پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
بیانیه مدیریت حوزه علمیه خواهران استان همدان به مناسبت هفته عفاف و حجاب

حوزه/ حیا و حجاب نشأت‌ گرفته از حیا نه یک قطعه کوچک در پازل عالم هستی بلکه یک شاهرگ کلیدی و ماء مَعین و آب حیاتی برای تمدن سازی و امت سازی است و زنان عفیف و با حیا رکن تمدن سازی، سلامت و پیشرفت جوامع انسانی هستند.

خبرگزاری حوزه، | حجاب، حیا و عفاف در نظام خلقت یک قطعه کوچک از یک سیستم نیست بلکه شاهرگی حیاتی در سیستم است که گردش و حیات عالم به‌عنوان یک سیستم دقیق به‌وسیله آن انجام می‌شود و به عبارت دقیق حجاب، حیا و عفاف در این عالم برای سیستم امروز تعالی و پیشرفت بشر ماء معین و آب حیاتی است که تداوم و استمرار حرکت سیستم وار عالم در پناه آن محقق می‌شود.

اما اینکه داستان این قطعه کوچک نه به عبارت دقیق‌تر شاهرگ و آب حیاتی از کجا شروع می‌شود، این عنصر حیاتی در سیستم و سبک زندگی بشر اجباری است یا اختیاری و اگر مفید فایده است چرا بشر به سوی بی‌حجابی، بی‌حیایی و بی‌عفتی حرکت می‌کند و به دنبال حذف آن است؟

* آغاز سخن؛ پاسخ به یک سؤال

پاسخ به این پرسش‌ها مستلزم کنکاش در نظام خلقت و آفرینش بشر است. پس از کنکاش در داستان خلقت بهترین نکته برای فهم اهمیت این عنصر حیاتی روایت زندگی بانویی نمونه. سیده نساء العالمین و مادر امامت یعنی حضرت زهرا علیهاالسلام است تا بفهمیم چرا حیا و عفاف اگر درست در سنگر خانواده حراست شود، می‌تواند انسان‌ساز شود و یک انسان کامل و ۲۵۰ ساله را خلق کند که در عالم تمام مخلوقات باید در حریم حرم او سجده بندگی و تسلیم بر خاک بسایند.

داستان خلقت ازاینجا شروع شد که خداوند تصمیم گرفت در زمین که با طغیان رو به فساد و تباهی رفته بود امتی جدید خلق کند، امتی که فرزندانش خلیفه خداوند در زمین باشند هرچند که در ابتدای این تصمیم حضرت حق، فرشتگان یادآور خوی استکباری انسان شده و به خاطر خونریزی از خداوند درخواست کردند تا چنین موجودی را خلق نکند؛ اما خداوند با اشاره به پنج مهره برگزیده در این عالم و اشاره به معرفت بی‌نظیر و لایتناهی انسان به فرشتگان فرمود که باوجود تمامی ناملایمات و سختی‌ها باز انسان ارزش آفرینش داشته و می‌تواند در عالم روایتگر خوبی برای داستان خلقت باشد.

بنابر روایت‌های تاریخی وقتی که خداوند پس از هزار سال به کالبد بی‌روح و بی‌جان حضرت آدم ابوالبشر علیه‌السلام روح دمید و حضرت آدم علیه‌السلام‌ زندگی خود را در بهشت الهی آغاز کرد و در بهشت تنها بود و در همین زمان بود که خداوند داستان تولد فرزندان حضرت آدم علیه‌السلام را بر کتابچه خاکی زمین رقم زد و روایتگر عشق زن و مرد شد خداوند روزی از روزهای بهشتی کنیز خود حضرت حوا سلام‌الله علیها را به آدم معرفی کرد، کنیزی که گر چه به زیبایی شکوفه‌ها و گل‌های بهشتی و به خوشبویی ریاحین بهشتی بود اما درپوششی سراسر از عفاف پوشیده شده بود و چون خداوند در وجود این کنیز حیایی را که در وجود خود داشت به ودیعه نهاده بود و این حیا نشئت‌گرفته از همان حیایی است که در مناجات‌های امیرالمؤمنین خداوند به‌واسطه آن حیا می‌کند که بنده تائب و خطاکار خویش را که قبلاً مرتکب به گناه شده و حال توبه کرده را نبخشد چون این حیا که ریشه در شناخت حریم ولایت الهی دارد در حوا نهفته بود حوا در مقابل حضرت آدم علیه‌السلام بسیار عفیف رفتار کرد و همین رفتار توأم با حیا و عفیفانه حضرت حوا سلام‌الله علیها بود که موجب شد حضرت آدم علیه‌السلام در پاسخ به این پرسش خداوند که نظرت در مورد حوا چیست به خداوند هستی‌بخش عرضه کند که بار خدایا من با حوا احساس انس می‌کنم که این انس نیز ریشه در حیا و عفت حضرت حوا سلام‌الله علیها دارد و به‌این‌ترتیب بود که داستان عشق و مهربانی حضرت آدم و حوا علیهماالسلام از اینجا آغاز شد و حضرت آدم علیه‌السلام بانوی عفیف و کنیز محجوب به حیای بارگاه بهشت را از خداوند خواستگاری کرد.

* ازدواج آدم و حوا و شروع تمدن حیا

پس‌ازاین خواستگاری و قبول ازدواج، عرش الهی این پیوند میمون و مبارک برای کائنات را با ذکر حمد و ستایش الهی جشن گرفتند و به‌این‌ترتیب بود که با ازدواج حضرت حوا و آدم علیه‌السلام عنصر حیا و عفاف که عنصری بی‌نظیر انسان‌ساز و تمدن ساز بود از حضرت حوا سلام‌الله علیها به فرزندانشان به ارث رسید عنصری که پوشش و لباس برتر تنها نماد آن بود ولی این عنصر عمیق موجب می‌شد که انسان در عالم کائنات به دلیل خجالت از ذات حضرت حق هرگز حرمت‌شکنی نکرده و پای در وادی گناه، طغیان و سرکشی نگذارد.

در عالم بهشت تمامی بهشتیان از شجره‌ای بهشتی باخبر بودند که خداوند به‌واسطه این شجره طیبه تمامی مخلوقات را خلق کرده است و این شجره طیبه و پاک شجره‌ای جز شجره رسول خدا و حضرت زهرا سلام‌الله علیها و فرزندان ایشان و حضرت امیر علیه‌السلام نبود و حضرت آدم علیه‌السلام که بسیار به این شجره ارادت داشت باوجوداینکه خداوند او را از نزدیک شدن به این درخت و خوردن میوه‌اش بر حذر داشته بود، حضرت آدم علیه‌السلام برای خیر کثیر شدن و قرار گرفتن در این شجره پاک به همراه حضرت حوا سلام‌الله علیها فریفته حرف شیطان شده و به میوه ممنوعه و درخت ممنوعه نزدیک شدند.

* انسان با عبور از مرزهای حیا و عفاف قادر به انجام هر خطایی می شود

این‌چنین بود زمانی که حضرت آدم و حوا علیه‌السلام در بهشت نخستین ترک اولی را مرتکب شدند به‌واسطه زیر پا گذاشتن امر خداوند و عدول از حریم حیا و عفاف نماد حجاب و عفاف که همان پوشش سراسری و برتر بهشتی بود در نخستین گام پوشش آن‌ها محو شد و آن‌ها مجبور شدند به‌ناچار خود را با برگ درختان بپوشانند که همین روایت در داستان آفرینش گویای این مطلب است که حجاب و پوشش کامل نماد حیا و عفاف است و زمانی که انسان به‌واسطه طغیان، گناه و سرکشی از حریم الهی عدول کرده و حیا و ادب بندگی در درگاه حضرت حق را کنار می‌گذارد چون امر خداوند را زیر پا گذاشته و از مرزهای حیا عبور می‌کند قادر به انجام هر عمل شیطانی و هر خطایی خواهد بود و این‌چنین است که میان حیا و پوشش رابطه مستقیمی وجود دارد.

انسان اگر حیا و عفت خود را از دست بدهد پوشش او نیز دست‌خوش تغییر خواهد شد و انسان نسبت به پوشش برتر و کامل بی‌تفاوت می‌شود.

میان حیا و پیشرفت و توسعه تمدنی بشری نیز رابطه مستقیم وجود دارد، به این معنی که در جامعه‌ای که عنصر حیا در زنان و مردان آن جامعه کم‌رنگ شود آن جامعه نخواهد توانست در مسیر پیشرفت و تعالی حرکت کند؛ چراکه حیا و عفاف در یک جامعه موجب آرامش می‌شود و به‌عبارت‌دیگر حیا در یک جامعه بستر آرامش است و تنها در بستر آرامش است که امکان توسعه و پیشرفت در پناه آرامش، آرامش زن و مرد و خانواده‌ها برای آن جامعه نیز محقق می‌شود؛ بنابراین در جامعه‌ای که حیا کمرنگ شود، به تبع آن پوشش برتر نیز از میان خواهد رفت و با از میان رفتن حیا نه‌تنها پوشش برتر از میان می‌رود بلکه جامعه نیز با بیماری گناه آلوده‌شده و سرانجام آن جامعه به‌واسطه بیماری و گناه در مسیر سقوط و تباهی قرار می‌گیرد.

ممکن است عده‌ای در رد این نظر بیان کنند که اگر عنصر حیا و عفاف و پوشش برتر در پیشرفت تمدنی رکن است پس چگونه جوامع غربی باوجود بی‌حیایی و بی‌حجابی تمدنی پیشرفته دارند که در پاسخ به این پرسش باید یادآوری شود که پیشرفت تمدنی غرب در قرن نوزدهم زمانی آغاز شد که عنصر حیا در میان زنان و مردان غربی بسیار بااهمیت بود و بانوان غربی سه لایه لباس و پوشش کامل برتن داشتند در مجالس مردانه شرکت نمی‌کردند و دختران جوان هرگز با مردان نامحرم اختلاط نداشته و در خانه محیط رفت‌وآمد زنان و مردان از هم جدا بود.

* سقوطی که با بزک رسانه پنهان می شود

پس، پیشرفت امروز تمدن غرب حاصل حیا و پوشش کامل گذشته بود درحالی‌که در غرب امروز از تمدن خبری نیست و ما در سال‌های اخیر شاهد ریزش و افول تمامی مکاتب فکری غرب بوده‌ایم چراکه بافاصله گرفتن تمدن غربی از حیا و عفاف و پوشش برتر، که نماد حیا و عفاف است، این جوامع به‌واسطه غرق شدن در منجلاب منفعت فردی و تمایل گسترده و توجه بیش‌ازحد به شهوت‌های دنیوی اعم از شهوت پول، مال، زن و فرزند در مرحله سقوط قرارگرفته و چه‌بسا خیلی وقت پیش سقوط تمدنی داشته‌اند ولی به‌واسطه تسلط بر عنصر رسانه این سقوط را با بزک کردن از چشم مردم و جامعه جهانی دورنگه داشتند.

اما سؤال دیگری که در اینجا مطرح می‌شود این است که اگر عنصر حیا و عفاف تا به این اندازه برای پیشرفت تمدن‌ها حیاتی است، پس چرا بشر امروز رو به بی‌حجابی و بی حیایی آورده و آیا حجاب و عفاف اجباری است و یا اختیاری.

در پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که حیا و عفاف عنصر حیاتی و جوهری مهم برای عبور از پیچ تمدنی تاریخ بشریت است و حیا و عفاف و نماد آن یعنی پوشش برتر نه امری اختیاری و نه امری اجباری است بلکه امری فطری است.

گرایش به حجاب و عفاف و حیا در وجود آدمی فطری است و همان‌طور که در ابتدای بحث مطرح شد خداوند حیا را که یکی از ویژگی‌ها و صفات پسندیده الهی است در وجود حضرت آدم و حوا علیه‌السلام قرارداد و به‌این‌ترتیب این قصد و ویژگی پسندیده از پدر و مادر به تمامی فرزندان حضرت آدم علیه‌السلام و تمام ابناء بشر منتقل شد.

* عنصری مانند تقوا که انسان را از خطا باز می دارد

حیا عنصری است مانند تقوا که در انسان در مقابل خطا و اشتباه حالت بازدارندگی ایجاد کرده است؛ انسانی که به این عنصر آراسته شود نه‌تنها در مقابل انسان‌ها بلکه در مقابل خداوند نیز ادب کرده و حریم‌ها را زیر پا نمی‌گذارد؛ زیرا انسانی که با حیا است شرم می‌کند که خداوند او را در حالی مشاهده کند که مشغول نافرمانی امر خداوند است. یا عنصر حیا در زن و مردی که متبلور شده باشد آن زن شرم می‌کند که در مقابل مردان و دیگران فرامین الهی را زیر پا بگذارد و چون این زن با حیا است و تمام سرشت و وجود او با حیا عجین شده است چنین زنی هرگز در محضر خداوند از حریم‌هایی که خداوند برای او مشخص کرده عدول نمی‌کند و نسبت به مال و ناموس همسر همان‌طور که قرآن کریم تأکید کرده وفادار است.

یکی دیگر از برکات حیا، ولایت مداری است و زنی که با حیا است در کنار تبعیت از ولایت الهی انبیا و ائمه معصوم پذیرای ولایت شوهر است؛ چنین بانویی اگر در قلمرو خلاف، آنچه ولایت مداری او را زیر سؤال می‌برد، حرکت نمی‌کند و مرد با حیا نیز به همین شکل است و نه‌تنها در برابر پروردگار مرتکب به گناه نمی‌شود، بلکه در برابر زنان نامحرم نیز مقید بوده و پا از مرز فرامین الهی فراتر نمی‌گذارد؛ چون همان‌طور که بیان شد حجاب و پوشش برتر از برکات و ثمرات حیا در وجود انسان است.

اما اینکه چرا بشر امروز رو به بی‌حجابی آورده و حتی به انواع گناه و فسادها آلوده‌شده به این دلیل است که حیا در وجود انسان این عصر کم‌رنگ شده است و به تبع کم‌رنگ شدن حیا در زن و مرد به تبع پوشش برتر آن‌ها نیز دست‌خوش تغییر خواهد شد چون حیا در وجود آن‌ها کمرنگ شده است.

بهترین روایت و داستان برای فهم این مطلب روایت زندگی حضرت زهرا سلام‌الله علیها است که زمانی که مردی نابینا بر حضرت زهرا سلام‌الله علیها وارد شدند، این بانوی بزرگوار در مقابل مرد پوشش کامل بر تن کردند که به ایشان بیان کردند که این مرد نابینا است و نمی ببند! حضرت فرمودند« من که او را می‌بینم» .

بنابراین ازآنجایی‌که حیا در وجود حضرت زهرا سلام‌الله علیها در مرتبه کمال بود به همین دلیل این بانو باوجود نابینایی مرد باز حیا و عفت پیشه کرده و پوشش برتر بر تن کردند؛ زیرا حیا و ادب بندگی و ولایت مداری در محضر خداوند، احساس تکلیف در برابر همسر و عظمت شخصیت حضرت زهرا سلام‌الله علیها موجب شد که حتی ابن بانو باوجود نابینایی مرد در مقابل او حریم‌ها را به‌صورت کامل رعایت کنند. بنابراین، اگر در جامعه‌ای عنصر حیا پررنگ باشد آن جامعه به دلیل عنصر حیا در مسیر درست حرکت می‌کند و همه‌چیز در چنین جامعه‌ای در مرتبه کمال است؛ زیرا بندگان در مقابل خداوند حیا می‌کنند که جسم و روح خود را به گناه آلوده کرده و دست از کار و تلاش عفیفانه بردارند اما در جامعه‌ای که حیا کم‌رنگ شد آن جامعه در مسیر فساد و تباهی حرکت می‌کند.

* دلیل کمرنگ شدن عفاف و حجاب در جامعه

در جوامع امروزی به این دلیل حجاب کم‌رنگ شده که مادران دختران خود را بر محور حیا تربیت نمی‌کنند و آنچه در امر حیا اکتسابی است را به فرزندان خود نمی‌آموزند؛ زیرا تربیت فرزندان با حیا قبل از تولد و حتی قبل از ازدواج آغاز می‌شود.

بنابراین اگر زن و مردی در انتخاب همسر بر محور حیا عمل کنند و از همان دوران کودکی حریم‌ها را به فرزندان خود یادآوری کنند و به دختران و پسران خود بیاموزند که خانه امن‌ترین حریم است و اگر از این حریم بیرون رفتید باید برای محافظت از خود در برابر افراد بیماردل با پوشش برتر یعنی حجاب یک حریم ایجاد کنید، فرزندان آن‌ها هرگز بد پوشش و بدحجاب نمی‌شوند چون با حیا تربیت‌شده‌اند اما اگر از دوران نوزادی و طفولیت مادر تفاوت حریم‌ها را به فرزند چه دختر و چه پسر یادآور نشود، کودک درک درستی از اهمیت حجاب، حیا و عفاف نخواهد داشت چون حریم‌ها را نمی‌شناسد که موجب تفاوت ادب در این حریم‌ها شده و آداب هر حریمی را به‌درستی رعایت کند.

جلب‌توجه و جلب محبت از دیگر دلایلی است که متأسفانه موجب می‌شود دختران پوشش برتر را نادیده گرفته و بی‌حجابی و عفتی کنند درحالی‌که عظمت زن به حیا است و اگر زن با حیا باشد به‌یقین تمامی مردان به‌واسطه این حیا شیفته و فریفته او خواهند شد و از سوی دیگر در جامعه‌ای که زنان آن باحیا باشند مردان برای دست‌یابی زنان راهی به‌جز ازدواج نداشته و در چنین جامعه‌ای سلامت نسل نیز به‌عنوان عنصر پیشرفت دهنده تمدن و تمدن ساز حراست می‌شود.

بنابراین اگر در جامعه‌ای زنان به دنبال عزت و کرامت هستند باید حیا پیشه کرده و زنی که با حیا باشد در کنار پوشش برتر، ادب را در حریم‌های مختلف رعایت خواهد کرد.

فاطمه قاسمی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha