جلال غفاری دبیر نوزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در تهران، با اشاره به نقش شهدای جبهه مقاومت و بهویژه شهید حسین سلامی در شکلدهی به نظریه هنر انقلاب گفت: شهید سلامی در اختتامیههای جشنواره مقاومت، همواره پرچمدار اندیشه هنر متعهد بود و دکترین هنر والا را بهعنوان یک سند ماندگار برای جامعه هنری کشور تبیین کرد.
وی همچنین با اشاره به تحولات بزرگ پس از طوفان الاقصی، تأکید کرد که این رویداد نه تنها رژیم صهیونیستی را در سراشیبی سقوط قرار داد، بلکه جایگاه مقاومت را از یک گفتمان ایدئولوژیک به یک الگوی استراتژیک جهانی ارتقا داد.
نوزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت چه ویژگیهایی برجستهتر از دورههای گذشته بود و چه نکاتی برای شما اهمیت ویژهای داشت؟
واقعاً عزیزانی در این جشنواره بودند که حامی، همراه و بخش اصلی از ماجرا بودند؛ شهدای زیادی که نامشان در ذهن من هست و نمیتوانم از همۀ آنها یاد نکنم. بعضی از این عزیزان هنوز جانبازند و با عوارض جنگ ۱۲ روزه درگیرند. اما بهویژه لازم میدانم از شهید سپهبد حسین سلامی یاد کنم که سخنران همیشگی اختتامیههای جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت بودند. نبود ایشان واقعاً یک ضایعه بزرگ و تلخ است. خاطرات زیادی از حضور او داریم. مثلاً در جشنواره هفدهم، روی ناو شهید رودکی در سال ۱۴۰۱ جملهای گفتند که هنوز در ذهنم مانده:
«هرچند دستاوردهای مقاومت در میدان وسیع است، اگر به مساحت هنر پیوند نخورد، نمیتواند همه ارزشهای میدان را به اذهان مردم منتقل کند.»
اشاره کردید به سخنرانیهای شهید سلامی. گویا ایشان در دورههای گذشته هم نقش برجستهای در تبیین پیوند هنر و مقاومت داشتند. کمی بیشتر توضیح میدهید؟
بله، کاملاً درست است. در همان جشنواره هفدهم، ایشان با طرح مفهوم «هنر والا»، دکترین تازهای را برای هنر مقاومت تئوریزه کردند. من یادم هست که فرمایشات ایشان را تدوین کرده و خدمتشان بردم. گفتم حاج آقا، ما از این سخنان شما یک سند بالادستی استخراج کردیم. ایشان در ابتدا گفتند شاید درست تدوین نکردهایم، ولی وقتی متن را دیدند، گفتند: نه، این عین همان حرفهای خودم است. این اتفاق فقط ده روز قبل از شهادت ایشان بود. یادم هست در همان اختتامیه جشنواره هجدهم در سوم خرداد، وقتی به همراه شهید سلامی و داوران برای اهدای جایزه رفتیم، آقای انتظامی بعد از سخنرانی شهید سلامی به من گفت: عجب سخنرانی عمیق و جامعی کردید! ایشان واقعاً نظریهپرداز کمنظیری در حوزه هنر متعهد و مقاومت بودند.
شما از تحول تاریخی پس از طوفان الاقصی یاد کردید. از نگاه شما این رویداد چه تأثیری بر گفتمان مقاومت و سینمای متعهد گذاشت؟
به نظر من، جشنواره فیلم مقاومت بعد از دوره هجدهم، وارد یک فضای تاریخی جدید شد. جهان به قبل و بعد از «طوفان الاقصی» تقسیم شده است. شکستن هیمنه رژیم کودککش صهیونیستی فقط یک رویداد نظامی نبود؛ یک زلزله تمدنی بود که تاریخ را تکان داد. بهویژه وقتی فرمایشات مقام معظم رهبری را مرور میکنیم، میبینیم که ایشان بهدرستی فرمودند که رژیم اشغالگر در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. ایشان «یحیی سنوار» را در کنار نام امام خمینی آوردند، و این نکته بسیار مهمی است. امام خمینی پدیده مقاومت قرن بود. صدای تمام مظلومان عالم از حلقوم ایشان بیرون آمد و قرن جدید را بدون نام امام خمینی(ره) نمیتوان شناخت. تمام کسانی که در مسیر مقاومت ایستادند — از سنوار تا سید حسن نصرالله — در امتداد همان خط فکری امام خمینی(ره) هستند.
حضور جشنواره مقاومت در حسینیه جماران برای شما چه معنا و مفهومی دارد؟
حضور ما در جماران، فقط یک انتخاب نمادین نیست. اینجا مکانی است که روزی رزمندگان دفاع مقدس از همین حسینیه عازم جبههها میشدند. امام خمینی (ره) با سادگی زیست، اما این سادگی از درکی عمیق از مقاومت و دفاع مشروع نشأت میگرفت. ایشان درک کرد که زندگی با عزت یعنی زندگی در پرتو مقاومت و نه گفتن به زورگویان. امام خمینی(ره) دفاع مشروع را تئوریزه و جهانی کرد.
در سخنانتان اشاره کردید که امام خمینی مسیر جدیدی را برای هنر باز کرد. منظورتان از این تحول چیست؟
قبل از امام خمینی(ره)، هنر بهویژه سینما، در خدمت هژمونی غرب بود. سینمای اروپا و آمریکا ابزاری شده بود برای تضعیف ملتها، تحقیر هویتها و ترویج استعمار فرهنگی. رژیم صهیونیستی با تولید فیلمهای تبلیغی، اسطورههای شکستناپذیر از خود میساخت و مظلومیت جعلی به نمایش میگذاشت. در واقع، سینما را از هنر تبلیغ و آن را به پروپاگاندا تبدیل کردند. اما امام خمینی(ره) مسیر را عوض کرد. با انقلاب اسلامی، سینما به خدمت مستضعفین برگشت. هنر از انفعال خارج شد و در مسیر درست تاریخ قرار گرفت. امروز وقتی از سینمای مقاومت حرف میزنیم، یعنی بازگرداندن سینما به رسالت اصلیاش که روایت حقیقت است.
به نظر میرسد شما پیوند میان «طوفان الاقصی» و «هنر مقاومت» را بسیار مهم میدانید. این پیوند در عرصه جهانی چه نمودهایی داشت؟
بعد از طوفان الاقصی، اتفاقی افتاد که شاید تا دههها اثرش باقی بماند. شخصیتهایی مانند یحیی سنوار به اسطوره ملتهای عرب تبدیل شدند. مساله فلسطین دیگر موضوعی تمامشدنی نیست.
در جشنواره هفدهم، ما شعار «آزادی قدس» و «نابودی رژیم صهیونیستی» را سر دادیم، اما در دوره هجدهم این شعار به واقعیت نزدیک شد. در همان سال، ما برای اولین بار جشنواره را روی ناو شهید رودکی در خلیج فارس و درست در برابر چشم نیروهای آمریکایی برگزار کردیم. این حرکت یک پیام آشکار داشت: مقاومت فقط در خاک و مرز نیست، در فرهنگ و هنر هم جریان دارد.
شما به جنگ ۱۲ روزه اشاره کردید. تحلیل شما از این نبرد و پیامدهایش چیست؟
جنگ ۱۲ روزه، یک نقطه عطف تاریخی است. این جنگ محاسبات نظامی آمریکا و اسرائیل را کاملاً برهم زد. موشکهایی که جوانان همین سرزمین ساختند، هیمنه دشمن را شکست. به باور من، این جنگ نشان داد که نظریه مقاومت دیگر فقط یک چارچوب مذهبی یا ایدئولوژیک نیست، بلکه به مثابه یک الگوی استراتژیک بازدارندگی نامتقارن، در دانشگاههای جهان مورد مطالعه قرار میگیرد. این نبرد، مقاومت را از حالت واکنشی به یک دکترین فعال تبدیل کرد؛ تمام قابلیتهای دفاعی و علمی جمهوری اسلامی ایران را آشکار ساخت و به رخ دشمن کشید.
یعنی معتقدید که جنگ ۱۲ روزه، وجه علمی و نظری مقاومت را تقویت کرد؟
قطعاً. این جنگ وزن علمی مقاومت را افزایش داد. از نظر من، مقاومت به یک گفتمان امنیتی منطقهای و فراملی تبدیل شد. بعد از آن، افکار عمومی جهان بهویژه در اروپا و آمریکا متوجه شدند که مقاومت فقط یک حرکت نظامی نیست، بلکه یک هویت مردمی و عدالتخواهانه است. این همان چیزی است که امام خمینی(ره) آغاز کرد: تبدیل مقاومت به یک زبان جهانی علیه ظلم و تبعیض.
تأثیر این تحول بر جامعه ایران را چگونه میبینید؟
جنگ ۱۲ روزه باعث شد احساس تعلق ملی در مردم ایران با آرمانخواهی اسلامی پیوند بخورد. خیلیها که تا پیش از آن، مقاومت را صرفاً یک موضوع نظامی میدانستند، دیدند که این مسالهبا عزت ملی، فرهنگ و استقلال کشور گره خورده است. اگر ما در سینمای مقاومت این مفاهیم را درست درک نکنیم، صرفاً فیلمساز نیستیم؛ بلکه باید نظریهپرداز تمدنی مقاومت باشیم. درک درست از مقاومت است که مسیر ایجاد یک صنعت سینمایی بومی و متعهد را هموار میکند.
به نظر شما بعد از این تحولات، چه وظیفهای بر عهده هنرمندان و نخبگان فرهنگی است؟
این جنگ و این تحولات، هویت ملی مقاوم را به یک ارزش فرهنگی تبدیل کرده است. وقتی چنین ارزشی در جامعه شکل میگیرد، طبیعی است که هنرمندان انگیزه پیدا میکنند تا برای آن کار کنند. امروز جمهوری اسلامی ایران محور معنوی مقاومت در منطقه و جهان اسلام است. در نظرسنجیها و پایشهای افکار عمومی که داشتیم، بیش از ۶۰ درصد مردم جهان عرب از جمهوری اسلامی حمایت میکنند. این میزان همگرایی بیسابقه است.
در پایان اگر نکتهای باقی مانده بفرمایید.
میخواهم بگویم که جنگ ۱۲ روزه، مفهوم مقاومت تمدنی را در ذهن جامعه ما نهادینه کرد؛ مقاومتی که نهفقط نظامی، بلکه فرهنگی، علمی و رسانهای است. این مسیر ادامه دارد و سالها بعد هم نسلهای جدید با افتخار از آن سخن خواهند گفت. آینده ایران، آیندهای سرشار از عزت و افتخار است.
انتهای پیام/










نظر شما