سه‌شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۷
بنی صدر و غائله ۱۴ اسفند

حوزه/ در ۱۴ اسفند ۱۳۵۹، مراسم بزرگداشت دکتر مصدق در دانشگاه تهران به دعوت ابوالحسن بنی‌صدر برگزار شد، اما این مراسم به درگیری گسترده‌ای بین طرفداران بنی‌صدر و مجاهدین خلق با حامیان انقلاب تبدیل شد. این حادثه که از سوی دادستانی کل کشور برنامه‌ریزی‌شده خوانده شد، سرانجام به عزل بنی‌صدر از ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۶۰ انجامید.

به گزارش خبرگزاری حوزه، ۱۴‌ اسفند ۱۳۵۹ به‌ دعوت‌ ابوالحسن بنی‌صدر،‌ مراسمی‌ برای‌ بزرگداشت‌ دکتر مصدق‌ در دانشگاه‌ تهران‌ برگزار شد که‌ بنی‌صدر سخنران‌ مراسم‌ بود.

نهضت‌آزادی‌ با انتشار اطلاعیه‌ای‌ از مردم‌ دعوت‌ کرد تا به‌ طور گسترده‌ در آن‌ مراسم‌ شرکت‌کنند:‌

مردم مبارز تهران، بکوشیم هر چه باشکوه تر یاد دکتر مصدق را گرامی بداریم، نهضت آزادی ایران از عموم مردم مسلمان و آزاده تهران دعوت می نماید که به طور گسترده در جریان برگزاری مراسم یادبود مصدق که از سوی دفتر روابط عمومی ریاست جمهوری در چهاردهم اسفند در دانشگاه تهران برگزار می شود، شرکت نمایند.

البته نهضت‌آزادی‌ بعدها ادعا کرد:‌

اگرچه بر اساس سیاست عمومی خود در مورد مشارکت در اجتماعات و راهپیمایی ها، دعوتی را که از جانب رئیس جمهور قانونی که تا آن زمان از حمایت مردم و رهبر انقلاب برخوردار بود، برای برگزاری مراسم ۱۴ اسفندماه صورت گرفت مورد تأیید قرار داد اما هرگز نه نهضت و نه هیچ یک از اعضای آن مستقیم و یا غیرمستقیم تنظیم و اجرای برنامه های آن روز دخالت و یا شرکتی نداشته اند. دراین‌مراسم‌ بین‌ طرفداران‌ بنی‌صدر و افراد مجاهدین‌ خلق‌ از یک‌ سو و مردم‌ طرفدار انقلاب‌ از سوی‌ دیگر درگیری‌ وسیعی‌ روی‌ داد.‌

حاضران‌ در زمین‌ چمن‌ دانشگاه‌ تهران مرتب بر علیه سران حزب جمهوری اسلامی شعار داده و شعار«مرگ‌ بر بهشتی» سر می دادند که با واکنش نیروهای حزب‌الله مواجه می شد در نتیجه از ‌ ۱۴‌ اسفند بنی‌صدر به‌ کلی‌ از نظام‌ و انقلاب جدا شد.

چند روز بعد از ‌ ۱۴‌اسفند به رغم رویگردانی اکثریت مردم و گروه های سیاسی از بنی صدر،‌ نهضت‌ آزادی‌ در اطلاعیه شدیداً‌ به‌ جانبداری‌ و حمایت‌ از بنی‌صدر پرداخت:

گناه نهضت آزادی این است که از مقام ریاست جمهوری به خاطر منافع و استقرار جمهوری اسلامی ایران دفاع کرده و تسلیم تلاش انحصارطلبان برای تضعیف این مقام نشده است.

اما حقیقت این جانبداری را دکتر حبیب‌ الله پیمان‌ درنشریه‌ امت‌ درمقاله‌ای‌ تحت‌ عنوان‌ سراب‌ پایگاه‌ توده‌ای‌ جبهه‌_متحد_لیبرالی‌ و خط‌_امپریالیسم‌ و مشکل‌ توده‌ها ارزیابی‌ وتحلیل‌ خود را از ماجرای ‌۱۴‌اسفند این‌گونه‌ ارائه‌ داده‌ است:

هدف مشترک همه عناصر و گروه های تشکیل دهنده این جبهه ( جبهه متحد لیبرالی) که در روز پنجشنبه (۱۴ اسفند) متفقاً در دانشگاه حضور یافتند ساقط کردن دولت (رجایی) و بیرون کردن حزب جمهوری از صحنه حیات سیاسی جامعه و روی کار آوردن یک حاکمیت لیبرالی به رهبری رئیس جمهور است. تا این مرحله همه اتفاق نظر دارند اگرچه پس از آن هر گروه و شخصیت راه و هدف خاص خود را دنبال خواهد کرد. سازمان مجاهدین بعد از یک تردید کوتاه مدت در ادامه حمایت از بنی صدر مجدداً در ائتلاف کامل با وی و دیگر اعضای جبهه متحد لیبرال ها قرار گرفت و همان طور که قبلاً بارها تحلیل کردیم در حقیقت جایگزینی بنی صدر و لیبرال ها را در مرحله اول پذیرفته و جایگزینی خود را به مرحله دوم موکول کرده اند.

نهضت آزادی که چندان بی میل نیست مستقلاً نقش رهبری جبهه را مانند پیش به دست گیرد با وجودی که سعی می کند که گاه به طور مستقل ابراز وجود نماید و با بنی صدر مرزبندی کند (سخنرانی بازرگان در مجلس و میتینگ امجدیه) ولی مطمئن است که بدون قبول رهبری بنی‌صدر در این مرحله راه نجاتی ندارد. به همین جهت مانند سازمان مجاهدین به طور کامل در میتینگ دانشگاه شرکت جست.

تکلیف بقیه گروه ها نظیر جبهه ملی روشن است. اینها و کوچک ترها در حقیقت پیچک هایی شده اند که جز با تکیه بر تنه درخت دفتر هماهنگی قدرت خودنمایی و حیات ندارند...

این که این جبهه همان جبهه متحد انقلابی ادعایی مجاهدین در برابر ارتجاع می باشند آنان باورشان شده بود که پایگاه عظیم توده ای دارند و به این "سراب" دل خوش بوده و نقشه ها طرح می کردند. ما مطمئن بودیم که در اولین فرصت که مرزبندی قاطع تری به عمل آید.

اکثریت توده ها در صف انقلاب قرار گرفته لیبرال ها و متحدین آنها را به کلی تنها می گذارو تنها همان اقشار سرمایه دار و متوسط برایشان باقی می ماند. اجتماع روز پنجشنبه این پیش بینی را ثابت کرد و دیدیم که زمین چمن دانشگاه را عمدتاً همین اقشار به اضافه هواداران سازمان پر کردند. و از آن توده های میلیونی و چند صد هزار نفری خبری نبود.

واکنش قاطع امام خمینی به غائله ۱۴ اسفند بنی‌صدر؛ در پاسخ به تلگراف آیت الله گلپایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏حضرت آیت الله آقای گلپایگانی ـ دامت برکاته‏

‏پس از اهدای تحیت و سلام، تلگراف‏‎ جنابعالی که از نگرانی آن حضرت در‏‎ ‎‏قضایای #شوم #دانشگاه در روز پنجشنبه ۱۴ / ۱۲ / ۵۹‏‎ حکایت می کرد واصل، تلفنهای‏‎ ‎‏بسیاری در دنبالۀ جنایت_منحرفین از اطراف نیز واصل گردید. به جنابعالی و عموم ملت‏‎ ‎‏شریف اطمینان می دهم که با خواست خداوند تعالی با اینگونه مخالفتهای با #اسلام،‏‎ ‎‏برخورد #شدید خواهد شد، و به دستگاه قضایی گفته ام که قضیه را تعقیب و مجرمین و‏‎ ‎‏محرّکین را شناسایی و #محاکمه کنند و نتیجه را به اینجانب اطلاع دهند تا تکلیف آنان به‏‎ ‎‏حسب موازین اسلامی معین شود. باید گروهها و دسته های #منحرف سیاسی و غیر سیاسی‏‎ ‎‏بدانند که من با احساس تکلیف، با آنان برخورد #اسلامی و حدود اسلامی می کنم و به‏‎ ‎‏شرارتهای ضد اسلامی خاتمه می دهم. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. حضرتعالی‏‎ ‎‏مردم را دعوت به آرامش فرمایید. والسلام علیکم و رحمة الله .‏

‏‏روح الله الموسوی الخمینی

پیامدهای غائله و عزل بنی‌صدر

دادستانی کل کشور، حادثه دانشگاه را حادثه‌ای عمدی دانست که از دوماه پیش برنامه‌ریزی شده بود. اغتشاش چهاردهم اسفند، چالش سیاسی‌اجتماعی گسترده‌ای درباره صلاحیت سیاسی و فکری بنی‌صدر پدید آورد و به نقطه عطف سرنوشت سیاسی او تبدیل شد.

به دستور امام‌خمینی (ره) کمیته سه‌نفره‌ای متشکل از محمدرضا مهدوی کنی به نمایندگی از امام‌خمینی، محمد یزدی به نمایندگی از حزب جمهوری اسلامی و شهاب‌الدین اشراقی به نمایندگی از بنی‌صدر تعیین شد. این کمیته موظف بود اختلافات موجود را بررسی و عوامل اختلاف‌انگیز را معرفی کند.

امام‌خمینی که خود تا پیش از اظهار نظر این هیئت، از هر گونه موضع‌گیری له یا علیه طرفین خودداری کرد، پس از این جلسه، در بیانیه‌ای ده‌ماده‌ای معیار در اعمال نهادهای مختلف را قانون اساسی شمرد و تخلف از آن را برای هیچ‌کس جایز ندانست. ایشان همچنین بر قانونی‌بودن تمامی مقامات فعلی کشور، منع توهین یا تضعیف مسئولان به هر شکل، لزوم اطاعت از رئیس‌جمهور به عنوان فرمانده کل قوا، تعیین هیئت سه‌نفره و وظیفه آن در بررسی شکایات و معرفی متخلف، اعتبار رأی اکثریت این هیئت و ضرورت همکاری و برادری مسئولان کشور تأکید کرد.

ایشان در این بیانیه، به‌دلیل سوء استفاده گروه‌های مخالف نظام از سخنرانیِ مقامات رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، رئیس دیوان عالی کشور و رئیس مجلس شورای اسلامی را تا پایان جنگ تحمیلی از سخنرانی منع کرد و ائمه جمعه و جماعات را به پرهیز از سخنان تفرقه‌آمیز یا نگران‌کننده سفارش کرد.

سیر حوادث بعدی سرانجام موجب برکناری او از فرماندهی نیروهای مسلح به حکم امام‌خمینی در بیستم خرداد ۱۳۶۰ شد.

با بی‌نتیجه‌ماندن تلاش هیئت سه‌نفره حل اختلاف و قرارگرفتن طرح عدم کفایت رئیس‌جمهور در مجلس، شهاب‌الدین اشراقی در نامه‌ای خطاب به مردم و با کسب اجازه از امام‌خمینی، از نمایندگی بنی‌صدر در هیئت، استعفا کرد؛ بدین‌ترتیب کار هیئت به پایان رسید. مجلس نیز طرح عدم کفایت بنی‌صدر را برای مسئولیت ریاست جمهوری تصویب کرد.

پس از آن امام‌خمینی در ۱/۴/۱۳۶۰ به استناد اصل ۱۱۰ قانون اساسی، حکم برکناری بنی‌صدر از ریاست‌جمهوری ایران را صادر کرد.

منابع:

صحیفه امام ج۱۴

پرتال امام خمینی

مرکز اسناد انقلاب اسلامی

بنیاد تاریخ پژوهی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha