یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
کد خبر: 278132
۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۲:۳۰

نشست علمی«بررسی مکتب اصولی سامراء» با حضور صاحب‌نظران حوزوی در موسسه علمی-فرهنگی فهیم قم برگزار شد.

به گزارش مرکزخبر حوزه، حجت الاسلام والمسلمین محمد عبداللهیان در نشست علمی « بررسی مکتب اصولی سامرا» که در موسسه علمی و فرهنگی فهیم قم برگزار شد، با اشاره به چگونگی شکل گیری این مکتب، گفت: این مکتب علمی با حضور آیت الله میرزا حسن شیرازی در سامرا آغاز شد و بحث های علمی در قالب جدید و اداره درسوطرح و نتیجه گیری مباحث شکل گرفت و توسط شاگردان ایشان از جمله آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی(میرزای دوم)، آیت الله فشارکی، آیت الله شیخ عبدالکریم حائری ادامه یافت.

وی با بیان این مطلب که حوزه علمیه قم بر مبنای این مکتب شکل گرفت و این مکتب را به اوج رساند، گفت: این رونق با مباحث اصولی حضرت امام راحل در حوزه قم به اوج خود رسید و در این دوره نیز آیت الله شیخ مرتضی حائری و محقق داماد نیز در این عرصه، فعال بودند و این مکتب را ادامه دادند.

این پژوهشگر حوزوی خاطرنشان کرد: در طرف مقابل مکتب سامرا، مکتب اصولی نجف قرار داشت که توسط آخوند خراسانی آغاز شد؛ مرحوم آخوند خراسانی در این مکتب شاگردان ممتازی همچون مرحوم کمپانی، علامه نائینی و آقا ضیاءعراقی را تربیت کردند که هر یک در قله ای، در اوج قرار داشتند؛ برجسته ترین شاگرد مرحوم کمپانی، مرحوم آیت الله میلانی بودند و بعد از ورود به مشهد، شاگردانی همچون آیت الله علم الهدی و آیت الله شمس را در این مکتب پرورش دادند؛ میرزا هاشم آملی، شاگرد ممتاز آقا ضیاءعراقی بودند و آیت الله خویی نیز در مکتب علامه نائینی در این مکتب پرورش یافت؛ البته با وجود این مطلب که مکتب سامرا در قم به اوج رسید، ولی به دلایلی این تفوق درحال از بین رفتن است و مکتب نجف، در حال استیلا یافتن است.

حجت الاسلام والمسلمین عبداللهیان با اشاره به برتری های علمی و پژوهشی ومطالعاتی این مکتب نسبت به مکتب نجف، خاطرنشان کرد: در این رابطه نقل قول های بسیاری وجود دارد که بیشتر آنها ناظر بر این قضیه بود که نهایات مباحث در مکتب نجف، جزو مباحث بدایه در میان سامرائیان بود، حتی در این رابطه می توانیم مشاهده کنیم که راحتی مبانی اصولی علامه نایینی که در آن مکتب، حاکمیت مطلق داشت از سوی امام راحل نقد شده است.

وی، مرحوم کمپانی را از مفاخر مکتب نجف عنوان کرد و افزود: مرحوم آیت الله میلانی تنها کسی بود که توان فهمیدن مباحث مطروحه توسط مرحوم کمپانی و فهماندن این مباحث را داشت و به قدری این افکار پیچیده و علمی بود که به جرات می توان گفت سالهای سال ازحوزه های ما، جلو تر بود.

حجت‌الاسلام والمسلمین عبداللهیان ادامه داد: نخستین جلوه خاص این مکتب نسبت به مکاتب دیگر به خصوص مکتب نجف را می توان در پربار بودن و تعامل دو سویه دانش بین استاد و شاگرد ذکر کرد؛ در کلاس های درس بزرگان سیصد نفر از علمای بزرگ که بعدها بیش از هفت یا هشت نفر آنان در سطح زعامت عام شیعیان قرار گرفتند نزدیک به هفت ساعت به بحث و مباحثه پرنشاط علمی مشغول بودند.

این محقق و پژوهشگر خاطرنشان کرد: در این مکتب، کلاس های درسی با هدف ایجاد رابطه علمی دو سویه بین شاگرد و استاد شکل می گرفت و اساتید به دقت به تمام نظرات شاگردان گوش فرا می دادند و حتی آورده اند که دقت عجیب میرزای شیرای در  سطحی ترین نوشته های پایین ترین سطوح طلاب، برای بسیاری از شاگردان برجسته، سوال برانگیز بود ولی میرزا بر این باور بود که خداوند در رای و نظر هر شاگردی، نوری قرار داده است که باید به آن توجه کرد.

وی با بیان این مطلب که جلسات درسی سامرا بسیار بانشاط تر و پربار تر از مکتب نجف بود، اظهارداشت: در مکتب سامرا، استاد در بحث های چالشی نظرات تمامی طلاب که اکثر آنان مجتهد بودند را می شنید و بعد با نظر واستدلات خود، نظر خودرا به کرسی می نشاند و این عمل، در نظام تدریسی، بسیار پسندیده و آموزنده و نشاط آفرین است؛ در این مکتب، به جای حل مساله، سعی می شد ضابطه و مهارت حل مساله آموزش داده شود و به همین دلیل بود که شاگردان پس از چندسال به درجه اجتهاد می‌رسیدند ولی در نجف، بر حل مسایل تاکید می شد تا آموزش و کسب مهارت حل مسایل؛ از این رو ممکن بود که شاگردان بیست سال در کلاس یک عالم حاضر شوند و برای افزایش توانایی حل مسایل علمی مجبور باشند، سال های دیگر نیز در درس استاد حاضر شوند.

حجت الاسلام والمسلمین عبداللهیان زایش های علمی بسیار مهمی از سوی شاگردان مبرز این مکتب از جمله امام راحل، بدون اینکه سال های سال در کلاس های درس یک استاد حاضر شوند را از نتایج و آثار ضوابط آموزشی این مکتب عنوان کرد و گفت: طلاب، نزد استاد به آموختن مهارت‌های استنباط مشغول می شدند و در مدتی کوتاه در این عرصه به عمق مطالب می رسیدند و می توانستند حتی بر کتب بالاتر نیز شرح بزنند که نمونه های بسیاری از این مساله در علوم فقه واصول و حتی عرفان، به چشم می خورد.

وی، یکی از ویژگی های مکتب سامرا را ممزوج بودن مباحث اصولی با فقه، عنوان کرد و گفت: در این مکتب، هر مطلب اصولی به چند فرع فقهی نیز مرتبط می شد و به تعبیر دیگر، پرتو اصول در فقه دیده می شد و از این رو می توان گفت که مباحث اصولی مکتب سامرا از آنجایی که به فقه مرتبط می شد، کاربردی و روشنگرانه بود؛ البته در مکتب اصولی سامرا چندان از زبان فلسفه استفاده نمی شد که البته باید اذعان کرد که در این راستا یعنی استفاده صحیح از فلسفه در مباحث اصولی، مرحوم کمپانی در مکتب نجف، در اوج قرار داشت.

این محقق و پژوهشگر حوزوی،: یکی از شاخصه های اصلی این مکتب در بین علمای برجسته و طراز اول، مباحثه محوری بود که حتی این شیوه در بین مراجع نیز رواج داشت که بعد از تدریس سنگین ترین مباحث، با علمای همطراز، تا سال های سال در محافل خصوصی به بحث های چالشی علمی می پرداختند؛ یکی از ویژگی های این مکتب آن است که فقه، اولین فعالیت رسمی در مکتب سامرا است و اصول در جایگاه دوم قرار دارد.

وی خاطرنشان کرد: از جمله عناصر تمایز بخش این مکتب بامکتب نجف، می توان به 20 عامل برجسته کننده اشاره کرد که یکی از آنها مربوط به بحث «ترتب» بود؛ در حالی که آخوند خراسانی قائل به امتناع «ترتب» بود ولی تمام شاگردان ایشان، قائل به امکان ترتب شدند و دلیل آن نیز حضور میرازی دوم شیرازی در بین شاگردان ایشان بود که ایشان با شنیدن تمام دلایل آنان، نظریات خود را به شکل کاملا محترمانه و در فضایی کاملا علمی مطرح کردند و نظر خود را به شکلی با قدرت مطرح کردند که تمام شاگردان آخوند، ازنظر استاد برگشته و به نظر وی گرویدند؛ این روش، مشی علمای برجسته و ممتاز است که بتوانند در محافل علمی این چنین استدلال قوی مطرح کنند که دیگر نتوان بر آن خدشه ای وارد کرد؛ بحث حجیت قول لغوی، اصول محرزه و محضه و ... از جمله این مباحث بوده است.

حجت الاسلام والمسلمین عبداللهیان افزود: مکتب اصولی سامرا در بحث «دلالت ذاتی الفاظ» که از نظر علمی متداول و در نظر اول، حرفی سخیف و غیر علمی جلوه می‌کند، نظری دال بر تایید دلالت ذاتی الفاظ دارد که اگر این بحث تکمیل شده و در مباحث مطرح شود، زلزله ای علمی در مباحث اصولی ایجاد می کند و این مسایل به دلیل پویایی این مکتب است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha