به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام محسن عباسی ولدی با هشدار دربارهٔ تأثیرات هوش مصنوعی بر ذهن و سبک زندگی انسان، نسبت به کاهش انگیزهٔ تفکر فردی و ضرورت استفادهٔ آگاهانه از این فناوری توصیه کرد.
بلای تکنولوژی
هوش مصنوعی در حال ایجاد وضعیتی است که میتواند ذهن انسانها را دچار نوعی خشکی و کمتحرکی کند. دربارهٔ هوش مصنوعی، این روند با سرعت زیادی در حال وقوع است. نکتهٔ قابل توجه این است که هر زمان میخواهیم وجه تمایز میان انسان و غیر انسان را بیان کنیم، از قوهٔ عاقله و توانایی تفکر سخن میگوییم. اکنون این قوهٔ عاقله و قدرت فکر کردن انسانها در معرض تهدید قرار گرفته است؛ زیرا گفته میشود «چرا شما فکر کنید؟ ما بهجای شما فکر میکنیم». این اتفاق بهدرستی در حال رخدادن است.
این مسئله به معنای بینیازی از کار کردن نیست. مسلم است که جامعهای که امروز در حوزهٔ هوش مصنوعی به استقلال نرسد، در آینده مستعمرهٔ دیگران خواهد شد. اما در حوزهٔ زندگی فردی و سبک زندگی، نباید این دو حوزه با هم خلط شوند. اینکه یک جامعه ضرورت دارد به سوی هوش مصنوعی حرکت کند، با اینکه هر فرد در هر شرایطی برای هر نیازی به سراغ هوش مصنوعی برود، تفاوت ماهوی دارد. نتیجهٔ استفادهٔ بیرویه این میشود که انسان پس از مدتی حتی برای سادهترین مسائل نیز حوصلهٔ فکر کردن نخواهد داشت.
تکنولوژی در زندگی مدرن آسیبهایی بر جسم وارد کرد؛ این موضوع برای هر فردی که منصفانه به مسئله نگاه کند، قابل درک است. بدن انسان برای سلامت به حرکت نیاز داشت، اما تکنولوژی آن را به سکون کشاند و در نتیجه انواع بیماریها ایجاد شد. تکنولوژی برای همان بیماریها درمانهایی ساخت و آن درمانها خود منشأ بیماریهای تازه شدند. اکنون اتفاقی که تکنولوژی برای جسم انسان رقم زد، هوش مصنوعی برای ذهن انسان رقم میزند. همانگونه که تکنولوژی جسم انسان را دچار خشکی کرد، در مرحلهٔ جدید که هوش مصنوعی وارد عرصه شده، ذهنها در معرض خشک شدن قرار گرفتهاند.
این یک هشداره!
یکی از مشکلات زندگی مدرن این است که حوصلهٔ فکر کردن را از انسان میگیرد. اگر چند فیلم، سریال، انیمیشن یا بازی رایانهای مصرف شود، پس از چند ماه فرد توانایی تمرکز بر کتاب خواندن یا اندیشیدن طولانی دربارهٔ یک مسئله را از دست میدهد. هوش مصنوعی در چنین فضایی با این پیام ظاهر شده است: «چرا شما فکر کنید؟ من فکر میکنم؛ شما سرگرمیهایتان را دنبال کنید.» نتیجهٔ این روند آن است که به مرور زمان انسان حتی برای سادهترین موضوعات تمایل به تفکر نخواهد داشت.
این تغییر در سبک زندگی قابل مشاهده است. برای مثال، در گذشته مسیر کوتاهی مانند بیست متر برای یافتن جای پارک مشکلی ایجاد نمیکرد، اما امروز بسیاری از افراد این فاصلههای کوتاه را نیز نمیپذیرند. یا در گذشته بالا و پایین رفتن از پلههای خانه و باز کردن درب به صورت دستی کاری عادی بود؛ امروز با زنگ، آیفون و حتی سیستمهایی که در پارکینگ تا درب واحد همراه با آسانسور خودرو را جابهجا میکند، مواجهیم. اموری که زمانی باورپذیر نبود، اکنون عادی شده است. در عین حال، انسان مدرن برای جبران کمتحرکی ناشی از تکنولوژی به ابزارهایی چون تردمیل روی میآورد که خود نوعی تناقض است.
در مورد هوش مصنوعی نیز چنین روندی با سرعت رخ خواهد داد. انسان حوصلهٔ فکر کردن را از دست خواهد داد و موجودی دیگر به جای او فکر خواهد کرد. فقدان انگیزه برای تفکر به یک چالش جدی بدل میشود. هشدار اصلی این است که وقتی از قوهٔ عاقله به عنوان وجه تمایز انسان سخن میگوییم، این قوه اکنون در معرض تهدید است؛ زیرا خطاب میشود «چرا شما فکر کنید؟ ما فکر میکنیم».
نمونههای تاریخی نیز این تغییر سبک را نشان میدهد. امروز یکی از پردرآمدترین حوزههای زندگی مدرن، رستورانداری و غذای آماده است. در گذشته، حتی تصور اینکه مهمان بیاید و غذا از بیرون سفارش شود، رایج نبود؛ اما اکنون خانوادههای معمولی نیز چنین میکنند. این مثالها برای نشان دادن اموری است که زمانی باور نمیشد رخ دهد، اما رخ داده و نشان میدهد ممکن است بهسادگی در سادهترین زمینهها مستعمرهٔ هوش مصنوعی شویم.
این مسئله به معنای ترک تلاش نیست. دو نکتهٔ اصلی از این موضوع قابل استخراج است:
هوش مصنوعی در حکمرانی
جامعهای که امروز در حوزهٔ هوش مصنوعی مستقل نشود، در آینده مستعمره خواهد شد. برای هر جامعهای که میخواهد در جهان حرفی برای گفتن داشته باشد، استقلال در هوش مصنوعی ضروری است. در ادبیات حکمرانی، هوش مصنوعی باید مانند صنایع موشکی و هستهای، بلکه حتی مهمتر، یک اصل تلقی شود. هوش مصنوعی با گسترهٔ کاربردهایش در صنایع مختلف، مانند صنایع موشکی، هستهای، پزشکی و سینما، جای صنعت رایانه را در ضرورت و تاثیرگذاری گرفته است و کشوری که از آن محروم شود، از مناسبات جهانی حذف خواهد شد. در آینده تحریمها بیشتر به سمت تحریم هوش مصنوعی خواهد رفت و نشانههای این موضوع اکنون دیده میشود. بسیاری از افراد و مجموعهها در حال حاضر به حدی وابسته شدهاند که بدون هوش مصنوعی قادر به ادامهٔ کار نیستند؛ همانگونه که فرد معتاد ابتدا با مواد رایگان وارد وابستگی میشود. بنابراین استقلال در هوش مصنوعی امری ضروری است و نباید چنین برداشت شود که ورود به این عرصه لازم نیست. بلکه باید بهصورت جدی وارد آن شد.
هوش مصنوعی در زندگی شخصی
اما در زندگی شخصی و در حوزهٔ سبک زندگی، نباید این موضوع با سطح حکمرانی خلط شود. تفاوت است میان اینکه جامعه باید به سمت هوش مصنوعی حرکت کند با اینکه هر فرد برای همهٔ فعالیتهای شخصی خود به آن متوسل شود. حتی افرادی که از بزرگان صنعت دیجیتال و شبکههای اجتماعی هستند، برای زندگی شخصی خود خط قرمزهایی دارند. برای نمونه، برخی از مدیران ارشد شرکتهایی مانند گوگل، اپل و مایکروسافت اعلام کردهاند که فرزندانشان تا سنین نوجوانی از ابزارهایی چون آیپد استفاده نکردهاند. آنان برای خانوادهٔ خود محدودیتهایی قائلاند، کتاب را به عنوان بخش جداییناپذیر زندگی قرار میدهند و از فرزندانشان میخواهند کتاب کاغذی بخوانند. افرادی که این محصولات را تولید میکنند، به خوبی از اثرات آن آگاهاند و برای زندگی شخصی خود چارچوب دارند.
در زندگی شخصی، باید مراقب بود که تفکر انسان از بین نرود. برای مثال، طلبهای که میخواهد تحقیق علمی انجام دهد، ممکن است با یک سؤال به هوش مصنوعی مراجعه کند و هوش مصنوعی صدها ایده ارائه دهد و کاری که پیش از این بیست ساعت زمان میبرد، اکنون در بیست دقیقه انجام شود. اما باید توجه داشت که این صرفهجویی زمانی چه بهایی دارد. استفاده از هوش مصنوعی در همهٔ مراحل ممکن است به خشکی ذهن منجر شود. بنابراین لازم است افسار استفاده از آن در اختیار فرد باشد.
چند توصیه در این زمینه قابل ذکر است:
۱. اجازه ندهید هوش مصنوعی برای شما فکر کند. در اصول و بنیانها، حتماً خودتان به قرآن و روایات مراجعه کنید و برای تدبر وقت بگذارید. نباید اینگونه شود که انسان آیهای از قرآن را به هوش مصنوعی بدهد و از آن بخواهد تفسیر و نکات آن را ارائه دهد. چنین وضعیتی ارتباط انسان با قرآن را از بین میبرد. اگر انسان به دلیل عادت به تفسیر آمادهٔ هوش مصنوعی بخواهد بدون آن سراغ قرآن برود، احساس بیگانگی خواهد کرد؛ زیرا همواره کسی دیگر غذای فکری آماده در اختیار او قرار میداده است. ارتباط مستقیم با قرآن و روایات ضروری است.
۲. کارهایی را که تفکر در آنها موضوعیت ندارد، به هوش مصنوعی بسپارید؛ مانند نگارش نامههای اداری یا تنظیم قراردادها. اما در کارهایی که تفکر در آنها اهمیت دارد، ابتدا خودتان فکر کنید و سپس در حد نیاز از هوش مصنوعی کمک بگیرید. سرعت زیاد در زندگی مدرن عمق را از انسان گرفته است. در حوزههایی که نیازمند تأملاند، نباید سرعت جایگزین عمق شود.
۳. به هوش مصنوعی اعتماد نکنید. برخی از مدلها تصریح میکنند که پاسخ آنها نهایی نیست و باید بررسی شود، اما همانگونه که رسانه در ذهن انسان مدرن به نوعی عصمت دست یافته و بسیاری بدون دلیل میگویند «چرا درست است؟ چون در تلویزیون گفته شد یا در فضای مجازی دیده شد»، ممکن است هوش مصنوعی نیز در ذهن افراد بهعنوان یک مرجع معصوم تلقی شود. چنین باوری خطری جدی برای زندگی دینی است.
۴. کتاب بخوانید. کتاب خواندن را کنار نگذارید. حتی اگر به دلیل گرانی کتاب کاغذی امکان تهیهٔ آن کم باشد، به هر شکل ممکن، حتی شنیداری، کتاب را در برنامهٔ زندگی قرار دهید. نباید اجازه داد هوش مصنوعی انسان را از کتاب دور کند.










نظر شما