جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ |۱۱ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 13, 2024
تبلیغ دین

حوزه/ مسئولین و مبلغین باید در میان مردم حضور داشته باشد، عدم حضور مسئولین در بین مردم، بد بینی ایجاد می کند. هیچگاه تبلیغ رسانه ای نمی تواند مؤثر تر از تبلیغ چهره به چهره باشد و اثر آن را به همراه بیاورد.

حجت الاسلام والمسلمین خان محمدی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه،‌ با بیان این که پیامبر اسلام(ص) اسوه و مرجع همه مسلمین به تصریح قرآن است که فرمود «لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن کانَ یَرجُو اللَّهَ وَالیَومَ الآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثیرً» ، قطعا برای شما در رفتار رسول خدا مایه اقتدا و سرمشق زندگی است. بنابراین در عین حال که همه مسلمین وظیفه دارند پیامبر اسلام را الگو در رفتار، گفتار و... قرار دهند، مبلغین هم باید این گونه باشند.

عامل اول

این کارشناس مسائل سیاسی افزود: با این مبنا لازم می دانم به بعضی از سیره تبلیغی ایشان اشاره کنم؛  نکته اول، سیره پیامبر بر مبنای شاهد محوری است یعنی ایشان خودشان الگو بودند، تنها تبلیغ شان لسانی نبود. یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً ؛ ای پیامبر! همانا ما تو را گواه (بر مردم) و بشارت دهنده و بیم‌دهنده فرستادیم. اولین مرحله تبلیغ شاهد، بعد مبشر و در مرحله دیگر نذیر است.

این محقق بابیان این که مبلغ هم باید ابتدا خودش الگو باشد، بعد دیگران را تشویق به دین کند، افزود: نکته دیگر در سیره ایشان، تأکید بر باورها است نه مناسک. ایشان در تبلیغ شان باورها را مقدم کرده بود. اگر چنانچه باورهای مردم درست شود، رفتارشان هم درست می شود. در واقع تأکید بر رفتار نیست هر چند باور تنها شرط کافی نیست بلکه شرط لازم است یعنی برای رستگاری، ایمان کافی نیست، عمل هم باید کرد ولی موقعی که می خواهیم تبلیغ کنیم، مناسک و ایمان تقدم بر باروها است.

این پژوهشگر عنوان کرد: پس یکی از ویژگیهایی که از سیره پیامبر یاد می گیریم باید ایمان و باور مخاطبان را تقویت کنیم. ایشان ابتدا گفتند قولو لااله الله الله تفلحوا. وقتی ایمان مردم تقویت شد، بعد مناسک و رفتار می آید.

حجت الاسلام والمسلمین خان محمدی گفت: اگر قرار باشد در جامعه توسعه و تغییری ایجاد شود، این مبتنی بر تغییر ذهنیت ها و ایستارها انَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‌. خداوند سرنوشت هیچ قوم(و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد. شهید صدر می گوید اگر ایستارهای ذهنی و باورهای مردم عوض شود؛ آن جامعه پیشرفت خواهد کرد.

عامل دوم

وی بیان داشت: عامل دیگر در سیره پیامبر، همگانی بودن تبلیغ دینی است. این گونه نیست که تبلیغ در اختیار قشر خاصی مثلا روحانیون باشد. در سیره ایشان همه مسلمانان موظف به تبلیغ دین می باشند. خدا می فرماید قل هوالله احد، این قل حذف نمی شود، هر مخاطبی که می شنود، بگو، او هم موظف است بگوید. معلمان، روشنفکران و بازاریها و...؛ فرقی نمی کند همه مبلغ دین باشند.

عامل سوم

این کارشناس مسائل سیاسی افزود: عامل دیگر سیره تبلیغی پیامبر، توجه به وضعیت محیطی جامعه است. پیامبر به وضعیت محیطی در تبلیغ دینی توجه داشته و مبلغین هم باید این گونه عمل کنند. ایشان در روزهای بارانی نماز مغرب را تأخیر و نماز عشاء را زودتر می خواند یعنی وقتی باران می آمد این دو نماز را با هم جمع می کرد و سریع تر می خواند. ما مبلغین هم باید شرایط محیطی را در تبلیغ مان رعایت کنیم.

عامل چهارم

این محقق اظهار داشت: عامل دیگر، رعایت حال مخاطب است. پیامبر کوتاه ترین نماز جماعت را می خواند و بدین وسیله رعایت حال اضعف مؤمنین می کرد. در نماز خلق خدا را می دید. در سیره علی(ع) آمده که ایشان جز خدا کسی را در نماز نمی دید؛ اما دیدن خلق خدا در نماز، در واقع دیدن خدا است. همانطور که اگر از پای حضرت علی میخ را بیرون می آورند، متوجه نمی شود، در عین حال وقتی گدایی می آید، در حال نماز، حضرت علی می بیند و صدقه می دهد. پیامبر هم چنین بود.

این پژوهشگر عنوان کرد: پیامبر روزی نماز را به سرعت و کوتاه تمام کرد، گفتند چه شده، فرمود مگر صدای آن کودک را نشنیده اید که گریه می کرد، کوتاه کردم تا مادرش به او رسیدگی کند. پس شنیدن گریه کودک، دیدن خدا است.

حجت الاسلام والمسلمین خان محمدی گفت: مبلغین باید به این مسائل توجه داشته اند و این گونه هم است. امروز طلاب و روحانیون به جای تبلیغ، در عرصه جهاد سلامت، کمک به سیل زدگان و زلزله زدگان حاضر و خدمت رسانی می کنند. این هم جزئی از تبلیغ و به صورت عملی است.

عامل پنجم

وی بیان داشت: عامل دیگر در سیره پیامبر، پاسخ گویی به شبهات روز است. مبلغین باید توجه داشته باشند، اگر ابهاماتی در جامعه است و سؤالاتی در موردی مطرح شده، باید تبلیغ حول و محور آن سؤال و شبهه و به آن شبهه پاسخ داده شود. در واقع تبلیغ حول و محور آن سؤال مندرج در جامعه باشد.

این کارشناس مسائل سیاسی افزود: در تاریخ است که روزی در مدینه خورشیدگرفتگی اتفاق افتاد، این مسئله همزمان با فوت پسر پیامبر شده و ایشان دیدند که شایع شده که این خورشیدگرفتگی همزمان با فوت پسرش شده، پیامبر در همانجا پاسخ به شبهه را دادند که خدا به وسیله خسوف و کسوف مردم را می ترساند و به خاطر مرگ کسی خسوف و کسوف اتفاق نمی افتد.

عامل ششم

این محقق اظهار داشت: مسئله دیگر که مهمترین آنها است حکمت محوری در امر تبلیغ است. محور اول تبلیغ و دعوت دینی، محور حکمت است. در این رابطه نباید برای جذب مخاطب به امور سبک و سخیف اکتفا و استناد کنیم. محتوای تبلیغی باید مستند و مبتنی بر خرد انسانی باشد در مرحله بعدی موعظه و از باب حسنه باشد یعنی من باب خروج از حکمت نباشد. مداحی و مرثیه از مقوله موعظه است ولی نباید مبتنی بر سخنان غیر حکمت آمیز باشد. یعنی حرف باطل را بیان کنیم تا دیگران جذب شود، این خلاف سیره پیامبر اسلام است.

این پژوهشگر عنوان کرد: در همین رابطه مجادله قرار دارد. در عصر ما که زمان فضای مجازی است. بحث مجادله رونق زیادی دارد و باید مواظب بود تا از چارچوب حکمت خارج نشویم. در نهایت این به ضرر دین است. حکمت مبتنی بر استدلال است، ولی موعظه مقید به حسنه؛ در مجادله قید احسن داریم. پس تبلیغ دینی باید براساس حکمت باشد.

عامل هفتم

حجت الاسلام والمسلمین خان محمدی گفت: عامل دیگر در تبلیغ شان، عملی بودن است. ایشان سعی می کرد اول عامل به دین باشد بعد به دیگران بگوید. پیامبر در سالهای اول بعثت هر روز را روزه می گیرد ولی در سالهای بعد میزان روزه گرفتن را کم می کرد یعنی به جای این که مشغول عبادت شود، به مردم خدمت می کرد. پیامبر وقتی مسئولیت اجتماعی دارد و مخاطب او زیاد شده بیشتر مشغول خدمت به خلق بود.

وی بیان داشت: اگر ما روحانیون خدمت به خلق را در دستور کار قرار دهیم، مردم بیشتر می پذیرند و در حقیقت خدمت هم نوعی عبادت است که باید مورد دقت قرار گیرد.

عامل هشتم

این کارشناس مسائل سیاسی با بیان این که پیامبر، تبلیغ را مقید به زمان و مکان نمی کرد و هر جایی وارد می شد، تبلیغ می کرد افزود: منظور این است پیامبر حادثه را می دید، از آن حادثه برای بیان دین استفاده می کرد.

این محقق اظهار داشت: جابر انصاری می گوید روزی مردم دور مردی جمع شده بودند و پیامبر وارد شد، از مردم سوال کرد چرا این جا جمع شده اند، گفتند این آدم مجنون شده، ایشان از همین وضعیت استفاده کردند و گفتند مجنون واقعی کسی است که با حالت خاصی و مغرورانه راه می رود. این آدم مجنون است نه این آدمی که روی زمین افتاده است. اکثر محتواهای تبلیغی براساس حوادثی است که به وقوع پیوسته است و کمتر پیش می آمد که ایشان منبر طولانی داشته باشند.

عامل نهم

این پژوهشگر عنوان کرد: از دیگر عوامل سیره تبلیغ، رفتار خوب ایشان در برخورد با مردم بود و از این طریق زمینه جذب به دین را فراهم می کرد. پیامبر وقتی به سمت مسجد می رفت، همواره یهودی از بالای بام خاکستر روی سرشان می ریخت. مدتی گذشت دیدند این یهودی دیگر این کار را نمی کند، پی گیر شدند متوجه شدند این یهودی مریض شده است. به عیادت شان رفتند و همین رفتارشان موجب جذب این مرد یهودی به دین شد.

حجت الاسلام والمسلمین خان محمدی گفت: پیامبر با مردم متواضعانه و با اخلاق برخورد می کرد. حتی با بچه های داخل کوچه؛ هم این گونه بوده است. بچه ها از پیامبر خواستند ما روی شانه ات قرار بده، ایشان در این لحظه با آنها برخورد نامناسب نمی کرد که بچه ها از او رنجور خاطر شوند بلکه ایشان از بلال خواستند چند تا گردو بیاورند، بلال گردو را آورد و پیامبر گردوها را به بچه داد تا از دست آنها رهایی پیدا کردند. این نشان از تواضع و برخورد حلیمانه پیامبر است.

عامل دهم

وی با بیان این که عامل دیگر در سیره تبلیغی رسول خدا، موقعیت سازی است گفت: پیامبر برای تبلیغ دین موقعیت سازی می کرد. وارد بیابانی شدند و پیامبر گفتند، هرکدام بگردید، چوبی بیاورید. همه رفتند چوبی آوردند و تلی از چوب و خاشاک جمع شده بود. ایشان از این فرصت استفاده تبلیغی کردند که گناه هم این گونه است. اندک اندک جمع و تبدیل به قله می شود.

عامل یازدهم

این کارشناس مسائل سیاسی افزود: یکی دیگر از سیره تبلیغی رسول خدا، حضور هوشمندانه در جامعه بود. ایشان در میان مردم بود و حضور پیدا می کرد. در کنار این مسئله  ذکر این مسئله ضروری است که تبلیغ رسانه ای مفید نیست چرا که پیامبر در میان مردم و همراه مردم بود. برای این که به مسجد برود، دورترین راه انتخاب می کرد و  هر روز از یک راه می رفت و  مسیر را عوض می کرد اما برای بازگشت به خانه مسیر نزدیک را انتخاب می کرد. این نشان از این می دهد که حضرت دنبال مراوده با مردم بود.

این محقق اظهار داشت: مسئولین و مبلغین باید در میان مردم حضور داشته باشد. عدم حضور مسئولین در بین مردم، بدبینی ایجاد می کند. هیچگاه تبلیغ رسانه ای نمی تواند مؤثرتر از تبلیغ چهره به چهره باشد و اثر آن را به همراه بیاورد.

عامل دوازهم

این پژوهشگر عنوان کرد:  پیامبر(ص) به زبان عامیانه سخن می گفت، طولانی سخن نمی گفت، کوتاه صحبت می کرد، متن های سنگین و تریبون ویژه ای نداشت.

313/40

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha