چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ |۹ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 11, 2024
بررسی و تحلیل مبانی مشروعیت «ولی عرفی» در فقه

حوزه/ از میان مصادیق ولی، «ولی عرفی»، کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و علاوه بر ضرورت تبیین ماهیت، بررسی ادله مشروعیت ولایت آن نیز امری لازم است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، یکی از نهادهای پربسامد که در ابواب مختلف فقهی مورد توجه است، نهاد «ولایت» است. از میان مصادیق ولی، «ولی عرفی»، کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و علاوه بر ضرورت تبیین ماهیت، بررسی ادله مشروعیت ولایت آن نیز امری لازم است.

برای متن کامل مقاله کلیک کنید

بر این اساس پرسش اصلی پژوهش آن است که «مبانی مشروعیت ولی عرفی چیست؟» فرضیه پژوهش این است که اقارب نسبی (غیر پدر و جد پدری) اولیای عرفی هستند و برای مشروعیت ولایت آنها می توان از ادله نقلی و عقلی بهره جست.

روش این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است و ادله شرعی در آن مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. یافته پژوهش حاضر آن است که می توان با تحلیل و موشکافی در ادله اولیه و ثانویه ولایت، ولی عرفی را به صورت مفید پذیرفت.

پذیرش مشروعیت ولایت ولی عرفی، آثار فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی خواهد داشت. علاوه بر آن می تواند بخشی از مسئولیت‌های حکومت و دستگاه قضایی را کاهش دهد و مدیریت امور آسان تر و توسط خود مردم سامان پذیرد.

مسأله ولایت و سرپرستی، یکی از مسائل پربسامد در ابواب مختلف فقهی است. این موضوع به صورت ویژه در تصرف در اموال و خرید و فروش و مناسبات مهم و سرنوشت ساز اجتماعی انسان‌ها همچون ازدواج و تشکیل خانواده بیشتر مورد توجه و بحث و بررسی های فقها و حقوق دانان قرار گرفته است.

این مسئله درباره افرادی که پدر یا جد پدری خود را از دست داده اند چالش های جدی ای به وجود آورده است. بحث ها و گفت‌وگوهایی در خصوص ولایت بر این افراد در گرفته است و پیشنهاد تولی امور توسط ولی عرفی، جسته و گریخته و البته به صورت مهم و بدون تبیین مفهومی و میدانی و همچنین بدون بررسی ادله مشروعیت ولایت ولی عرفی در برخی متون به چشم می خورد.

با گسترش جوامع و تغییر مناسبات سبک زندگی، موارد بسیاری بروز یافته است که اولیای شرعی فرد امکان حضور و بیان نظر خود را ندارند و یا دیگر شرایط که عملا فرصت حضور اولیای شرعی را ایجاب نمی کند و از سویی عدم تصدی و سرپرستی امور شخص، عامل ورود خسارات مالی و جانی بعضا غیر قابل جبران می شود.

به عنوان نمونه در مسافرت یا در نیمه شب مردی دچار سانحه یا عارضه مهم پزشکی می شود که برای جراحی و مداوا نیازمند اذن ولی است و در اینجا فقط همسر وی با او همراه است، آیا در اینجا می توان اذن همسر را به عنوان ولی عرفی جانشین اذن ولی شرعی دانست یا خیر؟ بر این اساس مسأله پژوهش حاضر این است که «مبانی مشروعیت ولی عرفی چیست؟» برای پاسخ به این پرسش باید ابتدا به سراغ ادله اجتهادی، امارات و قواعد مصطاد رفت و در نهایت به ادله فقاهتی مراجعه کرد.

لکن آنچه که تحقیق را اندکی چالشی می کند آن است که در ادله و نصوص ملفوظ، اصطلاح «ولی عرفی»، نیامده است، لذا می بایست از اطلاقات و عمومات جهت تبیین و تحلیل مبانی مشروعیت ولایت ولی عرفی بهره جست.

مفهوم شناسی ولی / تعریف لغوی

«ولی» در لغت دارای معانی متعددی است. اکثر اهل لغت کلمه «ولایت» به فتح واو را به معنای «نصرت»، «دوستی» و «پیوند» دانسته و ولایت، به کسر واو را به معنای «امارت» و «سرپرستی» گرفته اند (فراهیدی، ۴۱۰اقی چه می ۳۴۵؛ صاحبین نمیاد، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، صص ۳۷۹۳۸۱). این واژه به معنای افربه نیز آمده است (جوهری، ۱۴۱۰ق، ج۴، صص ۲۵۲۸-۲۵۳۰). برخی نیز احتمال داده اند که هر دو کلمه به معنای «قرابت» باشد که بی مناسبت با سلطه و سرپرستی نیست. (ابن فارس، ۱۴۰۴ق، ج ۴ ص ۱۴۱)

تعریف اصطلاحی در قرآن و روایات

واژه «ولایت» و واژه های دیگری که با آن از یک ریشه گرفته شده اند، مثل «ولی»، «والی» و «موالی»، در بسیاری از استعمالات قرآنی و روایی به معنای ولایت تدبیری و سر پرستی هستند. مثلا در آیه ولایت (مائده، ۵۵) و برخی دیگر از آیات قرآن کریم (بقره، ۲۵۷؛ آل عمران، ۶۸؛ محمد، ۱۱) ولایت بارها به معنای سرپرستی و سلطنت به کار گرفته شده است.

در روایات نیز این واژه به معنای سرپرستی به کار رفته است. بارزترین نمونه در روایت متواتر غدیر آمده است. روایات دیگری نیز بر این امر صحه می گذارد، مانند روایتی که در آن به کسی که قیم یتیم است و امورات ایتام در دست وی است، ولی گفته می شود (کلینی، ۱۳۶۷، ج۷، ص ۶۷) همچنین به کسی که بر غلامی سر پرستی دارد ولی اطلاق شده است (مغربی، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص ۴۲۰) به تصریح این روایات، ولی به معنای لغوی است و در اصطلاح خاصی غیر از آن به کار برده نشده است.

تعریف اصطلاحی در کتب فقهی بررسی تراث فقهی حاکی از آن است که تعریف علمی جامع و مانعی از این مفهوم ارائه نشده است و به وضوح لغوی و عرفی اش واگذار شده است (طباطبایی یزدی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص ۲۷؛ اصفهانی، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص ۳۷۹) در تعریف اصطلاحی ولایت نیز همان معنای لغوی ارائه شده است. این به خوبی نشان می دهد که ولی حتی در اصطلاح فقهی نیز از معنای لغوی خود(سرپرست) جدا نشده است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha