به گزارش خبرگزاری حوزه، یکی از بازیگران زن نامآشنای سینما و تلویزیون کشورمان اخیراً در گفتگویی با یکی از رسانهها ضمن گلایهمندی از تشدید جنایت، قتل و خشونت در برخی سریالهای شبکه نمایش خانگی ابراز داشته است: «برایم به طور دقیق مشخص نیست که آیا سلیقه مردم به این سمت و سو رفته یا عده ای با اهدافی خاص برای مردم در حال فرهنگسازی هستند. از این موضوع هم متعجبم و متأسفم».
«آزیتا حاجیان» در همین مصاحبه گفته که طی یکی دو سال اخیر، شش فیلمنامه به دستش رسیده که همه آن ها با محوریت قتل و جنایت و خیانت نگاشته شده است!
چندی پیش با آرش فهیم از منتقدان جوان سینما گفتگو می کردم. او با اشاره به تلاش جریانی برای ترویج نشانه هایی از یأس و نومیدی در هنر هفتم وطنی اظهار داشت: «حقیقتاً چنانچه فردی، ایران و هویت ایرانی را بشناسد با وجود پرداختن به مسائل و مشکلات و چالشهای اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی در اثر هنری و بهویژه سینما، دچار یأس و ناامیدی نمیشود و لذا حتی در پرداختن به مساله تلخی چون جنگ، برآیند کار او امیدوارانه خواهد بود، اما باید مشخص شود که تلاش عده ای برای تلخ اندیشی و ترسیم بیش از حد فضای تلخ و خشونت بار با چه هدف یا اهدافی صورت میگیرد!؟»
پرسشی که فهیم در این مصاحبه مطرح کرده، حقیقتاً مساله مهمی است از این حیث که مشخص شود مروجین این سطح بالای از خشونت و تلخ اندیشی در سینمای ایران چه اهداف و غرایضی را دنبال می کنند!؟
ترسیم خشونت با چه اهدافی صورت میگیرد!؟
قبل از هر چیز دیگری باید توجه داشت که نمایش مصادیق خشونت در سینما، معمولاً برپایه اهداف و دلایل مختلفی صورت می گیرد؛ به این معنا که گاهی قرار است هراس ناشی از احساس درد القا شود که عمدتاً این مساله در سینمای وحشت مورد توجه است. گاهی نیز هدف از خشونت نمایی، باورپذیرتر کردن موقعیتهای حاد صحنه است، همچون آنچه در فیلمهای جنگی میگذرد و فرو رفتن گلوله در بدن و منفجر شدن در اثر بمب و مین و خمپاره را دربر میگیرد.
همچنین گاهی هدف و غرض، ایجاد هیجان در مخاطب است که به وفور در فیلمهای اکشن این مساله را شاهد هستیم، ضمن آن که گاهی نیز قرار است نمایش خشونت، ابعاد فلسفیتر به خود بگیرد و یا از منظر اندیشه ای، خود خشونت محکوم شود. با همه این ها پرسش مهمی که مطرح می شود این است که به راستی نمایش خشونت در سینما و نیز شبکه نمایش خانگی چقدر با ضوابط و معیارهای اخلاقی منطبق است، با عنایت به این اصل مهم که به هر حال خشونت امری غیراخلاقی است، اما مهم نوع روایت و بازتاب آن در سینما، تلویزیون و یا شبکه نمایش خانگی است.
زنگ خطری که باید جدی گرفته شود
نکته حائز اهمیت دیگر این که به تعبیر مصطفی گودرزی، مستندساز و روزنامه نگار، بحث خشونت در سینما ابعادی بسیار گسترده تر دارد که باید از جنبه ها و زوایای مختلف به تحلیل و بررسی این موضوع پرداخت.
وی معتقد است: شرایط امروز جامعه ما می طلبد که سازندگان آثار هنری و رسانه ای به خصوص در مقیاس فیلم و سریال به سمت و سوی تولیدهای بانشاط با محوریت امیدافزایی بروند نه این که مُدام دوز خشونت و تلخی را در آثارشان افزایش دهند، آن طور که در ماه ها و سال های اخیر متأسفانه به خصوص در بستر شبکه نمایش خانگی شاهد آن هستیم.
گودرزی همچنین خاطرنشان کرد: از آن جا که هدف از تولید سریال صرفاً سرگرم کردن مخاطب نیست، لذا باید توجه داشت که به دلیل مخاطب انبوه این قبیل آثار باید به گونه ای در بیان داستان و قصه و پیشبرد سریال رفتار کرد که خشونت بیش از حد و بیدلیل باعث بروز لطمات و آسیبهای فراوان به مخاطب نشود.
وی به نکته مهمی نیز اشاره کرد و افزود: به هر حال نباید از خاطر ببریم که این قبیل سریال ها بر روی برخی اقشار و طبقات که عمدتاً متأثر از سبک زندگی غربی هستند، تأثیرات مخربی بر جای میگذارد، کما این که بخشی از دلایل مربوط به افزایش محسوس آمار جرم و جنایت در جامعه ریشه در نوع تأثیرگذاری فیلم های سینمایی و یا محصولات شبکه نمایش خانگی دارد.
وی بیان داشت: هرچند که به طور کلی سینمای ایران نسبت به سینمای غرب و حتی سینمای شرق همچون بالیوود به جهت نمایش خشونت بسیار سالمتر است و خشونت در آن به طور ملموس کمتر دیده میشود اما در چند سال اخیر در سینما و شبکه نمایش خانگی شاهد موارد متعددی بودهایم که در آنها تلاش شده تا شکلی از خشونت فیزیکی یا کلامی بر پرده سینماها نشان داده شود و این زنگ خطر را باید جدی گرفت.
هشدارهای یک روانشناس اجتماعی به خانواده ها
دکتر مونا فلسفی، روانشناس اجتماعی نیز در همین زمینه هشدارهایی به مخاطبان داده و گفت: از خانوادهها خواهش می کنم که حتماً جلوی تماشا کردن این آثار از سوی کودکانشان را بگیرند؛ چرا که منجر به اختلال «تروما» در آن ها می شود و در واقع ترس از مرگ، طلاق والدین، خشونت بیمحابا و خیلی اتفاقات دیگر در جامعه براشان به وجود میآید که تأثیرات آن در دوره نوجوانی و جوانی نیز با آن ها خواهد بود.
وی افزود: برخی از این سریالها خود، محرکِ خشونت بیمحابا در جامعه هستند و لذا به نظر بنده کارشناسان و روانشناسان بایستی در پشتِ چنین کارهایی باشند. استفاده بیمحابا و عریانِ برخی از خشونتها، آسیب هایی بسیاری به همراه دارد، ضمن آن که به جهت برهم زدن حال روحی و روانی جامعه باعث بروز اختلالات بنیادین دیگری هم می شود.
وی همچنین تصریح کرد: متأسفانه برخی از سریالها اصلاً توجهی به استفاده از کارشناس متبحر ندارند. نکتهای که در این سریال حائز اهمیت است کنار پرداختن به جرائم و معضلات اجتماعی، از برخی اتفاقات و زیرلایههای داستانی غافل میشوند. مثلاً نمایشِ برخی از صحنههای خشونتآمیز به صورت عریان در طولِ زمان میتواند آسیبزا باشد. یا استعمال بیرویه دخانیات و موادمخدر به همین صورت.
فلسفی ادامه داد: بحث تأثیر یک سریال شبکه نمایش خانگی یا تلویزیونی و یا حتی فیلم سینمایی از حیث نشان دادن خشونت، یک نکته غیرقابل انکار است، هم در کتب علمی، فراوان دربارهاش پژوهش شده و هم در جامعه، نمود عینی خودش را دارد؛ برخی میگویند کاملاً مؤثر است و با اختلاف دیدگاهی که در این زمینه شاهدیم نمیتوانیم حکم واحدی برای همه آثاری که دارای خشونتاند در همه فرهنگها قائل شویم، باید ببینیم جامعهای که مصرفکننده این تصاویر و ویدئوها و فیلمها هست فرهنگ بازخوانی و تفسیر و رمزگشاییاش در این آثار چگونه است. چرا که برخی از خشونتها هم احتمال دارد آثار بالعکسی از خودشان نشان دهد؛ در واقع حاصلش تنفر از خشونت باشد.
گزارش از: سید محمدمهدی موسوی










نظر شما