خبرگزاری حوزه، عبارات ارتداد یعنی چه و معنی ارتداد عباراتی پرتکرار در ذهن نسل جوان است. ارتداد در ادبیات اسلامی به معنای بازگشت انسان از ایمان به کفر است؛ یعنی فردی که اسلام را پذیرفته و «مقرّ به شهادتین» بوده، ایمان خود را ترک کرده و به انکار اصول دین بپردازد. مفهوم ارتداد در نگاه اسلامی صرفاً یک تغییر اعتقاد ساده نیست؛ بلکه نوعی گسست روحی، اخلاقی و اجتماعی محسوب میشود.
در منابع فقهی شیعه، ارتداد هنگامی محقق میشود که شخص با اختیار و آگاهی، اصول مسلم اسلام ـ مانند توحید، نبوت یا ضروریات دین ـ را انکار کند. از همین رو، ارتداد بیش از آنکه یک موضوع صرفاً حقوقی باشد، ابتدا یک مسئله عقیدتی و ایمانی است.
انواع ارتداد در فقه اسلامی
فقها ارتداد را به چند دسته تقسیم کردهاند که مهمترین آنها عبارتند از:
ارتداد فطری: کسی که یکی از والدینش (یا هر دو) هنگام تولد او مسلمان بودهاند و خودش هم در بزرگسالی مسلمان شده، سپس از اسلام خارج شود. → حکم: توبهپذیر نیست و در صورت اثبات، اعدام میشود (در فقه شیعه).
ارتداد ملی: کسی که والدینش در زمان تولد کافر بودهاند، ولی خودش بعداً مسلمان شده و سپس مرتد شود. → حکم: از او دعوت به توبه میشود؛ اگر توبه کرد آزاد است، اگر نه، اعدام میشود.
ارتداد عملی (در برخی آراء): ارتداد فقط با زبان نیست؛ انجام برخی اعمال مانند سجده بر بت، انداختن قرآن در نجاست و… نیز میتواند سبب ارتداد باشد.
پیشینهی تاریخی ارتداد در صدر اسلام
یکی از ماجراهای معروف که در کتابهای تاریخی ذکر شده و در فهم زمینههای ارتداد اهمیت دارد، ماجرای سبب ارتداد عبد الله بن أبی السرح است؛ کسی که در ابتدا از مسلمانان بود، اما بهدلایلی از اسلام برگشت و به مکه پناه برد. این ماجرا نشان میدهد که مسئلهی ارتداد در صدر اسلام نیز وجود داشت و صرفاً موضوعی امروزی نیست.
مفسران تاریخی از این واقعه برای بیان تفاوت میان ارتداد از روی عناد و ارتداد ناشی از ضعف ایمان یا شبهه استفاده کردهاند؛ زیرا در نگاه اسلامی، نیت و شرایط فرد تأثیر مهمی در حکم و سرنوشت او دارد.
نگاه فقه شیعه به ارتداد
در فقه شیعه، بحث ارتداد با دقت و احتیاط بسیار مطرح شده است؛ زیرا در این مسئله، پای «اعتقاد»، «حقوق فردی» و «مصالح اجتماعی» در میان است. فقهای شیعه برای تحقق ارتداد شرایط سختی قرار دادهاند؛ از جمله:
ارتداد باید صریح، آشکار و بدون ابهام باشد.
شخص باید بالغ، عاقل، مختار و آگاه باشد.
ارتداد باید همراه با انکار اساسیترین باورهای دینی باشد.
به همین دلیل است که در فقه شیعه، بهویژه در آثار بزرگانی همچون شیخ طوسی، محقق حلی، علامه حلی، شهید ثانی و دیگران، تأکید شده که اثبات ارتداد آسان نیست و نمیتوان با هر سخن مبهم یا رفتار دوپهلو، حکم ارتداد را بر فرد بار کرد.
فلسفهی حساسیت اسلام نسبت به ارتداد
در نگاه اسلامی، «دین» فقط یک اعتقاد فردی نیست؛ بلکه پیوندی میان فرد و خدا و همچنین عاملی برای وحدت و سلامت جامعه است. در صدر اسلام، ارتداد گاهی با خیانت سیاسی، همکاری با دشمنان و تهدید امنیت جامعه نوپا همراه بوده است. به همین دلیل، احکام ارتداد در فقه بهگونهای شکل گرفت که نقش حفاظتی و بازدارنده نیز داشته باشد.
فقه شیعه در کنار بیان حکم، همواره راه توبه، بازگشت و گفتوگو را نیز باز گذاشته است. تأکید بر توبه در بسیاری از متون، نشاندهندهی این است که هدف، «بازگشت انسان به ایمان» است نه تنها جنبهی کیفری.
دیدگاه فقها و مراجع معاصر درباره ارتداد
در جهان امروز، با تغییر شرایط اجتماعی، حقوقی و ارتباطات فرهنگی، موضوع ارتداد به شکلهای جدیدی مطرح میشود. مراجع و فقهای معاصر شیعه، در عین وفاداری به اصول فقهی، به ابعاد جدید این مسئله نیز توجه کردهاند. در ادامه، چکیدهای توضیحی از دیدگاههای آنان آورده میشود:
۱. تأکید بر سختیِ اثبات ارتداد
بسیاری از مراجع معاصر مانند آیتالله العظمی مکارم شیرازی، آیتالله سیستانی و دیگران، تأکید دارند که ارتداد بهسادگی محقق نمیشود.
آنها تصریح میکنند که:
باید یقین حاصل شود که شخص عمداً و آشکارا اصول دین را انکار کرده است.
اگر احتمال شبهه، ناآگاهی یا سوءتفاهم وجود داشته باشد، ارتداد محقق نمیشود.
۲. تفاوت میان بحث اعتقادی و حکم اجتماعی
برخی فقهای معاصر توضیح دادهاند که انکار قلبی، اگر علناً ابراز نشود و موجب آسیب اجتماعی نشود، حکم ارتداد اجتماعی ندارد.
این دیدگاه بر اساس تفکیک میان اعتقاد شخصی و اعلان عمومی علیه دین شکل گرفته است.
۳. جایگاه توبه و بازگشت
در فقه شیعه، توبه برای مرتد فطری متفاوت از مرتد ملی است؛ اما بسیاری از مراجع معاصر بر این نکته تأکید دارند که اگر فرد واقعاً قصد بازگشت به دین را داشته باشد، باید به او کمک کرد و حکم او با توجه به شرایط زمانه سنجیده شود.
۴. پرهیز از برخورد عجولانه
فقهایی همچون آیتالله سبحانی و آیتالله جوادی آملی بارها تأکید کردهاند که ارتداد موضوعی است که باید با احتیاط شدید بررسی شود و در موارد شبهه، نمیتوان حکم قاطع صادر کرد.
از دید آنان، حکم ارتداد در فقه یک حکم ثانوی و اجتماعی است و باید در بستر عدالت، مصلحت و شرایط اجتماعی سنجیده شود.
۵. توجه به شرایط عصر جدید
برخی فقهای معاصر توضیح دادهاند که در زمان ما، شبهات اعتقادی گسترده است و انسانها در معرض حجم عظیمی از اطلاعات قرار دارند؛ ازاینرو لازم است پیش از هر قضاوتی، زمینههای فکری، محیطی و فرهنگی فرد بررسی شود.
مبنای این نگاه، اصل قرآنی «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» و تشویق اسلام به انتخاب آگاهانه و آزادانه ایمان است.
حکم ارتداد در ایران معاصر
در قوانین رسمی جمهوری اسلامی ایران، عنوان «ارتداد» بهصورت مستقیم در قانون مجازات نیامده است؛ اما فقهای شورای نگهبان و دادگاهها در موارد خاص، بر اساس فقه امامیه نظر میدهند.
با این حال، رویکرد عملی و قضایی در ایران بسیار محتاطانه است و موارد استناد به ارتداد بسیار محدود و نادر است. معمولاً زمانی مطرح میشود که فرد:
آشکارا علیه اسلام تبلیغ کند،
اصول ثابت دین را بهصورت علنی انکار کند،
یا اقدام او پیامد اجتماعی و امنیتی داشته باشد.
این رویکرد نشاندهندهی تفاوت میان اعتقاد خصوصی و اقدام عمومی علیه دین است؛ رویکردی که همساز با فقه شیعه و هم با نیازهای جامعه امروز است.
جمعبندی
ارتداد در اسلام، موضوعی عمیق، چندلایه و ریشهدار است. از نگاه فقه شیعه، تحقق آن به شرایط و معیارهای سختی وابسته است و نمیتوان با هر انکار یا سخن مبهم، حکم ارتداد را جاری کرد. مراجع معاصر نیز با توجه به شرایط جدید، بر احتیاط، بررسی دقیق، پرهیز از شتابزدگی و اهمیت توبه و گفتوگو تأکید ویژه دارند.
ارتداد نه یک موضوع ساده اعتقادی است و نه صرفاً یک مسئله حقوقی؛ بلکه نقطه تلاقی ایمان، اخلاق، فرد، جامعه و مصلحت عمومی است. از این رو، فقه شیعه در طول تاریخ کوشیده است این مسئله را با دقت، عمق و رعایت انصاف بررسی کند؛ و امروز نیز با نگاه متعادل و مسئولانه، این مسئله را در بستر جامعه اسلامی معاصر تبیین میکند.










نظر شما