خبرگزاری حوزه | طبق نصوص متواتر قطعی، رسول خدا(ص) در آخرین سال انجام مناسک حجّ از طریق وحی مأموریت یافتند تا ولایت و خلافت بلافصل علیّ بن أبیطالب(علیهماالسلام) را در اجتماع عظیم مسلمانان در غدیر خم اعلان نمایند.
انجام این دستور در آن موقعیت و شرائط، به قدری فوری، ضروری و پر اهمیت است که در قرآن کریم، ترک آن برابر با عدم تبلیغ رسالت و هدر رفتن تلاشهای طاقتفرسای پیامبر اکرم(ص) در طول دوران پر فراز و نشیب نبوّت ایشان به شمار رفته است. («... وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ ...»[۱])
این رویداد بسیار مهمّ و سرنوشتساز افزون بر برخورداری از اسناد متعدّد و معتبر، ـکه اصل وقوع چنین حادثهای را اثبات یقینی میکندـ دارای زیرساخت مستحکمی است که موجب شده این واقعه زنده و جاودان و مایه حیات اسلام ناب محمّدی(ص) باشد. آن زیربنای استوار همان «عقلانیت» است. به این معنا که آنچه در غدیر خم اتفاق افتاد، بر پایه عقل و خرد بود به عنوان عطیه بزرگ خداوند به انسان[۲] و حجت درونی میان بندگان و خدا[۳]. منظور از عقل حقیقتی است در انسان که میتواند به وسیله آن میان مصلحت و مفسده، منفعت و ضرر، و خیر و شرّ تشخیص دهد.[۴]
غدیر خم ـکه روز اعلام تعیین مصداق جانشین رسول خدا(ص) برای هدایت و تأمین سعادت دنیوی و اخروی امت اسلامی است، یعنی امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام)ـ جلوهگاه عقلانیت اسلام ناب محمّدی(ص) است.
در واقع غدیر مکانی است که در درازی تاریخ نمایانگر جلوه عقل و خردمندی بوده است و شاید همین امر راز ماندگاری غدیر باشد. رویداد غدیر خم در قله رفیع عقلانیت قرار دارد. از این روست که عالمان و مرزبانان نظام فکری شیعه امامیه مانند خواجه نصیرالدین طوسی(ره) و علّامه حلّی(ره) با رویکرد عقلانی به این واقعه عظیم نگریستهاند و آن را از جهات ذیل تبیین عقلی نمودهاند:
۱. نصب امام لطف خداست. و لطف بر خداوند عقلا ضروری است. پس نصب امام از طرف خداوند عقلا ضرورت دارد. توضیح این دلیل عقلی اینگونه است که این مطلب بدیهی است اگر عقلاء رئیسی داشته باشند که مانع ظلم و زورگویی و فساد و معصیت گردد و مردم را بر انجام طاعات الهی دعوت کند و ایشان را بر انصاف و عدالت برانگیزاند، یقینا چنینن جامعهای به صلاح خود نزدیک و از فساد دور خواهد بود و معنای لطف خدا هم همین است. یعنی خداوند رحمان شرائط و اموری را که باعث میشود بندگانش به اطاعت او نزدیک و از معصیت دور شوند، فراهم میکند. مگر ممکن است بندگانش را به خود دعوت کند، اما بدون دعوتنامه و پیک و فرستاده؟! خداوند حکیم هرگز غرضش را که همان معرفت و قرب بندگان به اوست، نقض نمیکند. با این بیان فرستادن انبیاء وجهه عقلی پیدا میکند. در نتیجه تعیین پیامبر و جانشین او برای مردم، هر دو مانند بعثت انبیاء، لطف خدا و امری الهی خواهد بود.[۵]
۲. پیشوای امّت اسلامی ضرورتا باید نسبت به دیگران افضل و برتر باشد نه مساوی و نه فروتر. مقدّم کردن فرد مساوی ترجیح دادن او بدون دلیل و منطق است و مقدم داشتن انسان فروتر و فاقد صلاحیت، در جایگاه امامت و جانشینی رسول خدا(ص) عقلا زشت و ناپسند. زیرا مصداق ظلم است. عدالت هر چیزی را در جای خود قرار میدهد. در حالی که قرارگرفتن افراد فاقد صلاحیت در مناصب مهم خصوصا مناصبی که مربوط به سرنوشت مردم است، خلاف عدالت و عین ظلم است. امام امت اسلامی که در منصب جانشینی رسول خدا (ص) و هدایت مردم قرار میگیرد و ریاست دین و دنیا و سرنوشت مردم را عهدهدار میشود، لازم است شبیهترین افراد به پیامبر(ص) و در همه فضائل درونی و ویژگیهای جسمی از جمله: علم، تقوا، زهد، پاکی، کرم و سخاوت، شجاعت و...، نسبت به همگان برتر و والاتر و کاملتر باشد.[۶]
بیتردید آنچه در غدیر رخ داد، تجلّی کامل لطف الهی بر همه امّت اسلامی بلکه جهان بشریت تا پایان تاریخ بود. در غدیر خم، برترین و شایستهترین مردم برای تصدّی جایگاه رفیع امامت، هدایت و جانشینی رسولخدا(ص)، و نیز سرپرستی و ریاست امور دینی و دنیوی مردم، به دستور خدا و ابلاغ صریح پیامبر خاتم(ص) معرّفی شد.
قطعا هنگامی که به حکم عقل نصب امام مانند فرستادن رسولان، لطف خداست و اینکه امام باید افضل از دیگران باشد، پس یقینا باید برخوردار از ویژگی «اعلمیت» و «عصمت» باشد که در این صورت تشخیص مصداق آن از عهده و توانایی مردم بیرون است و فقط خداوند علیم حکیم است که چنین فردی را برای تصدّی چنین جایگاهی میشناسد و میشناساند.
این فضائل و کمالات و شایستگیها در حدّ اعلی پس از خاتم الأنبیاء(ص)، در هیچ یک از صحابه بلکه قبل و بعد ایشان، وجود نداشت به جز امیرالمؤمنین علیبن أبیطالب(علیهماالسلام) که در روز هجدهم ذیالحجة سال ۱۰ هجری در اجتماع عظیم مسلمانان در غدیر خم، مرجعیت تامّه، ولایت مطلقه و خلافت بلافصل او، به صراحت از زبان رسول اکرم(ص) (« وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی» «إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی»[۷]) اعلان شد.
در پایان ذکر چند نکته مهمّ ضروری به نظر میرسد:
۱. بیان فضائل و مناقب امیرالمؤمنین(علیهالسلام) که به طور گسترده و با اسناد معتبر و گاه متواتر، در مصادر حدیثی شیعه و سنّی انعکاس یافته است، باید در راستای یک نظام عقلانی استوار مورد مطالعه و دقت قرار بگیرد که گزاره «رئیس امّت اسلامی باید افضل از دیگران باشد».
ای بسا بتوان گفت همه احادیث معتبر نقل شده درباره مناقب امام علی(ع) دلالت بر افضلیت مطلق ایشان میکند. به عبارتی دیگر، از آنجا که امام علی(ع) جامع همه فضائل و کمالات است و در هریک از فضائل نیز بر دیگران سرآمد است، پس تنها کسی که به جانشینی پیامبر خاتم(ص) لیاقت، احقّیت و اولویت دارد، شخص امیرالمؤمنین علیبن أبیطالب(علیهماالسلام) است.
۲. غدیر خم جلوه کامل خردورزی است. میزان تعقل و خردمندی جوامع اسلامی با شاخصه مقدار قرابت یا فاصلهگیری از محتوای این رویداد سرنوشتساز، اندازهگیری میشود.
۳. پیام درسآموز غدیر خم، بازگشت به عقلانیت در عرصه تعییین سرنوشت و حکمرانی امت اسلامی است. امام امّت اسلامی باید عالم به قوانین اسلام و عادل باشد. تنها در این صورت است که عزّت و استقلال و رشد و سعادت دنیوی و اخروی جامعه اسلامی تامین و تضمین میشود. اما دوری و فاصلهگیری از نظام امامت بر پایه غدیر، هزینههای خسارتبار و جبرانناپذیری را بر امت اسلامی تحمیل میکند همانطور که نمونههای آن را در گذشته و حال در جوامع اسلامی به گونههای مختلف شاهد هستیم.
راه نجات جهان اسلام از بحرانها و مصائب وارد شده از طرف جبهه کفر و استکبار، بازخوانی واقعه غدیر خم به مثابه الگوی معیار منطبق با عقلانیت، در عرصه تشکیل نظام سیاسی ـ اجتماعی، و حکمرانی امت اسلامی است.
برای اتحاد و همدلی امّت اسلامی، و نیز برقراری جامعه مبتنی بر ارزشها و هنجارهای توحیدی، و نفی حاکمیت کفر و شرک و طاغوتیان، تنها ضامن قطعی همانا تمسّک به ریسمان خداوند(«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ...»)[۸] یعنی مستقرّ شدن در دژ استوار ولایت امیرالمؤمنین علی(ع)[۹] است که این مهمّ جز با خوانش عمقی واقعه غدیر خم و تبلیغ آن در سطح ملّی و بین المللی، محقّق نمیشود.
محمد علی مروّجی طبسی، عضو هیأت علمی دانشگاه حضرت معصومه(س)
پی نوشت ها:
[۱] مائدة: ۶۷
[۲] الکافی، کلینی(ره)، ج۱، ص۲۴ روایت ابوهاشم جعفری از امام رضا(علیهالسلام)
[۳] همان، ص۲۵ روایت عبدالله بن سنان از امام صادق(علیهالسلام)
[۴] المیزان، علامه طباطبائی(ره)، ج۱، ص۴۰۵؛ ج۲، ص۲۴۹
[۵] تجریدالإعتقاد، خواجه نصیرالدین طوسی(ره)، صص۲۰۴، ۲۱۳، ۲۲۱؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، علّامه حلّی(ره)، صص۱۰۶، ۱۵۴، ۱۸۱ ؛ باب حادی عشر، علّامه حلّی(ره)، شرح فاضل مقداد، (تصحیح و تحقیق: عبدالرحیم عقیقی بخشایشی)، ص۵۲
[۶] تجرید الإعتقاد، ص۲۲۲؛ کشف المراد، صص۱۸۷، ۲۱۲؛ باب حادی عشر، ص۵۶ـ ۵۹؛ دلائل الصدق لنهج الحق، محمد حسن مظفّر(ره)، ج۴، ص۲۳۳ـ۲۳۴
[۷] النجم: ۳ـ۴
[۸] آل عمران: ۱۰۳
[۹] اشاره به روایت امام رضا(ع) از پدران ارجمندش از رسول خدا(ص) از خداوند متعال: « وَلَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی.» عیون أخبارالرضا(ع)، شیخ صدوق(ره)، ج۲، ص۱۳۶؛ الأمالی، همو(ره)، ص۲۳۵؛ معانیالأخبار، همو(ره)، ص۳۷۱. همچنین با سندی دیگر از رسول خدا(ص) از جبرئیل(ع) از خداوند متعال: شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج۱، ص۱۷۰
نظر شما