به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله ضیاءآبادی در یکی از دروس اخلاق خود به موضوعی پیرامون «محبت به امام حسین علیه السلام» پرداخت که تقدیم شما فرهیختگان می شود.
مرحوم آشیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه نقل میکند که روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله همراه همراهان خود از راهی عبور میکردند که مشاهده کردند چند کودک با یکدیگر مشغول بازی هستند.
پیامبر صلی الله علیه و آله به سمت یکی از این کودکان رفتند، او را در آغوش گرفتند، رویش نشاندند، پیشانی او را بوسیدند و نوازش کردند.
همراهان حضرت پرسیدند: «یا رسول الله چرا شما با این کودک اینقدر ملاطفت میکنید؟»
پیامبر فرمودند: «روزی دیدم این کودک با حسین من بازی میکرد؛ خاک پای حسین را برمیداشت، به چشم و صورتش میمالید. من این کودک را دوست دارم، زیرا دوستدار حسین است. جبرئیل به من خبر داده که او یکی از یاران حسین در کربلا خواهد بود.»
مرحوم شوشتری اضافه میکند که پیامبر دعا کردند و فرمودند: «خدایا، من حسین را دوست دارم. احب الله من احب حسینا؛ هر که حسین مرا دوست دارد، تو نیز او را دوست بدار.»
امیدواریم ما از این گروه باشیم؛ این دعا نشاندهنده ارزش محبت و دوستی با اهلبیت است و ما باید از این سرمایه معنوی بهرهمند شویم، نه اینکه آن را از دست بدهیم. محبت به اهلبیت باید همچون سیلی باشد که انسان را پیش ببرد و بهرهمندی معنوی ایجاد کند.
در روز عاشورا، جریاناتی رخ داد که حیرتآور و فراتر از تصور انسانی است.
انسان نمیتواند تصور کند که بشر بتواند چنین حریت، قوت قلب و شجاعتی داشته باشد.
پس از شهادت امام حسین علیهالسلام، به نقل مرحوم شوشتری، اسب حضرت در خون آن بزرگوار غلتید.
ایشان اشاره میکند که این مصیبت «لقد تمرغ فی دم الحسین و قصد نحو الخیمه» در مرتبهای بالاتر از انسانهای عادی است و حتی از بسیاری از زنان آگاه نیز بالاتر است.
در ادامه، کسانی که بر سر و صورت خود را با خون رنگین کردند، با شتاب و فریاد به سمت خیمهها رفتند.
این همان مصیبتی است که درباره امام حسین علیهالسلام نقل شده و نشاندهنده عمق فاجعه و اندوهی است که در عصر عاشورا بر اهلبیت وارد شد.
برای شنیدن و دانلود صوت اینجا را کلیک کنید










نظر شما