به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله علوی گرگانی در یکی از سخنرانی های خود به موضوع «نقش یهود در عالم اسلام و تاریخ انبیاء» پرداختند که تقدیم شما فرهیختگان می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم؛ دامنه این موضوع بسیار گستردهتر از آن است که در یک نشست واحد قابل بررسی باشد. برای پژوهش جامع در این زمینه، جلسات متعدد و تحقیقات عمیق ضروری است، زیرا نقش بنیاسرائیل و یهود در عالم اسلام از زمان حضرت ابراهیم علیه السلام تاکنون، نقشی بسیار مهم و تأثیرگذار بوده است.
* جنایات فکری یهود در تاریخ جوامع
بیشتر وقایع تاریخی، اعم از تلخ و شیرین، از زمان یهودیان آغاز شده و توسط آنان رقم خورده است. قابل ذکر است که بخش عمدهای از این وقایع، رویدادهای تلخ و ناگواری بودهاند. انبیای الهی که پس از این دوران مبعوث شدند، در چنگال دشمنی و مخالفت این گروه گرفتار آمدند.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در این زمینه فرموده است که «آنان کسانی بودند که در یک روز، هفتاد پیغمبر را به قتل رساندند و سپس به کارهای عادی خود بازگشتند، گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است». این حکایت نقل شده از امیرالمؤمنین اهمیت بسزایی دارد، زیرا نشان میدهد چگونه گروهی با چنین ویژگیها و رفتارهایی، افراد را به قتل میرسانند. برای آنان هیچ چیز مقدس نیست و هیچ گناهی را بزرگ نمیشمارند.
تقریباً همان روشی که امروزه اتخاذ کردهاند، همان روش صهیونیستی و یهودی است. حرکت آنان بر اساس منطق استوار نیست.
طرز تفکر آنان بر این مبنا قرار دارد که هر چیزی که بتواند در جامعه وحشت ایجاد کند و انسان را دچار ترس و هراس نماید، به گونهای که قدرت و اقتدار آنان را نمایان سازد، مجاز و مطلوب است.
* حرکت یهود همواره حرکتی ضد انسانی و ضد عقل بوده است
گاهی اوقات آنان اعلام میکنند که هدف مشخصی را دنبال میکنند، اما در عمل، هر حرکتی که انجام میدهند، متوجه ناموس مردم، آبروی مردم، اموال مردم و جان مردم است.
این منطق، منطق بسیار خطرناکی است و اسلام و قرآن کریم در مقابل این منطق ایستادگی کردهاند.
پیغمبران الهی همواره میفرمایند: «ندعوا الناس إلی الله» یعنی ما مردم را به سوی خدا دعوت میکنیم.
بنابراین، آنچه انبیاء بدان دعوت میکنند، فاقد منافع دنیوی است و صرفاً برای آخرت میباشد. صحیح است که آنچه ما دعوت میکنیم، دعوت به سوی خدای غفار، غفور و رحیم است.
در نتیجه، روشن میشود که حرکت یهود همواره حرکتی ضد انسانی و ضد عقل بوده است. آنان در مقابل اروپاییها که بر پایه عقل و خرد حرکت میکردند، قرار داشتند.
خداوند در قرآن کریم به این نکته اشاره فرموده و در میان سه طایفه، یکی یهودیان، یکی مشرکان و یکی نصاری را مورد بحث قرار داده است. قرآن این سه طایفه را از نظر قابلیت اصلاح مورد بررسی قرار داده است.
* صهیونیست ها در قرآن؛ سختترین مردم در عداوت
خداوند متعال میفرماید که آنانی که نصرانی هستند، نزدیکتر به مؤمنان هستند. علت این امر آن است که آنان دارای علما و رهبان هستند. «وَأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ» - معلوم میشود که داشتن علما و رهبان تأثیری در این امر دارد که تا حدودی آن انسان را کنترل میکند و بر اساس منطق عمل میکند.
خداوند به زیبایی علت حکم خود را بیان فرموده است که چرا نصاری به شما نزدیکترند: «الَّذِینَ آمَنُوا لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَی ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا» - زیرا آنان کشیش و راهب دارند، بر خلاف یهودیان که تحت ضوابط مشخصی قرار نداشتند.
خداوند اشاره میکند که آنان همگی دارای عداوت و دشمنی با مؤمنان هستند. امروزه نیز نمونههای بارز این دشمنی را مشاهده میکنیم. نگاه کنید که جمعیت اندکی حدود سه میلیون نفر، تمام جهان را به آتش فتنه کشاندهاند. اگر به قرآن کریم مراجعه کنیم، میبینیم که خداوند تمام حقایق را بیان فرموده است.
سه یا چهار میلیون نفری که اکنون وجود دارند، به چه میزان دنیا را دچار مشکل کردهاند. هر جا نگاه کنیم، نقشهای از فتنه و توطئهای از صهیونیستها به چشم میخورد. علت این امر همان است که خداوند فرموده: «أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً» - سختترین مردم در عداوت.
بنابراین، اگر بتوانید - البته دامنه این موضوع بسیار وسیع است - نقش آنان را در طول تاریخ، از زمان انبیاء تا امروز، مورد بررسی قرار دهید، یقیناً نتایج مفیدی به دست خواهد آمد. بیشتر وقایع مربوط به آنان، وقایع تلخ و ناراحتکنندهای بودهاند.
* مطالب مربوط به جنایات صهیونیست ها را به مردم بگویید
انشاءالله امیدواریم که در نقل حقایق، سعی کنید تا واقعیتها حفظ شوند و چیزی کم و زیاد نگردد. یکی از مهمترین اصولی که در تاریخنگاری وجود دارد، این است که هیچگونه جنبه شخصی انسان در آن وارد نشود. نه جنبه عاطفی و نه جنبههای دیگر.
در تاریخ باید واقعیت گفته شود. اگر انسان نگاه کند و احساساتش برانگیخته شود یا عصبانی گردد، نباید نظرات شخصی خود را در تاریخ وارد کند. در تاریخنگاری سعی کنید که واقعیتها، هر چه که بودهاند، چه تلخ و چه شیرین، همانگونه بیان شوند تا دست در تاریخ نرود.
لذا میگویند که از شرایط مورخ این است که خیانتی در تاریخ نکند. هر چه هست و نیست، واقعیت را بیان کند. سعی کنید این مطالب را جمعآوری کرده و در دسترس جامعه قرار دهید تا موجب بالا رفتن سطح اطلاعات مردم شود و آگاهی و آشنایی آنان با این گروه و طبقه بیشتر گردد.
برای دانلود صوت اینجا را کلیک کنید
نظر شما