جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
نماز

حوزه/ همه مجروحين را در يك سنگر جمع كرده بوديم . حجت الاسلام تركان هم مجروح بود. او در گوشه اى از سنگر سرش را به ديوار تكيه داده بود و به نقطه اى خيره مانده بود. لبهاى داغمه بسته اش ...

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، کتاب «بهترين پناهگاه حكايات و داستان هاى نماز» اثری از آقای رحيم كارگر محمديارى است که به بیان داستان های گوناگون از نماز و نمازگزاران پرداخته که منتخبی از این داستان ها در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می گردد.

* آخرين نماز

همه مجروحين را در يك سنگر جمع كرده بوديم . حجت الاسلام تركان هم مجروح بود. او در گوشه اى از سنگر سرش را به ديوار تكيه داده بود و به نقطه اى خيره مانده بود. لبهاى داغمه بسته اش هر از گاه به ذكر باز مى شد. بقيه مجروحين گويا رازى مقدس را حس كرده باشند، چشم دوخته بودند به لب تركان .

تركان ارادت زايد الوصفى به امام حسن مجتبى عليه السلام داشت ، همه بچه ها از اين ارادت آگاه بودند. به هر بهانه و مناسبتى ذكر مصيبت آن امام را مى گفت .

ناگهان لحن تركان عوض شد، انگار كه مورد خطاب قرار گرفته باشد، با ادب و احترام خاص به همان نقطه سنگر كه خيره بود، گفت : خير، نخوانده ام .

چند لحظه بعد دوباره گفت : چشم ، الان مى خوانم . و بعد شروع كرد به خواند نماز. كلمات به سختى از لبانش خارج مى شد. گاهى در بين نماز خاموش مى ماند، بى هيچ حرفى ، باز دوباره لبهايش به جنبش در مى آمد. مجروحين مى گفتند كه امام ، كلمات نماز را به او تلقين مى كند.

تركان در حالى كه رمق در بدن نداشت ، دقيق و بدون غلط، نماز ظهر و عصرش را خواند. نزديك ساعت چهار بود كه دوباره رو به آن نقطه مجهول گفت: چشم . بعد شهادتين را گفت و خاموش و رازناك به ابديت پرواز كرد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha