پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
تاریخ اسلام در آفریقا

حوزه/ تاریخ ورود و گسترش دین اسلام در قاره آفریقا از جمله مسائل مورد توجه بسیاری از محققان و اندیشمندان جهان بوده و هست؛ تا جایی که در بسیاری از دانشگاه ها و کالج های دنیا این موضوع به عنوان یک رشته تحصیلی در حال تدریس و تحصیل می باشد.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، روند ورود دین اسلام و پذیرش آن از سوی آفریقایی ها در قرن های گذشته تاکنون دستخوش حوادث و فراز و نشیب های بسیاری بوده که ما در این مطلب به صورت اختصار به آن خواهیم پرداخت.

به گفته تاریخ نگاران و شهادت کتب تاریخی حضور اسلام در قاره سیاه به قرن هفتم میلادی باز میگردد. هنگامی که در ماه رجب سال هشتم قبل از هجرت (سال ۶۱۴ میلادی)، پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی (ص) به تعدادی از اولین مریدان و شاگردان خود که تازه به اسلام گرویده بودند و از سوی ساکنان مشرک مکه تهدید به مرگ و اسارت میشدند، توصیه فرمودند که به جهت مصون ماندن از شر کفار به مناطقی در ماورای دریای سرخ موسوم به «آکسوم» پناه ببرند که مسلمانان از این پدیده تحت عنوان هجرت اول یاد میکنند.

در پی این هجرت تعداد بیست و سه نفر از مسلمانان مکه به سرزمین «آبیسینی» (حبشه یا همان اتیوپی امروز) قدم نهادند که در آنجا توسط پادشاه آن دیار Armah An-Najāshī (نجاشی) که بعدها خود به دین مبین اسلام مشرف شد، از آنان استقبال درخوری صورت گرفت.

در همان سال اول حضور آنان در حبشه و آغاز تبلیغ دین اسلام تعداد صدو یک نفر از اهالی دیار آبیسینی به دین اسلام گرویدند و مسلمان شدند که بعد ها یعنی در سال ۶۲۸ میلادی تعدادی از این تازه مسلمانان حبشی یه منظور بهره بردن از محضر رسول اسلام (ص) به مدینه هجرت کردند اما تعدادی از آنها نیز در نزدیکی شهر «زیلاء» ساکن شدند که عرب در لسان خود آن منطقه را بلاد البربار یا سرزمین بربرها می نامد.

نخستین گام های آفریقا به سوی رستگاری

مسجد بزرگ «قبلتین» یکی از بزرگترین مساجد آفریقا در آن زمان بود که توسط همین دسته از مسلمانان ساکن شهر زیلاء در سال ۶۲۷ پس از میلاد بنا شد. وجه تسمیه این مسجد نیز از این جهت است گه دو قبله داشت که آن را قبل از انتقال قبله به سمت مکه توسط پیامبر اسلام (ص) ساخته بودند، همچنین نقل است که قدیمی ترین مسجد در قاره آفریقا موسوم به مسجد صحابه را نیز همین گروه از ساکنان شهر زیلاء در نزدیکی شهر ماساوا امروزه در کشور اریتره بنیان نهادند که قبله این مسجد نیز هم اکنون به سمت بیت المقدس است اما در حال حاضر مسلمانان با اصلاح قبله نماز خود را در این مسجد به سوی مکه می‌خوانند.

در سال بیست هجری یا ۶۴۱ پس از میلاد، در زمان عمر ابن الخطاب، سپاهیان اسلام سرزمین مصر کنونی و به دنبال آن لیبی را فتح کردند و پس از آن در زمان حکومت عثمان ابن عفان در حدود سال بیست و هفتم هجری لشکریان اسلام مناطقی از شمال آفریقا همچون کشور تونس امروزی را ازآن خود کردند.

همچنین فتح و پیشتازی اسلام در قاره آفریقا تحت سلسله امویان همچنان ادامه یافت تا آن که تا سال شصت و یک هجری یا ۶۸۰ پس از میلاد این سلسله، کشورهای الجزایر و مراکش کنونی را نیز ضمیمه قلمرو اسلام کردند و سپس در میانه سال ۷۱۱ میلادی نیروهای اسلام از طریق تنگه جبل الطارق کشور گشایی خود را به سمت اروپا ادامه دادند.

اسلامی شدن آفریقا در آغاز قرن دهم در غرب آفریقا با روی کار آمدن سلسله اسلامی «آلموروید» از غرب رودخانه سنگال و با پذیرش اسلام توسط حاکمان محلی شتاب قابل توجهی گرفت. در کتب تاریخی که توسط اروپایی ها در آن زمان به نگارش در آمده است به طور کلی مسلمانان این منطقه به عنوان «مور» یا مسلمانانی که رنگ پوست آنها سیاه مایل به قهوه ای است؛ توصیف شده اند.

در اواسط قرن نهم رفته رفته حکومت ها و تجمعات اسلامی در منطقه شاخ آفریقا نیز تاسیس شدند تا جایی که در قرن دوازدهم سلطنت بزرگ اسلامی «کیلوا» در بیشتر مناطق شاخ آفریقا تا سرحدات کشور موزامبیک امروزی گسترش یافت و در نهایت در نیمه قرن نوزدهم اسلام تحت امپراطوری عظیم زنگبار به شکلی عمیق در مناطقی همچون کنگو و مالاوی نفوذ کرد.

در پی این تحولات در بخش های عظیمی از قاره آفریقا متعاقبا بریتانیایی ها نیز در اواخر قرن نوزدهم، بخشی از مسلمانان ساکن سرزمین های مستعمره خود همچون اتباع مسلمانان هندوستان را به این سرزمین ها آورده و در این زمین ها اسکان دادند.

نخستین گام های آفریقا به سوی رستگاری

در طول قرن های بعد، و با نفوذ فرق و جریانات اسلامی مختلف در قاره آفریقا به ویژه طریقت صوفیه یا همان تیجانیه امروزی سطح تعاملات اقتصادی و تجاری مسلمانان در این قاره به بالاترین حد ممکن خود رسید و تاکنون نیز این رویه ادامه دارد.

نکته دیگری که در تاریخ نگاره های گسترش اسلام در قرن نوزدهم به بعد در آفریقا، به وضوح قابل مشاهده است می‌توان به نقش حکمرانان مسلمان بر این خطه اشاره کرد؛ برای مثال شخصی به نام «اسماعیل بن عبدالله» که بعضا در کتب تاریخ آفریقا از وی نام برده میشود، انسانی ظالم و کینه توز بود که از جانب عمرابن خطاب، والی کل آفریقا نامیده شده بود که پس از انتصاب وی در این منصب بسیاری از اقوام و قبایل بربر در بخش های وسیعی از آفریقا به زور شمشیر این والی به اسلام گرویدند، که در نهایت سال ها بعد از حکمرانی اسماعیل بن عبدالله، شخصی به نام «عبدالله بن یاسین »که از صوفیان مورد احترام در آفریقا بود توانست علم قیام بر ضد حکومت ظلم بلند کند و پس از سرنگونی حکومت دست نشانده خلیفه دوم، جمعی بالغ بر چهل هزار نفر از بربرهای ستم دیده با وی بیعت کرده و اسلام را با قلب و باطن خود پذیرا شدند.

از نظر اینجانب تاریخ اسلام در آفریقا و اسناد و گزارشاتی که از آن دوران در دسترس ما قرار دارد همیشه بحث برانگیر بوده و همچنان جای مناقشه و کنکاش در آنها حس میشود به ویژه تحولات اسلامی در دو منطقه شمال و شاخ آفریقا که از ابتدا جزو مناطق مهم و مورد توجه مجتمعات اسلامی بودند.

در این باره شیخ دکتر «عبدالله عادلبو»، رئیس سازمان اوقاف آفریقا-لندن، در کتاب اخیر خود تحت عنوان«جنبش های اسلامی در مواجهه با امپراتوری های کهن در یوروبالند» به زوایای پنهان و کمتر بیان شده در مورد تقابل جریانات اسلامی با امپراطوری های کهن در آفریقا و به ویژه ورود زودهنگام دین اسلام به مناطق جنوب غربی تمدن نیجریه کهن می پردازد.

از دیگر تاریخ نگران اسلام در آفریقا می توان از «عبدوهو بداوی» نام برد که در راستای ثبت وقایع اسلامی در قاره آفریقا، تلاش های قابل ستایشی را از خود به جای گذاشته است. وی در بخش هایی از نگاره های خود به نقش اساسی مبلغان دینی اسلام و تلاش آنها برای یکپارچکی مجتمعات اسلامی در افریقا اشاره میکند برای مثال میتوان از یک شبکه مبلغان جوان مسلمان در منطقه جنوب آفریقا به نام «کوش» نام برد که در زمان خود و با مجاهدت های این گروه بساط نماد پرستی و ستایش اشیاء و بت ها در بخش های اعظمی از کشور سودان کنونی تا جنوب صحرای مرکزی آفریقا برچیده شد و این اقدام ایشان موجب تثبیت موج یکتا پرستی در این سرزمین ها گشت.

نخستین گام های آفریقا به سوی رستگاری

سلسله آدلابو

سلسله مشهور و تاریخ ساز «آدلابو» از مهمترین امپراطوری های بزرگ اسلامی در آفریقا در بین سال های ۷۵۰ تا ۱۲۵۸ میلادی به شمار می آمد که در اصل دست نشانده عباسیان بودند تا جایی که افریقایی های در آن عصر حکمرانان این سلسله را با عنوان «خلیفه» خطاب میکردند. این سلسله نقش برجسته و کلیدی در مسئله مهاجرت و رونق زندگی اعراب از سرزمین های نیل تا مرکز صحرای نیجر را ایفا کرد.

تا جایی که حکمرانان این سلسله توانستند با رواج تجارت و اقتصاد سرشار اسلامی در بین سال های ۶۴۷ تا ۷۰۹ میلادی، تمامی بخش های صحرای بزرگ آفریقا موسوم به «بنوه» را فتح کنند که در نهایت این سرزمین گشایی ها موجب پایان دادن به سلطه چند قرن مسیحیت در این ناحیه و استیلای کامل حکومت عباسیان بر آن گشت.

اسلام گرایی در غرب آفریقا

اما در مورد تاریخچه ورود اسلام به غرب آفریقا و تغییر دین در بین اهالی این منطقه باید گفت که این روند در این ناحیه تا حد زیادی مدیون سلسله آلمورایدها بوده است.

امپراطوری آلموراید، یک سلسله از حاکمان بربر مسلمان بودند که امارت خود را در اوایل قرن یازدهم در بخش های بزرگی از صحرای شمالی آفریقا و اسپانیای امروزی تاسیس کردند و نیز مرکز حکومت آنها در قسمت هایی از ییلاقات کشور مراکش کنونی قرار داشت.

در مورد پیشینه و شجره این امپراطوری بزرگ فقط به این نکته بسنده میکنیم که آلموراید ها متشکل بودند از قبائل و عشایر کوچ نشین بربر (اگثرا از دو قبیله لمتونا و گودالا) که قرن ها در میان سرزمین های فی ما بین رودخانه نیجر و رود سنگال در رفت و آمد و کوچ بودند.

به استناد کتب و اسناد بی نظیر و نایابی که از آن دوران به جا مانده است سلسله آلموراید ها توانستند در حدود سال ۱۰۷۶ میلادی امپراطوری عظیم غنا که در آن زمان به عنوان بزرگترین سلسله بت پرست در آفریقا شناخته میشده را فتح کنند.

ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حضرمی، معروف به ابن خلدون تاریخ‌نگار و جامعه‌شناس مشهور عرب بود که در کتاب معروف خود تحت عنوان : «العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر» در احوالات سلسله آلموراید ها آورده است: امپراطوری اسلامی آلموراید پادشاهی بزرگ بت پرستان غنا را در هم کوبیدند و آن را طی چند سال جتگ متوالی فتح کردند و این فتح الفتوح عظیم را ابوبکر بانگالا، یکی از رهبران بربر قبیله لامتونا که یکی از فرماندهان ارشد آلموریدها نیز بود، به نام خود ثبت کرد.

ابوبکر بانگالا، از حدود سال ۱۰۵۶ تا زمان مرگش حملات گسترده ای را به امپراطوری کفر غنا انجام داد که نهایت به سرنگونی کامل این پادشاهی انجامید از این رو وی را اغلب با لقب آغازگر گسترش اسلام در حومه جنوبی صحرای آفریقا و غرب این قاره میشناسند زیرا که کشور گشایی های وی جغرافیای گسترده ای از جمله کشورهای مالی ، موریتانی و سنگال امروزی را شامل میشد.

نخستین گام های آفریقا به سوی رستگاری

سلسله اسلامی فولانی ها

فولانی ها را میتوان بی تردید از جمله خاندان های تأثیر گذار در شیوع اسلام در قاره آفریقا به شمار آورد این طایفه در قالب جنگ های جهادی خود که عمدتا در قرون ۱۸ و ۱۹ رخ داد بخش های بزرگی از غرب و جنوب آفریقا را زیر پرچم اسلام متحد ساختند اما سرانجام با شروع موج جدید استعمار اروپاییان در این نواحی رفته رفته این سلطنت بزرگ اسلامی به حاشیه رفت تا جایی که هم اکنون جوامع کوچکی از آنها در برخی از کشورهای غربی و جنوبی افریقا به چشم میخورند.

خالی از لطف نیست بدانیم که اولین نهضت اسلامی توسط سلسله مسلمانان فولانی، در سال ۱۷۲۵ رخ داد زمانی که لشکری از دامداران مسلمان قبیله فولانی با حمایت مالی جمعی از بازرگانان مسلمان آفریقا و شبه جزیره حجاز علیه برخی از حکومت های بومی منطقه که در آن عصر پیرو ادیان سنتی آفریقایی بودند، قیام کرده و حکومت های ایشان را سرنگون ساختند.

قابل تأمل است که بدانیم اولین حکومت اسلامی تابع شریعت دین مبین اسلام برای اولین بار در آفریقا در سال ۱۷۵۰ توسط همین قبیله یعنی فولانی ها تاسیس شد تا جایی که این جامعه اسلامی توانستند قوانین مدنی و اجتماعی خود را نیز بر پایه آموزه های دینی و شریعت اسلام پایه ریزی کنند.

به استناد کتب تاریخی به جا مانده و تدبر دقیق در احوالات علما و مورخان آن دوره در میابیم که اوج درخشش و قدرت حکومت فولانی ها زمانی بود که این سلسله با یکی از بزرگترین قبایل همسایه خود یعنی جامعه توکولورها به وحدت رسید و توانست سلطنت اسلامی فوتاتورو را در این منطقه به رهبری شخصی به نام «عمر تال» بوجود بیاورد که بعدها همین سردار سربلند آفریقایی توانست با نبردهای پی در پی خود مناطق بسیار بزرگی موسوم به سنگال سفلی را در زیر پرچم و حاکمیت اسلام متحد کند.

سلسله اسلامی هوساوی ها

در اوایل قرن نوزدهم، موج شیوع اسلام در آفریقا به سمت ایالات شرقی و هوسا زبان کشیده شد تا جایی که در سال ۱۸۰۴ و در نتیجه جهاد ها و تلاش های سرداری به نام «عثمان دان فودیو» که فردی انقلابی و استعمار ستیز بود؛ خلافت اسلامی سوکوتو پایه ریزی و تاسیس شد که در آم زمان بزرگترین جغرافیای اسلامی هوسا زبان در غرب و شرق این قاره شناخته میشد. آنچه در مورد سال های حکومت فرمانروایی های اسلامی هوسا زبان در قاره آفریقا حائز اهمیت است، این نکته است که حکومت های مذکور نقش اساسی در اعتلا و تحکیم جنبه ها و ابعاد مالی و اقتصادی اسلام و مسلمانان در این قاره را ایفا کردند.

در این میان و در کنار قبایل و افرادی که از آنها نام بردیم اسامی دیگری را میتوان برشمرد که تاریخ آفریقا به ندرت از آنها نام برده است مانند فرماندهی «ساموری توره» که تنها در کتب تاریخی درگذشت وی را در حدود سال ۱۹۰۰ ذکر کرده اند؛ وی فتوحات فراوانی برای اسلام در آفریقا به ارمغان آورد که از آن جمله میتوان افزودن کشورهای گینه و ساحل عاج امروزی به جغرافیای اسلام در آفریقا را نام برد.

سلسله اسلامی دیولاها

به گواه تاریخ میتوان امپراطوری اسلامی «دیولاها» را به عنوان آخرین سلسله حکومت های اسلامی در قاره آفریقا بشمار آورد که سیطره حکومت بزرگ آنها کشورهای مالی، غنا، ساحل عاج، نیجر و بورکینافاسو امروزی را شامل میشد. از نشانه های بزرگ و بارز این امپراطوری میتوان به علاقه بیشمار آنها به برقراری معاملات و روابط تجاری عمیق با جوامع غیر مسلمان در آفریقا و اروپا اشاره کرد به این شکل که سران این حکومت در خلال برقراری روابط مالی و تجاری چشمگیر با سران و حکومت های غیر دینی و بومی آفریقایی، آنها را به دین مبین اسلام دعوت میکردند.

به عنوان سخن پایانی، باید گفت که دین اسلام در آفریقا از ابتدا تاکنون دست خوش حوادث و فراز و نشیب های بسیاری بوده که گاها در نوع خود بی سابقه نیز بوده اند اما به نظر شخصی خود بنده، برخلاف اندیشه و نوشته های سایر نویسندگان و محققان؛ معقتدم که نمی توان به صراحت گفت که دین اسلام در میان افارقه به زور شمشیر و کشورگشایی شیوع پیدا کرده است، بلکه به سراحت میتوان بیان کرد که فرایند دین پذیری بلاد در افریقا پایبند اصول و مکانیزمی خاص و در نوع خود منحصر به فرد بوده است.

گردآوری و پژوهش : شهاب الدین کارگر

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha