جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ |۱۱ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 13, 2024
کد خبر: 950766
۸ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۲
رضاخان

حوزه/ رضاخان صبح جمعه به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) رفته بود. او آدمی بود که کسانی که به او حکومت داده بودند، می گفتند: ...

خبرگزاری حوزه | رضاخان صبح جمعه به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) رفته بود. او آدمی بود که کسانی که به او حکومت داده بودند، می گفتند: «او را به شدت مخالف دین و قرآن و فرهنگ خدا رشد داده ایم». سواد چندانی نداشت، یا بهتر بگویم : اصلاً سواد نداشت.

در صحن حضرت حمزه بن موسی الکاظم علیه السلام می بیند که چند نفری به یکی از علمای حاضر در آنجا خیلی احترام می کنند.

او مأموریت داشت که تمام حوزه های شیعه را تعطیل کند؛ درب مساجد را ببندد؛ منبرها ممنوع شود و لباس روحانیت از بین برود.

 تعجب کرد که ما با این همه هجومی که کرده ایم، روضه ها را تعطیل کردیم، مسجدها خلوت شده، حوزه ها بر لب مرز شکست هستند، چطور هنوز در بین مردم، اهل این لباس را این قدر احترام می گذارند؟

 به آن سرهنگ که در کنارش بود گفت : این عالم کیست؟ او بین مردم آمد پرسید : این آقا کیست؟ یکی از چهره های معروف آن زمان بود، که نوشته اند اهل حال و اهل دل بوده است.

 آمد و به رضاخان گفت: اسم آقا، این است؛ او فکری کرد و یادش آمد که زیاد اسم ایشان را شنیده است. از جیب خود پنجاه تومان درمی آورد و درون پاکت می گذارد، به این سرهنگ یا سرتیپ می دهد، می گوید: ببر به ایشان تقدیم کن. آن پول که پول حلال و مشروعی نبود.

 می آورد و تعارف می کند و طوری می گوید که مثلاً به این بزرگوار بفهماند که قدر اعلیحضرت را بدان، قبله عالم پنجاه تومان تقدیم کرده است.

 آن وقت ها که خودکار و این حرفها نبوده، آن عالم مداد خود را از جیب در می آورد، به سرعت پشت پاکت می نویسد :

    

ما آبروی فقر و قناعت را نمی بریم

با پادشه بگوی که روزی مقدّر است

     

به او بگو : ما نان خور خدا هستیم، پول تو را نمی توانیم قبول کنیم.

 ببینید شیطان با پنجاه تومان که خیلی شیرین بوده، می خواهد زیان بزند، اما تقوا این زیان را دفع می کند.

     

سخنرانی استاد حسین انصاریان / تهران، حسینیه حضرت زهرا علیها السلام رمضان ۱۳۸۳

منبع : پایگاه عرفان

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha