حجتالاسلام والمسلمین سید عبدالمهدی توکل در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در پاسخ به پرسشی درباره اهتمام پیامبر اسلام(ص) به وحدت و تشکیل حکومت اسلامی و ضرورت الگوگیری از ایشان گفت: رسول خدا(ص) از همان ابتدای بعثت مطابق آیه 'وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ'، خویشاوندان نزدیک خود را به وحدت فراخواندند و کوشیدند اتحادی خویشاوندی ایجاد کنند که به تدریج دامنه آن گسترش یابد.
وی با استناد به آیات قرآن کریم افزود: خداوند در سوره بقره میفرماید: 'کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً' مردم در ابتدا امت واحده بودند، اما برخی به تفرقه دامن زدند. پیامبر(ص) نیز بر اساس همین الگوی قرآنی، وحدت امت اسلامی را دنبال میکرد.
این کارشناس مذهبی به مراحل مختلف تلاشهای پیامبر(ص) اشاره کرد: حضور در مکه: ایجاد وحدت در سطح خویشاوندان و نزدیکان. حضور در مدینه: تشکیل حکومت واحد اسلامی با محوریت پیمان برادری. توسعه تدریجی: از اتحاد محلی تا تشکیل امت اسلامی گسترده
حجتالاسلام والمسلمین توکل خاطرنشان کرد: سیره پیامبر(ص) نشان میدهد که وحدت تنها یک شعار نیست، بلکه پایهای اساسی برای تشکیل حکومت اسلامی و پیشرفت جامعه است. امروز نیز باید با الگوگیری از این سیره، وحدت امت اسلامی را تقویت کنیم.
وی ادامه داد: پیامبر اسلام(ص) در دوران حکومت مدینه با سه دسته مخالف روبرو بودند که هر کدام رویکرد متمایزی را طلب میکرد. مشرکین مکه که به صورت سازمانیافته به مقابله نظامی میپرداختند، اهل کتاب (یهود و نصاری) که دارای عقاید دینی بودند اما با حکومت اسلامی تعارض داشتند، و منافقین که به ظاهر مسلمان بودند ولی در عمل به تخریب میپرداختند.
به گفته این کارشناس حوزوی، در برابر مشرکین، رویکرد پیامبر(ص) مبتنی بر مقابله نظامی قاطع بود چرا که این گروه قصد ریشهکن کردن اسلام را داشتند. در مقابل اهل کتاب، سیاست قراردادی و تعامل مبتنی بر میثاقنامه مدینه در پیش گرفته شد. اما در مورد منافقین، پیامبر(ص) سیاست صبر و افشاگری تدریجی را دنبال میکردند. قرآن کریم در آیات متعددی از جمله آیه «جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ» به مبارزه با این گروه اشاره کرده است. همچنین در آیاتی از قرآن به بررسی ویژگیهای منافقین مدینه پرداخته است.
وی افزود: این الگوی سهگانه مدیریت تهدیدات، امروز میتواند به عنوان راهکاری برای حکمرانی در جامعه اسلامی مورد توجه قرار گیرد. سیره نبوی نشان میدهد چگونه میتوان در عین حفظ وحدت جامعه، با تهدیدات داخلی و خارجی مقابله نمود.
حجتالاسلام والمسلمین توکل به تشریح موضع قرآن کریم در برابر منافقان پرداخت و اشاره کرد: خداوند در آیات قرآن خطاب به منافقان میفرماید: به آنان بگو که به کارهای خود خاتمه دهند و الا «لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ» یعنی قطعاً به شما حمله میکنیم. «لَا یُجَاوِرُونَکَ إِلَّا قَلِیلًا» یعنی دیگر اجازه نمیدهیم که در این مکان زندگی کنید. این آیات مربوط به منافقان داخل خود مدینه است، چرا که منافقان ضررشان نسبت به اتحاد مسلمانان بیشتر از مشرکان بود. مشرکان چهرهی مشخصی دارند؛ ولی منافق در قالب اسلام و در شکل اسلام به اسلام ضربه میزد و اعتقادات را به شکل بدتری خراب میکرد. مشابه برخی افراد در کشور خودمان که با کلام و رفتار خود، ضربات زیادی به کشور وارد میکنند.
قسمت سوم، افرادی بودند که با دین اسلام هماهنگ نبودند، ولی به خاطر شبههای که در ذهنشان بود، به دین قبلی خود پایبند بودند و اسلام را نمیشناختند. در اینجا، پیامبر(ص) کاملاً با مسالمت و مدارا با آنها برخورد میکرد. حتی آیات متعددی در این بخش وجود دارد؛ از جمله آیاتی که میفرماید: اگر افرادی پیش شما آمدند، «سَلَامٌ عَلَیْکُمْ» بگویید و با رحمت برخورد کنید. یا آیاتی که میفرماید: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»؛ آنان که سخنان را میشنوند و بهترین آن را پیروی میکنند.
حتی آیات بسیار متعددی در مورد یهود و نصاری وجود دارد که از برخی از آنان تعریف میکند؛ از جمله: «وَمِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ»؛ یعنی برخی از اهل کتاب هستند که اگر قنطار (ثروت کلانی) به آنها بسپاری، آن را به تو بازمیگردانند. در مقابل، «وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِینَارٍ لَّا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ»؛ برخی نیز هستند که اگر حتی یک دینار به آنها بسپاری، آن را بازنمیگردانند، مگر اینکه بالای سر آنها بایستی و با زور آن را پس بگیری. این افراد به ظاهر اسلام را قبول نداشتند، ولی با حکومت پیامبر(ص) متحد بودند و همکاری میکردند.
حجتالاسلام والمسلمین توکل، به تطبیق الگوی رفتاری پیامبر(ص) با شرایط کنونی پرداخت و راهکارهای سهگانهای را برای حفظ وحدت جامعه اسلامی ارائه نمود.
مقابله قاطع با تهدیدات نفوذی
در گام اول، برخورد قاطع با جریانهای نفوذی و منافقان که اساس جامعه اسلامی را تهدید میکنند، ضروری است. این افراد که در پوشش دوست ظاهر میشوند، باید به طور کامل از بدنه جامعه اسلامی جدا شده و مانع فعالیتهای تخریبی آنان شد.
کنترل فضای رسانهای و تبلیغات مسموم
در گام دوم، کنترل فضای مجازی، اخبار بیگانه، ماهواره و رسانههای مسموم که با انتشار تصاویر و افکار نادرست، ذهن جامعه را به سوی دنیاگرایی سوق میدهند، باید در اولویت قرار گیرد. این اقدام به عنوان پیشزمینهای برای تبلیغ صحیح دین ضروری است.
تبلیغ فعال دین و تعامل با مخالفان غیرمعارض
در گام سوم، افرادی که به دلیل شبهههای فکری با دین مخالف هستند، ولی رفتار معارضانه ندارند، باید از طریق تبلیغ دقیق و روشنگرانه مورد خطاب قرار گیرند. حتی اگر دین را نپذیرفتند، میتوانند در چارچوب قوانین اسلامی در جامعه زندگی کنند، به شرطی که به فسق علنی و تظاهر به اعمال خلاف شرع اقدام نکنند.
این کارشناس دینی به تبیین رابطه ناگسستنی دین و سیاست پرداخت و هشدار داد که جدایی دین از حکومت، خود به عاملی برای تفرقه تبدیل میشود.
وی تصریح کرد: دین نمیتواند از سیاست جدا باشد. جدایی دین از حکومت به این معناست که هرکس دین خود را به صورت شخصی انجام دهد، اما حکومت به اصطلاح همه را گرد هم آورد. این مدل برای یک حکومت دینی قابل قبول نیست. در حکومت ما، سیاست از دیانت جدا نیست.
لزوم رعایت شئونات اسلامی توسط تمامی شهروندان
کارشناس مذهبی در ادامه با تأکید بر لزوم رعایت مظاهر اسلامی توسط همه افراد در جامعه صرف نظر از اعتقادات شخصی افزود: افراد به هر شکلی که هستند، در ملاء عام و در جامعه اسلامی باید مظاهر اسلامی را رعایت کنند. در غیر این صورت، این خودش عامل عدم اتحاد میشود؛ چرا که ایجاد دو قطبی میکند. عدهای این وضعیت را برنمیتابند، و در مقابل زشتی و ناهنجاریهای اجتماعی عکسالعمل نشان میدهند و متاسفانه برخی افراد نمیخواهند آزادی حقیقی را بدست آورند که همان بندگی خداوند است و با رفتار خود دو قطبی ایجاد میکنند که خودش عامل عدم اتحاد است و به نفع جامعه نیست.
الگوی تعامل با غیرمسلمانان در جامعه اسلامی
این استاد حوزه با اشاره به الگوی عملی این موضوع در جمهوری اسلامی ایران خاطرنشان کرد: همین خود دین اجازه نمیدهد که در ملاء عام، حتی افرادی که مسیحی، یهودی یا ارمنی هستند و به عنوان شهروند در جامعه ما حضور دارند، مراسمی را که در خلوت خود دارند، علناً اجرا کنند. به عنوان مثال، اینکه در جامعه بخواهند نوشیدنیهای حرام را مصرف کنند، به هیچ عنوان اجازه ندارند، حتی اگر در دین خودشان این عمل جایز باشد.
حجتالاسلام والمسلمین توکل نتیجهگیری کرد: این سه برنامهای که ذکر شد عدم جدایی دین از سیاست، رعایت شئونات اسلامی توسط همه در عرصه عمومی، و ممنوعیت نمایش علنی اعمال مغایر با اسلام از اصولی است که در زمان ما باید حتماً انجام شود تا وحدت جامعه اسلامی حفظ گردد.
وی به تبیین مفاهیم کلیدی در راستای وحدت اسلامی پرداخت و افزود: حتی در آیات قرآن کریم همچون « وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّیٰ یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ» معنایش کاملاً مشخص است: هرگاه یکی از مشرکان به شما پناه آورد، به او پناه دهید تا کلام خدا را بشنود و بفهمد، و سپس او را به مکانی امن برسانید. یعنی هم فضایی برایش فراهم کنید و هم امکان دسترسی به مکان امن را برایش مهیا نمایید. این دسته از افراد نیز در زمره کسانی قرار میگیرند که دین ندارند ولی با دین مواجهه خصمانهای ندارند. حکم این افراد همانند اهل کتاب است که میخواهند کلام خدا را بشنوند. البته در بسیاری از موارد، مشرکان همان اهل کتاب هستند؛ کفار نیز مثلاً اهل کتاب هستند و اینان در همین دسته قرار میگیرند.
اتحاد امت اسلامی؛ فراتر از اختلافات مذهبی
وی در ادامه به نکتهای اساسی اشاره کرد و گفت: وقتی از اتحاد مسلمانان سخن میگوییم، لفظ "مسلمان" را باید به درستی در نظر بگیریم؛ یعنی شیعه و برادران اهل سنت. هیچگاه نباید صرفاً اتحاد شیعیان به ذهن خطور کند، بلکه مقصود، اتحاد امت اسلامی به معنای واقعی کلمه است.
هشدار نسبت به سوءاستفاده از مفهوم وفاق ملی
از طرح "وفاق ملی" که امروزه مطرح میشود، نباید سوءاستفاده گردد. اتحاد مردم با حکومت اسلامی به جای خود محفوظ و روشن است، و وفاق بین آحاد مردم نیز ضروری و در جای خود بسیار مهم است، اما وفاق مورد تأیید قرآن و پیامبر(ص) به هیچوجه به معنای تساهل و تسامح در اصول نیست. برخی به بهانه وفاق ملی، به دنبال ترویج تساهل و تسامح هستند و میگویند نهی از منکر باید برچیده شود یا اجرای حدود الهی متوقف گردد و آزادیهای بیشتری داده شود. اینها نتیجهاش وفاق ملی واقعی نیست. وفاق ملی شعار بسیار مناسب و همسو با وحدت است، اما مصداق آن نباید در جامعه به اشتباه اجرا شود.
وفاق ملی واقعی در چارچوب احکام اسلام
در اسلام، حدود الهی وجود دارد. وفاق ملی موجب تعطیلی حدود یا تعزیرات نمیشود. وفاق در حکومت اسلامی به این معناست که همه متدینین با یکدیگر متحد باشند، اختلافات ظاهری را کنار بگذارند، همدل و یاور هم باشند، و از سوی دیگر آیین خدا نیز بهطور کامل در جامعه اجرا شود. مقصود از جامعه، عرصههای عمومی و اجتماع است، نه حریم خصوصی افراد. به فرمایش رهبری معظم انقلاب، در خلوت خود هر گناهی میخواهد بکند، اما هنگامی که در اجتماع حاضر میشود، باید اصول اسلامی را رعایت کند. به عبارت واضح تر افرادی که به دنبال تعطیلی احکام و دستورات الهی هستند به دنبال وفاق ملی و اتحاد نیستند و با ایجاد دوقطبی کاذب و ناصحیح عامل عدم اتحاد هستند.
انتهای پیام/











نظر شما