پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۵ شوال ۱۴۴۵ | Apr 25, 2024
فریبا علاسوند

حوزه/ عضو هیئت‌علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده، به مبحث " کرونا و دو اتفاق در خانواده‌ها" پرداخت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، خانم دکتر فریبا علاسوند در ابتدای نشست چهلم با عنوان " کرونا و دو اتفاق در خانواده‌ها" که یکی از سلسله نشست‌های "چالش کرونا و زندگی مؤمنانه" است و سه‌شنبه‌شب به همت دانشگاه پردیس فارابی و جهاد دانشگاهی قم برگزار شد، گفت: این موضوع به دنبال تحلیل و بررسی دو اتفاق موازی در شرایط کرونا است و با توجه به مشاهده تمامی رسانه‌های و سایت‌های خبری مهم جهان و صفحات روزنامه‌ها به این مهم رسیدم که بیشتر رسانه‌ها از خانواده و تأثیرات کرونا بر خانواده‌ها سخن گفته‌اند.

عضو شورای سیاستگذاری حوزه های علمیه خواهران، ادامه داد: کتاب "درآمدی بر مطالعات خانواده" اثر جان برناردز است که در این کتاب به جزئیات حوزه مطالعات خانواده پرداخته و نگاه جزئی‌نگر به مباحثی مانند تأثیر خرید بر زندگی، تأثیر خرید رفتن با کودکان بر زندگی، تأثیر مراسم آیینی در زندگی خانوادگی، رفتارهای اقلیت‌ها درباره خانواده و تأثیر آن در جامعه انگلیسی و سایر موضوعات پرداخته و برای بنده حیرت‌انگیز بود که تا این حد می‌توان موضوع مطالعات خانواده را جزئی کرد.

عضو هیئت‌علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده با اشاره به اینکه کودکان و سالمندان، خانواده و رمضان و حتی برگزاری مراسم آیینی نیز موضوع مهمی در مطالعات ایام کرونا در جهان موردتوجه بودند، افزود: اتفاق اول را برملا شدگی نامیده‌ام و در این برملا شدگی خانواده‌هایی قرار دارند که تحت ریسک هستند و از مشکلات خودآگاه بودند حالا با آن مواجه شدند و کرونا برای آنان کوبنده و وضعیت برایشان نگران‌کننده شد و آسیب زیادی دیدند؛ اگر چه آسیب آنان نتیجه کرونا نبوده بلکه آسیب‌ها وجود داشت و خودشان به آن واقف بودند و در شرایط غیر کرونایی از هم خانگی و بودن کنار هم فرار می‌کردند و جایگزین‌های متعددی مانند دوستان، همکاران و فامیل و حتی متاسفانه مواد مخدر و خیانت داشتند که در شرایط کرونا خانه‌نشین شدند و مشکلات درون خانه آنان به منتهی‌الیه خودش رسید.

استاد حوزه علمیه عنوان کرد: دسته دوم برملا شدگی خانواده‌هایی بودند که از عمق مسائل خودشان آگاه نبودند و به دلیل فرار از هم خانگی امر زوجیت و باهم بودن را تجربه نمی‌کردند و بیشتر اوقات خودشان را در بیرون از خانه به سر می‌بردند و این باعث می‌شد که ریشه مشکلات و عمق آن‌ها را درنیافته بودند و حتی نمی‌دانستند که باید در مورد مشکلاتشان باهم صحبت کرده و ریشه‌یابی کنند که این وضعیت کرونا آن‌ها را به این خودآگاهی و دیگر آگاهی نزدیک کرد.

علاسوند اضافه کرد: گروه سوم خانواده‌هایی بودند که زندگی نمی‌کردند و شرایط کوبنده اقتصادی بلایی بر سر زندگی آنان آورد که فقط دچار روزمرگی بودند و زندگی نمی‌کردند و مجالی برای اندیشیدن به مقوله خوشبختی، بدبختی یا لذت نداشتند و تلاش می‌کردند نگرانی‌های خودشان را کاهش دهند، این خانواده‌ها نیز در شرایط کرونا در وضعیتی قرار گرفتند که بر مشکلاتشان افزوده شد و دیگر نمی‌توانستند کار کنند و حتی نمی‌توانستند روزمرگی هم داشته باشند و بیشترین آسیب را تجربه کردند.

وی تصریح کرد: از جهتی در این ایام کرونا این سه دسته خانواده به یک نقطه شفافیت آستانه عشق و نفرت رسیدند و متوجه میزان علاقه و یا فاصله میان یکدیگر در خانواده شدند و این باعث می‌شود افراد وارد مرحله تصمیم‌گیری شوند اگر چه این تبعاتی دارد مانند جدایی و بنده مدافع این نیستم اما زندگی‌های در کما و بلاتکلیفی نیز اصلا خوب نیست و کودکان در این میان صدمات جبران‌ناپذیری می‌بینند و شاهد انواع و اقسام خشونت‌ها هم هستیم.

عضو هیئت‌علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده با اشاره به اینکه به هر شکلی که این برملا شدگی را مورد تحلیل قرار دهیم منافع آن از ضررهایش بیشتر است، ادامه داد: بنده اتفاق دوم در خانواده‌ها را فعلیت یافتگی و بلوغ روابط نامیده‌ام که در خانواده‌هایی رخ داد که در وضعیت نرمال یا بهتر از نرمال بودند و تقریباً احساس خوشبختی می‌کردند و تنش‌هایی را هم تجربه کرده اما با علاقه‌مندی به دنبال ادامه دادن این سیر هستند.

علاسوند بیان کرد: در وضعیت بهتر از نرمال افراد عشق و رضایت از زندگی را باهم تجربه می‌کنند و منظورم رضایت مطلق نیست و هیچ فردی نمی‌تواند ادعا کند جایی که پای عامل انسانی در کار است همه‌چیز مطلق و صد درصد است.

وی ابراز کرد: یک زیرساخت مهم در این خانواده‌ها وجود دارد که به نظرم امکان پرش از این وضعیت را به یک شرایط بهتر ایجاد می‌کند و این زیرساخت وضعیت بهتر عصبی است یعنی وقتی در شرایطی هستند که ازنظر عصبی وضعیت بهتری دارند روابط آنان در وضعیت‌های بحران بارور می‌شود به‌عنوان مثال در جامعه، ایرانی‌ها یکدیگر را ممکن است در حالت عادی خودخواه یا فرصت‌طلب ببینند که به‌یک‌باره زلزله‌ای اتفاق می‌افتد و می‌توان میزان مشارکت بالا و دیگر دوستی و همدردی را در ایران مشاهده کرد.

استاد حوزه علمیه با اشاره به اینکه در این اتفاق دوم آدم‌های در شرایط معمولی به یک جهش و پرش اخلاقی می‌رسند که می‌تواند الهام‌بخش باشد، ادامه داد: در اتفاق دوم روابط خانواده‌ها بارور شد و علت آن فرصت و مجال فکر کردن بود که توانستند خودشان را با این وضعیت جدید انطباق دهند و به‌سرعت مدیریت کردند و از باهم بودن و در خانه ماندن فرصتی برای کشف ظرفیت‌های خانوادگی ساختند.

عضو هیئت‌علمی مرکز تحقیقات زنان افزود: از زاویه دیگر مرزهای مشکوک جنسیت نیز تحلیل رفت خیلی از خانواده‌ها از آشپزی شروع کردند و آشپزی یک تفریح شد نه کار روزانه و چون کار صرفاً کار روزانه نبود و تفریح شده بود مردها نیز راحت‎تر مشارکت کردند و مشارکت آنان منافع دوجانبه داشت که مردان متوجه شدند که آشپزی کار وقت‌گیر و نیازمند دقت و مراقبت است.

علاسوند با اشاره به اینکه این بودن در خانه باعث شد افراد با هم بیشتر صحبت کنند و حتی بیشتر گوش دهند که این گوش دادن کلید موفقیت و کلید طلایی مهارت‌های زندگی و رسیدن به ثبات و علاقه‌مندی است، گفت: همیاری و مسئول بودن در خانواده رخ داد که همه افراد باید در مقابل این ویروس می‌ایستادند چون مریضی یک نفر یعنی مریضی همه افراد خانواده.

وی فرزندان را مهم‌ترین دغدغه در وضعیت‌های حبس خانوادگی دانست و تصریح کرد: خانواده‌هایی که فرزند ندارند برنامه‌ای مانند مطالعه، آشپزی، فیلم و ... برای خود تنظیم می‌کند اما در خانواده‌های دارای فرزند به شکل دیگری است چراکه کودکان اصولاً موجوداتی نیستند که بتوان آنان را به این شکل برنامه‌ریزی کرد بلکه باید برنامه‌ریزی‌های آنان کاملاً باید در قالب بازی، تفریح و هنر شکل بگیرد.

استاد حوزه و دانشگاه افزود: سرگرم کردن کودکان کار آسانی در این شرایط در خانه ماندن نبود و بنده شاهد بودم خانواده‌ها تجربه‌های زیباتری هم داشتند مانند بازی‌ها و آشپزی‌های خانوادگی که در این میان آموزش‌هایی نیز به بچه‌ها می‌دادند؛ بچه‌ها باید همدیگر را تحمل می‌کردند و حتی بسیاری از خانواده‌ها می‌گویند فرزندان ما یاد گرفتند باهم بازی کنند و بازی‌ساز شدند.

عضو هیئت‌علمی مرکز تحقیقات زنان با اشاره به اینکه نیازمند تحلیل و بررسی روابط کودکان و نوع بازی‌های آنان در خانواده قبل و بعد از کرونا هستیم، گفت: پدیده حضور پدران در خانواده بسیار موضوع مهم و مسرت بخشی برای کودکان بود.

علاسوند در بخش پایانی سخنانش عنوان کرد: این دو اتفاق به‌موازات هم در خانواده‌ها رخ‌داده و خانواده‌ها را مقوله‌بندی کرد و اگر بتوانیم تحقیقات کمی و کیفی درباره این خانواده‌ها انجام دهیم می‌توانیم از هر دو اتفاق برملا شدگی و فعلیت یافتگی و غنی شدن روابط بهره ببریم.

وی با اشاره به اینکه خانواده‌هایی که به مرحله برملا شدگی رسیده‌اند نیاز به رفع مشکل و کمک دیگران دارند، ابراز کرد: خانواده‌هایی که به غنای روابط رسیدند نقطه روشنی است که بتوانیم از خود خانواده‌ها جزئیات و انبوه دانش را بگیریم و این دانش را بر مبنای کنش‌های مردم بسازیم.

استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: با توجه به اینکه خانواده‌ها ازلحاظ طبقه اجتماعی، مختصات فرهنگی، خصوصیات خداداد، وضعیت مالی و اقتصادی متنوع و متکثر هستند، سرمایه عظیمی برای مطالعه و برنامه‌ریزی در مورد خانواده هستند که در شرایط در خانه ماندن چه راهکار و برنامه‌هایی برای گذران اوقات، ترس از مریضی، بهبود و کیفیت‌بخشی روابط میان یکدیگر و حتی حل کردن ناسازگاری میان فرزندان و سایر مسائل داشته‌اند.

عضو هیئت‌علمی مرکز تحقیقات زنان افزود: نتیجه گیری و برنامه‌ریزی بر اساس رفتارها و کنش‌های طبیعی مردم از کلیات بافته خیلی بهتر است و این کار باید در کشور ما انجام شود و از تجربیات و دستاوردهای خانواده‌ها در ایام کرونا بهره ببریم؛ نه اینکه مصرف‌کننده اطلاعات سایر کشورها در مطالعات خانواده شویم.

وی گفت: به‌عنوان مثال اتفاق خوبی که در همه کشورها افتاد این بود که مردم به کادر درمان واکنش خوب نشان دادند و از بار کارهای این کادر کم نشد اما همین کار که بخش مهمی از مواسات اسلامی است باعث دلگرمی کادر درمان شد.

علاسوند با اشاره به مبحث و عنوان جامعه همیار، یادآور کرد: ابتدا باید دقت کنیم چه می‌توان کرد که جامعه پرفشار نشود و حالا اگر به هر دلیلی پرفشار شد چگونه التیام پیدا کند؛ کودکان باید در خانواده‌ها تمام اصول و برنامه‌هایی مربوط به جامعه‌های همیار را یاد بگیرند چراکه خانواده همیار جامعه همیار می‌سازد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha