جمعه ۳۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۹
عدالت اجتماعی؛ فرهنگی برای شکوفایی انسان و جامعه

حوزه/ غفلت از عدالت فرهنگی که به رسمیت شناختن تفاوت‌ها و احترام به هویت‌های گوناگون مربوط می‌شود و بی‌توجهی به عدالت رویه‌ای که بر شفافیت، مشارکت و انصاف تأکید دارد، باعث می‌شود عدالت اجتماعی ناقص و ناپایدار باقی بماند.

خبرگزاری حوزه | تصور کنید در شهری زندگی می‌کنید که نفس کشیدن در آن، بوی برابری می‌دهد، جایی که هر کودک، فارغ از محل تولدش، فرصت پرواز دارد و هیچ‌کس از سایه‌روشن‌های زندگی حذف نمی‌شود.

در این شهر، تفاوت‌ها نه تهدید، بلکه سرمایه‌اند و صدای ضعیف‌ترین‌ها، پژواکی‌است که مسیر تصمیم‌گیری را روشن می‌کند. چنین تصویری، خیال‌پردازی نیست؛ بلکه ضرورتی‌ برای ساختن جامعه‌ای انسانی، متعادل و مؤمنانه است.

عدالت اجتماعی در این نگاه، نه یک آرمان ذهنی، بلکه یک وظیفه الهی و یک اصل بنیادین در زندگی جمعی‌است؛ چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید:«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط » (حدید، آیه ۲۵) این عدالت، دعوتی برای برخاستن، اصلاح و ساختن جهانی است که در آن قسط و کرامت انسانی در کنار هم می‌درخشند.

عدالت اجتماعی مفهومی چندبعدی است که برای تحقق آن باید به ابعاد گوناگون زندگی فردی و جمعی توجه شود. یکی از ارکان آن، عدالت توزیعی است؛ یعنی منابع، فرصت‌ها و امکانات میان همه‌ی افراد جامعه به‌صورت منصفانه تقسیم شود.

اگر سفره‌ی جامعه تنها برای گروهی گسترده باشد و دیگران از ابتدایی‌ترین حقوق محروم بمانند، آن جامعه از عدالت فاصله گرفته است. در اسلام، ابزارهایی چون زکات، انفاق و رعایت حقوق محرومان برای تحقق این نوع عدالت توصیه شده‌اند. عدالت رویه‌ای نیز بُعد مهمی از عدالت اجتماعی است؛ این نوع عدالت بر فرآیندها تأکید دارد، نه فقط بر نتایج. وقتی مردم احساس کنند که در تصمیم‌گیری‌ها دیده می‌شوند، اعتماد عمومی شکل می‌گیرد و مشارکت اجتماعی افزایش می‌یابد.

عدالت تعاملی، بعد اخلاقی عدالت اجتماعی است؛ یعنی در روابط روزمره، فارغ از جایگاه اجتماعی یا اختلاف نظر، کرامت انسانی رعایت شود و همدلی حاکم گردد. این نوع عدالت با احترام، همدلی و صداقت معنا پیدا می‌کند و زمینه‌ساز آرامش و همبستگی در جامعه می‌شود.

در نهایت، عدالت فرهنگی نیز از ارکان عدالت اجتماعی است؛ این عدالت زمانی محقق می‌شود که تفاوت‌های قومی، زبانی، دینی و سبک‌های زندگی به رسمیت شناخته شوند و جامعه با احترام به این تفاوت‌ها، از طرد و تبعیض جلوگیری کند. هر یک از این ابعاد، همچون ستونی استوار، بنای جامعه‌ی انسانی را نگه می‌دارند.

در این نگاه، تفاوت‌ها نه تهدید، بلکه فرصت‌اند؛ تفاوت‌ها، فرصتی برای شناخت دیگری، همزیستی مسالمت‌آمیز و رشد فردی و جمعی فراهم می‌آورند. جامعه‌ای که تفاوت‌ها را به رسمیت می‌شناسد، به تنوع به‌عنوان سرمایه‌ای فرهنگی و انسانی نگاه می‌کند. اما با وجود این بنیان‌های روشن، تحقق عدالت اجتماعی دشوار است. یکی از موانع اصلی، برداشت‌های سطحی و تقلیل‌گرایانه از مفهوم عدالت است؛ وقتی عدالت صرفاً به توزیع منابع مالی یا خدمات اقتصادی محدود شود، ابعاد عمیق‌تر آن نادیده گرفته می‌شود.

غفلت از عدالت فرهنگی که به رسمیت شناختن تفاوت‌ها و احترام به هویت‌های گوناگون مربوط می‌شود و بی‌توجهی به عدالت رویه‌ای که بر شفافیت، مشارکت و انصاف تأکید دارد، باعث می‌شود عدالت اجتماعی ناقص و ناپایدار باقی بماند.

از سوی دیگر، ضعف در تربیت اخلاقی و اجتماعی؛ یعنی ناتوانی در پرورش شهروندانی با روحیه‌ی همدلی، مسئولیت‌پذیری و احترام به کرامت انسانی، مانعی جدی در مسیر تحقق این هدف بنیادین است. عدالت اجتماعی، پیش از آن‌که یک ساختار سیاسی یا اقتصادی باشد، یک فرهنگ است؛ فرهنگی که باید در دل انسان‌ها ریشه بدواند تا در رفتارها، تصمیم‌ها و نهادهای اجتماعی شکوفا شود.

تحقق عدالت اجتماعی، نیازمند بازگشتی ژرف‌نگر به سرچشمه‌های ناب دینی و بازخوانی مفاهیم بنیادین عدالت است؛ چرا که عدالت، نه آرمانی دوردست، بلکه حقیقتی زنده و جاری‌است که در پرتو ایمان، شناخت و تلاش شکوفا می‌شود.

این عدالت، در پیوندی عمیق با تربیت اخلاقی، تقویت سرمایه‌های فرهنگی، اصلاح سازوکارهای نهادی و نهادینه‌سازی مشارکت، معنا می‌یابد. زمانی عدالت در جامعه شکوفا می‌شود که نه‌تنها در قوانین، بلکه در جان انسان‌ها ریشه بدواند و در رفتارهای روزمره جلوه‌گر شود.

عدالت اجتماعی، همچون نوری‌است که اگر در تار و پود زندگی جاری شود، سایه‌های تبعیض و بی‌عدالتی را آرام‌آرام کنار می‌زند. این عدالت، نه با شعار، بلکه با تربیت دل‌ها، پالایش ساختارها و بیداری وجدان جمعی شکوفا می‌شود.

جامعه‌ای که در آن انسان‌ها فرصت شکوفایی برابر دارند، صدای هر فرد شنیده می‌شود و کرامت انسانی در رفتارها تجلی می‌یابد، بی‌آنکه نیاز به فریاد باشد. عدالت اجتماعی، مسیری است که از آگاهی به همدلی، از ساختار به معنا و از قانون به اخلاق طی می‌شود؛ مسیری که مقصدش، زندگی شایسته‌تر برای همه است.

فاطمه لطف‌آبادی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha