حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی لیالی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه اظهار داشت: یکی از بحثهای اساسی که در چند روز اخیر در برخی از رسانهها و مطبوعات و حتی در محافل حوزه و دانشگاه و میان نخبگان مطرح شده بحث روحانیت و آینده آن است که البته باید توجه داشت این بحث مهمی است و باید از جهات مختلف مورد توجه قرار بگیرد، به این معنا که در این مقوله نه گرفتار خوشبینی باشیم و نه گرفتار بدبینی بشویم.
وی افزود: نسبت به آینده باید واقعیتها را پذیرفت و تحلیل واقعی و حقیقی از پدیدهها ارائه داد، ضمن آن که می بایست جوانب مختلف مسایل را به طور جدی مورد مطالعه قرار داد و درباره آن به بحث و بررسی پرداخت.
جایگاه بالای مردمی نهاد روحانیت در طول تاریخ تشیع
مدرس حوزه و دانشگاه همچنین گفت: نکته اول در این خصوص اینکه روحانیت همواره مهمترین یا یکی از مهم ترین صنوف دارای پایگاه مردمی بالا در جهان تشیع بوده است چه آن که روحانیت بهمعنای مرجعیت متولی نهاد دین و فعالیتهای دینی تداوم بخش منطقی نظریه امامت و ولایت در تفکر شیعه بوده است.
وی اضافه کرد: از این نکته هم غافل نشویم که به هر حال در طول تاریخ ۱۴۰۰ ساله به طور نسبی در فرازها و نشیبها و سختیها و تلخیهای تاریخ شیعه نقش اساسی را همین روحانیت به عهده داشته است و باز هم در آینده خواهد داشت و طبیعتاً خدمات بسیاری که روحانیت تشیع در عرصههای مختلف در طول این چند قرن انجام داده باید مورد توجه باشد تا آن جا که معتقدیم تشیع بدون روحانیون و جایگاه روحانیت بهخصوص نهاد مرجعیت قابل تحلیل نیست و انصافاً هم روحانیت این وظیفه تاریخی اش را همیشه بهنحو احسن با وجود همه سختیها و مشکلات و گرفتاریها و تنگدستیها و محرومیتها و فشارهای سیاسی، اجتماعی همچنین شهادتها و تبعیدها و خلاصه بسیاری از حوادثی که در طول تاریخ اسلام اتفاق افتاده به زیبایی و درستی انجام داده است.
نقش روحانیت در تحولات تاریخ معاصر بی نظیر بوده است
وی بیان داشت: در تاریخ معاصر نیز که دقت کنیم، روحانیت نقش برجسته و بی نظیری در تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و معرفتی جامعه ما داشته به نحوی که نقش روحانیت در تحولات تاریخ معاصر همچون پدیده مشروطیت و بعد از این حوادث و تحولاتی که منجر به پیدایش نهضت انقلاب اسلامی شد، یک نقش ممتاز بوده است.
حجت الاسلام و المسلمین لیالی افزود: بهخصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در طول بیش از چهار دهه اخیر در امر هدایت و رهبری و جامعه ایران اسلامی به طور خاص و جامعه تشیع به طور کلی نقش محوری داشته است، کما این که در جریان استقبال مردم ایران از ورود حضرت امام(ره) به وطن تا بدرقه باشکوه پیکر مطهر ایشان در خرداد سال ۶۸ مصادیق بارزی از دلبستگی مردم به روحانیت اصیل و انقلابی را انسان مشاهده می کند.
ذکر مصادیقی از علاقه مردم ایران به روحانیت انقلابی
وی یادآور شد: در همین تحولات سال گذشته و به خصوص تشییع پیکر شهید آیت الله رئیسی ما به عینه دیدیم که مردم بخش های مختلف کشور چه استقبالی در مراسم ها داشتند و یا در مناسبت های مذهبی و ملی همچون ماه مبارک رمضان و ایامی چون اعتکاف حضور مردم در مجالس و محافل با محوریت حضور یک روحانی و عالم و منبری چه میزان است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی ادامه داد: بحث مهم دیگر ناظر به این مساله است که ما ببینیم آیا روحانیت به نقش تاریخی خودش عمل کرده یا خیر و آیا محبوبیت روحانیت دچار افزایش شده یا کاهش که این ها را از جهات مختلفی باید مورد بحث و بررسی قرار داد. اولاً اینکه روحانیت بهدنبال محبوبیت باشد عبارت صحیحی نیست چرا که روحانیت همواره باید بهدنبال انجام وظیفه خودش باشد که همانا ابلاغ پیام دین و تبلیغ دین و رهبری و راهبری مردم است. حالا ما در بحث ایران و ناظر به مردم مسلمان ایران ممکن است یک وقتی بر اساس حوادث و تحولات بگوییم مثلاً محبوبیت روحانیت بالاتر شده یا نه اما باید در هر صورت دانست که وظیفه ذاتی روحانیت بدست آوردن محبوبیت نیست بلکه وظیفه اش دفاع از دین و دیانت و سرپرستی ایتام آل محمد است.
رسالت روحانیت دفاع از دین و هدایت جامعه است
وی خاطرنشان کرد: در روایات مختلف داریم که روحانیت پدران معنوی جامعه هستند؛ مردمانی که از جهات مختلف ممکن است احتیاج به هدایت و کمک داشتهباشند بهخصوص در این زمینه که روحانیون باید مراقبت دیانت مردم جامعه باشند و جلوی تحریفهای احتمالی در عرصه دین و دیانت مردم را بگیرند.
حجت الاسلام و المسلمین لیالی همچنین گفت: نکته حائز اهمیت دیگر این که با وجود پیدایش ابزارهای جدید رسانه ای و تحولات و تغییر نسلها و به تبع آن تغییر ذائقهها این طور نیست که بگوییم مثلاً در بخش هایی تنها روحانیت دچار کاهش محبوبیت شده که البته خود این عبارت هم عبارت غلطی است و من سوالم این است که آیا سایر اقشار و اصناف جامعه از این محبوبیت برخوردارند و اینکه آیا این شکاف و چالشی که بین پدران و مادران و فرزندان ناظر به شکاف نسلی ایجاد شده نباید محل بحث باشد!؟
وی افزود: از سوی دیگر این پرسش مطرح است که آیا روشنفکران و کسانی که ادعای روشنفکری دارند و نیز تحصیلکردگان دانشگاهی، پزشکان، مهندسین و سایر اصناف در میان مردم از محبوبیت و اعتبار بالایی برخوردار هستند و این که آیا نخبگان جامعه کسانی که حالا صحیح یا غلط خودشان رانخبه میدانند در میان مردم جایگاه ویژه و برتری از روحانیت دارند یا این که باید بگوییم همه اصناف و اقشار در عرصه محبوبیت در جامعه ممکن است دچار فراز و نشیبهایی بشوند که باید زمینه ها و علل آن به درستی تحلیل و بررسی شود.
وی ابراز داشت: به دیگر سخن باید توجه داشت که شکاف در میان همه اقشار و همه اصناف وجود دارد و طبعاً روحانیت نیز دارای نقاط قوت و ضعفی است، گرچه بنده معتقدم در سنجش میان اصناف مختلف همچنان روحانیت از مهمترین مرجعهای فکری و معرفتی جامعه محسوب می شود.
محبوبیت امروز روحانیت نسبت به گذشته بیشتر شده است
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی افزود: از سوی دیگر گاهی این شبهه مطرح می شود که مثلاً کاهش محبوبیت روحانیت بهخاطر نزدیکی روحانیون به قدرت و در اختیار داشتن قدرت است و حال آن که در پاسخ به این مساله باید گفت در مقطعی که روحانیت شیعه در سختیها و تبعیدها و شهادتها و اسارتها بود و قدرتی به ظاهر در دست او نبود اتفاقاً به نسبت امروز، مردم کمتر گرایش به روحانیت و تشیع داشتند، ضمن آن که از این نکته هم غافل نشویم که برخی افراد ممکن است به هر دلیلی در جامعه کسب محبوبیت کنند اما از جایگاههای اخلاقی و جایگاههای فکری و معرفتی شایستهای نیز برخوردار نباشند و لذا کسب محبوبیت به هر قیمتی درست نیست.
وی خاطرنشان کرد: نکته بعدی هم اینکه آیا واقعاً امروز قدرت در دست روحانیت است من احساس میکنم اینجا هم تندروی و زیادهروی دارد انجام میشود به این معنا که می گویند روحانیت در قدرت است چرا که جامعه ما به هر حال متکی بر مردمسالاری است و ارکان قدرت به واسطه انتخابات از سوی مردم شکل می گیرد؛ مثلاً سؤال بکنیم در هیئت دولت و رؤسایجمهور چند نفر روحانی بودند یا در میان فرمانداران و استانداران و بخشداران شوراهای شهر و روستا و دهیاران، روحانیت کجا حضور در مناصب اجرایی و مدیریتی یا در دانشگاهها و دیگر مراکز دارد.
نارضایتی مردم از برخی مسئولان نباید به پای روحانیت نوشته شود
حجت الاسلام و المسلمین لیالی همچنین گفت: از سوی دیگر این که مردم به هر دلیلی از حاکمیت برخی مسئولان و ارکان حکومت راضی باشند یا نباشند این مساله نباید به پای روحانیت نوشته شده و این گونه تلقی شود که از اعتبار روحانیت کاسته شده است چرا که به هر حال نظام جمهوری اسلامی به تعبیر امام راحل عظیم الشان، جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد از ترکیب مردم سالاری دینی تشکیل شده است و این مردم هستند که بخش بسیار زیادی از مدیران را انتخاب می کنند و عملکرد این افراد است که ممکن است باعث محبوبیت آن ها شود و یا زمینه نارضایتی را فراهم کند.
وی اظهار داشت: به هر صورت باید توجه داشت که بحث اعتبار و آینده روحانیت و افزایش یا کاهش محبوبیت روحانیت یک بحث رسانهای صرف نیست که عدهای از صاحب نظران بخواهند در فضای رسانه و روزنامهها و مطبوعات و شبکههای اجتماعی به بحث درباره آن بپردازند و من سؤالم این است همینهایی که از کاهش اعتبار روحانیت سخن میگویند، به راستی خودشان در میان مردم چقدر اعتبار دارند و به طور خاص پرسش ما این است کسانی که منتقد روحانیت هستند و از فضای رسانه با شبهه پراکنی علیه روحانیت استفاده میکنند خودشان در میان مردم از چه میزان اعتبار و وجاهتی برخوردار هستند!؟
نیازمند بحث دقیق، علمی و کارشناسانه هستیم
این مدرس حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: در واقع عرض بنده این است که این قبیل مباحث فراتر از هیاهوهای رسانه ای مرسوم، نیازمند بحث و نظر در محافل علمی و تخصصی و با حضور نخبگان حوزه و دانشگاه است تا با سنجش همه جوانب قضیه و به دوری از افراط و تفریط ها و نیز حب و بغض ها به تحلیل دقیق و کارشناسانه پرداخت تا به این طریق بتوان به نسل جوان جامعه که در معرض پیام صدها و هزاران شبکههای اجتماعی و به تبع آن تهاجم فرهنگی و دینی و معرفتی دشمن است برای رسیدن به تحلیل درست کمک کرد.
وی در خاتمه گفت: نکته پایانی هم این که چنانچه ما در جامعه تبلیغ بکنیم که روحانیت اعتبار ندارد و یا از محبوبیت آن کاسته شده، سوال این است به راستی چه مجموعهای میتواند جایگزین روحانیت در جامعه ایران بشود و چه افراد و جریاناتی می توانند عهده دار نقش کلیدی روحانیت در دفاع از دین و دیانت مردم و نیز پاسخ به سوالات و شبهات فکری، اعتقادی، فرهنگی و ... شوند و گرنه روحانیت نیز مثل دیگر اقشار و اصناف جامعه است و با قوت و ضعف هایی روبروست اما ما نیازمند ارایه تحلیل درست و دقیق هستیم نه این که به شکل احساسی و هیجانی بخواهیم به قضاوت و تحلیل بپردازیم.
نظر شما