یکشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۰
مبنای سیادت در فرقه اهل حق

حوزه/ با بررسی مطالبی که درباره سیادت از سوی بزرگان فرقه اهل حق اظهار شده است، معلوم می‌شود که سیادت در مرام اهل حق مبنای مشخصی ندارد، چرا که گاهی با خواب‌ دیدن سید می‌شود و گاهی دیگران برای او خواب می‌بینند. گاهی نیز با مراسم مخصوص و غیره سید می‌گردند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، با توجه به تفاوت معنای سیادت در اهلِ حق با امامیه، به‌طور اجمالی به بررسی سیادت در این فرقه می‌پردازیم.

رهبران اهل حق درحالی خود را سید معرفی نموده که هیچ‌کدام از آنها از اولاد معصومین(علیهم‌السلام) نمی‌باشند. در اصطلاح فرقه اهل حق، سید کسی است که از فرزندان خاندان‌های یازده‌گانه باشد و لذا در کتاب خاکسار و اهل حق می‌نویسد: سادات اهل حق سید هاشمی نیستند؛ بلکه از اولاد یکی از سر دودمان‌ها می‌باشند.

در کتاب دوره هفتوانه می‌نویسد: «در مسلک اهل حق خاندان‌های یازده‌گانه به نام سادات خوانده می‌شوند؛ بنابراین در میان آنان سید به کسی گفته می‌شود که از فرزندان خاندان‌های مزبور باشد»

افرادی از بزرگان اهل حق با این ادعا که روح آن‌ها عوض شده و روح افراد سید در جسم آنها قرار گرفته است، خود را سید می‌دانند. نورعلی الهی با طرح این ادعا می‌گوید: «یکبار در سن ۱۱ سالگی از دنیا رفتم و حدود پنج ساعت مرده بودم، بعد که به دنیا برگشتم روحم عوض شده بود. اسم اولم فتح الله بود، بعد که روح جدید داده شد، فرمودند اسمش را نورعلی بگذارید. به پدرم گفته شده بود که این روح، به درد آن مقصودی که تو داری نمی‌خورد؛ بنابراین عوضش کردیم، حتی گفتند که روح قبلی به جسم چه نوزادی رفته است و بعد از تحقیق معلوم شد که درست است، الان هم آن شخص را می‌شناسم، یک آدم عادی است، البته من هم عادی هستم، از او هم عادی‌تر هستم. پدرم هم روحش بعد از آن مریضی چهل‌ روزه عوض شد. وقتی روحم عوض شد، عوالم جدیدی درک کردم، حتی هم‌بازی‌های نامرئی به سراغم آمدند.

در جای دیگر می‌گوید: «سلطان می‌فرماید برای پسرت ناراحت نباش، او زنده می‌شود، فقط می‌خواستم روح او را عوض کنم؛ چون روح قبلی‌اش روح پستی بود و به درد تعلیمات تو نمی‌خورد... به آن نشان که سیدزاده (ب) حامله است و امشب پسری می‌آورد. روح کوچک علی را به جامۀ پسر او کردیم و روح سید نورعلی را به جامۀ پسر تو کردیم، باید شال سبز ببندد و اسمش هم سید نورعلی باشد. پدرم این طور حدس می‌زدند که روحم از اشخاصی است که در هندوستان جانشین شاه ایاز بودند تا ۵ شش‌سالگی هم عمامه سبز می‌بستم؛ ولی چون پدرم عمامه سفید داشت من هم دوست داشتم که عمامه سفید ببندم، وقتی عمامه سفید بستم پدرم ظاهراً خیلی خوشش نیامد.»

از این جملات و جملاتی دیگر که در باره سیادت از سوی بزرگان این فرقه اظهار شده است، معلوم می‌شود که سیادت در مرام فرقه اهل حق مبنای مشخصی ندارد و هر کسی می‌تواند ادعای سیادت کند، چرا که گاهی با دیدن خواب و رؤیا سید می‌شود و گاهی دیگران برای او خواب می‌بینند و از این طریق سید می‌گردند.

پی‌نوشت:

[۱]. مالامیری کجوری، احمد، اهل حق، ص ۴۴.

[۲]. چهاردهی، نورالدین، خاکسار و اهل حق، ص۳۷

[۳].همان.

[۴]. الهی، نورعلی، آثار الحق، ج۲، ص۳۶.

[۵]. همان، ج۲، ص۸۶.

[۶]. همان، ج۱، ص۵۹۲.

[۷]. مردانی، محمد، سیری کوتاه در مرام اهل حق، ص۶۳.

منبع: پایگاه جامع ادیان و مذاهب

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha