چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۲
از "کمکم کن" جعفری تا "حلقه سبز" حاتمی کیا

در بخش نخست این گزارش، نیم نگاهی انداخته ایم به محتوا و سوژه پنج سریال "کمکم کن"، "او یک فرشته بود"، "آخرین گناه"، "اغما" و "حلقه سبز" که همگی در حال و هوایی معنوی و ماورایی ساخته شده و به نمایش درآمدند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، هر چند که در سال های اخیر، تولید و پخش سریال های موسوم به ماورایی در شبکه های تلویزیونی با حاشیه ها و بعضاً مخالفت هایی روبرو بوده اما با این حال نمی توان نسبت به نیمچه علاقه‌ی رسانه ملی و البته سازندگان این قبیل آثار در این رابطه چشم پوشید و از آن نگفت!

آغاز ماجرای تولید سریال های ماورایی

بازنگاهی به تاریخچه تولید این قبیل آثار در مدیوم تلویزیون به ما می گوید که سال ۸۳ بود که قاسم جعفری با تولید سریال "کمکم کن" عملاً پای سریال‌های ماورایی را به تلویزیون باز کرد؛ این سریال روایتی از دوران برزخ انسان را مطرح می‌کرد.

یکسال بعد سریال"او یک فرشته بود" به کارگردانی علیرضا افخمی، وجود شیطان در کالبد جسمانی انسان را نشان می‌داد. "آخرین گناه" عنوان ششمین سریال حسین سهیلی زاده بود که سال ۸۵ از شبکه دو سیما با موضوع چشم برزخی به روی آنتن رفت. دیگر سریالی که در این ژانر ساخته شد "اغماء" به کارگردانی چهره پرکار و کاربلد تلویزیون یعنی سیروس مقدم بود که به حضور شیطان در ابعاد مختلف می‌پرداخت.

مقدم البته یک سال بعد یعنی در سال۸۷ نیز "روز حسرت" را برای شبکه یک ساخت تا برای بار دوم برزخ را به مخاطبان یادآوری کند. "ملکوت" به کارگردانی محمدرضا آهنج در رمضان ۸۹ با موضوع برزخ و روابط بین دنیای باقی و دنیای فانی پخش شد، اما در سال ۹۰ که آخرین سال ساخت و پخش سریال‌های ماورایی بود، هر سه شبکه اصلی تلویزیون اقدام به پخش سه سریال ماورایی کردند.

شبکه یک "سقوط یک فرشته" به کارگردانی بهرام بهرامیان را با موضوع شیطان، شبکه دو "سی‌امین روز" جواد افشار را با موضوع برزخ و شبکه سه "پنج کیلومتر تا بهشت" را با محوریت روح و دنیای برزخی به نمایش گذاشت.

در ادامه همین گزارش، نگاه تفصیلی تری به سریال های ماورایی تلویزیون در سال های گذشته می اندازیم که همگی به مناسبت ماه مبارک رمضان و در حال و هوای معنوی موسم ضیافت الهی به روی آنتن رفته اند.

کمکم کن

همان طور که اشاره شد کارگردان این سریال، قاسم جعفری است و بازیگران نسبتاً نام آشنایی همچون حمید گودرزی، زهرا امیرابراهیمی، مجید مشیری و شیرین بینا در آن به ایفای نقش پرداختند.

این سریال که در ۱۳۸۳ پخش شد، به جهت سوژه و زاویه دید طرح و بسط آن در زمان پخش بسیار مورد توجه قرار گرفت و همان سال به عنوان یکی از پرمخاطب‌ترین سریال‌های تلویزیون مطرح شد.

جعفری در آن مقطع زمانی از جمله سریال سازان فعال و مطرح رسانه ملی بود و سابقه تولید سریال‌های پرمخاطبی همچون "خط قرمز" و "مسافری از هند" را در کارنامه داشت، با این وجود او که بیشتر در حال‌ و هوای مضامین عاشقانه سریال می‌ساخت، به یکباره سراغ ساختن سریالی با سوژه ماورایی رفت. البته همان مقطع در رسانه ها مطرح شد که دلیل رسیدن به چنین سوژه‌ای به تصادف پسر جعفری و به کما رفتنش برمی‌گردد. پس از تصادف پدر به این فکر می‌افتد که اگر پسرش از کما بیرون بیاید چه اتفاقی ممکن است برایش بیفتد و همین منجر به نوشتن سناریوی سریال "کمکم کن" می گردد.

سریال روایتگر داستان جوانی است که طی یک تصادف به کما می‌رود، چند جوان دیگر هم در همان زمان به کما رفته بودند که از این بین دو نفر به هوش می‌آیند تا کارهای اشتباه بقیه را جبران کنند. این سریال با نشان دادن تصاویری از عالم برزخ و پشیمانی انسان در وضعیتی میان مرگ و زندگی و پشیمانی انسان از کارهایش، فضای تازه‌ای را در سریال‌های تلویزیونی باز کرد.

او یک فرشته بود

در این سریال به کارگردانی علیرضا افخمی، بازیگران سرشناسی همچون حسن جوهرچی، مریم کاویانی، بهاره افشاری و ثریا قاسمی به ایفای نقش پرداختند و سال ۸۴ پخش شد.

داستان از این قرار بود که یک سال پس از دیده شدن سریال "کمکم کن"، مدیران شبکه‌ دوم سیما باز هم تصمیم گرفتند سریالی در حال و هوای داستان‌های ماورایی پخش کنند.

افخمی در اولین تجربه‌ی کارگردانی‌اش سریال پرمخاطب "تب سرد"را ساخته بود و حالا برای دومین سریالش سراغ ژانری کمتر شناخته شده در تلویزیون رفته بود.

به اذعان کارشناسان و منتقدان، سریال"او یک فرشته بود" به لحاظ داستان و ساخت، چند گام از "کمکم کن" جلوتر بود، کما این که موفق شد سریال‌های ماورایی را وارد مرحله‌ای تازه ای نماید.

داستان سریال درباره‌ تصادف مردی مومن و معتقد به نام بهزاد با دختری جوان و پناه دادن به اوست. دختر در نگاه اول معصوم، مظلوم و ساده است ولی در عمل به دنبال نابود کردن زندگی بهزاد است. ورود دختر به خانه‌ی بهزاد، زندگی او را بسیار تحت تاثیر قرار می‌دهد و تاثیر سویی بر زندگی مشترکش می‌گذارد. دختر که فرشته نام دارد می‌خواهد با اغفال بهزاد، او همسرش را طلاق بدهد و با او ازدواج کند. بهزاد در شرایط سخت و شکننده‌ای قرار می‌گیرد و در آخر با کمک روحانی محل از گناهانش توبه می‌کند و زندگی‌اش به روال گذشته برمی‌گردد.

چنین داستانی برای فیلم‌های ترسناک خارجی داستانی کلیشه‌ای و مرسوم به شمار می‌رود ولی تماشای چنین داستانی برای مخاطب ایرانی که تا به حال شاهد چنین فضایی نبوده بسیار جذاب بود. سریال در آغاز با تصور ظهور فردی فرشته‌گونه شروع شد و در ادامه بیننده‌اش را غافلگیر کرد. تجسم شیطان در قالب یک زن سوژه‌ای پرالتهاب برای بینندگان سریال بود. البته ناگفته نماند که جنس بازی بهاره افشاری و فضاسازی‌های سریال کمک زیادی به باورپذیر شدن داستان کرده بود.

آخرین گناه

کارگردان سریال"آخرین گناه" که با ایفای نقش بازیگران مطرحی چون جمشید مشایخی، حمیدرضا پگاه و مینا لاکانی در سال ۸۵ پخش شد، حسین سهیلی‌زاده بود.

در آن سال‌ها توجه بیش از اندازه به یک سوژه‌ی خاص باعث شده بود تا کارگردان‌ها علاقه‌ی زیادی به ساخت سریال‌های ماورایی داشته باشند. یکی از عیب‌های بزرگ مدیرهای تلویزیون و کارگردان‌هایش این است که به محض موفق شدن یک سریال در یک ژانر خاص، همگی به دنبال ساختن سریالی از آن جنس هستند. همین سبب شد تا تقریبا هر سال سریالی با سوژه‌ای ماورایی در بسته ویژه ماه رمضان یکی از شبکه‌های تلویزیون قرار داشته باشد که البته برخی از این آثار آن کیفیت لازم و مورد انتظار را نداشتند.

حسین سهیلی‌زاده که تا پیش از "آخرین گناه" در ژانرهای مختلفی مثل کمدی و عاشقانه سریال ساخته بود، تصمیم گرفت قدم به حیطه‌ی داستان‌های ماورایی بگذارد و شانسش را در این حوزه امتحان کند.

این سریال البته تا حدودی داستان و فضای "او یک فرشته بود" را در ذهن مخاطب تلویزیونی تداعی می‌کرد و به همین خاطر زمینه برای قیاس این دو سریال با یکدیگر فراهم شد. داستان سریال روایت مرد مؤمنی است که وصیت می‌کند پس از مرگش، قرنیه‌ی چشمش را به فردی که مدنظر خودش است پیوند بزنند اما دخترش بدون توجه به وصیت پدر، قرنیه را به چشم نامزدش پیوند می‌زند.

همین سرپیچی از وصیت پدر، سرآغاز مشکلات این زوج می گردد. مرد پس از پیوند قرنیه، چشم برزخی پیدا می‌کند و افراد را در تجسم اعمالشان می‌بیند. او افراد گناهکار را در آتش نظاره می‌کند و از این طریق خیلی از مسائل برایش فاش می‌شود. مرد تصمیم می‌گیرد که افراد گناهکار را به قتل برساند، اما با رهنمودهای روحانی محل متوجه می‌شود که این کار اشتباه است.

همان موقع نیز مطرح شد که این سریال به هیچ وجه نتوانست ادامه دهنده موفقی برای "او یک فرشته بود" باشد و شاید ضعف همین سریال باعث شد که مدیران شبکه‌ دوم سیما تا حدی دست از ساخت سریال‌های ماورایی برداشته و برای سال‌های بعد به دنبال سوژه‌های دیگری باشند.

اغما

سیروس مقدم در سریال "اغما" به سراغ بازیگرانی چون امین تارخ، حامد کمیلی و لعیا زنگنه رفت و همین اثر که در سال ۸۶ پخش شد باعث دیده شدن بخش مهمی از توانمندی بازیگری چون کمیلی شد.

پس از تجربیاتی که پیشتر اشاره شد، این بار نوبت سیروس مقدم بود که شانسش را در این حوزه امتحان کند. او علیرضا افخمی را به عنوان نویسنده در کنار خودش داشت و همین موجب می‌شد فضای "اغما" به حال و هوای سریال "او یک فرشته بود" نزدیک باشد.

قصه سریال درباره‌ی حضور شیطان در یک خانواده با نیت برهم زدن آرامش خانواده است. دکتر طاها پژوهان با بازی امین تارخ فوق متخصص جراحی مغز و اعصاب است و به خاطر بیماری همسرش بر سر دو راهی جراحی کردن یا نکردنش قرار گرفته است. در این میان شیطان با بازی حامد کمیلی سراغ دخترش گلی رفته و به دنبال وادار کردنش برای دزدیدن ثروت پدر است. شیطان در چندین چهره به جنگ با دکتر پژوهان آمده و می‌خواهد به هر طریقی او را شکست دهد.

در این سریال نیز شیطان در قالب مردی مومن و ساده ظاهر می‌شود و اوایل سریال مخاطبش را غافلگیر می‌کند. اغما با فرمول تکراری سریال قبلی افخمی ساخته شده بود و مثل "او یک فرشته بود" نتوانست سریال جریان‌سازی لقب بگیرد.

حلقه سبز

سریال حلقه سبز از معدود سریال های ساخته شده از سوی کارگردان نام آشنا و پرافتخار سینمای ایران، ابراهیم حاتمی کیاست که حال و هوایی معنوی و ماورایی دارد.

حمید فرخ‌نژاد، سیما تیرانداز، محمد حاتمی و حمیرا ریاضی از جمله بازیگران اصلی این سریال هستند که سال ۸۶ پخش شد.

حاتمی‌کیا تصمیم گرفت برای دومین سریال تلویزیونی‌اش سراغ سوژه‌ای ماورایی برود. این سریال داستان سفری جالب به اعماق معنا و مفهوم واقعی حیات است. داستان آن درباره‌ی جوانی معلول به نام حسن گلاب است که دچار مرگ مغزی شده و پزشک‌ها درصدد انتقال قلب او به یک گیرنده‌ی قلب برمی‌آیند. روح حسن مخالف این کار است، چرا که می‌داند در این صورت باید به عالم دیگری هجرت کند. یک دانشجوی پزشکی به نام گلبهار قادر به ارتباط با روح حسن است. او در قبال درخواست حسن برای انتخاب گیرنده‌ی قلبش، به حسن کمک می‌کند.

جنس این اثر تلویزیونی البته متفاوت از سریال‌های مناسبتی و ماورایی دیگر است چه آن که همچون دیگر سریال‌ها خیلی روی بخش ماورایی گیر نمی‌کند و بلکه به درستی با قرار دادن روح حسن در دل داستان، شکلی باورپذیر از عالم ارواح را به مخاطبش ارائه می‌دهد.

شاید اگر دیگر سریال‌های ماورایی تلویزیون جای افراط در نشان دادن شیطان و عالم برزخ، با ایده‌های هوشمندانه به جنبه‌های دیگری از عالم غیب و ماورا می‌پرداختند نتیجه‌ی بهتری می‌گرفتند. بر این اساس باید گفت که سریال "حلقه سبز با کارگردانی و نویسندگی حاتمی‌کیا مسیرش را از دیگر سریال‌های ماورایی تلویزیون جدا کرد و سراغ جنبه‌ای کمتر گفته شده از این حوزه رفت و در جلب نظر مخاطب نیز به نوعی موفق بود.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha