به گزارش خبرگزاری حوزه، هشتمین جلسه از سلسله نشستهای تفسیر سوره فتح با عنوان «گفتمان مقاومت»، به همت قرارگاه فرهنگی طلوع مهر، اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر و مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری قم در دانشگاه طلوع مهر برگزار شد. در این نشست، حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، مدیر کمیته جهاد تبیین قرارگاه فرهنگی و رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر، به تحلیل تفصیلی آیات ۴ تا ۱۰ این سوره پرداخت.
وی سخنان خود را با تمرکز بر آیه چهارم سوره فتح (هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ) آغاز کرد و مفهوم «سکینه» را یک امتیاز منحصر به فرد در تفکر اسلامی خواند.بحث سکینه، یک نوع آرامش خاص و تأثیر و تسخیر قلوب مؤمنین است؛ چیزی که در علوم سیاسی و نظامی امروز اصلاً وجود ندارد. این سکینه، موتور محرکه جامعه اسلامی در شرایط بحران است. وقتی جامعه دچار اضطراب و اضطرار میشود، این آرامش الهی باعث میشود که جامعه به ثبات و امنیت درونی برسد.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه این آرامش الهی یک پدیده دنیوی با آثار اخروی است، افزود: سکینه به مؤمنین نازل میشود تا ایمان شان را افزایش دهد (لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ) و ما این پدیده را در تاریخ انقلاب به وضوح دیدهایم. در جنگ هشت ساله، بمباران شیمیایی دشمن بسیار ترسناک بود، اما رزمندهها آن آرامش را داشتند. در جنگ دوازده روزه اخیر نیز همینطور بود؛ با اینکه دشمن بیشتر موشک میزد و تلفات ما بیشتر بود، اما عشقی که ما به زدن داشتیم، باعث میشد از خوردن نترسیم. این همان سکینه و آرامش الهی بود.
حجتالاسلام والمسلمین مهاجرنیا با ذکر موارد نزول سکینه در قرآن کریم، از جمله در جنگ طالوت و جالوت، هجرت پیامبر(ص) و پناه بردن به غار ثور، و غزوه حنین، تأکید کرد که سه مورد از شش مورد نزول سکینه در کل قرآن، تنها در سوره فتح آمده است که این خود نشاندهنده عمق بحران و حساسیت فوقالعاده شرایط صلح حدیبیه است.
بیعت با پیامبر(ص)؛ وفاداری به حاکمیت الهی نه شخص
بخش اصلی سخنان دکتر مهاجرنیا به تفسیر سیاسی آیه دهم سوره فتح (إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ) اختصاص یافت. وی بیعت را به معنای «معامله» و واگذاری قدرت دانست و تصریح کرد: وقتی هزار و چهارصد نفر از مسلمانان در حدیبیه زیر درخت با پیامبر(ص) بیعت کردند، این بیعت با شخص پیامبر(ص) نبود. پیامبر(ص) در آنجا مظهر حاکمیت الهی و رئیس حکومت اسلامی بود. لذا بیعت با او، بیعت با اصل نظام و وفاداری به حکومت اسلامی بود.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با نقد تفاسیر گذشته که بیعت را وفاداری به شخص پیامبر(ص) معنا میکردند، این نگاه را آسیبزا خواند و آن را به شرایط امروز جامعه ایران تعمیم داد و گفت: ما سه نوع بیعت و وفاداری را در انقلاب تجربه کردهایم. نوع اول، وفاداری به شخص رهبر است. عدهای با تمام وجود با امام راحل(ره) بیعت کردند، اما وقتی ایشان رحلت فرمودند، وفاداریشان متوقف شد و به رهبر بعدی منتقل نشد. اینها دائماً از خط امام میگویند اما خط رهبری در آن نیست. این یک تجربه بد است، زیرا با رفتن شخص، وفاداری هم میرود.
وی بیان داشت: نوع دوم، وفاداری به نوع خاصی از حکومت است. مثلاً میگویند اگر حکومت اصلاحطلب یا اصولگرا باشد ما وفاداریم، در غیر این صورت روی ما حساب نکنید. اینها هم با تغییر جریان حاکم، از صحنه خارج میشوند.اما نوع سوم و اصیل، وفاداری به اصل نظام و حاکمیت دین است. در این نگاه، ما امام خمینی و مقام معظم رهبری را به خاطر آرمانهایشان و تحقق آن آرمانها در حکومت اسلامی میخواهیم. این وفاداری با رفتن اشخاص و تغییر دولتها از بین نمیرود.
آیا بیعت با آزادی منافات دارد؟
حجتالاسلام والمسلمین مهاجرنیا در بخش پایانی سخنان خود به شبههای رایج در مورد تقابل «بیعت» با مفاهیمی چون «انتخابات» و «آزادی» پاسخ داد و تأکید کرد که بیعت قرآنی با بیعتهای استبدادی کاملاً متفاوت است. وی در تشریح این موضوع توضیح داد که بیعت قرآنی، پیش از هر چیز، یک عهد کاملاً اختیاری و ارادی است، نه یک پیمان اجباری. علاوه بر این، محتوای این بیعت، وفاداری به اصول متعالی کمال و کرامت انسانی است و نه اطاعت کورکورانه از فردی که دستورات ضد انسانی صادر کند. نکته دیگر آنکه این بیعت در چارچوب قواعد مشخصی همچون قرآن و قانون اساسی تعریف میشود و اگر حاکم اسلامی از این چارچوب تخطی کند، بیعت نیز نقض خواهد شد.
وی در نهایت بر صلاحیت شخص بیعتشونده تأکید کرد و گفت: ما با رهبر الهی، پیامبر، امام معصوم و در عصر غیبت با ولی فقیهی که مشروعیت خود را از دین گرفته است بیعت میکنیم، نه با هر سلطانی.
حجتالاسلام والمسلمین مهاجرنیا در خاتمه گفت: اینکه ما بخشی از آزادی ظاهری خود را برای رسیدن به کمال و آزادی حقیقی محدود میکنیم، یک اصل عقلایی است که همه فلاسفه دنیا آن را پذیرفتهاند. بنابراین، بیعت بر این اساس، نه تنها با انتخاب عقلایی منافات ندارد، بلکه عینیت بخشیدن به انسانیت واقعی است.










نظر شما