به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از مازندران، این سند مهم، متن نامه تاریخی رئیس فقید مجلس خبرگان رهبری، آیتالله مشکینی به آیتالله نظری خادم الشریعه در دوران خفقان پهلوی است که توسط فرزند ایشان، در اختیار ما قرار گرفته تا با انتشار آن به نقش بی بدیل علما و روحانیت شیعه در حفظ و صیانت از دین و همچنین پیشبرد اهداف نهضت انقلاب بپردازیم.
این نامه که در بر دارنده مطالب و نکات جالب مبارزاتی، انقلابی، اخلاقی و عاطفی فراوانی است، حدود چهل و دو سال قبل در تاریخ ۲۱/۱/۹۶ قمری برابر با ۳/۱۱/۱۳۵۴ شمسی از تبعیدگاه کاشمر به آیت الله نظری خادم الشریعه نگاشته شده و بیانگر ارتباط عمیق روحی و صمیمی فیما بین این دو عالم انقلابی و دو شخصیت تأثیرگذار در آن دوران خفقان ستمشاهی است.
این سند تاریخی مهم که از گنجینههای مهم انقلاب بهشمار می رود که شرح و تأیید این سند تاریخی بدین شرح است؛
بسمه تعالی
السلام علی الاخ الکریم، اب البرکات و لطیف الحرکات، مولای النظری دام عزه السامی.
و بعد امید آنکه زیر نظر ولی اللهی ارواحنافداه پیوسته در تشخیص وظایف که از صعاب امور است و در انجام آن موفق و مجد و کوشا باشید همزمان با مرور عصر و زمان ترقی روحی و تکامل معنوی و پیشرفت نمایید.
حوادث ناگوار و وقایع غیر مترقبه نه فقط روح شریف را افسرده و راکد نکند، بلکه در بیداری و تنبه و فعالیت قیام و اقدام و یقظه و بیدار ساختن محرک و مؤثر باشد.
آن شوید که باید شد و آن باشید که باید بود، نوری شوید که محیط ظلمانی روشن کنید، روحی کالبدهای روان ملت را زنده نمایید، ناری که خرمن آمال مفسدان طعمه ی حریق دارید، شمعی که با تحمل سوز پروانه های عاشقان حقیقت گرد خود دارید، سیلی که براه افتد و روان شود و بغرد و با منویات شیاطین مرئی آن کند که باید کرد. مگر نه این است که پیوسته حق و حقیقت در اقلیت بودند کمّاً و در اکثریت کیفاً، مگر آن یک فرد با رفیق خود با یک عصا به یک کشور حمله نکرد که مرکز قدرت و زور را زنده در آب و منبع ثروت و زر را زنده در خاک و محرابی با قیافه ی معنوی را باطن ظاهر ساخت و مرکب مطیعش را که مجسمه ی اطاعت در میان حیوانات است بر علیه او بشورانید تا چه رسد به افراد دیگر محیطش.
بسی مقتضی است که بکوشید حاقّ اسلام و اسلام ناب را درست از میان صدها خلیط و ممزوج در آورید و به هر وسیله ممکن آن را در اختیار نسل نو و دلهای محیط خود که بیچارگان و ایتام اسلامنند و تشنگان حقیقت و واقعیت قرار دهید، آنچنان که قیافه ی زیبا و چهره ی واقعی دین را که هر دیده ی دل پذیرا خواهد بود روشن دارید.
آری! علی علیه السلام فرمود: (فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الأَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَى وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا).
بالجمله سخن به درازا گفتم و مصدع خواطر شدم لکن این منم که به جرم بی جرمی در کناره ی کویر لوت و کرانه صحرای بی آبم، چه آنکه علف بی نفع را پیوسته در صحنه ی کویر بینی، خواستم با چند جمله تجدید خاطره ای از گذشته کنم و معروض دارم که ایام خمود گذشتگان را نتیجه جز ذلت ما نبود، پس آن به که وسیله ی ذلت دیگران نشویم، (فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا).
همت برآن گمارید، گرچه شرایط بسی نا مساعد است، دلها با حقائق آشنا سازید و آشنایان نزدیک تر نمایید.
وسیله توفیقم جناب آقای مصطفوی شد دامت برکاته السامیه که عرض ادب کنم بدان طمع که آنگاه روح شریف در مظان استجابت بسوی محبوب بالا رود و اشک از چشمه ی رحمت فرو ریزد، قطراتی بر صحرای دور افتادگان بنفع علف بی نفع و خیری نازل شود تا احیای اموات فرمایید.
تسلیمات خالصه که خالص تر از روح و پاکتر از فرشته و سریع تر از نور و وسیع تر از اقیانوس و قلب مؤمن است به حضورتان تقدیم می دارم و به همه رفقا و دوستانم و گل های بوستانم عرض ارادت می کنم.
مید است توفیق انجام خیرات دریابید. و السلام منی علیکم سلام موالی.
قربان شما ـ تبعیدی بی گناه
علی مشکینی ۲۱/۱/۹۶