جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۱
نقش کلیدی زنان در بحران‌ و جنگ‌/ از مقاومت تا بازسازی اجتماعی

حوزه/مدیر مدرسه علمیه ریحانة النبی اراک گفت: زنان در شرایط بحران و جنگ، فراتر از نقش‌های معمول خود، با ایثار، مدیریت بحران و تاب‌آوری، ستون‌های اصلی خانواده و جامعه را حفظ می‌کنند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از اراک،در شرایط بحرانی و جنگ، زنان نه تنها کنشگران عاطفی و خانوادگی هستند، بلکه نقش‌های حیاتی و متنوعی در مدیریت بحران، امداد، برنامه‌ریزی، رسانه‌نگاری میدانی و بازسازی اجتماعی ایفا می‌کنند. با این حال، رسانه‌ها اغلب این نقش‌ها را نادیده گرفته یا به صورت حاشیه‌ای و کم‌اهمیت نمایش می‌دهند،خبرنگار خبرگزاری حوزه در اراک با خانم جلالی مدیر مدرسه علمیه ریحانة النبی اراک گفت و گویی کرده است که در ادامه به آن می پردازیم:

مهم‌ترین نقش‌های اجتماعی زنان در شرایط بحران و جنگ کدامند؟ آیا این نقش‌ها با نقش‌های آن‌ها در شرایط عادی تفاوت دارند؟ به چه میزان؟

زنان و بانوان کشورمان در برهه های مختلف تاریخ انقلاب اسلامی به ویژه در دوران دفاع مقدس و دفاع ۱۲ روزه به خوبی از عهده رسالت و نقش آفرینی خود به عنوان مبارز، حمایتگر، راوی و مشوق مردان و …. بر آمده اند. جمهوری اسلامی ایران با داشتن الگوی مشارکت زن در هنگامه دفاع و صحنه های نبرد در صدر اسلام، زنان را برای انجام امور مهم به کارگیری می نمود. زنان ایران با یادآوری رفتار و سیره حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) و دیگر زنان قهرمان صدر اسلام، به وظیفه الهی وانسانی خویش در طول دفاع عمل کردند و اگر نبود صبوری، عزم ، همت، ایثارگری و کمک رسانی آنها چنین مقاومت پیروزمندانهای شکل نمی گرفت.

در مجموع می‌توان گفت که زنان در شرایط عادی نیز این نقش‌ها را کمابیش بر عهده دارند، اما در وضعیت‌های بحرانی، این مسئولیت‌ها به‌صورت هم‌زمان، فشرده‌تر، مسئولانه‌تر و حتی قهرمانانه‌تر بروز می‌یابند. در چنین شرایطی، زنان ناچار می‌شوند از توان بالقوه‌ خود فراتر روند و ظرفیت‌های پنهان خویش را آشکار سازند؛ ظرفیت‌هایی که شاید در زمان صلح و آرامش مجال بروز نمی‌یابند. به‌بیان دیگر، جنگ‌ها و بحران‌ها می‌توانند عرصه‌ای برای ارزیابی ظرفیت‌های اجتماعی و هویتی زنان باشند.

زنان در شرایط بحران و جنگ با چه چالش‌های خاصی در زمینه‌های مختلف (اجتماعی، اقتصادی، روانی و بهداشتی) مواجه می‌شوند؟ راهکارهای مقابله با این چالش‌ها چیست؟

از دست رفتن اعضای خانواده یا جدایی و دوری اجباری آن‌ها،فشارهای اقتصادی و ناپایداری معیشتی نیز از دیگر پیامدهای مهم بحران هستند. جنگ‌ها معمولاً موجب تضعیف منابع مالی خانواده، افزایش بیکاری، همچنین موجب تغییر در ساختار قدرت درون خانواده می‌شود .غیبت مردان در اثر حضور در جبهه یا دیگر پیامدهای جنگ، موجب تغییر در مناسبات قدرت می‌شود و زنان به‌ناچار مسئولیت‌های اقتصادی و تصمیم‌گیری‌های اساسی خانواده را برعهده می‌گیرند. این تغییرات، خود می‌تواند تبعات اجتماعی و روانی خاصی به‌دنبال داشته باشد.

افزایش آسیب‌های اجتماعی نظیر افسردگی مادران، اضطراب کودکان می‌شود.

در چنین شرایطی، زنان نقش حیاتی و تعیین‌کننده‌ای در مدیریت بحران خانوادگی ایفا می‌کنند.

یکی از نقش‌های مهم زنان، ایفای نقش روانی و تسکینی در خانواده است. آنان می‌توانند با ایجاد فضای عاطفی و حمایت معنوی، فشارهای روانی اعضای خانواده را کاهش داده و به حفظ احساس امنیت و پیوندهای خانوادگی کمک کنند.

یکی از نقش‌های مهم زنان در شرایط بحرانی، مدیریت منابع و تأمین معیشت خانواده است. در بسیاری از جوامع بحران‌زده، زنان با بهره‌گیری از مهارت‌های بومی و خلاقیت‌های فردی، راهکارهایی برای تأمین حداقلی نیازهای خانواده پیدا می‌کنند. این اقدامات در واقع شکل خردی از «اقتصاد مقاومتی» را به نمایش می‌گذارد.

علاوه بر این، زنان با انتقال ارزش‌ها، تقویت امید و تزریق روحیه مقاومتی به نسل جدید، نقشی اساسی در حفظ پایداری خانواده و جلوگیری از گسست نسلی ایفا می‌کنند. نوع نگاه و مواجهه زنان با بحران‌ها، می‌تواند در ذهن و رفتار فرزندان اثرگذار باشد و الگوی تاب‌آوری را در زندگی روزمره آنان نهادینه کند.

نقش رسانه‌ها در بازنمایی نقش زنان در شرایط بحران و جنگ چگونه است؟

در واقع، زنان در زمان بحران صرفاً کنشگران عاطفی یا خانوادگی نیستند. آنان در حوزه‌هایی نظیر مدیریت امداد، برنامه‌ریزی شهری، رسانه‌نگاری میدانی، و بازسازی اجتماعی نیز نقش‌آفرینی می‌کنند. اما متأسفانه این نقش‌ها اغلب از سوی رسانه‌ها نادیده گرفته شده یا به‌صورت حاشیه‌ای و کم‌اهمیت نمایش داده می‌شوند.

بسیاری از تولیدات رسانه‌ای – چه اخبار، چه مستندها و گزارش‌ها – عمدتاً از منظر مردانه روایت می‌شوند. به همین دلیل، نیاز مبرمی وجود دارد که زاویه‌ دید زنان، نیازهای خاص آنان و صدای واقعی‌شان در رسانه‌های رسمی شنیده شود.

در برخی بحران‌ها، مانند ماجرای حمله به صداوسیما، مشارکت زنان خبرنگار، مجری و تحلیلگر در پوشش اخبار توانست تا حدودی تعادل جدیدی در تصویر رسانه‌ای از زنان ایجاد کند. اگرچه این اتفاق امیدبخش بود، اما نمی‌توان آن را حاصل یک راهبرد برنامه‌ریزی‌شده و پایدار دانست. این حضور بیشتر واکنشی و مقطعی بوده و نه نهادینه، مستمر و هدفمند. به‌عبارت دیگر، حضور رسانه‌ای زنان هنوز تابع شرایط اضطراری یا ملاحظات سیاسی است، نه نتیجه‌ یک سیاست رسانه‌ای بلندمدت و آگاهانه.

چه سیاست‌ها و برنامه‌هایی برای حمایت از زنان در شرایط بحران و جنگ ضروری است؟ این سیاست‌ها و برنامه‌ها باید چه ویژگی‌هایی داشته باشند؟

مهم‌ترین اقدامات در این حوزه عبارتند از:

تأمین خدمات بهداشتی و مراقبتی ویژه زنان، به‌ویژه در حوزه سلامت باروری، مراقبت‌های مادر-کودک و درمان آسیب‌های روانی.

فراهم‌کردن پناهگاه‌های امن برای زنان آسیب‌دیده از خشونت، به‌ویژه در اردوگاه‌های آوارگان یا مناطقی با فقدان نظم اجتماعی پایدار.

ارائه حمایت‌های مالی اضطراری، از جمله پرداخت‌های نقدی و ایجاد فرصت‌های اشتغال کوتاه‌مدت برای زنان سرپرست خانوار، با رعایت کرامت انسانی آنان.

لازم است برنامه‌ها با هدف تقویت توانمندی‌های فردی و اجتماعی زنان طراحی می‌شوند تا قدرت سازگاری آنان با شرایط بحرانی افزایش یابد.

آموزش مهارت‌های زندگی، روانی و حرفه‌ای برای ارتقای تاب‌آوری، توانایی حل مسئله و بازیابی نقش‌های اجتماعی زنان.

به نظر شما چگونه می‌توان از ویژگی و تجربیات زنانه در شرایط بحران و جنگ برای بازسازی اجتماعی و همچنین جریان سازی اجتماعی استفاده کرد؟

اولاً اخلاق همبستگی:

تجربه زیسته زنان، به‌ویژه در نقش‌هایی نظیر مادری، پرستاری، داوطلبی و مراقبت، به آن‌ها ظرفیت ویژه‌ای در بازسازی روابط انسانی می‌بخشد. به‌طور طبیعی، آنان در بحران‌ها به عامل پیوند اجتماعی تبدیل می‌شوند؛ از طریق مراقبت‌های خانوادگی، مشارکت در فعالیت‌های جمعی در محله‌ها یا اردوگاه‌ها، نقشی اساسی در حفظ شبکه‌های اجتماعی ایفا می‌نمایند.

ثانیا ًتوانایی تطبیق و تاب‌آوری چندلایه:

زنان در مواجهه با شرایط دشوار، با تکیه بر خلاقیت و انعطاف‌پذیری، به سازوکارهایی برای تداوم حیات اجتماعی و اقتصادی دست می‌یابند؛ از جمله اشتغال غیررسمی، حمایت‌های شبکه‌ای، و تولیدات خانگی. این اقدامات می‌توانند مبنایی برای فرآیند بازسازی اجتماعی محسوب شوند.

ثالثاً نقش در شبکه‌های غیررسمی و تولید سرمایه اجتماعی:

زنان به‌طور فعال در شبکه‌های غیررسمی مشارکت دارند که اگرچه فاقد ساختار رسمی هستند، اما در بازسازی اعتماد اجتماعی، انتقال تجربه، و بازتولید سرمایه اجتماعی بسیار مؤثر عمل می‌کنند. این شبکه‌ها، که گاه در قالب محافل کوچک زنانه یا گروه‌های داوطلب شکل می‌گیرند.

رابعاًروایت‌گری و جریان‌سازی اجتماعی:

زنان توانایی آن را دارند که از طریق روایت‌گری رنج‌ها، مقاومت‌ها و کنش‌های خود، به معنابخشی جدیدی از تجربه‌های جمعی دست یابند. اگر این روایت‌ها از سطح فردی فراتر رفته و به عرصه عمومی منتقل شوند، می‌توانند پایه‌گذار جریان‌های اجتماعی معنادار و مبتنی بر ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی جوامع باشند.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha