شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۴ - ۰۷:۲۰
روایت آمریکایی بر بستر سریال‌های آخرالزمانی

حوزه/ در سال‌های اخیر، فیلم ها و سریال های بسیاری با تمِ آخرالزمانی و به شکل معمایی و هیجان آمیز تولید و پخش شده که باید به اهداف سازندگان آن به خصوص از منظر روایت آمریکایی توجه ویژه‌ای داشت و به تحلیل ابعاد مختلف آن پرداخت.

به گزارش خبرگزاری حوزه، از جمله سریال های جذاب و پرمخاطب سال ۲۰۲۵میلادی که اثری با درون‌مایه‌های آخرالزمانی و با تِمی سیاسی و هیجان‌انگیز است، سریال"بهشت" (Paradise) به کارگردانی "دن فوگلمن" است که در آن البته بازیگران مطرحی همچون "استرلینگ کی براون"، "جولیان نیکلسون"و"جیمز مارسدن" توانسته توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند.

ماجرای یک سریال نسبتاً پرمخاطب

قصه این سریال، روایتگر ماجرای مأموری است که محافظ اصلی جان رئیس جمهور ایالات متحده بوده و اینک در دنیایی آخرالزمانی که پولدارترین افراد در آن زیست می‌کنند در کانون یک جنایت پیچیده قرار گرفته و بر این اساس می‌کوشد تا پرده از جنایت‌ها و روابط درهم‌تنیده شخصیت‌ها بردارد.

هر چند به زعم برخی منتقدین در این مجموعه، با حال و هوای اثری همچون سریال "سیلو" مواجه هستیم اما این سریال، گذشته از پس‌زمینه‌ای سیاسی، واجد مؤلفه های یک اثر عاطفی و اجتماعی است و لذا موجب می‌شود تا مخاطبان ناخواسته با چالش‌های تصمیم‌گیری‌های اخلاقی و انسانی مواجه شوند.

اهداف سازندگان سریال‌های آخرالزمانی چیست!؟

البته در سال‌های اخیر، تولید و نمایش آثاری با موضوع زیست در پناهگاه آخر الزمانی و بعد از آن‌که دنیا به ظاهر به پایان خود بر اثر بلایای طبیعی و یا جنگ هسته ای رسیده، افزایش مشهودی داشته که یکی از تازه‌ترین نمونه‌های آن، سریال پر مخاطب "بهشت" است که اوایل سال ۲۰۲۵ میلادی از شبکه "هولو" پخش شده و پس از پایان فصل نخست، زمزمه‌های تولید فصل دوم آن وجود دارد.

برای علاقه مندان فیلم و سریال این توضیح لازم است که این سریال در پناهگاهی واقع در زیر یکی از کوه های کلرادو آن هم سه سال پس از یک رویداد آخر الزمانی روایت می‌شود و داستان یک مأمور سرویس مخفی آمریکا به نام "زاویر کالینز" را دنبال می‌کند که به دنبال کشف حقیقت پشت قتل رئیس‌جمهور "کال برادفورد" است.

کشف حقیقت با برملاسازی توطئه‌ها

در سریال "سیلو" پایان دنیا در فضایی سمّی و غیر قابل سکونت واقع می‌شود با این توضیح که حدود ده هزار نفر در یک سیلوی زیرزمینی عظیم زندگی می‌کنند که قوانین سخت‌گیرانه‌ای بر آن حاکم است و محور داستان یکی از شهروندان این مجموعه است که به دنبال کشف حقیقت دربارۀ سیلو و دنیای بیرون است.

در "سیلو" نیز همچون سریال "بهشت" ماجرا در یک پناهگاه زیر زمینی بزرگ جریان دارد و تمرکزش بر رازهای مخفی توطئه‌ها و تلاش برای کشف حقیقت است.

جالب این که در سریال "فال اَوت" نیز که چند سال پیش پخش شد، شاهد اقتباسی از یک بازی ویدئویی محبوب به همین نام هستیم؛ داستان این سریال نیز در دنیایی پس از وقوع یک جنگ هسته ای روایت می‌شود با این توضیح که بازماندگان در پناهگاه‌های زیرزمینی بزرگی زندگی می‌کنند و قصه اصلی هم با محوریت دختر جوانی است که برای نجات پدرش به دنیای خطرناک بیرون از پناهگاه قدم می گذارد.

فلسفه زندگی و تلاش برای بقا

نکته حائز اهمیت دیگر درباره این قبیل سریال ها آن‌که در بیشتر این آثار، پناهگاه‌ها هر چند که برای بقا طراحی شده‌اند و در این میان آدمیان را از جنبه‌های اساسی وجودشان آزادی، انتخاب و ارتباط با طبیعت محروم می‌کنند به نحوی که مخاطب در می‌یابد که شخصیت‌ها در این محیط‌ها با پرسش‌هایی درباره هویت خود اصالت و معنای زندگی مواجه می شوند و قوانین سخت گیرانه پناهگاه‌ها افراد را وا می‌دارد که بین اطاعت از سیستم و حفظ فردیت خود یکی را انتخاب کنند.

از منظری دیگر این سریال‌ها به بررسی انتخاب‌های اخلاقی در شرایطی می‌پردازند که بقا اولویت اصلی است و سوالاتی نظیر این که آیا فدا کردن یک نفر برای نجات گروه توجیه پذیر است یا آیا حقیقت باید فدای امنیت شود، بحث های مربوط به فلسفه اخلاق را به خصوص از منظر نظریه‌های فایده‌گرایی و اخلاق وظیفه‌گرا به روی مخاطب می‌گشاید.

از خطرات زیست‌محیطی تا بحران‌های سیاسی و اجتماعی

از سوی دیگر باید توجه داشت که سریال‌های پناهگاهی با تمِ آخر الزمانی چند خطر و تهدید را به شکل همزمان روایت می کنند که شامل خطر تهدیدات زیست محیطی، آلودگی یا موجودات مخرب ناشی از زمینه‌های بیرونی، خطر موقعیت استبدادی حاکم بر اداره پناهگاهها توسط اقلیت برگزیده که در حال رهبری بازماندگان هستند، همچنین خطر تنش‌های انسانی ناشی از محدودیت منابع زیستی در بین بازماندگان و در نهایت جهل نسبت به اتفاق‌ها و موقعیت‌های جاری در خارج از پناهگاه که زمینه ساز تشویش خاطر انسان‌ها می‌شود.

توجه به ماهیت انسانیت در شرایط بحرانی

نکته حائز اهمیت دیگر درباره این قبیل سریال ها ناظر به این مساله است که بدانیم آدمیان در شرایط حداکثری بقا و در بحران ها چگونه عمل کرده و مرزهای اخلاقی در این زمینه تا کجا تغییر می‌کند!؟

همچنین این سریال‌ها اغلب نشان می‌دهند که با از بین رفتن دولت، قانون و نظم، انسان‌ها به چه موجوداتی تبدیل می‌شوند. این که آیا همچنان می‌توانند مهربان باشند یا به غریزه‌های حیوانی روی می‌آورند!؟

بحث مهم دیگر ناظر به مقوله تغییرات شخصیتی است با این توضیح که در این آثار قهرمانان معمولاً در طول قصه فیلم و سریال، سیر تحول شخصیتی دارند؛ افراد خوب ممکن است مجبور به کارهای وحشتناک شوند و افراد بزدل ممکن است قدرت رهبری پیدا کنند.

امیددهی در شرایط سخت و تاریک

نکته روشن در این سریال ها آن است که با وجود تاریکی و ناامیدی، به مخاطب دلیلی برای ادامه دادن و مبارزه برای آینده ارائه می شود به نحوی که می بینیم حتی در ویران‌شده‌ترین دنیاها، شخصیت‌ها به دنبال ساختن یک جامعه کوچک، حفظ خانواده یا پیدا کردن راه علاج برای مشکلات هستند.

البته مسلم است که از جمله اهداف سازندگان فیلم‌ها و سریال‌های آخرالزمانی، جذب مخاطب از طریق ایجاد هیجان است و لذا در این سریال ها با صحنه های اکشن و البته راز و رمز و معمایی زیاد مواجه می‌شویم.

بر این اساس باید گفت که کشمکش‌های مداوم با انواع تهدیدها شامل زامبی‌ها، بیماری‌ها، موجودات جهش‌یافته یا انسان‌های دیگر در واقع یک عنصر اکشن قوی برای سرگرمی مخاطب پدید می‌آورد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha