شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۰
ایمان‌درمانی؛ چالش نوین در برابر پزشکی مدرن

حوزه/ فطرت، سرشت پاک و تغییرناپذیر انسان، همواره سرچشمه‌ای الهی برای هدایت و سعادت بوده است؛ سرچشمه‌ای که در کنار عقل و روح، مسیر تکامل آدمی را رقم می‌زند و حتی امروز، دانشمندان علوم روان‌شناسی نیز بر نقش ایمان و معنویت در آرامش و سلامت انسان تأکید می‌کنند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد مصطفوی در مطلبی با عنوان «نقش استواری فطرت در بالندگی آدمی و عدم تعرض به آن» اینگونه نوشته است:

اصالت واژگانی

فطرت، ذات، طبع، سرشت و طینت، همان طبیعت درونی انسان است و در واقع، آفرینش اولیه آدمی بدان پا گرفته، که شامل جوهره و شناخت درونی او می شود.

فطرت اغلب به عنوان یک منبع الهامی و درونی و هم چنین به عنوان یک نیروی هدایت گر در مسیر متعالی و زندگانی سعادتمند به کار رفته است و برخی به اصالت واقعی فطرت به عنوان چیزی پاک و اصیل برمی شمارند، که انسان بایستی در گذار عمر معدود خویش آن را حفظ کند و به سوی آن بازگردد و مطابق الهامات آن گام بردارد، چرا که خداوند نیز در قرآن فطرت را غیر قابل تغییر و تبدیل می شناساند و می فرماید:

«فِطْرَتَ اللّهِ الَّتِی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللّهِ»؛ ۱به همان فطرتی که خدا مردم را بر آن آفریده است .آفرینش خدایی(فطرت توحید) را دگرگونی نیست.

فارغ از مباحث فلسفی ـ عرفانی و به دور از کشداربودن این گونه مباحث، نکاتی نغزی درباره عقل و فطرت در پژوهش های علمی دیده می شود، که وجه تمایزی را از دو مفهوم اساسی ره یافته اند، که در فلسفه و عرفان اسلامی به فراوانی موجود می باشد، که عقل به قوه تفکر، درک و تعیین مسیر را مشخص می کند و فطرت، سرشت و طبیعت ذاتی انسان اشاره دارد. یا این که عقل، قوه ادراکی انسان به بار است، که با استدلال و تفکر به شناخت و درک حقایق می‌پردازد.

در مقابل، فطرت به معنای سرشت و طبیعت ذاتی انسان است، که شامل گرایش ها و استعدادهای درونی او را نقل به فاعلیت می گردد. به عبارت اجمال تر، عقل، ابزار شناخت و مسیریاب دایمی است، اما فطرت، منشأ گرایش‌ها و نیات عمل گرایانه پیدا و نهان انسان است.

هم گرایی عقل، فطرت و روح

وجود جسمی(خاکی) آدمی، که از روح، عقل، فطرت و نفس(غریزه) تکامل یافته شده و با چنین مدال های افتخارآمیزی، اشرف مخلوقات خالق تواناست، که همواره میدان نبرد این چند عنصر حیاتی برای تعالی جویی و تنزل زایی، در زیست دنیوی و رستگاری اخروی کشاکش می باشد و منشأ برجستگی ازلیت نفخ روح، که حیات و معنویت انسان در راستای گرایش های فطری ـ معنوی آن جاری و ساری است و وجود، یا آفرینش نفس در آدمی، که مقصود از آن را در بقا و نیروی مدیریت حیات طبیعی ـ دنیوی برمی شمارند و اهمیت آن نیز همان گرایش های غریزی ـ نفسانی است، که انسان را برای ادامه حیات و بقا از آن برخوردارند.

و یا این که عقل و فطرت دو مفهوم غیر قابل انکار در وجود انسان هستند، که هر دو به شناخت و درک بیشتر مسایل موضوعه حیات و بقای آدمی برای رستگاری ابدی دخیل می‌شوند، اما از جهاتی با یک دیگر تفاوت دارند و عقل به عنوان قوه استدلال و تفکر، از طریق روش های ذهنی به شناخت می‌رسد. در حالی که فطرت به گرایشات و کشش های درونی انسان اشاره دارد، که به طور طبیعی و بدون نیاز به استدلال وجود دارند و امام رضا(ع) در تفسیر معنایی آن دو می فرمایند:

«بصُنْعِ اللّهِ یُسْتَدلُّ علَیهِ وَ بالعُقولِ یُعتَقَدُ مَعرِفَتُهُ وَ بالفِطْرَهِ تَثْبُتُ حُجَّتُهُ؛۲ از آفرینش خدا، به وجود او پی برده می شود و با خردها شناخته می شود و با فطرت، برهان بر وجود او ثابت می گردد.» و هم چنین فطرت و روح نیز دو مفهوم مجزا در انسان ‌شناختی مطرح هستند و فطرت به معنای که گذشت، اشاره دارد، در حالی که روح به معنای جوهر غیر مادی و مجردی است که به انسان حیات می بخشاید و او را از سایر موجودات عالم متمایز می کند.

در برابر آنچه اشاره شد، بعضی از واژگان نظیر معرفت، محبت و عاشقیت در نفس ربانی، نقش سازی دیگری دارند، که ملغمه ای واحد از همان نشئات روحی، عقلانی و فطری پاک گرفته شده و عبادت با خضوع و خشوع بندگان را در بارگاه احدیت به حقیقت امر، آدم خاکی را عرشی ـ الهی به منصه ظهور است. در واقع، اصالت آفرینش را که خداوند می فرماید: « وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ»؛۳ و جن و انس را جز برای این که مرا بپرستند نیافریدیم. در قالب الگو پذیری از عشق و پرستش بندگان مخلص و عصاره های خلقت از انبیای الهی تا ائمّه معصومان(ع) و اولیاء الله می باشند، که در دین مبین اسلام خصوصاً مذهب به حقّ شیعه دارای جایگاه و مراتبی است، که زبان و قلم از بیان حقیقت این جایگاه و منزلت ناتوان است.

فطرت منبع جوشان عشق است، ای جان آگاه باش
از ایـن سرچـشمه‌ای پـاک، هـر دمـی تـو آب باش

نگاه اعتقادی...

علما و دانشمندان دینی و گاهی غیر دینی، در طول دوران حیات دنیایی انسان با توجه به مباحث اعتقادی در باورهای الهی، به ویژه وحدانیت خداوند و رسالت انبیا جایگاه والایی دارند و نمی توان تلاش های آنان را کتمان نمود، چراکه همه مبانی اعتقادی و اصول عبادی افراد در امت های گوناگون، خاصه اسلام استناد به اوامر خداوند در قرآن، آداب و سنن پیامبر اسلام و ائمه اطهار(ع) صادر شده است و همه این ها نیاز به تفسیر و یا به روزرسانی دارند. از این رو، تبلیغ مبانی اعتقادی آن ها برای افراد یک جامعه اسلامی و پویا حجّت به تمام معناست و همه آن آداب و احکام به عنوان یک الگو و معیار صعود روح به تعالی و تهذیب نفس از گناهان مورد پذیرش واقع می شود و به عنوان یک قانون کلی و مدون رستگاری ابدی، که در چارچوب تعالیم الهی است، تمسّک به آن ها ترقّی و تعالی روح می باشد و ره پویان طریق حقیقت با جان و دل به آن عشق می ورزند و در کسب چنین تعالیمی کوشا هستند، تا بدان عمل کنند و متخلق به اخلاق الله گردند.

اما از آن جایی که دانشمندان طبق برآوردهای علمی و حس کنجکاوی خود می خواهند توسط علوم و ابزارهای پیشرفته روز، در فطرت و ذات خلقت آدمی رخنه نمایند و ادعای آن ها نیز این می باشد، که می توان روح را مهار و تسخیر کرد و روان انسان ها را از هجوم امراض جسمی در امان نگاه داشت و با اشیا(رنگ ها) و افکار پنهان(هیپنوتیزم) و انگیزه های مانند بازی درمانی، زوج درمانی، نقاشی درمانی، طبیعت درمانی و... آدمی را کنترل کرد، که این نوع فعالیت طبق استواری و غیر قابل شناخت روح و فطرت کار عبث و بیهوده ای می باشد ۴.

اما طبق اعتراف روان پزشکان و دانشمندان روحی ـ روانی سرشناسان دنیا، چیز دیگری را ابراز می دارند، زیرا آن ها معتقدند: که آداب و احکامی که پیامبران الهی(ع) در طول تاریخ بشر به پیروان شان تعلیم می دادند، امروزه در علوم جدید خصوصاً طب و روان پزشکی به بیماران خود تعلیم داده می شود، که عبادت و داشتن یک ایمان محکم به دین، تمام هیجان های روحی از قبیل اضطراب، تشویش، ترس و بی هویتی را که موجب بیشتری از بیماری های روحی ـ جسمانی است، برطرف می سازد... .

اعتراف دانشمندان علوم روان شناسی

اقرار دانشمندان بعضی از کشورهای به روز و مترقی دنیا، خود دال بر تثبیت و حقیقت فطرت آدمی و عدم رخنه در آن می باشد، چرا که فعلیّت فطرت یک امر الهی محض است، همان گونه که اشاره شد: «فِطْرَتَ اللّهِ الَّتِی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللّهِ...»؛ همان فطرتی که خدا مردم را بر آن آفریده است. آفرینش خدایی (فطرت توحید) را دگرگونی نیست. از یاد نبریم، که جهان شمولی هدایت و صعود به سوی کمال واقعی در همه انسان ها یک سیر ذاتی دارد، چون سرشت هر فرد در سعادت دنیا و عقبا یک کشش روحانی است، که در حقیقت جدای از مسائل جسمانی می باشد، زیرا این سعادت همان سیر هدایت شده است، که از یک مسیر هموار باید عبور کرد، تا الإیصال إلی المطلوب نقش واقعی ببندد.

امروزه در مقالات علمی ـ تحقیقی به زیادی دیده می شود، که پزشکان روحی ـ روانی در ترغیب بیماران به راز و نیاز و عبادت با معبود بی نیاز، خود مبلّغان متجدد دین شده اند و باید اذعان نمود، که پزشکان بدان جهت بیماران شان را تشویق به دین نمی کنند که از آتش جهنم رهایی یابند، بلکه برای نجات از آتش روحی و به تعلیل رفتن جسم ظاهری تجویز به عبادت و راز و نیاز می کنند. ما منکر اثرگذاری اشیا، مواد شیمیایی و نیروهای مرموز دیگری در جسم انسان نیستیم و چه بسا، بسیار مؤثر واقع شود و بعضی از افراد نیز توسط این نوع افعال تحت درمان قرار گیرند، که این اثرگذاری می تواند حربه ای برای تسکین باشد نه درمان دایمی.

اتکای به ایمان نسخه ای شفابخش دائمی

«دیپاک چوپرا»۴ مشهور به امپراتور روح، که غرب را فتح کرده است و در کشور امریکا شناخته شده نبود و افکار او را جنون آور می خواندند، ولی «چوپرا» امروزه با تلاش زیاد و با عرضه ترکیبی از طب جدید و سنتی و نیز ایمان درمانی، جویندگان سلامت نام برده می شود و بیش از هر کس دیگری در امریکا برای بر سر زبان انداختن کلماتی نظیر روح، فطرت و ایمان بر زبان هاست و به عنوان امپراتور روح می شناسند.

دکتر «هربرت بنسون» استاد دانشکده پزشکی هاروارد می گوید: بین شصت تا نوددرصد بیمارانی که به اطبا مراجعه می کنند، از بیماری های روانی رنج می برند و این پیروزی طب است، که بسیاری از ما آن قدر عمر می کنیم تا به این بیماری های مزمن دچار شویم، اما درمان های سنتی، یعنی تجویز دارو و یا جراحی، به خوبی علیه آن ها عمل نمی کنند. بیماران ما مبتلا به بیماری های مزمن، نه تنها در مطب پزشک تسکین پیدا نمی کنند، بلکه با آزمایش های جدید و اسکن های فوق مدرن و داروهای پیشرفته اغلب احساس بی کسی و تنهایی می کنند و مبتلا به نوعی افسردگی مزمن می شوند، که بسیاری برای تسلای درد خود دنبال مراکز شفابخش ها و دفاتر ایمان درمانی جست وجو می کنند و بابت این کار سالانه سی میلیارددلار هزینه می شود، که لاری دوسی، آندرو دیل، دیپاک چوپرا و... از آن جمله هستند.۵

اعتراف دانشمندان غربی به گرایش داشتن ایمان

بعضی از دانشمندان در تحقیقات گسترده خود به طور جدی می خواهند بدانند بیماران چه سود و ثمری از توسل به معنویت و روحانیت می برند و یا اعتقادات دینی چه تأثیری در روح و جسم می گذارد، که در نهایت با حیرت درمی یابند که خیلی چیزها را حتی نمی توانند در کتب پزشکی پیدا کنند به آن ها دست می یابند . بیش از دویست مطالعه و تحقیق درباره نقش مذهب به وسیله «دیوید لارسن» از ویرجینیای شرقی و دکتر «لوین» در «انستیتو ملی پژوهش های بهداشتی»، با سرپرستی«دیوید لارسن» انجام شده است. بیشتر این مطالعات نشان داده اند که داشتن ایمان و مذهب برای سلامت فرد بسیار مفید است، که به بعضی از آن ها اشاره می شود:

مطالعه ای در مرکز طبی «دارتموت هیچکاک» در سال ۱۹۹۵م، نشان داد، یکی از بهترین عوامل نجات در میان ۲۳۲ بیماری، که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفته بودند، درجه ایمان مذهبی در آن ها بود. مرگ و میر در میان کسانی که ایمان مذهبی نداشتند سه برابر بیشتر از میزان مرگ و میر در میان کسانی بود، که ایمان مذهبی داشتند.۶ یک تحقیق سی ساله در زمینه فشار خون بالا نشان داده است، این بیماری در نزد کسانی که به کلیسا می روند در مقایسه با دیگران کمتر است. به گفته دکتر لارسون، کلیساروها حتی با محاسبه فاکتورهای خطری چون اعتیاد به سیگار و نوشیدن مشروبات الکلی به میزان حداقل پنج درجه کمتر از دیگران فشار خون دارند.

دکتر هربرت بنسون پروفسور دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد امریکا اعلام کرد: تکرار مکرر دعا و نیایش و تفکّر و تعمق روحی می تواند، سرچشمه برخی تغییرات فیزیکی در بدن باشد. به گفته این استاد امریکایی، آرامش روحی که در نتیجه دعا کردن به وجود می آید، موجب کاهش ضربان قلب و سرعت امواج مغزی شده و بعضاً می تواند بیماری هایی را بدون نیاز مراجعه به پزشک و صرف هزینه های جراحی درمان نماید.

دکتر بنسون که تحقیقات خود را در خصوص تأثیر پزشکی روح بر جسم از چندین دهه قبل آغاز کرده، اکنون به طور روزانه این تکنیک را مورد استفاده قرار می دهد. به گفته وی حدود چهل درصد زوج هایی که به فرض عقیم بودن به وی مراجعه می کنند، پس از حدود شش ماه موفق به بارداری می شوند. تحقیقات ۲۵ ساله وی نشان داده است، که نیروی تعقل انسان می تواند تأثیری مشابه دارو داشته باشد. به گفته وی این تأثیر به ویژه در بین کسانی که اعتقاد قوی به وجود خداوند و یا یک قدرت متعالی دارند، مشهودتر است. آنچه امروز در محافل علمی خصوصاً طبی ـ پزشکی غرب مورد بحث است، ایمان درمانی در چالش با علم پزشکی است، که ایمان و داشتن یک مذهب قوّی تمام هیجان ها و بیماری های روحی و جسمی را بهبود می بخشد.

دکتر بنسون ضمن اعتقاد راسخ به ایمان درمانی و خداباوری معتقد است، که دعا و نیایش تنها روش مداوا نیستند، بلکه چنان چه ضرورت ایجاب کند، پس از توسل به دعا و در صورت عدم معالجه، بیماران می بایست روش های معمولی پزشکی را نیز برگزینند. دعا، ایمان مذهبی و توجه به معنویات واقعاً می تواند سلامت جسم شما را بهبود بخشد. اسناد و مدارک روزافزونی نشان می دهند، اسناد و مدارک روز افزونی نشان می دهند که «ایمان» دعا به درگاه خداوند، بیماران مبتلا به بیماری های سخت را نجات می دهد. شیوه چپاول گرانه پزشکان، بیماران را به سوی هدایت می کند، که طب مدرن با تکنولوژی فوق العاده پیشرفته در مقابل بیماری های مزمن ناتوان است. آمریکایی ها سالی سی میلیارد دلار صرف « ایمان درمانی » می کنند، این حالی است، که در تعالیم « ایمان درمانی» با خرافه پرستی، دعانویسی و رمالی فرق دارد.۷

از این مهم غافل نباشیم، که در اسلام عمده رسالت آن بر سه محور اساسی: مبدأ متعالی، معاد و نبوت بنا گذاشته شده و ایمان به هر کدام از این سه پایه، ایمان به تمام معنا محقق است. در این راستا، مقررات و احکام دینی در تعالیم اسلام قوانین خشک و بی روح نیست، که صرفاً به خاطر تقلید و تشریفات در حاشیه زندگی تنظیم شده باشد، بلکه مجموعه ای از احکام، اخلاقیات و اعتقادات است، که با سرشت و فطرت انسان آمیخته می باشد و عبادت، راز و نیاز با معبود بی نیاز اختصاص به مراحل زمانی و مکانی ندارد، چون عبادت معامله ای است از جسم متعب خاکی و روحی متعالی«عبد» که در وجودش جز معبودی توانا نمی یابد.

نه هر کس شد مسلمان می توان گفتش که سلمان شد

کز اول بایـدت سلـمان شد وانـگه مسلـمان شد

جـمال یـوسف ارداری بـه حـسن خود مشو غرّه

صـفات یوسـفی بـاید تـو را تـا مـاه کنـعان شد

نمی شاید حکیمش خواند هر کس لافت از حکمت

که عـمری بنـدگی بـاید نمـود آن گاه لقمان شد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت ها:

۱. روم، آیه ۳۰.

۲. التوحید (للصدوق)، ص ۳۵.

۳. نازعات، آیه۵۶.

۴. یک پزشک هورمون شناس هندی تبار و یک صوفی در سنت باستان هندوئیسم می باشد، که در سال ۱۹۷۰ به امریکا رفت و ترکیبی از داروهای صنعتی و روحانیت شرقی(آداب و رسوم عبادی مسلمانان، یا ایمان درمانی) را عرضه می کنند.

۵. مجله شماره ۲ دریچه مقاله: «دریچه ای به آن سو».

۶. این مهم را در مقاله « زیست سالم و طول عمر در سایه دینداری یا...؟!» به خوبی با مصداق هایی از حیات زیست و عمر گران مایه علما و مراجع بزرگوار با ورزشکاران حرفه ای بررسی کردیم، که در « اندیشوران حوزه» قابل دست رسی است.

۷. مجله شماره ۲ دریچه مقاله: «دریچه ای به آن سو».

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha