکی زمان، راه عزت را روشن میکند. نویسندگی، مسئولیتی اجتماعی و متعهدانه است که از فرهنگ، هویت، عزت و آبروی یک ملت صیانت میکند؛ به شرطی که سنگر دفاع از حریم وطن را بی اغماض با واژههای پرحقیقت در خود حفظ کند. نویسنده با واژهها میتواند برای موانع پیشرو سدی بسازد که تلاطم دریاهای پرغبار نتواند حتی خراشی بر جانش بیندازد؛ بلکه مسیر عبور را هموارکند تا حقیقت، ماندگار و عزت و آبروی میهن، بادوام باشد.
فاطمه لطفآبادی
۱۵:۱۵ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶










نظر شما