چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۱
غفلت از ظرفیت‌های دراماتیک اربعین جبران‌ناپذیر می‌شود

حوزه / یک کارگردان سینما و تلویزیون با ابراز تأسف از کم‌کاری در بازنمایی نمایشی اربعین گفت :اگر امروز به ظرفیت‌های نمایشی و داستانی این رویداد پرداخته نشود، فرصتی بزرگ برای تولید آثار عمیق فرهنگی و هنری از دست خواهد رفت. او افزود هم‌افزایی میان نهادهای فرهنگی و هنرمندان متعهد می‌تواند این کم‌کاری را جبران کند و مسیری تازه در روایت هنری اربعین بگشاید.

به گزارش خبرگزاری حوزه، راهپیمایی عظیم اربعین نه‌فقط یک مناسک دینی بلکه رخدادی تمدنی و فرهنگی است که ابعاد گوناگون آن هنوز به‌درستی درک و بازنمایی نشده است. حضور میلیون‌ها انسان از ملیت‌ها، زبان‌ها و فرهنگ‌های مختلف در یک مسیر مشترک، صحنه‌ای منحصربه‌فرد از همبستگی، ایثار، محبت و ایمان را پیش چشم جهانیان می‌گذارد. این پدیده ظرفیت آن را دارد که به منبع الهام آثار بزرگ هنری، نمایشی و سینمایی بدل شود. با این حال، سهم اربعین در تولیدات فرهنگی و نمایشی، با بزرگی و عمق آن همخوان نیست.

سینما و نمایش از مؤثرترین ابزارهای انتقال مفاهیم فرهنگی و انسانی‌اند. وقتی رخدادی مانند اربعین می‌تواند در قالب هزاران روایت انسانی، شخصی، تاریخی و عاطفی بازتعریف شود، این پرسش پیش می‌آید که چرا تا امروز آثار ماندگاری در این زمینه خلق نشده است. به‌ویژه که عناصر دراماتیک مانند سفر، فداکاری، تحول درونی و مواجهه با سختی‌ها، در دل اربعین به‌وفور یافت می‌شوند. هنرمندان متعهد و آگاه می‌توانند با تکیه بر همین عناصر، آثاری تولید کنند که نه‌تنها در فضای داخلی بلکه در سطح بین‌المللی دیده شوند.

در این میان، نقش بازیگران، کارگردانان و نویسندگان تئاتر و سینما اهمیت مضاعفی پیدا می‌کند. کسانی که از تجربه زیسته، نگاه هنری و شناخت معنایی نسبت به این رویداد برخوردار باشند، می‌توانند روایت‌هایی عمیق، انسانی و اثرگذار از اربعین ارائه دهند. چنین آثاری، می‌توانند در عین وفاداری به روح اربعین، با زبان جهانی هنر نیز هم‌خوانی داشته باشند و ذهن و دل مخاطب را درگیر کنند. این مهم، البته نیازمند حمایت ساختاری و نگاه تخصصی از سوی نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای است.

در همین راستا، حمید بهمنی، نویسنده و کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون، که تجربه حضور در فضای اربعین را نیز داشته است، در گفت‌وگویی با خبرگزاری حوزه به بیان دیدگاه‌های خود درباره ظرفیت‌های نمایشی راهپیمایی اربعین پرداخته است. او از زاویه یک هنرمند آگاه و دغدغه‌مند، به بررسی دلایل کم‌کاری در این عرصه و راهکارهای فعال‌سازی این ظرفیت‌ها پرداخته است. در ادامه، مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

با توجه به تجربه‌های شما در عرصه بازیگری و کارگردانی آثار نمایشی در حوزه دینی و فرهنگی، راهپیمایی عظیم اربعین به عنوان یک رویداد انسانی، اجتماعی و اعتقادی چه ظرفیت‌هایی برای تبدیل شدن به یک منبع الهام در تئاتر و سینما دارد و چگونه می‌توان از این ظرفیت‌ها بهره‌برداری هنرمندانه و مسئولانه کرد؟

راهپیمایی اربعین یک پدیده صرفاً مذهبی نیست، بلکه یک جریان زنده، گسترده و انسانی است که وجوه متعددی از فرهنگ، ایمان، تاریخ و انسان‌دوستی را در خود جای داده است. این رخداد، بزرگ‌ترین گردهمایی مردمی جهان است که در آن میلیون‌ها انسان، با زبان‌ها، رنگ‌ها، فرهنگ‌ها و تجربیات مختلف، در مسیر واحدی حرکت می‌کنند. همین حرکت دسته‌جمعی، نوعی داستان‌پردازی زنده است که می‌تواند به هزاران شکل نمایشی تفسیر شود. از روایت‌های کاملاً شخصی و فردی گرفته تا منظره‌های حماسی و تاریخی.

یکی از ظرفیت‌های بی‌نظیر این راهپیمایی، تعدد لایه‌های روایی است. در دل یک سفر چند روزه، مخاطب با موقعیت‌هایی روبه‌رو می‌شود که دراماتیک‌اند، کشمکش در آن‌ها وجود دارد، بحران دارند و اغلب به نوعی تحول منتهی می‌شوند. این دقیقاً همان ویژگی‌هایی است که یک اثر نمایشی موفق به آن نیاز دارد. ما می‌توانیم از زاویه دید یک کودک، یک سالمند، یک زائر غیرایرانی، یا حتی یک خادم موکب، روایتی بیافرینیم که بُعدی تازه از حقیقت اربعین را نشان دهد. آنچه اهمیت دارد، شناخت این زوایا و پرداختن به آن‌ها با زبان دراماتیک و نگاه انسانی است.

اگر این رخداد عظیم به درستی دیده و روایت شود، حتی می‌تواند الهام‌بخش ژانرهای جدیدی در نمایش دینی و آیینی شود. به‌ویژه وقتی به رابطه‌های میان‌فرهنگی و بینافرهنگی در اربعین نگاه می‌کنیم، درمی‌یابیم که این یک «صحنه جهانی» است. تئاتر و سینما اگر نگاه سطحی را کنار بگذارند و با پژوهش و خلاقیت وارد این میدان شوند، بی‌تردید با متریالی مواجه خواهند شد که در هیچ رویداد مشابه دیگری یافت نمی‌شود. این ظرفیت هنوز به‌طور جدی درک نشده و منتظر نگاه هنرمندان آگاه و دغدغه‌مند است.

به نظر شما یکی از دلایل اصلی که تاکنون آثار درخور و ماندگاری درباره اربعین در سینما و نمایش‌های صحنه‌ای ساخته نشده، به چه عواملی بازمی‌گردد؟ آیا این مسئله بیشتر ریشه در کم‌توجهی هنرمندان دارد یا آنکه موانع ساختاری و حمایتی نیز در این زمینه نقش داشته‌اند؟

واقعیت این است که مجموعه‌ای از عوامل باعث شده‌اند تا تاکنون با وجود اهمیت و گستردگی رویداد اربعین، شاهد آثار شاخص و جریان‌ساز در این حوزه نباشیم. بخش مهمی از ماجرا به کم‌توجهی هنرمندان بازمی‌گردد. بسیاری از چهره‌های فرهنگی و هنری، هنوز ابعاد گسترده معنوی، اجتماعی و نمایشی اربعین را نشناخته‌اند یا نگاهشان به این پدیده، سطحی و گزارش‌گونه است. هنر برای آنکه بتواند از یک موضوع بهره‌برداری عمیق کند، باید آن را زیسته باشد یا حداقل با نگاهی کاوش‌گرانه به آن نزدیک شود. در این زمینه، خلأ درک تجربی نیز کاملاً محسوس است.

از سوی دیگر، موانع ساختاری نیز در کم‌کاری هنرمندان این حوزه بی‌تأثیر نبوده‌اند. ساخت یک اثر نمایشی فاخر درباره اربعین نیازمند حمایت‌های مالی، لجستیکی و سازمانی است. متأسفانه در بسیاری از مواقع، این حمایت‌ها یا اصلاً وجود ندارد یا به شیوه‌ای غلط تخصیص می‌یابد. گاهی پروژه‌هایی که می‌توانستند اثری برجسته شوند، به دلیل کمبود امکانات، یا ورود نگاه‌های غیرتخصصی، به نتیجه نرسیده‌اند. وقتی یک کارگردان بخواهد یک فیلم یا تئاتر پژوهشی درباره اربعین تولید کند، نیاز به امکاناتی دارد که متأسفانه به‌سادگی در اختیارش قرار نمی‌گیرد.

همچنین باید به یک نکته مهم‌تر هم اشاره کرد. فضای فرهنگی جامعه ما هنوز به‌درستی نتوانسته بین «هنر دینی» و «تبلیغ دینی» تفکیک قائل شود. خیلی از آثاری که در حوزه اربعین تولید می‌شوند، صرفاً به قصد تبلیغ یا اطلاع‌رسانی ساخته می‌شوند و از زبان هنری فاصله دارند. این نگاه ابزاری باعث شده مخاطب کمتر با اثر هنری عمیق در این حوزه مواجه شود. در حالی که اگر با نگاه فرهنگی و هنری به اربعین نزدیک شویم، ظرفیت‌های آن بی‌نهایت گسترده‌تر از چیزی است که تاکنون دیده شده است.

با توجه به تجربه‌های حرفه‌ای شما در عرصه سینما و نمایش، به نظر شما چه ظرفیت‌هایی در راهپیمایی بزرگ اربعین وجود دارد که بتواند دست‌مایه آثار نمایشی فاخر قرار گیرد؟

راهپیمایی اربعین یک پدیده بی‌نظیر انسانی، اعتقادی و تمدنی است که بسترهای متنوع و گوناگونی برای خلق آثار نمایشی با کیفیت و ماندگار فراهم می‌کند. این مراسم عظیم تنها یک حرکت دینی نیست بلکه تجلی فرهنگ، همبستگی، عشق، ایثار و حتی مقاومت در برابر ظلم و استکبار جهانی است. چنین مؤلفه‌هایی دراماتیک‌ترین عناصر لازم برای خلق یک اثر هنری با عمق محتوایی بالا را به نمایش می‌گذارد.

در این مسیر چندین نسل، قوم، زبان، فرهنگ و ملیت با هدفی مشترک و مقدس حرکت می‌کنند. این تنوع انسانی و فرهنگی، ترکیب غریبی از ارتباطات میان‌فرهنگی و مشارکت‌های اعتقادی به‌وجود می‌آورد که از دل آن هزاران روایت قابل استخراج است. همین واقعیت می‌تواند داستان‌های جذابی را برای نمایش، سینما، تئاتر و حتی سریال‌های بلندمدت رقم بزند.

از طرف دیگر، راهپیمایی اربعین بستر مناسبی برای پرداختن به مسائل معنوی و اخلاقی نیز هست. مسائلی که کمتر در آثار نمایشی امروز مورد توجه قرار می‌گیرند. نوع مواجهه انسان با خود، با خالق، با دیگری و با رنج و سختی‌های مسیر، موضوعاتی است که اگر به درستی دیده شوند، آثار عمیق و ماندگاری خلق خواهند شد.

در بخش تصویری و بصری، اربعین چه ویژگی‌هایی دارد که آن را برای تولیدات سینمایی و نمایشی جذاب می‌سازد؟

از منظر بصری، راهپیمایی اربعین یک جهان تصویری گسترده و بسیار چشم‌نواز را در خود جای داده است. عناصر بصری این مراسم، مانند بیابان‌های پر رهرو، پرچم‌های برافراشته، موکب‌های رنگارنگ، نورپردازی شبانه در مسیر و چهره‌های گوناگون زائران، همه و همه می‌توانند خوراک بصری بسیار قدرتمندی برای دوربین سینما باشند.

تنوع در چهره‌ها، پوشش‌ها، زبان بدن و حتی حالات احساسی انسان‌ها، برای بازیگر و کارگردان یک فرصت طلایی به‌حساب می‌آید. این موقعیت‌ها می‌توانند منجر به تولید نماهایی شوند که به‌تنهایی بار معنایی و دراماتیک اثر را ارتقا دهند. مخاطب وقتی چنین تصاویر قدرتمندی را روی پرده می‌بیند، دیگر فقط تماشاگر یک داستان نیست بلکه خود را در دل آن روایت احساس می‌کند.

همچنین قاب‌بندی‌های متنوع و لوکیشن‌های زنده در طول مسیر نجف تا کربلا، این امکان را به فیلم‌سازان می‌دهد که اثری پویا، متنوع و از نظر بصری کاملاً خلاقانه تولید کنند. چنین ظرفیتی در کمتر مراسم جمعی در جهان قابل مشاهده است.

چطور می‌توان از این ظرفیت عظیم به شکلی هنرمندانه و حرفه‌ای استفاده کرد؟ آیا صرف نمایش حضور میلیونی کافی است؟

صرف نشان دادن جمعیت زیاد یا شور زائران، به‌تنهایی برای تولید یک اثر نمایشی موفق و ماندگار کافی نیست. هنر در این است که بتوان از دل این عظمت، روایتی انسانی، شخصی و منحصربه‌فرد بیرون کشید. مخاطب امروز بیش از هر چیز با روایت‌هایی که به تجربه انسانی نزدیک باشد ارتباط برقرار می‌کند.

اگر قرار باشد فقط شگفتی عددی راهپیمایی نمایش داده شود، آن اثر تبدیل به یک گزارش تصویری می‌شود نه یک اثر هنری. فیلم‌ساز یا کارگردان باید بتواند از میان هزاران داستان، یک روایت خاص را کشف کند. این روایت می‌تواند ماجرای یک زائر سالمند، یک کودک، یک موکب‌دار یا یک زائر تازه‌کار باشد که برای اولین بار به این مسیر آمده است.

در واقع نیاز به نگاهی جست‌وجوگرانه و دغدغه‌مند وجود دارد. هنرمند باید سوژه خود را بشناسد، آن را پرورش دهد و با استفاده از ابزارهای هنری از جمله تصویر، موسیقی، صدا و روایت، مخاطب را به دنیای درونی آن تجربه دعوت کند. این مسیر هم زحمت‌بر است و هم زمان‌بر، اما نتیجه‌اش می‌تواند ماندگار باشد.

انتهای پیام

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha