پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
طیبه عباسی ترابی، طلبه شاعر

حوزه/ حسی که در لحظه دیدار به آدم دست می‌دهد واقعا وصف ناشدنی است. اولین باری که حضرت آقا را از نزدیک مشاهده می‌کردم، اصلا باورم نمی‌شد. تا آمدم به ایشان بگویم سلام،گریه امانم نداد.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» طیبه عباسی ترابی، طلبه سطح دو غیرحضوری جامعه الزهرا(سلام الله علیها) و از برگزیدگان بخش شعر کلاسیک جشنواره شعر اشراق، از شاعران جوانی است که در دیدار اخیر جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با مقام معظم رهبری(مدظله العالی) حضور داشت؛ بر همین اساس در گفتگویی به خاطرات دیدارش با رهبری و مسئولیت شاعران در انقلاب اسلامی پرداخته است.

چگونه متوجه استعداد خود در عرصه شعر و ادبیات شدید؟

از کودکی به شعر و ادبیات علاقه‌مند بودم. در نوجوانی نثر زیاد می‌نوشتم. معمولا بیشتر اوقات فراغتم با مطالعه و نوشتن یادداشت و خاطره سپری می‌شد. بیشتر با شعر‌های حافظ مأنوس بودم. اولین ابیات موزون و مقفا را در ۱۲ سالگی نوشتم اما به دلیل نداشتن راهنما نتوانستم سرودن شعر را به طور جدی ادامه دهم.

تا اینکه به لطف خدا در ۱۸ سالگی همزمان با پذیرفته شدن در دانشگاه فرهنگیان، در جامعه‌الزهرا(سلام‌الله‌علیها) نیز پذیرفته شدم. انتخاب بین حوزه و دانشگاه برایم سخت بود، از طرفی به دروس حوزوی بسیار علاقه داشتم و از طرف دیگر عاشق معلمی بودم. بنابراین نتوانستم هیچ کدام را‌‌ رها کنم و تحصیل در حوزه و دانشگاه را با فاصلهٔ یک ترم از هم آغاز کردم.

از‌‌ همان روز‌های آغاز طلبگی عضو کانون قلم و اندیشهٔ جامعه‌الزهرا(سلام‌الله‌علیها) شدم. اتفاق خوبی که در کانون قلم واندیشه برای من افتاد آشنایی با خانم زهرا بشری موحد بود. او متوجه استعداد و علاقهٔ زیاد من به شعر شد و دنیای تازه‌ای از شعر را نشانم داد. پس از آن بیشتر به مطالعهٔ شعر معاصر پرداختم. در آن سال‌ها شعر زیاد نمی‌گفتم امادر کارگاه‌های نقد شعر استاد بزرگوارم سید مهدی حسینی حضور می‌یافتم و در حقیقت الفبای شعر را از ایشان آموختم. تا اینکه از حدود سال ۹۳ شعر برایم جدی شد و رسماً وارد عرصهٔ شعر شدم.

هم اکنون در چه رشته‌ای و چه مقطعی تدریس می‌کنید؟

من سال ۹۵ از دانشگاه فرهنگیان فارغ التحصیل شدم و از مهر ماه همان سال در پایه ششم دبستان مشغول به تدریس هستم.

امسال در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر معظم انقلاب حضور داشتید، قبل از آن هم چنین تجربه ای داشتید؟

بله؛ یک بار در دیدار معلمان با رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) و دوبار در دیدار شاعران توفیق حضور داشتم.

روال انتخاب شعرا برای دیدار با رهبر انقلاب چگونه است؟

معمولا شاعران در جریان نحوه این انتخاب قرار نمی‌گیرند. اساتید شعر و مسئولان مربوطه اشعار و فعالیت‌های ادبی شاعران را طی یک سال بررسی می‌کنند و در صورت صلاحدید دعوت می‌کنند . امسال شعرهای منتخب از بین ۴ هزار شعر انتخاب شده بود و از میان آن‌ها حدود ۳۰ شاعر شعر خواندند که الحمدالله حضرت آقا از جلسه بسیار راضی بودند و فرمودند که سطح شعرهای حاضر بسیار بالا رفته و رو به جلو است.

زمانی که به دیدار رهبر معظم انقلاب می‌روید، چه حس و حالی دارید؟

حسی که در لحظه دیدار به آدم دست می‌دهد واقعا وصف ناشدنی است. اولین باری که حضرت آقا را از نزدیک مشاهده می‌کردم، اصلا باورم نمی‌شد. تا آمدم به ایشان بگویم سلام،گریه امانم نداد.

چهره حضرت آقا خیلی باابهت‌تر و نورانی‌تر از تصویری بود که در تلویزیون دیده بودم. آن لحظه هر چند دقیقه یکبار از خود می‌پرسیدم آیا من واقعا اینجا هستم؟ در چند قدمی رهبر بزرگ انقلاب؟ حتی یک ثانیه هم دلم نمی‌خواست چشم از ایشان بردارم. تا آخر جلسه همه حواسم به حضرت ماه بود، به لبخندهایشان، به نگاه‌های مهربانشان و حتی چای خوردن‌هایشان... این دیدار برای هر شاعری یک اتفاق بی‌نظیر است. امیدوارم باز هم زیارتشان نصیبم بشود.

شما در دیدار اخیر شعرخوانی هم داشتید، زمانی که این شعر را می‌خواندید چه احساسی داشتید؟

وقتی داری رهبر عزیزت را نگاه می‌کنی وصف‌نشدنی است چه برسد به شعر خواندن در برابر ایشان. نهایت آرزوی هر شاعری، شعرخواندن در محضر رهبر بزرگ انقلاب است و آفرین شنیدن از زبان مهربان ایشان و من داشتم به این آرزوی شیرین می‌رسیدم. راستش هم اشتیاق داشتم هم اضطراب! شعر خواندن در محضر حضرت آقا که یک شعرشناس به تمام معنا هستند واقعا جگر شیر می‌خواست. با بیشترین شرمی که یک دانش‌آموز ضعیف در محضر استاد می‌تواند داشته باشد گفتم: «مهربان‌ترین، سلام به مهربان‌ترین پدر»؛ و بعد از اینکه آرامش را از جوابشان گرفتم شعرم را خواندم.

شعری را که در محضر رهبر انقلاب خواندید، برای ما بازگو کنید.

اگرچه در شب دلتنگی من صبح آهی نیست

ولی تا کوچه‌های شرقی «العفو» راهی نیست

مرا اشراق رویت کافی است ای نور قدوسی!

که فیض دیگران -چون شمع- گاهی هست گاهی نیست

برای آن کسی که «لای شب‌بوها» تو را می‌جست،

به غیر از متن خوشبوی شقایق جان پناهی نیست

نظربازی نباشد در مرام عاشقان، هیهات!

که چشمم بی‌تماشای تو در بند نگاهی نیست

کجا باید تو را پیدا کنم؟ هرجا که آهی هست

کجا باید تو را پیدا کنم؟ هرجا که راهی نیست

آیا رهبر معظم انقلاب نقد و نظری درباره شعر شما داشتند؟

حضرت آقا آن شب با عینک نقد شعرها را نگاه می‌کردند و با مهربانی و درایت تمام ایرادهای هر شعری را گوشزد می‌کردند، اما درباره ی شعر من نقدی نداشتند و بعد از شعرخوانی مرا مورد لطف و تشویق قرار دادند.

حضرت آقا جدای اینکه رهبر بزرگ انقلاب هستند، یک ادیب درجه یک و یک شاعر دست اول هستند و تسلط کامل بر شعر گذشتگان و شعر معاصر دارند و همان طور که گفتم شعرخواندن در محضر ایشان واقعا جرئت می‌خواهد، زیرا هیچ ایراد ادبی و ضعف زبانی از دید ایشان پنهان نمی‌ماند و با دقت به نقد اشعار می‌پردازند.

اشعار و سروده‌های شما در چه حوزه ای است، آیا شعرهای شما بیشتر مذهبی، اجتماعی، سیاسی، انقلابی، حماسی و یا ... است؟

معمولا خود را محدود به حوزه خاصی نمی‌کنم. شعر مثل یک پرنده است، باید آزادش گذاشت تا به فراخور موقعیت در هر حال و هوایی که میخواهد پرواز کند.

کدام بخش از سخنان رهبر معظم انقلاب تأثیر بیشتری بر شما داشت؟

رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) امسال بر تأثیر شعر در بیداری و آگاهی ملی تأکید کردند و در همین راستا از شاعران خواستند اقدامات جنایت‌کارانه آل سعود را هجو کنند. به نظرم تأکید حضرت آقا بر شعر بیداری، رسالت بزرگی را بر دوش شاعران انقلاب گذاشت.

رسالت شما به عنوان یک شاعر و به طور کلی شاعران این مرزو بوم در عصر حاضر چیست؟

رسالت یک شاعر قلم اوست. شعر می‌تواند بلندترین معانی را در کمترین واژگان به بهترین شکل بیان کند، بنابراین می‌تواند نقش تأثیرگذاری در بیداری و آگاهی جامعه خود داشته باشد.

به طور کلی دو نگاه به شعر وجود دارد، یکی نگاه هنر برای هنر یا شعر برای شعر که صرفا می‌گوید زیبایی کافی است و لازم نیست هنر یا شعر ما به ازای بیرونی داشته باشد. اما نگاه دوم شعر متعهد است که در آن شاعر رسالتی را بر دوش خود می‌داند.

این رسالت همان آگاه کردن مردم و سرودن از ارزش‌ها و باورهای قومی و دینی است. به نظر من همه شاعران باید رسالتی برای خود در شناخت جامعه و اصلاح آن قائل شوند و تا جایی که می‌توانند در این راستا قدم بردارند.

آیا برای اشعار خودتان هدفگذاری خاصی دارید؟

مسلما شاعر طلبه یا به طور عام‌تر هنرمند طلبه دغدغه و نوع نگاه و دلیل روی آوردنش به هنر از یک دغدغه دینی سرچشمه می‌گیرد. به عبارت دیگر از آنجا که هر طلبه‌ای از ابتدای ورودش به حوزه علمیه رسالت ویژه‌ای در قبال دین و جامعه دارد، اگر در هر رشته و عرصه دیگری قصد انجام فعالیت دارد نباید درگیر حاشیه‌ها شود.

هنرمند طلبه اگر می‌خواهد شعر بگوید از منظر نیازهای روز در حوزه دین قلم‌فرسایی می‌کند. چنانکه طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) گاهی اوقات یک بیت شعر کار ساعت‌ها منبر را می‌کند؛ پس می‌توان فهمید اثرگذاری شعر و هنر بسیار ویژه و غیرقابل انکار است.

بنده هم برای اشعارم هدف مشخصی را تعیین کردم و آن هم رسیدن به سطحی است که به بهترین نحو ممکن دغدغه‌های دینی و اجتماعی‌ام را برآورده سازد.

 

 

۳۱۳/۳۲

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha