به گزارش خبرگزاری حوزه، این گزارش با استناد به روایات معتبر اهلسنّت، جلوهای روشن از جایگاه معنوی حضرت فاطمهزهرا سلاماللهعلیها را بازتاب میدهد.
۱. إذا کانَ یَوْمُ القیامَةِ نادی مُنادٍ: یا أَهْلَ الجَمْعِ، غُضُّوا أَبْصارَکُمْ حَتی تَمُرَّ فاطِمَة (کنز العمّال ج ۱۳ ص ۹۱ و ۹۳)
ـ روز قیامت منادی به اجتماع کنندگان در صحرای محشر اعلام می کند: چشم فرو بندید تا فاطمه عبور کند.
۲. کُنْتُ إذا اشْتَقْتُ إِلی رائِحَةِ الجنَّةِ شَمَمْتُ رَقَبَةَ فاطِمَة (منتخب کنز العمّال ج ۵ ص ۹۷)
ـ من هر گاه مشتاق به بوی بهشت می شدم، گردن فاطمه را می بوییدم.
۳. حَسْبُک مِنْ نساءِالعالَمیَن أَرْبَع: مَرْیمَ وَآسیَة وَخَدیجَة وَفاطِمَة (مستدرک الصحیحین ج ۳ باب مناقب فاطِمَة ص ۱۷۱)
ـ چهار زن برای شما (به عنوان الگو و بزرگی) کافی است: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه.
۴. یا عَلِی هذا جبریلُ، یُخْبِرنِی أَنَّ اللّهَ زَوَّجَک فاطِمَة (مناقب الإمام علی من الریاض النضرة: ص ۱۴۱)
ـ ای علی! جبرییل اکنون در پیشگاه من خبر می دهد که خداوند فاطمه را به همسری تو در آورده است.
۵. ما رَضِیْتُ حَتّی رَضِیَتْ فاطِمَة (مناقب الإمام علی لابن المغازلی: ص ۳۴۲)
ـ تا فاطمه خشنود نمی شد من نیز خشنود نمی شدم.
۶. یا عَلِیّ إِنَّ اللّهَ أَمَرَنِی أَنْ أُزَوِّجَکَ فاطِمَة (الصواعق المحرقة باب ۱۱ ص ۱۴۲)
ـ ای علی! خداوند به من فرمان داده است تا فاطمه را به همسری تو در آورم.
۷. إِنّ اللّهَ زَوَّجَ عَلیّاً مِنْ فاطِمَة (الصواعق المحرقة ص ۱۷۳)
ـ خداوند فاطمه را به همسری علی در آورد.
۸. کُلُّ بَنِی أُمّ یَنْتَمونَ إِلی عُصْبَةٍ، إِلاّ وُلدَ فاطِمَة (الصواعق المحرقة ص ۱۵۶ و ۱۸۷)
ـ فرزندان هر مادری به خانواده پدری شان منسوب می شوند مگر فرزندان فاطمه (که به پیامبر منسوب می شوند.)
۹. کُلِّ بَنِی أُنثی عصْبَتُهم لأَبیهِمْ ماخَلا وُلْد فاطِمَة (کنز العمّال ج ۱۳ص۱۰۱)
ـ فرزندان هر زنی به دودمان پدری شان منسوب می شوند مگر فرزندان فاطمه (که به پیامبر منسوب می شوند.)
۱۰. أَحَبُّ أَهْلِی إِلیَّ فاطِمَة (الجامع الصغیر ج ۱ ح ۲۰۳ ص ۳۷)
ـ محبوب ترین عضو خانواده ام فاطمه است.
۱۱. خَیْرُ نِساءِ العالَمین أَرْبَع: مَرْیَم وَ آسیة وَ خَدِیجَة وَ فاطِمَة (الجامع الصغیر ج ۱ ح ۴۱۱۲ ص ۴۶۹)
ـ بهترین زنان عالم چهار تن اند: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه.
۱۲. سیّدَةُ نِساءِ أَهْلِ الجَنَّةِ فاطِمَة (صحیح البخاری، کتاب الفضائل، باب مناقب فاطمة)
ـ برترین زنان بهشت فاطمه است.
۱۳. إذا إشْتَقْتُ إلی ثِمارالجنَّةِ قَبَّلتُ فاطِمَة (نورالأبصار ص ۵۱)
ـ هر گاه به میوه های بهشتی مشتاق می شدم فاطمه را می بوسیدم.
۱۴. کَمُلَ مِنَ الرِّجال کَثِیرُ، وَ لَمْ یَکْمُلْ مِنَ النساءِ إِلاّ أَرْبَع: مَرْیـــم وَ آسِیَة وَ خَدیجـــَة وَ فاطِمـــَة (نور الأبصار ص ۵۱)
ـ مردان فراوانی به نهایت کمال رسیدند اما در میان زنان تنها چهار زن کامل شدند: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه.
۱۵. أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الجَنَّةَ: عَلیٌّ و فاطِمَة، (نور الأبصار ص ۵۲)
ـ علی و فاطمه نخستین کسانی هستند که وارد بهشت می شوند.
۱۶. أُنْزِلَتْ آیَةُ التطْهِیرِ فِیْ خَمْسَةٍ فِیَّ وَ فِیْ عَلیٍّ وَ حَسَنٍ و حُسَیْنٍ و فاطِمَة، (إسعاف الراغبین ص ۱۱۶)
ـ آیه تطهیر در باره پنج تن نازل شد: من و علی و حسن و حسین و فاطمه.
۱۷. أَفْضَلُ نِساءِ أَهْل الجَنَّةِ: مَرْیَمُ وَ آسیةُ وَ خَدیجَةُ وَ فاطِمَة، (سیر أعلام النبلاء: ج ۲ ص ۱۲۶)
ـ زنان برتر بهشت مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه هستند.
۱۸. أَوَّلُ مَنْ دَخَلَ الجَنَّةَ فاطِمَة، (ینابیع المودّة ج۲ ص۳۲۲ باب۵۶)
ـ فاطمه اولین فردی است که داخل بهشت می شود.
۱۹. المَهْدِیِ مِنْ عِتْرَتی مِنْ وُلدِ فاطِمَة، (الصواعق المحرقة ص۲۳۷)
ـ مهدی (موعود) از خانواده من و از فرزندان فاطمه است.
۲۰. إنّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ ، فَطـــَمَ ابْنَتِی فاطِمَـــة وَ وُلدَهـــا وَ مَنْ أَحَبًّهُمْ مِنَ النّار، فَلِذلِکَ سُمّیَتْ فاطِمَة، (کنز العمال ج۶ ص۲۱۹)
ـ خداوند عز و جل، دخترم فاطمه و فرزندانش و دوستدارانشان را از آتش جدا و دور نگه داشته است و از این رو فاطمه نامیده شده است.
۲۱. فاطِمَة أَنْتِ أَوَّلُ أَهْلِ بَیْتی لُحُوقاً بِی، (حلیة الأولیاء ج ۲ ص ۴۰)
ـ ای فاطمه! تو اولین عضو خانواده من هستی که به من ملحق می شوی.
۲۲. فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی، یُریبُنِی ما رابَها، وَ یُؤذِینی ما آذاهَا، (سنن الترمذی ج ۳ باب فضل فاطِمَة ص ۲۴۱)
ـ فاطمه پاره تن من است. بی تابی او سبب بی تابی من و آزار او سبب آزار من است.
۲۳. فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی یَسُرُّنِی ما یَسُرُّها، (الصواعق المحرقة ص ۱۸۰ و ۲۳۲)
ـ فاطمه پاره تن من است. خوشحالی او سبب حوشحالی من است.
۲۴. فاطِمَة سِیِّدةُ نِساءِ اهْلِ الجَنِّة، (صحیح البخاری ج ۳، کتاب الفضائل باب مناقب فاطِمَة ص ۱۳۷۴)
ـ فاطمه، سرور زنان بهشت است.
۲۵. فاطِمَة بَضْعَةُ مِنّی فَمَنْ أَغْضَبَها أَغْضَبَنِی، (صحیح البخاری ج ۳ کتاب الفضائل باب مناقب فاطِمَة ص۱۳۷۴)
ـ فاطمه پاره تن من است. هر کس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.
۲۶. فاطِمَة خُلِقَتْ حورِیَّةٌ فِیْ صورة إنسیّة، (مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص ۲۹۶)
ـ فاطمه حوریه ای است که به صورت انسان آفریده شده است.
۲۷. فاطِمَة حَوْراءُ آدَمیّةَ لَم تَحضْ، وَلَمْ تَطْمِث، (الصواعق المحرقة ص ۱۶۰)
ـ فاطمه حوریه ای است در قالب انسان که حیض نمی بیند و استحاضه نمی شود.
۲۸. فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی، یُؤْذیِنی ما آذاها، وَ یَنَصُبَنی ما أنَصَبَها، (مستدرک الصحیحین ج ۳ ص ۱۷۳)
ـ فاطمه پاره تن من است. آنچه او را آزار دهد مرا آزار می دهد و آنچه او را به رنج افکند مرا به رنج افکنده است.
۲۹. فاطِمَة بَضْعَةُ مِنّی ، یُغْضِبُنی ما یُغْضِبُها ، وَ یَبْسُطُنی ما یَبْسَطُها، (الجامع الصغیر ج ۲ ص ۶۵۳ ح ۵۸۵۹)
ـ فاطمه پاره تن من است. خشمناکی او سبب خشمناکی من و خشنودی او مایه خشنودی من است.
۳۰. فاطِمَة أَحَبُّ إِلیَّ مِنْکَ یا عَلِیّ، وَ أَنْتَ أَعَزُّ عَلَیَّ مِنْها، (منتخب کنز العمّال ج ۵ ص ۹۷)
ـ ای علی! فاطمه برای من از تو محبوبتر و تو برای من عزیزتر از او هستی.
۳۱. فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی، وَ هِیَ قَلْبِیْ، وَ هِیَ روُحِی التی بَیْنَ جَنْبِیّ، (نور الأبصار ص ۵۲)
ـ فاطمه پاره تن من است. او قلب من و روح من است که در پیکرم قرار دارد.
۳۲. فاطِمَة سیِّدَةُ نِساءِ أُمَّتِی، (صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة، باب مناقب فاطمة)
ـ فاطمه سرور زنان امت من است.
۳۳. فاطِمَة شُجْنَةٌ مِنّی، یَبْسُطُنِی ما یَبْسُطُها، وَ یَقْبِضُنِی ما یَقْبُضُها، (مستدرک الصحیحین ج ۳ باب مناقب فاطِمَة ص ۱۶۸)
ـ فاطمه بخشی از وجود من است. آنچه او را خشنود کند مرا خشنود کرده و آنچه او را دلگیر سازد مرا دلگیر ساخته است.
۳۴. فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی، یُؤلِمُها ما یُؤْلِمُنِی، وَ یَسَرُّنِی ما یَسُرُّها، (مناقب الخوارزمی ص ۳۵۳)
ـ فاطمه پاره تن من است. درد او درد من و شادی او شادی من است.
۳۵. فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی، مَنْ آْذاهَا فَقَدْ آذانِی، (کنز العمّال ج ۱۳ ص ۹۶)
ـ فاطمه پاره تن من است. هر که او را بیازارد مرا آزرده است.
۳۶. فاطِمَة بَهْجَةُ قَلْبِی، وَابْناها ثَمْرَةُ فُؤادِی، (ینابیع الموّدة ج ۱ باب ۱۵ ص ۲۴۳)
ـ فاطمه شادی قلب من است و دو فرزند او (حسن و حسین) میوه دل من اند.
۳۷. فاطِمَة لَیْسَتْ کَنِساءِ الآدَمیّین، (مجمع الزوائد ج ۹ ص ۲۰۲)
ـ فاطمه همچون دیگر زنان عالم نیست.
۳۸. فاطِمَة مُضْغَةٌ مِنّی، یَقْبِضُنی ما قَبَضَها، وَ یَبْسُطُنی ما بَسَطَها، (السنن الکبری ج ۷ ص ۶۴)
ـ فاطمه پاره ای از وجود من است. آنچه او را غمگین سازد مرا غمگین ساخته و آنچه او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است.
۳۹. فاطِمَة إِنّ اللّهَ یَغْضِبُ لِغَضَبَکِ، (الصواعق المحرقة ص ۱۷۵)
ـ ای فاطمه! خدا با خشم تو خشمناک می شود.
۴۰. فاطِمَة إِنّ اللّهَ غَیْرُ مُعَذِّبِکِ، وَلا أَحَدٍ مِنْ وُلْدِکِ، (کنز العمّال ج۱۳ ص۹۶)
ـ ای فاطمه! خداوند تو و هیچ یک از فرزندانت را عذاب نخواهد کرد.










نظر شما