شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024

حضرت آیت‌الله جوادی‌آملی در پاسخ به سئوالی در خصوص جهانی بودن قیام حضرت سیدالشهداء، دلایل جهانی بودن این قیام را تشریح کرده‌اند.

مرکز خبر حوزه متن سئوال و پاسخ معظم‌له را به شرح ذیل تقدیم می‌کند.

*چرا قیام امام حسین علیه‌السلام را که در یک نقطه کوچکی از کشور عراق واقع شده، جهانی تلقی می‌کنیم؟

نهضت حضرت سیدالشهدا علیه‏السلام قضیه‏ای شخصی نیست، بلکه همانند سایر اولیای بزرگ خدا جریانی تاریخی است که سنت الهی محسوب می‏شود. از این رو، یقیناً پیام دارد؛ زیرا سنت‏های الهی بر همگان و در همه عصرها و نسل‏ها و مصرها جاری است و محدود به زمان و مکان مخصوص و افرادی خاص نیست.

سنت بودن نهضت عاشورا ایجاب می‏کند که حوادث پیش از کربلا، رخدادهای روز عاشورا و حوادث پس از آن، از سوی موافقان و مخالفان تحلیل شود؛ یعنی باید سخنان و رفتار حاکمان دربار اموی، پیش از قیام حضرت حسین‌بن‌علی علیه‏السلام، دستورهای آنان در روز عاشورا و حرکت‏های آن‏ها پس از عاشورا بررسی شود تا روشن گردد که دشمنان اسلام می‏خواستند درباره براندازی آن تا کجا پیش‏روند.

* شعاع پیام عاشورا

شعاع هر پیامی وابسته به شعاع هستی انشاءکننده آن پیام است. اگر مبدأ پیام در محدوده‏ای خاص حضور وجودی داشت، قلمرو پیام او هم به همان جا محدود خواهد بود و اگر مصدر پیام، منطقه‏ای وسیع را در حیطه هستی خویش داشت، شعاع پیام او نیز به همان اندازه وسیع خواهد بود. ما اگر حضرت حسین‌بن‌علی علیه‏السلام را به عنوان انسان کامل و خلیفه خدا در زمین بشناسیم، منطقه نفوذ پیام آن حضرت محدود نیست، بلکه تا آن‌جا‌که شعاع انسانیت هست، پیام حسینی نیز هست؛ خواه در پهنه زمین، خواه در گستره زمان.

یعنی در طول تاریخ، هرجا انسانی حضور و ظهور دارد، مخاطب کربلای حسینی است. البته هر گروهی که نیاز فکری و اجتماعی خود را در فرایند عاشورا می‏یابد، شاید چنین بیندیشد که تنها گروه آنان است که مخاطب اصلی کربلایند؛ لیکن بهره‏وری هر گروه، مستلزم انحصار پیام کربلا به آن نیست.

قلمرو پیام نهضت حسینی محدود نیست؛ بلکه مخاطب اصیل آن، انسان است و مؤید آن، سخن وجود مبارک رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است که «حسین منى و أنا من حسین»، (بحارالأنوار/۴۳/۲۶۱)؛ «حسین علیه‏السلام از من است و من از او هستم». درست است که حضرت حسین‌بن‌علی علیه‏السلام نوه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است، ولی آن‌حضرت نوه‏های دیگری هم داشته‏اند که درباره آن‏ها چنین تعبیری نفرمودند. بنابراین، سخن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به این معناست که کیان دین و نبوت و رسالت من با قیام حسین علیه‏السلام زنده است. از این‏رو، پیام نهضت حسینی تا شعاع رسالت و نبوت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نفوذ دارد.

بهترین سند برای ارزیابی منطقه رسالت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، قرآن کریم است. بر پایه قرآن، وجود پربرکت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم برای همه مردم و جوامع بشری (جهانیان) منشأ رحمت است؛ «و ما أرسلناک إلا رحمة للعالمین»، (انبیاء، آیه/۱۰۷)؛و «و ما أرسلناک إلا کافة للناس»، (سبأ/۲۸)؛ اگر خداوند متعال پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را به نام رحمت عوالم ارسال کرده است و اگر همین پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‏فرماید که من از حسین علیه‏السلام هستم، با این شکل منطقی قلمرو پیام کربلا روشن می‏شود.

زیرا خدا درباره پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‏فرماید: برکت وجود او جهانی است و ایشان نیز با چنان شعاع رحمتی فرمودند: کیان من به کربلای حسین زنده است؛ «و أنا من حسین». از این رو، پیام نهضت حسینی نیز جهانی است. معنای جهانی بودن یک مکتب، حفظ دو اصل جامع و کلی است: یکی همگانی بودن به لحاظ افراد و دیگری همیشگی بودن به لحاظ ازمان.

بنابراین، پیام نهضت عاشورا برای شیعیان سودمند است؛ چون آنان امت امام حسین علیه‏السلام هستند. نیز برای قاطبه مسلمانان جهان مفید است؛ زیرا همگی زیر ولایت اویند؛ گرچه برخی به ولایت ایشان معتقد نیستند. همچنین برای همه موحدان و اهل کتاب عالم سودمند است؛ چون آن حضرت پیام توحیدی دارد و همه موحدان مورد عنایت توحیدی آن حضرت علیه‏السلام هستند و سرانجام، برای همه جوامع بشری نفع دارد؛ زیرا کربلا قیام انسانی را به همراه دارد. بنابراین، هیچ انسانی از پیام نهضت کربلا محروم نیست و شعاع آن همه افراد بشریت را در بر می‏گیرد.

* نیاز همگان به پیام

هیچ‌کس نمی‏تواند بگوید: من از مراسم سوگواری سالار شهیدان بی‏نیازم؛ خواه شیعه یا سنی، خواه کلیمی یا مسیحی یا زرتشتی و خواه مسلمان یا کافر؛ زیرا حضرت حسین‌بن‌علی علیه‏السلام گفتارها، رفتارها و نوشتارهای فراوانی در سطوح مختلف ارائه کرده‌اند. به برخی فرمودند: اگر مسلمان نیستید، آزاداندیش باشید و خاصیت آزاداندیشی و آزادمنشی این است که انسان نه سلطه‌پذیر باشد، نه سلطه‏گر؛ «إن لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا أحراراً فى دنیاکم» کلمات الإمام‌الحسین علیه‏السلام، (ص۵۰۴)؛ درس آزادگی نشانه آن است که جنبه انسانی کربلا همچنان محفوظ است و اگر کسی به مبدأ و معاد عالم معتقد نبود، به اصل حریت بشر اعتقاد دارد و کربلا، معلم حریت جوامع بشری است.

بنابراین، هیچ انسانی بی‏نیاز از بهره‏برداری از مراسم کربلا نخواهد بود و هیچ عالم و اندیشوری مستغنی از رهنمود عاشورا نیست؛ حتی زاهدان و عابدان که در بین راهند و حکیمان و متکلمان که به پایان راه نزدیک‌اند و عارفان و شاهدان واصل که به قله بلند پایانی این راه رسیده‏اند، آن‏ها نیز جزو مستمعان راستین پیام حسینی‏اند؛ زیرا جریان کربلا، مجاهدان نستوه جهاد اصغر را می‏پروراند، مجاهدان متخلق و عالمان اخلاق جهاد اوسط را هدایت می‏کند و نیز عارفان به مقام فناء در فنای الهی را می‏پروراند و به آن‏ها دستور «محو قبل الصحو و صحو بعد المحو» می‏دهد.

عارفان نیز در جهاد اکبر که برتر از جهاد اوسط است، در می‏یابند که در داوری بین عقل و عشق، باید عشق را بر عقل حاکم کنند و آن جا که نبرد بیرحمانه بین اندیشه و شهود برپا می‏شود، لازم است شهود را بر اندیشه مقدم دارند و در مدار نبرد عرفان و حکمت، عرفان را بر حکمت مقدم کنند.

جریان کربلا، نسبت به شهدای عالی‌مقام آن، جنگ اصغر نبود تا برای آب و خاک بجنگند و نیز جریان جهاد اوسط نبود تا صرفاً برای تزکیه روح نبرد کنند؛ آن‏ها جهاد اصغر و اوسط را پشت سر گذاشتند و چون جهاد اکبر درجاتی دارد، به این بارگاه راه یافتند که مشهود شاهد عارف را بر فهم حکیم مبرهن غالب کنند، سپس اصحاب خود را به این قله برسانند. اگر کسی خودش شاهد شد، باید امام شاهدان هم باشد؛ چون قرآن پس از معرفت، انسان را به مهاجرت فرا می‏خواند تا به امامت برساند.

* فراگیری پیام

پیام نهضت حسینی فراگیر است و اختصاص به زمان خاص ندارد. حضرت حسین‌بن‌علی علیه‏السلام در جایی فرموده‌اند است؛ «وقتی هیئت حاکمه ملتی مثل یزید شد، باید اسلام را وداع کرد و دیگر اسلامی باقی نمی‏ماند»، (بحارالأنوار/ج۴۴/ص۳۲۵)؛ این سخن حضرت سیدالشهدا سه ضلعی است: ناظر به قبل از حادثه کربلا، ناظر به زمان معاصر آن حضرت علیه‏السلام و نیز ناظر به زمان پس از کربلاست.

حضرت حسین بن‌علی علیه‏السلام فرمودند: که هرگاه زمامدار مردم، مثل یزید شد، در آن حال، اسلام رخت بر می‏بندد. بنابراین، هر اندازه ساده‏اندیشان بگویند: دین با سیاست کاری ندارد و ما به دین‌مان می‏پردازیم و کاری به سیاست نداریم، سیاست‏بازان مکار می‏گویند: ما با شما و با دین‌تان کار داریم و شما باید دین را به میل ما بفهمید و اگر اهل فتوا هستید، طبق خواسته ما فتوا بدهید و تمام کارهای ما را تصدیق کنید و کارهای ما را مطابق با دین خدا بدانید؛ اگرچه کسی که مسئول فتوا یا قضاست، «شریح قاضی» باشد. او نیز می‏گفت که دین با سیاست کاری ندارد، اما سیاست او را رها نکرد؛ بلکه سیاستمداران مکار به او گفتند: تو باید به سود ما فتوا بدهی و حسین بن علی علیه‏السلام را مهدور‌الدم بدانی و با فتوای تو باید عده‏ای به کربلا بیایند.

سخن حضرت سیدالشهدا علیه‏السلام این نیست که اگر شخص یزید حاکم جامعه شد، باید اسلام را خداحافظی کرد، بلکه فرمودند: آن روزی که مثل یزید...؛ یعنی شخص خود یزید مطرح نیست، بلکه جریان یزیدی مطرح است. این بیان حضرت سیدالشهدا علیه‏السلام ناظر به سه عصر است: عصر قبل از کربلا، عصر معاصر کربلا و عصر بعد از کربلا.

عصر قبل از کربلا همان دورانی است که معاویه حاکم بود و عصر خود کربلا زمان حکومت یزید بود و عصر پس از آن وقتی بود که مروان و حجاج و… حکومت می‏کردند. امام حسین علیه‏السلام در بخش‏های دیگر سخنان خود فرموده‌اند: «مثلى لا یبایع مثله»، (بحارالأنوار/ج ۴۴/ص ۳۲۵)؛ «کسی که مانند من فکر می‏کند، با کسی که مانند یزید فکر می‏کند، بیعت نمی‏کند».

از آن جهت که اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام یک‌نورند، هیچ‌یک از آن ذوات مقدس با حاکم جائر عصر خود، مختارانه بیعت نکردند و هرگز سلطه ظالمانه امویان، مروانیان و عباسیان را مشروع نمی‏دانستند و آن را در خور قبول تلقی نمی‏نمودند.

از گفتار و کردار حضرت حسین‌بن‌علی علیه‏السلام معلوم می‏شود که ایشان جزو مردان الهی‏ است که درباره سه عصر و سه نسل می‏اندیشد. او تنها عصر خود را نمی‏بیند، بلکه گذشتگان و آیندگان خود را نیز می‏نگرد؛ یعنی تمام جوامع بشری را ملحوظ می‏دارد.

سخنان امام حسین علیه‏السلام نشان می‏دهد که نهضت حسینی، سنت الهی بوده است، نه جریان شخصی؛ زیرا آن‌حضرت، سخن از مثل خود و مثل یزید دارد، نه از شخص خود و شخص یزید. بنابراین، پیام نهضت کربلا محدود به زمان خاص نیست، بلکه نسبت به گذشته و حال و آینده جریان دارد.

منبع : شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha