سه‌شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۱
مباحث مهدوی (۵۲) | مهدویت در قرآن (بخش چهارم)

حوزه/ خداوند وعده حکومت روی زمین، برتری دین و آیین و امنیت کامل را به گروهی از مؤمنان و صالحان داده است، اما در اینکه منظور از این گروه چه کسانی هستند، میان مفسران گفتگو است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، مجموعه مباحث مهدویت با عنوان «به سوی جامعه آرمانی»، با هدف نشر آموزه‌ها و معارف مرتبط با امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، تقدیم شما فرهیختگان گرامی می‌شود.

(برخی از آیات مربوط به حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و انقلاب جهانی آن حضرت بدین شرح است:)

آیه سوم

«وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْض کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنی لا یشْرِکُونَ بی شَیئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ.» (نور (۲۴)، آیه ۵۵.)

خدا به کسانی از شما بندگان که (به خدا و حجّت عصر علیه‌السّلام) ایمان آرند و نیکوکار گردند وعده فرمود که (در ظهور امام زمان) در زمین خلافتشان دهد، چنانکه امم صالح پیمبران سلف را جانشین پیشینیان آنها نمود، و دین پسندیده آنان را (که اسلام واقعی است بر همه ادیان) تمکین و تسلط عطا کند و به همه آنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی، بی هیچ شائبه، شرک و ریا پرستش کنند، و بعد از آن، هر که کافر شود، پس آنان به حقیقت همان فاسقان تبهکارند.

در آیات پیش از این آیه، سخن از اطاعت و تسلیم در برابر فرمان خدا و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است و در این آیه، بحث ادامه یافته و نتیجه این اطاعت _ که همان حکومت جهانی است _ بیان شده است.

آیه مذکور نشانگر این است که خداوند به گروهی از مسلمانان صالح و مؤمن، سه نوید داده است:

۱. جانشینی و حکومت روی زمین؛

۲. نشر آیین حق در جهان؛

۳. از میان رفتن اسباب ترس و ناامنی.

نتیجه آنکه مردم در این دوران، با نهایت آزادی، خدا را می‌پرستند، فرمان او را اطاعت می‌کنند، هیچ شریک و شبیهی برای او قائل نمی‌شوند و توحید خالص را در همه جا می‌گسترانند.

نکته‌ها:

۱. بر اساس این آیه، افرادی قبل از مسلمانان دارای خلافت روی زمین بوده‌اند. اینها چه کسانی هستند؟ برخی از مفسران، آن را اشاره به حضرت آدم، حضرت داود و حضرت سلیمان علیهم‌السلام دانسته‌اند؛ چرا که قرآن درباره حضرت آدم علیه‌السلام می‌فرماید:

«إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَة.» (بقره (۲)، آیه ۳۰)

من در روی زمین، جانشینی [= نماینده‌ای‌] قرار خواهم داد.

درباره حضرت داود فرموده است:

«یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْض.» (ص (۳۷)، آیه ۲۶)

ای داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم

حضرت سلیمان علیه‌السلام نیز به مقتضای آیه شانزده سوره «نمل»، وارث حکومت حضرت داود علیه‌السلام بود و خلیفه در روی زمین شد.

اما برخی دیگر از مفسرین _ مانند علامه طباطبائی رحمةالله‌علیه _ این معنا را بعید شمرده ‌اند؛ زیرا تعبیر «الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» را متناسب انبیا ندانسته‌اند. به نظر ایشان در قرآن، این تعبیر در مورد پیامبران به کار نرفته است؛ از این رو اشاره به امتهای پیشین است که دارای ایمان و عمل صالح بوده و در روی زمین حکومت یافتند.

جمعی دیگر معتقدند: این آیه اشاره به «بنی‌اسرائیل» است؛ زیرا آنها با ظهور حضرت موسی علیه‌السلام و در هم شکسته‌شدن قدرت فرعون، مالک حکومت روی زمین شدند؛ چنان‌که در آیه‌ای آمده است:

«وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذینَ کانُوا یسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتی بارَکْنا فیها.» (اعراف (۷)، آیه ۱۳۷)

و مشرقها و مغربهای پر برکت زمین را به آن قومِ به ضعف کشانده شده (زیر زنجیر ظلم و ستم)، واگذار کردیم.

و نیز درباره همان‌ها می‌فرماید:

«وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْض»؛ «ما اراده کرده‌ایم که قوم مستضعف (مؤمنان بنی‌اسرائیل) را در روی زمین تمکین دهیم (و صاحب نفوذ و مسلّط سازیم).»

۲. این وعده الهی از آنِ کیست؟

در این آیه، خداوند وعده حکومت روی زمین، برتری دین و آیین و امنیت کامل را به گروهی از مؤمنان و صالحان داده است، اما در اینکه منظور از این گروه چه کسانی هستند، میان مفسران گفتگو است.

برخی آن را اشاره به حکومت حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف می‌دانند که شرق و غرب جهان، در زیر لوای حکومت آن حضرت قرار می‌گیرد، آیین حق در همه‌جا نفوذ می‌کند، ناامنی و خوف و جنگ از صفحه زمین بر چیده می‌شود و عبادت خالی از شرک برای جهانیان تحقق می‌یابد. (تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۱۸)

بدون شک، آیه، هم شامل مسلمانان نخستین و هم حکومت حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف می‌شود. طبق عقیده عموم مسلمانان _ اعم از شیعه و اهل تسنن _ آن حضرت سراسر زمین را پر از عدل و داد می‌کند و او مصداق کامل این آیه است، ولی با این حال، منعی از عمومیت و گستردگی مفهوم آن نیست.

اینکه برخی می‌گویند: کلمه «أرض» مطلق است و تمام روی زمین را شامل می‌شود و این منحصراً مربوط به حکومت امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است، با جمله «کما استخلف...» سازگار نیست؛ زیرا خلافت و حکومت پیشینیان به یقین در تمام پهنه زمین نبود.

به علاوه، شأن نزول آیه نیز نشان می‌دهد که حداقل، نمونه‌ای از این حکومت در عصر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم برای مسلمانان (هر چند در اواخر عمر آن حضرت) حاصل شده است.

گفتنی است ثمره تمامی ‌های پیامبران و تبلیغات مستمر و پیگیر آنان و نمونه کامل حاکمیت توحید و امنیت کامل و عبادت، در زمانی تحقق می‌یابد که حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ظهور می‌کند. (تفسیر نمونه، ج ۱۴، صص۵۳۰ _ ۵۳۲)

همانگونه که گفته شد این تفسیرها، به معنای انحصار مصداق آیه نیست؛ بلکه بیان مصداق کامل است. ابوبصیر از امام صادق علیه‌السلام روایت کرده است: آن حضرت ذیل آیه شریفه، چنین فرمودند:

«نَزَلَتْ فِی اَلْمَهْدِیِّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ (شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۷)

[این آیه] درباره قائم عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و اصحاب ایشان نازل شده است.

علامه طباطبایی رحمةالله‌علیه در این‌باره می‌نویسد: «... این مجتمع طیّب و طاهر با صفاتی که از فضیلت و قداست دارد، هرگز تاکنون در دنیا منعقد نشده و دنیا از روزی که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مبعوث به رسالت گشته، تاکنون، چنین جامعه‌ای به خود ندیده است. ناگزیر اگر مصداقی پیدا کند، در روزگار حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف خواهد بود؛ چون اخبار متواتری که از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و ائمه اهل بیت علیهم‌السلام در خصوصیات آن حضرت وارد شده، از تشکیل چنین ‌ای خبر می‌دهد. البته این در صورتی است که روی سخن در آیه را متوجه مجتمع صالح بدانیم، نه تنها حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف.»

آنگاه ایشان ادامه می‌دهد: «خواهید گفت: طبق این نظریه، چه معنا دارد که روی سخن را در زمان نزول آیه به «الذین آمنوا و عملوا الصالحات» کند، در حالی که مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف آن روز نبود (نه خودش بود و نه یکی از اهل زمانش)؟

در پاسخ می‌گوییم: این سؤال، ناشی از این است که پرسش‌کننده، میان خطاب‌های فردی با خطاب‌های اجتماعی خلط کرده است؛ چون خطاب، ممکن است دو جور متوجه اشخاص شود: یکی اینکه اشخاصی را مورد خطابی قرار دهند؛ بدین جهت که خصوصیات خودِ آنان مورد نظر است. دیگر اینکه همان اشخاص را مورد خطاب قرار دهند _ نه از این جهت که شخصِ خود آنان مورد نظر باشد، بلکه _ از این جهت که جمعیتی هستند دارای صفاتی معین. در صورت اول، خطاب از مخاطبان، به غیر مخاطبان، متوجه نمی‌شود و شامل آنها نمی‌گردد _ نه وعده‌اش، نه وعیدش و نه هیچ چیز دیگرش _ اما در قسم دوم، اصلاً اشخاص دخالتی ندارند و خطاب متوجه دارندگان صفات کذایی است که در این صورت به دیگران نیز متوجه می‌شود.

در آیه شریفه، خطاب از قبیل خطاب‌های دوم است که بیانش گذشت و اغلب خطاب‌های قرآنی _ که یا مؤمنان را مخاطب کرده و یا کفار را _ از این قبیل است». (ترجمه المیزان، ج ۱۵، ص ۲۲۰)

در مجمع‌البیان در ذیل آیه «وَعَدَ اللهُ الذینَ آمنوا مِنکُم ...» آمده است: مفسران در اینکه «الذینَ آمَنوا مِنکُم» چه کسانی هستند، اختلاف دارند و از اهل‌بیت علیهم‌السلام روایت شده که منظور، مهدی از آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است.

عیّاشی به سند خود از علی بن الحسین علیه‌السلام روایت کرده است: وقتی این آیه را تلاوت کرد، فرمود: به خدا سوگند! ایشان شیعیانِ ما اهل بیت‌ هستند که خدا این وعده خود را در حقّ ایشان، به وسیله مردی از ما تحقّق می‌بخشد و او مهدی این امت است. او کسی است که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم درباره‌اش فرمود: اگر از دنیا نماند مگر یک روز، خدا آن روز را آن قدر طولانی می‌کند تا مردی از عترتم قیام کند که هم‌نام من است. او زمین را پر از عدل و داد می‌کند، آن چنان که از ظلم و جور آکنده شده باشد. نظیر این روایت از ابی‌جعفر و ابی‌عبدالله علیهماالسلام نقل شده است. (مجمع‌البیان، ج 7، ص 52)

این بحث ادامه دارد...

برگرفته از کتاب «درسنامه مهدویت؛ نوشته خدامراد سلیمیان» با اندکی تغییر

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha