به گزارش خبرگزاری«حوزه»،حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی در گفت و گویی با تبیینی بر اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم در اندیشه امام خمینی (ره) گفت: مراد از اسلام آمریکایی اسلام طاغوتی و اسلامی است که حاکم جائر و ظالمان را در هر دورهای به نام اسلام اما با فرض مغلوبه و پوستین وارونه، پوشیده شده ارائه میکردند؛ این مسئله بعد از رحلت پیامبر اکرم و از دوره ثقیفه آغاز میشود و تا دوران مروانیان و بعد عباسیان، در هر دورهای که حاکمان با چهره پوشیدن از ظواهر اسلامی خود را در سلک مسلمانی قرار میدادند و برای جامعه اسلامی اظهار دلسوزی میکردند اما در باطن حقیقتی دیگر داشتند، حضرت امام قدس سره با فراست ایمانی و ذکاوت نهانی خود این جریان را درک کرده و به درستی شناسایی کرده بودند و جامعه و انقلاب را از این خطرات نگاه میداشتند و تأکید میفرمودند: اینگونه از مسایل نباید در انقلاب و نظام رسوخ داشته باشند. تمام تلاش ایشان این بود که این انقلاب و نهضت الهی را که به تعبیر خودشان انفجار نور و اعجازی عظیم و الهی بود را از تحریف مصون نگه دارند، با یک دست تفکر غربی و با دست دیگر تفکر شرقی را کنار میزدند و جامعه را به جاده مستقیم جمهوری اسلامی رهنمون بودند.
تکیه اسلام ناب بر چشمهسار زلال معرفت نبوی و علوی
یکی از عناوین عمدهای که امام راحل در جهت تبیین انقلاب شکوهمند اسلامی و همچنین تأسیس نظام اسلامی تأکید میکردند این بوده است که این انقلاب شکوهمند متکی بر اسلام ناب و اصیلی است که از چشمه زلال معرفت نبوی و علوی الهام میگیرد و نباید هیچگونه دست تعدی، تجاوز و انحراف در این انقلاب راه پیدا کند، زیرا این انقلاب کاملاً به بنیانهای اصیل و معتقدات رسمی جهان تشیع وابسته است، چون مرحوم امام قدس سره باوری اصیل نسبت به ارکان و پایههای اساسی دین که ریشه در علوم وحیانی، یعنی قرآن و عترت داشت، بنابراین باور داشت که در این دین حقانیت و صداقت و عدالت نهفته است و هرچه که بیرون از این دین باشد ولو به ظاهر آراسته و پیراسته باشد در عین حال نمیتواند، مسیر صحیح را به انسان بنمایاند، تأکید فراوان داشتند تا انقلاب دچار کجروی، تحریف و انحراف نشود و مستقیماً بر اساس صراط مستقیم دین حرکت کند.
اصالت قرآن و عترت در اندیشه سیاسی الهی امام قدس سره
نظامها و انقلابها بر اساس اساسنامه و بنیانهای شکل یافته از صاحبان آن انقلاب و یا جامعهای که آن نهضت و جنبش را آغاز کردهاند، میباشند، اما مرحوم امام قدس سره خودشان را نسبت به این مسئله وابسته به دین و آموزههای وحیانی میدانست و هرگز از خود یا دیگران برای این انقلاب هزینه نمیکرد، تمام توجهش بر این بود تا آنچه که از قرآن و عترت طاهرین به ما رسیده است، اصل باشد.
امام قدس سره و مقابله با جریانهای انحرافی
تمام تلاش امام قدس سره این بود که امور غیردین و جریانهای انحرافی که در گذشته و در زمان انقلاب بودند، موجب تخریب دین و نظام نشوند. این پاسداشت و نگاهداشت با اعتقاد و باور ایشان نسبت به انقلاب بسیار قابل توجه است، چراکه آنچه انقلابها و نظامات سیاسی را تهدید میکند، انحراف و تهدیدات جریانات چپ و راست و انحرفاتی است که ممکن است از درون صورت پذیرد، امام قدس سره این معنا را کاملاً درک کرده بود که جریاناتی که به ظاهر از جریانات انقلاب محسوب میشدند و خود را اسلامی یا انقلابی میدانستند، سعی میکردند در انقلاب نفوذ و رسوخ پیدا کنند و برای خودشان جایگاهی را ایجاد کنند. امام قدس سره با هوشمندی تمام، حتی قبل از انقلاب، در نجف اشرف جلوی انحرافات را گرفته بود و جریانهایی که خود را به ظاهر مجاهد و پشتیبان حرکتهای مردمی میدانستند، یا خود را در ظاهر به نظام خلقی، مردمی و نظام دینی و اسلامی نزدیک میکردند و شعارهایی را برگرفته از آیات قرآنی و روایات معصومین داشتند، اما امام با دقت و فراستی که در این رابطه داشت آنها را شناخت و حریم انقلاب و حرکتهای اصیل و جنبشهای برخاسته از اندیشههای وحیانی خویش را از این دسته جدا کرده بود؛ بهرغم اینکه برخی از افراد به ظاهر خود را نزدیک میدانستند و فکر میکردند که اینها کمکی برای انقلاب، نظام و جامعه باشند، اما ایشان بهشدت از این حرکتهای انحرافی که به ظاهر چهرهای خلقی، مردمی و یا اسلامی، قرآنی و عترتی داشتند، مخالفت میکردند و سلامت، اصالت و ناب بودن اندیشه دینی را اصل قرار میدادند و آنها را دعوت میکردند که از این کجروی و تندرویهای فکری و معرفتی و رفتاری پرهیز داشته باشند. یکی از امتیازات امام راحل قدس سره قبل از انقلاب به جهت هوشمندی و فراست، این بود که جریانات را کاملاً میشناختند، از آنها دوری میکردند و به دوستان خود و دوستان انقلاب و کسانی که در سلک روحانی و یا غیرروحانی بودند، توصیه میکردند که از اینگونه آفتها پرهیز کنند؛ نهضت را دچار چالش تحریف و انحراف نکنند، این بسیار قابل اهمیت بود و حتی کسانی که در گذشته مناسبات دوستانهای را با این طیف از افکار و افراد داشتند، کنار میزدند و دوستان خود را به مسیر صحیح هدایت میفرمودند.
تعریف امام قدس سره از اسلام آمریکایی
در دوران بعد از انقلاب حرکتهایی انجام میشد که قصد داشتند، چهرهای اسلامی از خود نشان دهند، باورهای جامعه را تحت تأثیر قرار میداد. این جریانات احیاناً از حاکمیتهای طاغوتی و ظالمانه برمیخواستند و امام قدس سره از مجموع این تفکرات و جریانات به نام اسلام آمریکایی یاد فرمودند.
مراد از اسلام آمریکایی اسلام طاغوتی و اسلامی است که حاکم جائر و ظالمان را در هر دورهای به نام اسلام اما با فرض مغلوبه و پوستین وارونه، پوشیده شده ارائه میکردند؛ این مسئله بعد از رحلت پیامبر اکرم و از دوره ثقیفه آغاز میشود و تا دوران مروانیان و بعد عباسیان، در هر دورهای که حاکمان با چهره پوشیدن از ظواهر اسلامی خود را در سلک مسلمانی قرار میدادند و برای جامعه اسلامی اظهار دلسوزی میکردند اما در باطن حقیقتی دیگر داشتند، حضرت امام قدس سره با فراست ایمانی و ذکاوت نهانی خود این جریان را درک کرده و به درستی شناسایی کرده بودند و جامعه و انقلاب را از این خطرات نگاه میداشتند و تأکید میفرمودند: اینگونه از مسایل نباید در انقلاب و نظام رسوخ داشته باشند. تمام تلاش ایشان این بود که این انقلاب و نهضت الهی را که به تعبیر خودشان انفجار نور و اعجازی عظیم و الهی بود را از تحریف مصون نگه دارند، با یک دست تفکر غربی و با دست دیگر تفکر شرقی را کنار میزدند و جامعه را به جاده مستقیم جمهوری اسلامی رهنمون بودند.
با توجه به موقعیت عظیم جامعه اسلامی و سابقه مهم و حساس و موقعیت خطیری که ایران عزیز در منطقه دارد همواره در مظان تهدید، نفوذ قدرتها و دشمنان بوده است، ضمن اینکه از درون هم لغزشها و اشتباهاتی جامعه را تهدید میکرد.
نگذارید انقلاب بهدست نااهلان و نامحرمان بیفتد
یکی از عمدهترین مسایلی که امام خمینی قدس سره بر آن تأکید و اصرار داشتند این بود که انقلاب بهدست نااهلان نیفتد(1) و جمهوری اسلامی را منحرفین و کسانی که به ظاهر در کسوت اسلام هستند اما در باطن از حقیقت دین بهره چندانی ندارند، حریم جامعه و نظام را آلوده نکنند. بنابراین از یک سو متحجرین و از سوی دیگر افراد روشنفکری که در قالب اسلام یا خلق و یا توده مردم ظهور بروز داشتند، خطرات عمدهای برای جامعه بودند که در مقابل امام قدس سره با عنوان اسلام ناب حرکت میکردند و جامعه را به اسلام ناب هدایت میفرمودند.
در اینجا مناسب است تا از یک شاهد قرآنی بهره ببریم. قرآن کریم تأکید دارد تا اجازه ندهیم، انسانهایی که اعتقادی به دین ندارند اما ظاهری مسلمان و فریبنده دارند مسیر اسلام را منحرف کنند. خداوند متعال در سوره مبارک «فصلت» بیان میکند که اهل جهنم متوجه میشوند که گروهی آنها را گمراه کرده و به تباهی کشاندهاند و از خدای عالم درخواست میکنند که خدایا به ما بنمایان چه کسانی این انحراف و تحریف را نسبت به ما روا داشتند، ما را از جاده درستی دور داشته و به وادی ضلالت و جهالت کشاندهاند تا ما آنها را تحت اقداممان و در نازلترین درجه هلاکت و سقوط برسانیم، تعبیر این است که «وَ قالَ الذینَ کَفَرُوا رَبنا أَرِنَا الذَیْنِ أَضَلانا مِنَ الْجِن وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِیَکُونا مِنَ الْأَسْفَلین»، (فصلت/29) نگرانی و دغدغهای که امروزه واضح نیست اما بعدها برای اهل دوزخ ایجاد میشود برای این است که در دنیا دقت نکردند، از آمد و شد افراد منحرف و تحریف جلوگیری نکردند، مسیر انحراف و تحریف را به درستی نشناختند و به ناطقی که از شیطان و طاغوت سخن میگفته است، گوش دادند.
ضرورت تبیین اسلام ناب و صیانت از انقلاب
امام قدس سره این معنا را بهدرستی درک کردند که انقلاب نیازمند صیانت و مراقبت است، تا زمانی که نتوانیم اسلام ناب را برای جامعه بدرستی معرفی کنیم و از آحاد ملت نخواهیم که مسیر استقامت دینی را در سایه اسلام ناب پی بگیرند همواره این تهدید وجود خواهد داشت و لازم است که جامعه متوجه این نکته باشد که مسیر ما مسیری هموار نیست، بلکه دیگران با ایجاد اختلالات و نابسامانیهایی در این مسیر در پی سست نمودن پایهها و ارکان نظام هستند.
بنابراین اگر بخواهیم در یک کلمه اسلام آمریکایی را که امام قدس سره بهشدت از آن پرهیز داشتند و جامعه را به تبری و دورداشت از این تفکر انحرافی فرا میخواندند، بشناسیم؛ عبارت است از هر نوع انحراف و تحریفی که از جایگاه جریانات شرقی و غربی بخواهند اسلام و اندیشه اسلام را تهدید کنند.
اسلام راستین و مقابله با جریانات انحرافی شرقی و غربی
واژه اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی یعنی اسلامی که برخاسته از الهامات وحیانی است و بر اساس نص صریح قرآن، عترت و یا آن چیزی است که مجتهدان و کارشناسان رسمی و اصیل از دین اجتهاد و استنباط نمودهاند، باید از چنین اسلامی تبعیت کنیم. بنابراین دشمن گاهی از راه مبارزه مستقیم با دین و گاهی با نفوذ و تسخیر دین و ایجاد جریانات انحرافی در متن دین نظام، جامعه را به چالش میکشد. از این رهگذر ممکن است انحرافاتی نظام و انقلاب را تهدید کنند که این انحرافات چه از جایگاه شرق و نظامات کمونیستی باشد که بهعنوان خدمت به خلق و تودههای مردم میآید و چه از جایگاه اسلام روشنفکری که به لحاظ زیست آزادانه یا بهانههای بشر دوستانه، عدالت و حقوق بشر نظام اسلامی و الهی را به چالش میکشند که تفاوتی با هم ندارند؛ همه اینها مظاهر طاغوتی است که امروزه به نام اسلام آمریکایی مطرح است.
امروزه، طاغوت زمان و حاکمیت، ظلم و ستم در دست قدرتی است که جریانات اقماری مانند صهیونیسم و یا انحرافاتی مانند داعش، طالبان، النهضه و امثال آن را میآفریند تا یکی به زبان شرق و دیگری به زبان غرب، یکی به زبان راست و دیگری به زبان چپ خود را به اسلام نزدیک کرده و انحرافاتی را برای جامعه ایجاد کنند.
برای صیانت بخشیدن و منزه داشتن جامعه نیازمندیم تا به اسلام ناب توجه کنیم. مراد از اسلام ناب عبارت است از اسلامی که خود را کاملاً بر اساس متون وحیانی و جنبههای اصیل دینی و بدون گرفتن دستمایههایی از دیگران و مسایلی که به ظاهر اسلامی است ارائه میکند.
خطر فاصله گرفتن جامعه از تعالیم اصیل اسلامی
اگر جامعه بهدنبال اسلام ناب در همه ابعاد، مانند سیاست، فرهنگ، تربیت جامعه و خانواده خود را به کسانی که با بنیانهای اصیل معرفتی دینی آشنا هستند، نزدیک نکند و نخواهد چنین آموزههایی را از چنین افرادی بگیرد، بدون تردید در دام ظواهر فریبنده دنیا که در خدمت آمریکا و جهانخوارگی او وجود دارد خواهد افتاد و به چالش انحراف، ضلالت و جهالت گرفتار خواهد شد. ممکن است زمانی پیش بیاید که در فضای دوزخ ندا بدهد: «رَبنا أَرِنَا الذَیْنِ أَضَلانا مِنَ الْجِن وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِیَکُونا مِنَ الْأَسْفَلین»، (فصلت/29) خدایا کسانی که ما را گمراه کردند و به تباهی و انحراف کشاند. به ما بنمایان تا آنها را زیر پاهایمان خرد کنیم و انتقام خود را از آنها بگیریم. جامعه ما امروزه بهشدت در معرض چنین آسیبی قرار دارد، با قدرتی که جامعه ما پیدا کرده و جهان هم متوجه این قدرت شده است، از اسلام و جامعه اسلامی دست برنخواهند داشت و همواره برای ضربه زدن و منزوی کردن این قدرت از همه حربهها استفاده میکنند کما اینکه امروزه شاهد هستیم که تحریمهای ناعادلانهای را به جهت ظلم و جور بر جوامع تحمیل میکنند. ما نیازمندیم با تکیه بر منابع اصیل خود و شخصیتهای ممتاز و اسلامشناسی که مستغرق در امر دین هستند و نه کسانی که به ظاهر از دین و مهدویت، عدالت، صداقت و خدمت به جامعه و محرومان سخن میگویند ولی جز ظاهری فریبنده و مکر و نیرنگ چیز دیگری نیست و بنیانی برای آنها متصور نیست کما اینکه در زمانی که جامعه بهدست آنها بود مسیر انحرافی و ظالمانه را به سرعت میتاختند و توجهی به مظلومیت و محرومیت جامعه نداشتند.
ما باید بر اساس شعاری که امام قدس سره میدادند که عبارت بود از شعار اسلام ناب و پرهیز از هر نوع طغیانگری که در قالب اسلام آمریکایی ارائه میشود چه جریان تحجرگرایی که انحراف را برای جامعه به ارمغان آورده است و چه جریان تفریطی که مسیر جریان آمریکایی را برای جامعه هموار کرده است، اجتناب کنیم، امام از علاقهمندان میخواست که چنین فضایی را برای جامعه با صیانت و ایجاد ملکه عصمت، حفظ کنند.
اسلام سکولاریسم، بیگانه از مسایل حکومتی، اجتماعی، فرهنگی و اسلامی است، منزوی و بیروح و بیجان، اسلامی نبود که امام قدس سره با آن انقلاب کرد و نظام اجتماعی و سیاسی را تأسیس کرد بلکه اسلامی مبنای حرکت انقلابی امام قدس سره بود که همواره پویا، بالنده و سازنده است و در متن جامعه قرار دارد و باعث روشنگری است و برای هدایت جامعه از منابع دینی مدد میگیرد، اما اسلامی که با جریانهای سکولاریسم همراه است و به اندیشههایی چون جدایی دین از حکومت میانجامد، بسیار مردود است. اسلام ناب با اسلام انجمادی و اسلام تحجرگرا که از حضور در جامعه و اجتماع و نظم عمومی جامعه بیرون است، فرسنگها فاصله دارد.
امروزه انحرافات چپ و راست ابزاری است در اختیار قدرتهای استکباری و طواغیت زمان ما که امام قدس سره نسبت به این معنا هشدار میدادند. جامعه اسلامی میتواند، رفتار و کردار خود را بر اساس بیانات امام قدس سره تنظیم کند و از این انحراف مصون بماند.
وصیتنامه امام، نسخه شفا مشکلات جامعه اسلامی
در آستانه سالگرد ارتحال امام خمینی قدس سره هستیم و اگر بخواهیم انقلاب و جامعه ما به عزت ابتدای آن و تا زمان حضور ایشان برگردد، نیازمندیم سخنان امام قدس سره و آنچه را که برای احیای این نظام و انقلاب در نظر داشتند و در وصیتنامهها و منشورات متعدد خودشان ابراز کردهاند را اصل قرار بدهیم و اکنون که بار دیگر در آستانه سالگرد ارتحال ایشان هستیم باید این باور را به جامعه برگردانیم که معرفت اصیل نسبت به اسلام و دغدغه داشتن آموزههای وحیانی در متن حکومت عمدهترین مسایلی است که امام قدس سره به آن تأکید داشتند. اگر بخواهیم جامعه، حکومت، نظام، دولت و ملت را از این قبض و انقباض و انسداد درونی و بیرونی نجات بدهیم باید به سخنان ایشان و آموزههای او برگردیم و وصیتنامهشان را نسخه شفابخش وضعیت امروزی جامعه اعم از وضعیت اجتماعی و اقتصادی، سیاسی و بین المللی خودمان قرار بدهیم و به دوران درخشان و تابندهای که امام قدس سره برای جامعه ما به ارمغان آورد، بازگردیم. کسانی که امام و انقلاب را به درستی شناختند هرگز از این تفکر و اندیشه دست بر نمیدارند.
منبع:هفته نامه افق حوزه
...............................................................................
• پینوشت
1ـ من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش مىکنم که نگذارید انقلاب بهدست نااهلان و نامحرمان بیفتد. (صحیفه امام/ج21/ص93)