شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۶
چالش‌های اخلاقی والدگری در عصر هوش مصنوعی

درست است که در مسئله والدگری و هوش مصنوعی، خانواده نخستین و مهم ترین نهاد تاثیرگذار روی فرزندان است، ولی موفقیت پدرومادرها در ایفای وظایف خود در این زمینه، مستلزم همفکری، همدلی، همراهی و همکاری دیگر نهادهای اخلاقی، تربیتی و آموزشی جامعه از قبیل حوزه های علمیه و وزارت آموزش و پرورش است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، با توجه به عصر توسعه فناوری های نوین از جمله هوش مصنوعی، والدین چالش هایی را با فرزندانشان تجربه می کنند. حجت الاسلام حسینعلی رحمتی عضو هیات علمی گروه اخلاق کاربردی پژوهشگاه قرآن و حدیث، در نوشتاری با عنوان چالش های اخلاقی والدگری در عصر هوش مصنوعی با طرح سوالاتی به تحلیل ابعاد مختلف این مساله پرداخته است. در ادامه متن این یادداشت را مطالعه نمایید.

چالش های اخلاقی والدگری در عصر هوش مصنوعی

پدرومادر شدن در دوران پر دَوَران هوش مصنوعی

حتما شما هم با پدرومادرهایی مواجه شده اید که از دست بچه های شان می نالند که شبانه روز سرشان در گوشی موبایل است و به نصیحت های والدین درباره استفاده از این فناوری ها توجه نمی کنند. واقعیت این است که فراگیر شدن فضای مجازی و اخیرا با اضافه شدن هوش مصنوعی به عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان ها، «نهاد خانواده» یکی از مهم ترین کانون هایی است که با تغییر و تحولات عمده مواجه شده است. یکی از حوزه های تاثیر این فناوری ها، «اخلاق» است. بدون تعارف باید گفت خانواده عصر هوش مصنوعی نه تنها در ایران که در همه کشورها با خانواده ادوار پیشین فناوری تفاوت های فراوان دارد و با فرصت ها و تهدیدهای اخلاقی جدیدی روبه رو است. از آنجا که نمی شود، و نباید، جلوی این فناوری ها را گرفت، کار درست آن است که این فرصت ها و چالش ها را بشناسیم و خانواده ها را برای مواجهه درست با آنها آماده کنیم. در این میان، پدرومادرها باید پیش و بیش از بچه ها این موضوع را جدی بگیرند، و گرنه کلاه شان پس معرکه است.

آیا ربات-مادرها موجب کاهش شأن مادری می شوند؟

اگر روزی دانشمندان بتوانند «ربات بارداری» بسازند که نقش مادر را از لقاح تا تولد دورن یک رحم مصنوعی ایفا کند، قطعا این کار روی نهاد خانواده تاثیر خواهد گذاشت. از نظر اخلاقی آیا کار درست است؟ از هوش مصنوعی هم مشورت گرفتم و در نهایت مشخص شد این کار از نظر اخلاقی خوبی هایی چون کاهش مشکلات دوران بارداری و رنج مادر، و درمان برخی نازایی ها را دارد. اما چالش های اخلاقی هم دارد، مثل: تضعیف ارتباط عاطفی بین مادر و جنین، کاهش مسوولیت پذیری درباره خطرات احتمالی، امکان دستکاری های ژنتیکی برای تغییر نسل ها، کم ارزش شدن نقش مادر و کاهش کرامت انسانی او، تبدیل مادرانگی و زایمان به یک صنعت و ابزار درآمدزایی، تبعیض در میزان دسترسی افراد فقیر و ثروتمند به این فناوری، وابستگی بیش از اندازه انسان به فناوری و بی توجهی به توانمندی های خود. بنابراین همه اخلاق گرایان بایستی از هم اکنون مدیران این فناوری ها را ملزم کنند که پیش از چاره اندیشی برای حل یا کاهش این چالش ها، از توسعه آنها خودداری کنند.

پدرومادرها با این بچه های غیرآدمی‌زاد چه کنند؟

به مدد پیشرفت فناوری، بعید نیست که در چند سال آینده پدرومادرها افزون بر فرزندان معمولی خود، البته اگر با این رشد جمعیت تا آن روز نسل شان منقرض نشده باشد!، باید «ربات‌بچه»ها را هم به عنوان عضو خانواده بپذیرند. مردم عادی ممکن است این مطلب را شوخی تلقی کنند (همان طور که موبایل داشتن بچه ها را تا چند سال شوخی می گرفتند) ولی متصدیان اخلاق و تعلیم و تربیت و نهاد خانواده باید آن را جدی بگیرند و از هم اکنون فرصت ها و چالش های اخلاقی و تربیتی این بچه های غیرآدم! را بررسی و والدین را برای مواجهه معقول با آن وضعیت آماده سازند. هم‌بازی شدن بچه ها با رباتک‌ها چالش های مختلفی را به دنبال دارد از جمله این که: ممکن است ارتباط عاطفی بچه ها با پدر ومادر را کاهش دهد، نقش الگوگری اخلاقی والدین را تضعیف کند، یا این که والدین به مرور وظایف خود نسبت به بچه ها را به این رباتک ها واگذار کنند. همچنین وابستگی بیش از اندازه بچه ها به این ماشین های کوچولو می تواند اخلاق اجتماعی آنها را با چالش مواجه کند.

یعنی والدین دیگر الگوی اخلاقی نیستند؟

در ساختار خانواده به ویژه در جامعه ای چون ایران، همواره والدین نخستین الگوهای اخلاقی و تربیتی فرزندان بوده اند، اما آمدن هوش مصنوعی می تواند این جایگاه را به طور جدی به چالش بکشد، و می توان از هم اکنون حدس زد در سال های آینده با وابسته شدن هر چه بیشتر بچه ها به هوش مصنوعی، جایگاه والدین (و حتی دیگر افراد مثل آموزگاران و روحانیون) به عنوان مربیان یا مشاوران بچه ها در زمینه اخلاق و تربیت تا اندازه زیادی تضعیف خواهد شد. وقتی بچه ها می توانند هرگونه پرسشی در این زمینه دارند بدون خجالت و ترس از پیامدهای آن، از چت بات ها بپرسند و با آنها درد دل کنند، چرا باید به بزرگترها مراجعه کنند؟ این تازه تاثیرات مستقیم است. انس و ارتباط با چت بات ها به مرور زمان نوعی وابستگی عاطفی هم بین آنها ایجاد می کند و به طور غیرمستقیم روی خُلق و خود آنها تاثیر (خوب یا بد) می گذارد. از این رو والدین از هم اکنون باید ضمن بازتعریف نقش خود در عصر هوش مصنوعی، متناسب با مقتضیات آن با فرزندان خود در ارتباط باشند.

رفاقت بچه ها، دیجیتال ناب و دوست ناباب

«یک زوج کالیفرنیایی از شرکت OpenAI به اتهام «مرگ غیرعمد» شکایت کردند و ادعا کردند که چت‌بات هوش مصنوعی این شرکت، پسر ۱۶ ساله آن‌ها را به خودکشی تشویق کرده است». با افزایش استفاده بچه ها از هوش مصنوعی، از این به بعد این گونه خبرها را بیشتر خواهیم شنید. بنابراین، پدرومادرها و دیگر بزرگترها باید این واقعیت را بپذیرند که هوش مصنوعی دوست جدید بچه ها است و در کنار مزایای فراوانی که دارد، موجب مشکلات و معضلاتی هم می شود. نه باید به طور کلی مانع استفاده جوانان از فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی شد، نه باید آنها را به حال خود رها کرد که هرگونه خواستند از آن استفاده کنند؛ بلکه بایستی با روش مناسب فرصت ها و تهدیدهای این فناوری ها را به آنان آموزش داد. مثلا بایستی به آنان یاد داد که چت بات ها هیچگاه نمی توانند مشاورانی دل سوز باشند، و نباید چشم و گوش بسته به راهکارهایی که برای مشکلات زندگی می دهند عمل کرد. بلکه قبل از هر کاری، باید نظرات چت بات ها را با کمک انسان های متخصص، راستی آزمایی کرد.

یعنی بچه ها علاف و بی کار بار می آیند؟

تحقیقات دانشگاه استنفورد نشان می دهد هوش مصنوعی باعث شده شرکت ها جوان های تازه کار را «کمتر»‌ استخدام کنند، چرا که نوع کارهای آنها را هوش مصنوعی «بهتر» می تواند انجام دهد. جوامع دیگر را نمی دانم، ولی در کشور ما همواره والدین وظیفه اخلاقی خود می دانستند تا جایی که برای شان مقدور است به بچه ها،‌ به ویژه پسرها، کمک کنند تا شغل آبرومندی دست و پا کنند. هنوز هم کم وبیش ماجرا از همین قرار است، ولی با آمدن هوش مصنوعی و توان آن در انجام کارها به صورت سریعتر، دقیق تر و ارزان تر، پیدا شدن شغل برای جوان ها کمی مشکل تر شده است. بنابراین، از این به بعد پدرومادرهای فعلی و بعدی باید هنگام تلاش برای اشتغال فرزندان شان، مسئله «هوش مصنوعی» را جدی بگیرند، و با لحاظ کردن این که این فناوری می توانند موجب کار پیدا کردن یا بی کاری فرزندشان شود، برای آینده او برنامه ریزی کنند. در این راه، صِرف داشتن سرمایه مادی کافی نیست، بچه ها باید بتوانند کارهایی را انجام دهند که هوش مصنوعی از عهده انجام آنها بر «نمی آید».

مدرسه بدون معلم؟! همین را کم داشتیم

«مدرسه آلفا» در آمریکا در حال حذف معلم ها از سیستم آموزشی خود است. در این سیستم که دیگر از معلم و کلاس و تخته سیاه خبری نیست، هر دانش آموز روزی دو ساعت از طریق برنامه های مبتنی بر هوش مصنوعی درس های خود را می خواند، و بقیه ساعت ها را به یادگیری مهارت های لازم برای زندگی می پردازد. نتیجه کار تا اینجا مثبت بوده و دانش آموزان پیشرفت خوبی داشته اند. البته افرادی به عنوان راهنما در کنار دانش آموزان هستند تا آنها را از نظر روانی و اجتماعی راهنمایی کنند. واقعیت این است که هوش مصنوعی به طور کلی نظام آموزشی را در آینده تغییر خواهد داد و این کار در کنار مزایای خود چالش های اخلاقی و تربیتی دارد که از هم اکنون خانواده ها و دیگر نهادهای مرتبط باید برای آنها فکری بکنند. چالش هایی چون تضعیف تاثیرگذاری اخلاقی معلمان و والدین بر دانش آموزان، مکانیکی شدن روابط دانش آموزان با یکدیگر، تشدید روحیه فردگرایی و تضعیف اخلاق اجتماعی، کاهش تعامل خانواده و مدرسه، و امکان محرومیت بچه های خانواده های کم درآمد از تحصیل.

پدرومادرها را برای عصر هوش مصنوعی آماده کنیم

پدرومادر عزیز! بخواهیم یا نخواهیم بچه های ما هم اکنون استفاده از برنامه های مبتنی بر هوش مصنوعی را شروع کرده اند و هر چه جلوتر رویم بر میزان آن افزوده خواهد شد. تجربه فضای مجازی نشان داد نه جنگ و دعوا با بچه ها برای عدم استفاده از فناوری فایده ای دارد،‌ نه بی خیالی و بی تفاوتی. به نظر می رسد برخورد منطقی و واقع بینانه این باشد که: بپذیریم هوش مصنوعی هم فواید فراوان دارد هم می تواند موجب مشکلات اخلاقی و تربیتی برای بچه های مان شود، سعی کنیم با مراجعه به افراد دلسوز و آشنا درباره خوب و بد آن اطلاعات کافی کسب کنیم، با بچه ها برخوردی دوستانه داشته باشیم و با آنها به صورت منطقی درباره فواید و مضرات هوش مصنوعی صحبت کنیم، اگر خودمان نمی توانیم، از افرادی که روی بچه ها تاثیر دارند کمک بگیریم، شخصیت اخلاقی و کرامت انسانی شان را تقویت کنیم تا در برابر چالش های اخلاقی هوش مصنوعی خویشتن دار باشند، و بالاخره این که خودمان الگوی عملی بچه ها در استفاده درست از هوش مصنوعی باشیم.

حوزه های علمیه، والدین، هوش مصنوعی

درست است که در مسئله والدگری و هوش مصنوعی، خانواده نخستین و مهم ترین نهاد تاثیرگذار روی فرزندان است، ولی موفقیت پدرومادرها در ایفای وظایف خود در این زمینه، مستلزم همفکری، همدلی، همراهی و همکاری دیگر نهادهای اخلاقی، تربیتی و آموزشی جامعه از قبیل حوزه های علمیه و وزارت آموزش و پرورش است. نمی توان از پدرومادرها انتظار داشت در کنار تلاش برای تامین هزینه های زندگی فرزندان، با همه چالش های مربوط به هوش مصنوعی آشنایی داشته باشند و فرزندان شان را در این زمینه راهنمایی کنند. بلکه بایستی حوزه های علمیه به عنوان مسوول ترین نهاد در زمینه اخلاق و تربیت، به کمک متخصصان، محتوای لازم را تهیه کنند، بعد به کمک آموزش و پرورش، وزارت علوم، رسانه ها و دیگر نهادهای مرتبط، این محتواها با بیان مناسب و روش های جذاب به والدین انتقال دهند. همچنین باید سازوکاری طراحی شود که والدین هرگونه مشکل یا سوالی درباره استفاده فرزندان شان از هوش مصنوعی داشتند بتوانند به راحتی با این نهادها در میان بگذارند.

والدین و هوش مصنوعی؛ این تازه اول راه است

قابل توجه پدرومادرها، و همه افراد و نهادهای متصدی اخلاق و تعلیم و تربیت! عصر هوش مصنوعی تازه شروع شده است و از این به بعد هر روز که می گذرد بچه های ما، مثل دیگر بخش های جامعه، بیش از پیش به سمت استفاده از هوش مصنوعی پیش می روند و چه بسا که فضای مجازی و شبکه های اجتماعی فعلی کم کم بار و بندیل خود را ببندند و جای خود را به هوش مصنوعی بسپارند. این کار هم فواید فراوان دارد هم مسائل و چالش های اخلاقی و تربیتی روزافزون. بنابراین بهتر است این واقعیت را بپذیریم و خود و فرزندان مان را برای مواجهه معقول و منطقی با آن آماده کنیم. در این میان نهادهای تربیتی و آموزشی البته مسوولیت سنگین تری دارند. آنها باید از این به بعد به صورت «روزانه» مسائل اخلاقی و تربیتی مربوط به هوش مصنوعی را پیگیری و تحلیل کنند، و به صورت مداوم آموزش های لازم را به والدین و فرزندان بدهند. همانطور که فناوری قصد توقف ندارد، فعالیت های تعلیمی و تربیتی ما نیز بایستی توقف‌ناپذیر ادامه داشته باشد.

انتهای پیام

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha