جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۰
معادله تلخ سقوط یک امت

حوزه/ این سنت الهی است که اگر اهل باطل در مسیر باطل خود وحدت داشته باشند و اهل حق در مسیر حق دچار تفرقه باشند، شکست اهل حق حتمی است. امیرالمؤمنین علیه السلام تأکید می‌کنند پیروزی دشمن نه به خاطر حقانیت دشمن، بلکه به سبب شتاب آنها در پیروی از باطل و کندی یاران حق در پذیرش حق است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین حمید محمدی، محقق و پژوهشگر قرآن و نهج‌البلاغه به بررسی خطبه‌های ۲۵ و ۹۷ با موضوع «امت بی‌وفا» پرداخته است که تقدیم شما فرهیختگان می‌شود.

بسم الله الرحمن الرحیم، امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه‌های بیست و پنج و نود و هفت با موضوع «امت بی‌وفا» می‌پردازد و اهل کوفه به عنوان نمونه‌ای از امتی مورد بررسی قرار می‌گیرند که با نافرمانی از امام خویش، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، سبب تقویت جبهه باطل شدند.

امام علی علیه‌السلام در خطبه بیست و پنج، ابتدا به تشریح وضعیت نابسامان کوفه پرداخته و چهار ویژگی اصلی کوفیان را بر می‌شمارند:

تفرقه در حق

نافرمانی

خیانت در امانت

و فساد اجتماعی.

پس از بیان این اوصاف، حضرت با ابراز خستگی از این امت، از خداوند متعال می‌خواهند که ایشان را از دست این امت بی‌وفا نجات داده و کسانی را که شایستگی دارند بر آنها مسلط گرداند، و نیز قلوب این امت را همچون حل شدن نمک در آب درهم بریزد.

در خطبه نود و هفت، امام علی علیه‌السلام مجدداً به توصیف اوضاع نابسامان اجتماعی کوفه می‌پردازند و چهار ویژگی دیگر را برای کوفیان بیان می‌فرمایند:

عقل‌گریزی و هواپرستی

نافرمانی از رهبر و امام خویش

سه خصلت و دو رفتار نکوهیده: خصلت‌ها: گوش دارند اما نمی‌شنوند، زبان دارند اما سخن نمی‌گویند، چشم دارند اما نمی‌بینند و رفتارها: در دیدار، آزادمردان راستین نیستند و به هنگام گرفتاری، برادران قابل اعتمادی نمی‌باشند

تفرقه و پراکندگی

از بررسی خطبه‌های بیست و پنجم و نود و هفتم نهج‌البلاغه، پیام‌های مهمی استخراج می‌شود که به قوانین و سنت‌های الهی در پیروزی و شکست جوامع اشاره دارد.

* اهمیت وحدت و اطاعت از رهبری را در موفقیت یک جامعه

نخستین پیام این است که دشمنی که در باطل خود متحد است، می‌تواند دولتی را که در حق خود متفرق است، سرنگون کند.

این سنت الهی است که اگر اهل باطل در مسیر باطل خود وحدت داشته باشند و اهل حق در مسیر حق دچار تفرقه باشند، شکست اهل حق حتمی است.

معادله تلخ سقوط یک امت

امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «وَ اللَّهِ لَأَظُنُّ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ سَیُدَالُونَ مِنْکُمْ بِاجْتِمَاعِهِمْ عَلَی بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ» (به خدا سوگند گمان می‌کنم این قوم به سبب اتحادشان بر باطلشان و پراکندگی شما از حقتان، بر شما پیروز خواهند شد).

دومین پیام بیانگر این است که دشمنی که از امام باطل خود اطاعت می‌کند، می‌تواند دولتی را که از امام بر حق خود نافرمانی می‌کند، شکست دهد.

این نیز از قوانین الهی است که پیروزی نصیب گروهی می‌شود که از رهبر خود، حتی اگر بر باطل باشد، اطاعت می‌کند.

سومین پیام به اصل امانت‌داری اشاره دارد. دشمنی که نسبت به فرمانده خود امانت‌دار است، می‌تواند دولتی را که به فرمانده خود خیانت می‌کند، سرنگون سازد.

چنان که امام می‌فرماید: «وَ اللَّهِ لَأَظُنُّ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ سَیُدَالُونَ مِنْکُمْ وَ بِأَدَائِهِمُ الْأَمَانَةَ إِلَی صَاحِبِهِمْ وَ خِیَانَتِکُمْ» (به خدا سوگند، این قوم به سبب امانت‌داری‌شان نسبت به رهبرشان و خیانت شما، بر شما چیره خواهند شد).

در این میان، اطاعت از فرمانده در عرصه مقابله با دشمن یک اصل حیاتی است.

امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «صَاحِبُکُمْ یُطِیعُ اللَّهَ وَ أَنْتُمْ تَعْصُونَهُ، وَ صَاحِبُ أَهْلِ الشَّامِ یَعْصِی اللَّهَ وَ هُمْ یُطِیعُونَهُ» (رهبر شما خدا را اطاعت می‌کند و شما از او نافرمانی می‌کنید، در حالی که رهبر اهل شام خدا را نافرمانی می‌کند و آنها از او اطاعت می‌کنند).

این سخنان نورانی امیرالمؤمنین علیه‌السلام در خطبه‌های بیست و پنجم و نود و هفتم نهج‌البلاغه، «اهمیت وحدت و اطاعت از رهبری را در موفقیت یک جامعه» را نشان می‌دهد.

* اهمیت آزادمردی و قابل اعتماد بودن در پیروزی بر دشمن

از دیگر پیام‌های مهم این دو خطبه، اهمیت آزادمردی و قابل اعتماد بودن در پیروزی بر دشمن است. چنانکه امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «لَا أَحْرَارُ صِدْقٍ عِنْدَ اللِّقَاءِ وَ لَا إِخْوَانُ ثِقَةٍ عِنْدَ الْبَلَاءِ» (نه در هنگام رویارویی آزادمردان راستین هستند و نه به هنگام گرفتاری برادران مورد اعتماد).

همچنین تفرقه را عامل به مخاطره افتادن هویت انسانی جامعه معرفی می‌کنند. حضرت در توصیفی دقیق می‌فرمایند: «تَرِبَتْ أَیْدِیکُمْ یَا أَشْبَاهَ الْإِبِلِ غَابَ عَنْهَا رُعَاتُهَا، کُلَّمَا جُمِعَتْ مِنْ جَانِبٍ تَفَرَّقَتْ مِنْ آخَرَ» (دستانتان تهی باد، ای شبه‌شترانی که ساربانشان از آنها جدا شده، هرگاه از سویی گرد آیند، از سوی دیگر پراکنده می‌شوند).

در بخش دیگری از خطبه نود و هفتم، امام علی علیه‌السلام با قاطعیت پیش‌بینی می‌کنند: «أَمَا وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَیَظْهَرَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ عَلَیْکُمْ» (آگاه باشید، سوگند به آنکه جانم در دست اوست، این قوم بر شما پیروز خواهند شد).

حضرت علت این پیروزی را نه در حقانیت دشمن، بلکه در رفتار پیروان خود می‌دانند: «لَیْسَ لِأَنَّهُمْ أَوْلَی بِالْحَقِّ مِنْکُمْ وَ لَکِنْ لِإِسْرَاعِهِمْ إِلَی بَاطِلِ صَاحِبِهِمْ وَ إِبْطَائِکُمْ عَنْ حَقِّی» (نه به خاطر آنکه آنها به حق سزاوارترند، بلکه به سبب شتابشان به سوی باطل رهبرشان و کندی شما در پذیرش حق من).

امام در ادامه به نکته‌ای شگفت اشاره می‌کنند:

«وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِیَّتِی» (ملت‌ها از ستم زمامدارانشان می‌ترسند، در حالی که من از ستم رعیتم بیمناکم).

سپس به بی‌اعتنایی مردم به فراخوان‌های خود اشاره می‌فرمایند: «اسْتَنْفَرْتُکُمْ لِلْجِهَادِ فَلَمْ تَنْفِرُوا وَ أَسْمَعْتُکُمْ فَلَمْ تَسْمَعُوا، وَ دَعَوْتُکُمْ سِرّاً وَ جَهْراً فَلَمْ تَسْتَجِیبُوا وَ نَصَحْتُ لَکُمْ فَلَمْ تَقْبَلُوا» (شما را به جهاد فراخواندم، نرفتید؛ به گوشتان رساندم، نشنیدید؛ پنهان و آشکار دعوتتان کردم، اجابت نکردید؛ خیرخواهی‌تان کردم، نپذیرفتید).

و در نهایت با تعبیری گویا می‌فرمایند: «أَ شُهُودٌ کَغُیَّابٍ وَ عَبِیدٌ کَأَرْبَابٍ» (آیا حاضرانی چون غایبان و بردگانی در قیافه اربابان هستید؟).

* بی‌توجهی مردم کوفه به هدایت‌های امیرالمؤمنین علیه السلام

در ادامه خطبه، امام علی علیه‌السلام به بی‌توجهی مردم به هدایت‌های خویش اشاره می‌کنند: «أَتْلُو عَلَیْکُمْ الْحِکَمَ فَتَنْفِرُونَ مِنْهَا وَ أَعِظُکُمْ بِالْمَوْعِظَةِ الْبَالِغَةِ فَتَتَفَرَّقُونَ عَنْهَا» (سخنان حکمت‌آمیز را بر شما می‌خوانم، از آن می‌گریزید و با موعظه‌های رسا پندتان می‌دهم، از آن پراکنده می‌شوید).

حضرت در توصیف رفتار مردم در برابر دعوت به جهاد می‌فرمایند: «وَ أَحُثُّکُمْ عَلَی جِهَادِ أَهْلِ الْبَغْیِ فَمَا آتِی عَلَی آخِرِ قَوْلِی حَتَّی أَرَاکُمْ مُتَفَرِّقِینَ تَرْجِعُونَ إِلَی مَجَالِسِکُمْ وَ تَتَخَادَعُونَ عَنْ مَوَاعِظِکُمْ» (شما را به جهاد با متجاوزان تشویق می‌کنم، هنوز سخنم به پایان نرسیده می‌بینم پراکنده می‌شوید، به مجالس خود باز می‌گردید و یکدیگر را از پند و اندرزها غافل می‌سازید).

در پایان، امام با تمثیلی گویا وضعیت ناپایداری مردم در مسیر حق را توصیف می‌کنند: «أُقَوِّمُکُمْ غُدْوَةً وَ تَرْجِعُونَ إِلَیَّ عَشِیَّةً کَظَهْرِ الْحَنِیَّةِ عَجَزَ الْمُقَوِّمُ وَ أَعْضَلَ الْمُقَوَّمُ» (بامدادان شما را راست می‌کنم، و شامگاهان چون کمان کج بازمی‌گردید؛ راست‌کننده ناتوان شده و راست‌شونده درمانده است).

این تعبیر نشانگر این است که مردم در مواجهه با فتنه‌ها، آشوب‌ها و وسوسه‌های دشمن، از مسیر مستقیم منحرف می‌شوند.

این فرازها از خطبه‌های بیست و پنجم و نود و هفتم نهج‌البلاغه، بیانگر عمق دردمندی امام علی علیه‌السلام از رفتار امت خویش است که علیرغم هدایت‌های مستمر ایشان، در برابر فتنه‌ها پایداری نمی‌کردند.

* پیروزی منوط به حرکت در مسیر و رهنمودهای رهبری است

پیروزی حق بر باطل به صورت خودکار و بدون شرط تحقق نمی‌یابد. پیروزی در گرو پایبندی به اصول و چارچوب‌های مشخصی است که از سوی رهبری الهی تبیین می‌شود. اگر امت در حق خود استقامت نورزد و صبور نباشد، این امکان وجود دارد که دشمن با وحدت، انسجام و امکانات خود غلبه یابد.

این سنت الهی است که موفقیت و پیروزی منوط به حرکت در مسیر تعیین شده و پیروی از رهنمودهای رهبری است.

اگر امت در میدانی که خداوند از طریق رسول‌الله و ولی‌الله معین کرده حرکت کند، پیروزی حتمی خواهد بود، اما اگر تحت تأثیر وسوسه‌های شیطانی، شبکه‌های ماهواره‌ای و تبلیغات مداوم دشمن قرار گیرد، در جنگ شناختی مغلوب خواهد شد.

دشمن در پی آن است که با جنگ ترکیبی و چندلایه، ابتدا در عرصه شناختی پیروز شود. هدف آن است که:

احساس برحق بودن از امت سلب شود

در صورت وجود این احساس، وحدت از میان برود

در صورت وجود وحدت، استقامت وجود نداشته باشد

در صورت وجود استقامت، اطاعت از رهبری تضعیف شود

هر یک از این موارد می‌تواند ضربه‌ای مؤثر به جبهه حق وارد کند. از این رو، درک عمیق رهنمودهای امام علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه، به‌ویژه در خطبه‌های بیست و پنجم و نود و هفتم، برای مصونیت از این آسیب‌ها ضروری است.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha