پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
شهید دیالمه

حوزه/ در سالیان اخیر، از ویژگی­های مختلف شهید دیالمه سخن گفته­ اند، ولی کمتر به «زهد و ساده­ زیستی» شهید اشاره کرده‏ اند. شاید بتوان گفت زهد و ساده­زیستی از مهمترین گمشده ‏های امروز فعالان فرهنگی و انقلابی و خصوصاً مدعیان انقلابی ماست. استقبال برخی نهادها از برخی فعالان انقلابی باعث شده است که زهد و ساده ­زیستی در زندگی و مشی آن­ها رنگ ببازد و به بهانه رعایت شأن یا نیاز خانواده ـ خصوصاً زن و فرزندان ـ رفاه­ طلبی و زندگی شبه­ اشرافی را توجیه کنند.

خبرگزاری«حوزه»،شهید دیالمه یکی از تأثیرگذارترین و شناخته­شده­ترین جوانان پیش­برنده نهضت امام خمینی در مشهد مقدس به حساب می­آید.[1] اندیشمند، استاد عقاید اسلامی و شاید فعال­ترین جوان انقلاب اسلامی در مشهد که متأسفانه داشت از حافظه تاریخی جامعه فرهنگی و انقلابی ما فراموش می‏شد. از برکات فتنه 88 بود که لااقل نامی از شهید دیالمه بر زبان­ها بیاید و نطق مجلس­اش را علیه بنی­صدر، بعد از حدود 30 سال از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش کنند! البته این نگاه ابزاری هم آفت‏ها و آسیب‏هایی داشت؛ چون نگاه ناقص و روایت ناتمامی بود و ابعاد شخصیت و فعالیت‏های او را فقط در عرصه سیاست و تک بُعدی نشان می‏داد. شناخت غالب افراد، خصوصاً جوانان انقلابی از دیالمه محدود شد به همین سخنرانی و موضع­گیری‏هایش علیه سران جبهه نفاق. شخصیت علمی و اندیشه‏های انقلابی‏اش در بازار سیاست گم شد. تمام تلاش‏هایش در سایه این هویت سیاسی تعریف شد، تا جایی که می‏توان گفت هویت انسانی و انقلابی‏اش با جامعیتی که  در عرصه نظر و عمل داشت، هنوز ناشناخته مانده است.[2] در این نوشتار کوتاه درصددیم به این سئوال پاسخ بگوییم که چه نیازست به شهید دیالمه؟

نمونه بارز و مصداق کامل «آتش به اختیار»

شهید دیالمه جوان اندیشمند انقلابی بود که به حق می­توان او را نمونه و مصداق کامل «آتش به اختیار» دانست؛ کسی که در قبال جامعه و مردم خودش احساس مسئولیت می­کرد و برای این احساس مسئولیت، اهل مطالعه و دانستن، مباحثه و مناظره، فعالیت و کار یدی بود. دیالمه از آن دسته انقلابی­های مکتبی بود نه انقلابی‏های سیاسی؛ به مسائل سیاسی هم می­پرداخت، اما آن را ذیل مباحث فرهنگی و تحقق عقاید و باورهای اسلامی می‏دانست. همّ و غم او بیشتر تبیین صحیح مکتب اهل‏بیت(ع) بود که تنها راه نجات مردم مسلمان ایران و کشورهای اسلامی و استعمارزده را پاییندی به مکتب انسان‏ساز اسلام می­دانست. عدول از این مکتب، تقلیل و آغشته شدنش به ایدئولوژی­ها و مرام­های دیگر را تاب نمی­آورد و سفت و سخت مقابل انحرافات و التقاط فکری و عقیدتی دیگران می­ایستاد. شخصیت­پرستی را نمی­­پسندید و همین روحیه­اش باعث شد که در اوج معروفیت شخصیت­ها و گروه­های مختلف به نقد و بررسی افکار و اندیشه­ها و رویکردهایشان بپردازد که البته، این روحیه کار هر کسی نبود و فضای جامعه انقلابی و پرشور، آمادگی‏اش را نداشت. دکتر سعید جلیلی[3] که در نوجوانی در جلسات شهید دیالمه شرکت می­کرده، می­گوید: «هر هفته بعد از ظهر پنج­شنبه به سخنرانی­هایش می­رفتم. احساس می­کردم آن­ها بر پایه اندیشه ناب امام و اسلام است. او به خوبی همه جریاناتی که از خط امام فاصله گرفته بودند، نقد می­کرد و هیچ زاویه­ای را از این خط تحمل نمی­کرد و در بیان، شجاعت خوبی داشت.»[4]

مخاطب ­شناسی و وقت گذاشتن برای مخاطبان

نکته ویژه در زندگی و فعالیت­های کوتاه­مدت اما پُربار شهید دیالمه، مخاطب­شناسی  و وقت گذاشتن برای مخاطبان است. او که در دانشگاه در حال تحصیل بود و ظرفیت­های دانشگاه‏ها و دانشجویان را در ایجاد تحول در جامعه می­دانست، عمده وقت خود را صرف جوانان و دانشجویان کرد؛ گویی احساس می‏کرد برخی دانشجویان و بعضی دانشگاه‏ها یتیم و بی‏سرپرست مانده‏اند و از این جهت، به راحتی جذب شعارها، گروهک‏ها و شخصیت‏ها می‏شوند. او آرمان­ها، نیازها و روحیات جوانان و دانشجویان را به خوبی می­شناخت و بیشترین وقت خویش را برای چنین مخاطبی می‏گذاشت. توده مردم با وجود روحانیون سرشناس و انقلابی در مشهد مانند حجت‏الاسلام هاشمی­نژاد، آیت­الله خامنه­ای، حجت­الاسلام واعظ طبسی، آیت­الله خزعلی و... در جریان فعالیت­های انقلابی و اندیشه­های امام خمینی بودند، ولی دانشجویان احساس نیاز بیشتری داشتند تا با کسانی مواجه شوند که زبان و نیاز آن­ها را بداند و هم انقلابی سخن بگوید و هم نگاهش انحرافات فکری و عقیدتی کمتری داشته باشد و مثل مباحث دکتر شریعتی، کمتر مورد اعتراض جامعه متدینین و روحانیون قرار بگیرد و مهمتر از همه، برای آنان وقت بگذارد، حرفها و نظراتشان را بشنود و آنها را تحلیل، تکمیل یا تصحیح کند. آن زمان امثال آیت­الله خامنه­ای، افرادی که بتوانند با دانشجویان به ویژه دانشجویان مشهدی ارتباط بگیرند، نبودند یا جامعیت ایشان را نداشتند و از سویی جلسات تهران و تبعید و حساسیت­های ویژه ساواک به ایشان و مراجعه کنندگان، مانع دسترسی همه دانشجویان مشتاق مشهدی به ایشان می­شد و شهید دیالمه تلاش داشت این خلأ را پر کند. دیالمه با درک این نیاز جوانان و دانشجویان، برایشان وقت می‏گذاشت و بدون اینکه خود را برتر و بالاتر از آنها بداند، همراه و همگام با آنها سلوک می‏کرد.

***

کاظمی ـ از همراهان شهید ـ می­گوید: رهبر انقلاب تازه از تبعید آمده بود. یک شب من و وحید رفتیم منزلشان، کوچه فروغ. نماز را پشت سرشان خواندیم. بعد تا حدود 12:30 در مورد وضعیت دانشگاه و فعالیت­ها صحبت کردیم. رهبر توصیه­های کار در محیط دانشگاه را به وحید می­گفتند.[5]

سهیلی ـ از همراهان شهید ـ در دسته بندی گروه­های اسلامی آن دوران می­گوید: «گروه­های اسلامی آن زمان در دو گروه خلاصه می­شدند. شهید هاشمی­نژاد و کلاس­های اندیشه اسلامی­اش در بیرون دانشگاه و کلاس­ها و سخنرانی­های شهید دیالمه داخل دانشگاه.»[6]

اصغرنژاد ـ از همراهان شهید ـ می­گوید: «عضو تیم کشتی دانشکده و خیلی فرز و چابک بود. توی همین محیط­ها، بچه­ها را شناسایی می­کرد و بر ایشان کلاس می­گذاشت.»[7]

***

دیالمه با تأسّی به سیره اهل بیت(ع)، به کارآیی گفتگوی اقناعی باور داشت. اهل سخنرانی یک­طرفه نبود و سخنرانی‏های یک طرفه را درمان همه نیازهای مخاطبان نمی‏دانست. به تبلیغ و گفتگوی چهره به چهره اعتقاد راسخ داشت و برای تک تک مخاطبانش وقت می‏گذاشت. به گفتگو و مناظره­ بیشتر قائل بود تا سخنرانی­ یک­طرفه­ای که مخاطبان نتوانستند سئوالات، انتقادات و شبهه­هایشان را بپرسند. جلسات ایشان همیشه با پرسش و پاسخ همراه بود. بیشتر تمایل داشت که سئوالات به صورت حضوری پرسیده شود تا کتبی. تمام سئوالات کتبی حضار جلسات را جمع­آوری می­کرد و تلاش داشت در فرصت­های مقتضی به آنها پاسخ بگوید. دغدغه پاسخ به سئوالات مخاطبانش را داشت. نمی­توانست از سئوالات و نیازهای فکری مخاطبان، به راحتی بگذرد. تلاش او روشنگری و تبیین مسائل مختلف مورد نیاز مخاطبان و پاسخ به نیازهای آنها بود.

ارتباطات گسترده و تشنه دانستن

اهل مطالعه و تحقیق بود. دامنه مطالعاتش گسترده بود. حرف­های مختلف و کتاب­های گوناگون فکری را می­خواند و در حد خودش، کتابخانه وسیعی داشت و با این­که رشته­اش داروسازی بود و دانشکده پزشکی پاتوق اولیه­اش بود، اما در معارف اسلامی ید طولایی داشت. معارف اسلامی سیرابش می­کرد. مباحث مبنایی معارفی و ایدئولوژیک را خوب مطالعه کرده بود. دوره متوسطه که درس می­خواند با پدرش به جلسات انجمن اسلامی پزشکان می­رفت و به شهید مطهری ابراز علاقه می­کرد.[8]

با طیف­ها و گروه­های مختلف ارتباط داشت. ارتباطات خوبی با علمای مشهد، تهران و قم داشت. ارتباط دائمی با علما داشت و سئوال­هایش را می­پرسید. برخی از آنها هم نوارهای سخنرانی­اش را گوش می­کردند و او را زبان گویای اسلام ناب و مشابه هشام بن حکم در زمان امام صادق(ع) می­دانستند. به همین دلیل در انتخابات مجلس از او حمایت کردند.[9] اینکه علمای بزرگ مشهد که بعضاً به احتیاط و محافظه‏کاری مشهور بودند، از کاندیداتوری یک جوان انقلابی غیرحوزوی حمایت کنند، جای بررسی و تأمل دارد و حاکی از ارتباط مستمر شهید دیالمه با آنها و شناخت دقیق و عمیق آنها از او دارد.

یارحمیدی ـ از همراهان شهید ـ می­گوید: رفته بودیم منزل آیت­الله سید عبدالله شیرازی. وحید را خیلی احترام کرد. چند طلبه و معمم دیگر هم نشسته بودند. آیت­الله شیرازی به یک نفر گفت فلان کتاب را بیاور. کتاب عربی آورد و داد به وحید. یکی از آن طلبه­ها گفت به ما نمی­دهید؟ آیت­الله شیرازی گفت هنوز برای شما زود است. وقتش که شد به شما هم می­دهم.[10]

دیالمه به جلسات شهید مطهری می­رفت و بعد از طرح­ بحث­های التقاط مجاهدین توسط شهید مطهری در مشهد، مجموعه مباحث اقتصادی را شروع کرد: شفاعت، زهد، توکل و... را که مجاهدین در جزواتشان زیر سئوال می­بردند.[11]

منابع اطلاعات و تحلیلش فقط از یک طیف و گروه نبود و با توجه به روحیه تحلیل­گر و ذهن نقّادش، اطلاعات مختلف را بررسی و تحلیل می­کرد و بهترین مواضع و تحلیل­ها را اتخاذ می­کرد. ارتباطات گسترده­ و تنوع طیف­های مرتبط باعث شد تا در جریان مسائل مختلف جامعه و نیازهای توده­ها و گروه­ها قرار بگیرد. همین ارتباطات، دقت نظرها و روحیه تحلیلی و نقّادانه­اش باعث شد که خیلی زود انحرافات عقیدتی و فکری افراد و شخصیت­ها را متوجه شود.

حساسیت به افکار و عقاید التقاطی و انحرافی

اعتقاد داشت تا وقتی کسی مبنای اعتقادیش درست نباشد، حضورش در مباحث سیاسی ممکن است او را به انحراف بکشد. مثل مجاهدین خلق که به عنوان یک گروه سیاسی تغییر ایدئولوژیک دادند و مارکسیست شدند.[12]

شاید بتوان گفت که شهید دیالمه از حیث خط فکری، رویکردها و شیوه مبارزاتی مثل شهید مطهری و استاد مصباح یزدی می­اندیشید و پرداختن به مباحث فکری و اصلاح عقاید و باورهای مبارزان را اولویت جدی مبارزات انقلابی خود می­دانست. البته مشابهت­های دیگری می­توان بین این سه یافت که هر سه به کارهای فکری و مبنایی اعتقاد داشتند؛ برای رفع نیازهای عقیدتی مخاطبان ـ به ویژه مخاطبان جوان ـ بسیار اهمیت قائل بودند و برای این قشر خیلی وقت می‏گذاشتند؛ منتقد شدید افکار التقاطی و اندیشه‏های انحرافی بودند و اهل تعارف و احتیاط و محافظه‏کاری در این زمینه نبودند. شعارها و آثار مکتوب سازمان­ مجاهدین خلق و دکتر شریعتی را که در آن زمان مورد استقبال زیادی از جامعه دینی قرار گرفته بود را با معیارهای دینی و مکتبی می‏سنجیدند و ملاحظه ای در عیان کردن مخالفت‏هایشان نداشتند.

از آن­جایی که شهید دیالمه به مباحث نظری و عقیدتی تعلق خاطر ویژه­ای داشت، بیشتر پیش­بینی­هایش درباره انحراف شخصیت­های مختلف تا امروز ثابت شده است. بنی­صدر، آقای منتظری، سروش و میرحسین موسوی و... سال 1359 درباره اینها صحبت کرده بود و انحرافاتشان را تذکر داده بود. مثلاً هنوز مهندس موسوی نخست­وزیر نشده بود. می­گفت نباید رئیس دولت با افکار ایشان سرکار بیاید. انتقادش هم­فکری بود. می­گفت در کتاب فاجعه­نامه سیاسی ـ اجتماعی­اش که به نام «حسین رهجو» چاپ شده، این اشکالات فکری وجود دارد.[13] یا دو ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری از او درباره انتخابات ریاست جمهوری پرسیدند، گفت: انتخاب آقای ابوالحسن بنی­صدر به ریاست جمهوری فاجعه خواهد داشت.[14]

یا در دانشکده پزشکی دانشگاه مشهد گفت: ریاست جمهوری بنی­صدر برای اسلام و انقلاب اسلامی ما یک فاجعه است؛ چرا که به ولایت فقیه، سر سوزنی اعتقاد نداشت و همین امر باعث می­گردد که نهایتاً در مقابل امام ایستاده و مشکلات عظیمی را ایجاد نماید.[15]

تلاش و پشتکار شبانه روزی

در شبانه روز حدود 20 ساعت کار می­کرد. از ثانیه­ها استفاده می­کرد. دقیق، مفصل و حساب­شده. بسیار هم پیچیده برنامه­ریزی و کار می­کرد.[16] کم می­خوابید، صبح زود بلند می­شد و بعضی­وقت­ها، خیلی کوتاه بین کار می­خوابید.[17] ساده و مردمی بود. رسانه‏زده نبود و در فضای زندگی واقعی مردم بود. صرف فعالیت‏های تبیینی و روشنگری را کافی نمی‏دانست و علاوه بر دغدغه رفع نیازهای مردم محروم، به عمل و فعالیت اجتماعی نیز می‏پرداخت. با گروهی از دوستان در سال 1353 به مناطق محروم جنوب کشور رفت و علاوه بر کمک به آنها، مستندهایی ساخت که بعد از پیروزی انقلاب، چند باری از تلویزیون پخش شد. برای تک تک همراهان و مخاطبانش وقت می­گذاشت. به فعالیت‏هایی که خودش و انقلابیون دیگر داشتند، بسنده نمی‏کرد و درصدد خدمت‏رسانی به مردم بود. شعار همراه با عمل و خدمت را رمز پیروزی انقلابیون می‏دانست.

دین‏مدار و پایبند و متعهد به شرع

آن که ارتباطات گسترده فرهنگی و اجتماعی دارد، نیاز به خلوت­های خاص و ارتباط خاص با خدا دارد که بتواند به درستی در مسیر حق و صراط مستقیم حرکت کند. آن­که ارتباط خوبی با خدا ندارد، با خلق خدا هم نمی­تواند به خوبی ارتباط برقرار کند. خدمات و فعالیت‏های اجتماعی و سیاسی اگرچه ضروریست ولی حد و حدودی هم دارد و آنچنان نباید در این فعالیت‏ها غرق شد که از نماز و عبادت غافل شود. صالحی ـ از همراهان و یاران شهید ـ می­گوید: وحید از آن­هایی بود که در عین مبارزه همه‏جانبه با ظلم شاه، نماز شبش ترک نمی­شد. همیشه در مبارزه از دیگران جلوتر بود و همزمان اهل دعا بود و تقوای یک مسلمان را رعایت می­کرد.[18] حد و حدود هر کاری را می‏دانست و اهل افراط و تفریط در کارها نبود. به بهانه فعالیت سیاسی و خدمات اجتماعی، نماز و عبادت را کنار نمی‏گذاشت و به بهانه عبادت و خودسازی، کار و فعالیت اجتماعی و موضع‏گیری سیاسی را تعطیل نمی‏کرد. هم تقوای پرهیز داشت و هم تقوای ستیز. با همه تلاشها و مجاهدات شبانه روزی‏اش برای اهل نظر و علمای بزرگ مشهد مشخص بود که روحیه خودساخته­ای دارد و خلوت‏های خوبی داشته است. اهل شهرت و به دنبال شهرت نبود؛ به دنبال انجام تکلیف الهی و مکتبی بود. شخصیت‏پرستی را نمی‏پسندید و منتقد این روحیه بود؛ همچنان که نمی­خواست از خود بُت بسازد. متکبر و مغرور نبود. همچون شهید آوینی، عُجب را آفت انقلابیون و فعالان سیاسی می‏دانست. مخاطبان را به خودش دعوت نمی­کرد؛ به مکتب انسان ساز اهل بیت(ع) رهنمون می ساخت.

زهد و ساده­زیستی

در سالیان اخیر، از ویژگی­های مختلف شهید دیالمه سخن گفته­ اند، ولی کمتر به «زهد و ساده­ زیستی» شهید اشاره کرده‏ اند. شاید بتوان گفت زهد و ساده­زیستی از مهمترین گمشده ‏های امروز فعالان فرهنگی و انقلابی و خصوصاً مدعیان انقلابی ماست. استقبال برخی نهادها از برخی فعالان انقلابی باعث شده است که زهد و ساده ­زیستی در زندگی و مشی آن­ها رنگ ببازد و به بهانه رعایت شأن یا نیاز خانواده ـ خصوصاً زن و فرزندان ـ رفاه­ طلبی و زندگی شبه­ اشرافی را توجیه کنند.

دیالمه با این که از یک خانواده ثروتمند بود و از نظر مالی نسبت به همه بچه­ها بالاتر، اما خیلی ساده زندگی می­کرد. توی کلاس ­های منزل، با زیرشلواری می­آمد که بعضی­ وقت­ها سوراخ بود.[19] خیلی وقت­ها نفت توی خانه نداشت.[20] دیالمه به حداقل­ها قناعت می­کرد و در زندگی شخصی­اش، بر خود سخت می­گرفت.

معیار داشتن و توجه به مباحث بنیادی

دیالمه در بحث­ها همیشه به صورت مبنایی بحث می­کرد و تلاش داشت مخاطبان و همراهانشان ملاک و مبنا دست­شان باشد و تابع جو و احساسات و شور و شعارها قرار نگیرند. دیالمه تابع جو و احساسات زمانه نبود و ذهن نقّاد و تحلیلگری داشت. نمی­خواست شاگردان و همراهانش مقلّد بار بیایند. به آن­ها اعتماد به نفس می­داد و تشویق­شان می­کرد که در مباحث و جلسات، حضور فعالی داشته باشند و نقّاد و تحلیلگر بار بیایند. حُبّ و بُغض­های شخصی­ در مقابل شخصیت­ باتقوا و اندیشمند او جایگاهی نداشت. وقتی از کسی انتقاد می‏کرد با دلیل و منطق جلو می­رفت. کسی جرأت نداشت در غَلَیان احساسات و هیجانات آن روزها، علیه افراد محبوب حرفی بزند، اما او حقیقت را فدای مصلحت نمی­کرد.[21]

در مقدمه «مرکز تدوین مرکز نشر آثار و اندیشه‌های شهید دیالمه» بر کتب چاپ شده اخیر شهید آمده است: «دیالمه با نگاه جامعی که به ضعف‌های فکری و انحرافات موجود در جامعه آن روز داشت چاره را در دو حرکت همسو دید: 1. تدوین مفاهیم صحیح دینی و تبیین آن برای نسل جوان، 2. به نقد کشیدن افکار واندیشه‌های انحرافی و التقاطی. «معیاردهی» ویژگی برجسته کلاس‌های درس شهید دیالمه است که مخاطبانش را با شاخص‌ها و موازین دینی آشنا کند تا در دام گروه‌ها و جریان‌های ضد اسلامی مطرح آن روز جامعه گرفتار نشوند.»

ضرورت سیر مطالعاتی شهید دیالمه

وقتی سخنرانی­ های شهید دیالمه را گوش می­کنید به خودتان می­گویید باید پیاده­شان کرد تا کتاب بشود و به دست جوانان و نوجوانان امروز برسد. سیر مطالعاتی «شهید دیالمه» جایش در میان سیرهای مطالعاتی امروز جوانان و دانشجویان خالی است. دفتر نشر معارف با همکاری مرکز نشر آثار و اندیشه های شهید دیالمه تاکنون 9 کتاب از مباحث شهید را در قطع پالتویی منتشر کرده است که عبارتند از: 1. انتظار، ضابطه حرکت بر صراط مستقیم (156 صفحه)، 2. زهد و آزاداندیشی، ضابطه حرکت بر صراط مستقیم (72 صفحه)، 3. فقر، ضابطه حرکت بر صراط مستقیم (52 صفحه)، 4. شفاعت، ضابطه حرکت بر اصرط مستقیم (60 صفحه)، 5. صیرورت انسان بر صراط مستقیم (90 صفحه)، 6. امام، ضابطه حرکت بر صراط مستقیم (به انضمام بحثی درباره ولایت فقیه) (60 صفحه)، 7. توکل، ضابطه حرکت بر صرط مستقیم (66 صفحه)، 8. صبر، ضابطه حرکت بر صرط مستقیم (48 صفحه)، 9. انسان خلوت و خلوت انسان (80 صفحه). اما قبل مطالعه آثارش، اطلاع از زندگی و فعالیت هایش هم ضروری است که دو کتاب زیر گوشه هایی از زندگی و اندیشه و منش او را به تصویر می کشد: 1. آقا وحید: کتاب «آقاوحید» برش­هایی از زندگی و مبارزات شهید دکتر عبدالحمید دیالمه که به همت محمدمهدی خالقی و حجت احمدی زر تدوین شده است. این کتاب داستانک­ها و خاطراتی کوتاه از زندگی و مبارزات شهید دیالمه است به روایت دوستان و شاگردان و همراهان شهید. 2. دیالمه: این کتاب زندگی و مبارزات شهید دیالمه است که به همت محمدمهدی خالقی و مریم قربان­زاده از سوی دفتر نشر معارف منتشر شده است.

 

یاسر عسگری

 

[1] . دیالمه، ص9.

[2] . دیالمه، صص9 ـ 10.

[3] . عضو مجمع تشخصی مصلحت نظام و دبیر سابق شورای امنیت ملی کشور.

[4] . آقا وحید، ص 27.

[5] . آقا وحید، ص 62.

[6] . آقا وحید، ص 21.

[7] . آقا وحید، ص37.

[8] . آقا وحید، ص46.

[9] . آفا وحید، ص 47. ناقل: قنبری.

[10] . آقا وحید، ص73.

[11] . آقا وحید، 32. ناقل: آریایی. مباحث مذکور هر کدام به صورت یک مجلد از سوی دفتر نشر معارف منتشر شده اند.

[12] . آقا وحید، ص38.

[13] . آقا وحید، ص 55، ناقل: هادی وکیلی.

[14] . آقا وحید، ص58. ناقل: سعید  جلیلی.

[15] . آقا وحید، ص59.

[16] . آقا وحید، ص57، ناقل: هادی وکیلی.

[17] . آقا وحید، ص 35. ناقل: آریایی.

[18] . آقا وحید، ص71.

[19]. آقا وحید، ص 31. ناقل: آریایی.

[20] . آقا وحید، ص30.

[21] . دیالمه، ص10.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha