حجت الاسلام و المسلمین محمد فرزانگان در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری، با اشاره به آغاز سال تحصیلی حوزه های علمیه بر «تبیین و ریشه یابی علل افت تحصیلی و علمی طلاب» تأکید کرد و اظهار داشت: حقیقتا انسان متأثر می گردد وقتی مواجه می شود با طلبه ای که در حال تحصیل سطوح عالیه است و متأسفانه ابتدایی ترین مباحث فقهی و اصولی را مستحضر نیست و اشراف ندارد.
وی افزود: طلبه ای که باید در مقدمات طلبگی خود آنها را حل می کرد و نکرد و در سطوح عالیه همچنان اشکالاتی که در مقدمات داشته، دامنگیر او در سطوح عالیه و درس خارج است. طلبه ای که باید مشقت های اقتصادی و مرارت های از ناحیه جامعه را تحمل کند و تحصیل کند، ولی هنوز در ابتدایی ترین مسائل علمی مشکل دارد.
استاد حوزه علمیه قم اضافه کرد: بنده با توجه به سابقه ای که در تدریس و معاشرت با طلاب داشتم، احساس می کنم که اگر در دو جهت توجه داشته باشیم، بسیاری از این مشکلات برطرف می شود. یک جهت، تقویت بعد معنوی و جهت دوم، ایجاد تمرکز در درس خواندن است.
جهت اول، تقویت بعد معنوی
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم بیان کرد: شاید از آنجایی که ما در مواجهه با اعاظم و بزرگان به ظاهر آن بزرگان و کتاب هایی که تألیف کرده اند و خدماتی که انجام داده اند، بیشتر توجه می کنیم، بعد معنوی را و آنچه که اعاظم در خلوتشان داشته اند، کمتر می بینیم؛ در صورتی که سرچشمه این موفقیت های علمی که این اعاظم به آن رسیده اند، تقویت بعد معنوی بوده است و از این رو به آنها توفیق داده شده که علم در جان و دلشان بنشیند و با اخلاصی که داشته اند، به آن خدمات بزرگ دست یافته اند.
ملاک های اصلی در تقویت بعد معنوی:
حجت الاسلام و المسلمین فرزانگان در جهت تقویت بُعد معنوی به «مثلث طلایی معنویت»، یعنی توسل به اهل بیت (ع)، استمرار در نماز شب و نماز اول وقت اشاره و خاطرنشان کرد: اگر این سه را در خودمان پیاده کنیم، به نحو قابل توجهی به تعالی معنوی می رسیم.
جهت دوم، تمرکز در درس خواندن
استاد محمد فرزانگان خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین مشکلات طلاب که موجب افت تحصیلی و علمی آنها می گردد، عدم تمرکز در خواندنِ درس است؛ عده قابل توجهی از طلاب مبتلای به حواشی شده اند و از این رو انگیزه در درس خواندن ندارند.
وی یادآور شد: این حواشی زوایای مختلفی دارد. یکی از مهمترین حواشی، مؤسسات تخصصی غیر کارآمد است که در عصر حاضر این مؤسسات رشد افراطی پیدا کرده اند. طلاب جوان ما همت اصلی خودشان را باید در بدنه اصلی حوزه بگذارند و وجود اینگونه از مؤسسات غیر کارآمد، باعث گردیده تا طلاب، از بدنه اصلی حوزه جدا شوند و بعد از چند سال به هدف مورد نظر در مؤسسه هم نمی رسند که باعث می شود از هر دو راه عقب بمانند. تعداد قابل توجهی از مؤسسات موجود در حوزه علمیه قم به این صورت است.
استاد حوزه علمیه قم افزود: سؤال می شود که آیا به این مؤسسات نرویم؟ آیا همیشه درگیر فقه و اصول باشیم؟ مگر مشکلات ما فقط مشکلات فقهی و اصولی است؟ مگر ما نیازهای روز را نباید جواب بدهیم؟ مبنایی که بنده دارم، از سیره سلف و بزرگان ما در گذشته است؛ اگر ما با این مبنا به مؤسسات توجه کنیم، خواهیم دید که تعداد قابل توجهی از مؤسسات غیر مفید بوده و رهزن طلاب هستند. وقتی به سیره سلف خود، از شیخ مفید تا کنون نگاه می کنیم، کسانی که در رشته ای غیر از فقه و اصول متخصص بوده اند، به عنوان مثال در تفسیر و کلام تبحر داشته اند، ابتدا فقیه و بعد از فقاهت، متکلم بوده اند. چون قوه استنباط پیدا کرده بودند، وقتی وارد علم کلام می شدند، با دقت بالا وارد مباحث می گردیدند و چون در فقه و اصول صاحب مبنا شده بودند و قوه استنباطشان بالفعل شده بودند، وقتی وارد کلام می شدند، واقعا نظرات تخصصی می دادند و اصل برای آنها فقه و اصول بوده و بعد از آنکه به مبانی مسلط می شدند و فقیه گردیدند، وارد مباحث تخصصی دیگر می گردیدند.
حجت الاسلام و المسلمین فرزانگان خاطرنشان کرد: می بینیم که علامه حلی (ره) در زمینه فقه کتاب های قیّم و با ارزش همانند «تذکرة»، و «منتهی» دارند وهمین طور از آثار اصولی بهره مند هستند؛ علامه فقیه است و از این رو وقتی وارد کلام می شود، شرح تجرید الاعتقاد استادشان خواجه نصیر الدین طوسی، یعنی کشف المراد را به رشته تحریر در می آورند که در میان ۲۳۱ شرح و حاشیه بر تجرید، باارزش ترین آنها قلمداد می شود. باید دانست که این برتری روی داده است؛ زیرا ایشان فقیهی است که قوه استنباط پیدا کرده و با این سرمایه، وارد مباحث کلام شده است.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم ابراز کرد: کتاب منهاج الکرامه در کنار مناظراتی که علامه حلی با اهل سنت انجام داد، باعث شد سلطان محمد خدابنده رسما شیعه شود و مذهب تشیع را به رسمیت بشناسد. کتاب منهاج الکرامه واقعا اعجاز علمی است و آنقدر این کتاب تأثیرگذار بوده که مغز متفکر وهابیت، یعنی ابن تیمیه کتاب منهاج السنة را در ردّ کتاب منهاج الکرامه نوشته است. وقتی کتاب منهاج السنه را نوشت، و به علامه دادند، علامه یک بیت دارد که می فرماید: «اگر آنچه مردم می دانستند، توی ابن تیمیه می دانستی، با علما دوست و رفیق می شدی؛ اما چه کنیم که طریقت آن است که هر کس مخالف نظر تو باشد را بی سواد می دانی.». علامه حلی در جای دیگر می فرماید: «اگر ابن تیمیه حرف های من را در منهاج می فهمید، من منهاج السنة او را رد می کردم؛ ولی چون بر اساس برداشت اشتباه خود منهاج السنه را نوشت، من کتابش را رد نمی کنم.» البته بعدها کتاب هایی مانند «منهاج الشریعه» در ردّ منهاج السنه نوشته شده است.
حجت الاسلام و المسلمین فرزانگان خاطرنشان کرد: وقتی علامه حلی فقیه است و به مبانی استنباط مسلط است، می تواند چنین بحث کلامی وزینی داشته باشد و بقیه اعاظم ما هم همانند شیخ بهایی و علامه طباطبایی هم همین طور بودند.
وی تصریح کرد: رویه ای که در حال حاضر دامن گیر طلبه ها در حوزه شده، این است که مؤسسات رشد افراطی پیدا کردند، طلبه ای که مسلط بر مبانی فقهی و اصولی نیست، جذب این مؤسسات می شود و این مؤسسات هم به عنوان تربیت متخصص این طلاب را جذب می کنند و چون در تعداد بالایی از این مؤسسات سیستم آموزشی آنها سیستم دانشگاهی است، این طلبه واقعا چون از بدنه اصلی حوزه خارج شده و در مؤسسه هم به تخصص لازم نرسیده است، بعد از چند سال جز خسران و پشیمانی چیزی به دنبال ندارد و آن آثار و برکاتی که باید داشته باشد هم از او صادر نمی شود.
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: البته آن مؤسساتی که خدای ناکرده با انگیزه های مالی تأسیس شده اند را تخصصا خارج می دانیم؛ سخن در مورد مؤسساتی است که برای پاسخ به نیاز روز جامعه تأسیس شده است. طلابی که می خواهند جذب این مؤسسات بشوند، بعد از اینکه به این مبانی فقهی و اصولی مسلط شدند، وارد این مؤسسات بشوند.
وی اضافه کرد: شنیده ام که در پاسخ می گویند در مؤسسات گفته می شود که دروس حوزه را هم باید بخوانند. اما مشکل اصلی این است که طلبه ای که جذب مؤسسه ای شده و همّ و غمّ او آن مؤسسه است، دیدش نسبت به دروس حوزوی چیست؟ آن طلبه مؤسسه را اصل و حوزه را حاشیه می داند و مهمترین مشکل همینجا است، مکرر برخورد کرده ام با طلبه هایی که درخواست دارند در درس شرکت نکنند و صرفا برایشان حاضری زده بشود یا صرفا در امتحان قبول بشوند. چون به حوزه نگاه حاشیه ای دارند؛ در صورتی که اگر به سیره سلف خود نگاه کنیم و اگر بخواهیم پایبند به سنت اصیل حوزه باشیم حوزه باید اصل باشد و موسسات حاشیه و این سنگ بنا نباید به هم بریزد و مشکل عمده افت تحصیلی طلاب هم همین است که مؤسسه اصل و حوزه حاشیه شده است.
انتهای پیام. /










نظر شما