شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۹
اگر باور عاشورایی در دل فیلمساز نباشد، اثرش جان نمی‌گیرد

حوزه / تهیه‌کننده سینما و تلویزیون گفت: فیلمساز عاشورایی باید خود به این فرهنگ دلبسته باشد و با حقیقت آن زندگی کرده باشد. بدون این ارتباط، حتی دقیق‌ترین بازسازی تاریخی نیز نمی‌تواند در جان مخاطب نفوذ کند و ماندگار شود.

به گزارش خبرگزاری حوزه، سینمای دینی و مذهبی در ایران همواره جایگاهی خاص و البته پرچالش داشته است؛ آثاری که قرار است پیام‌هایی عمیق و برآمده از باورهای مردم را با زبان تصویر روایت کنند، طبیعتاً مسئولیتی مضاعف را بر دوش فیلمسازان خود می‌گذارند. در این میان، موضوع امام حسین (ع) و فرهنگ عاشورا، به عنوان یکی از بلندترین قله‌های مفهومی شیعه، از پیچیده‌ترین و در عین حال ضروری‌ترین موضوعاتی است که سینمای ما باید به آن بپردازد.

سینما، اگرچه رسانه‌ای پرقدرت است، اما پرداختن به مفاهیمی مانند عاشورا، صرفاً نیازمند مهارت‌های سینمایی نیست. عاشورا پیش از آنکه یک موضوع برای تولید محتوا باشد، یک تجربه زیسته و یک فرهنگ زنده است که باید از درون هنرمند بجوشد و به زبان تصویر ترجمه شود. فیلمسازی که این مسیر را انتخاب می‌کند، نه‌فقط نیاز به شناخت تاریخی دارد، بلکه باید با باور، ارادت، و درک درونی از مفاهیم ایثار، مقاومت و حقیقت، وارد این عرصه شود.

در سال‌های گذشته تلاش‌هایی برای ساخت آثار عاشورایی صورت گرفته، اما این تلاش‌ها هنوز به جریان مستمر و فراگیر تبدیل نشده است. بخشی از این کاستی به نبود حمایت ساختاری بازمی‌گردد و بخشی دیگر به دشواری‌های فنی و محتوایی ساخت چنین آثاری. واقعیت این است که روایت از عاشورا، به زبان امروز، برای مخاطب امروز، نیازمند زبان تازه، فرم خلاقانه و قصه‌هایی انسانی است که بتوانند بار معنایی این واقعه بزرگ را به نسل جدید منتقل کنند.

سعید سعدی، تهیه‌کننده باسابقه سینمای ایران که سابقه تولید آثار ارزشمندی در حوزه دفاع مقدس را در کارنامه دارد، معتقد است که عاشورا مفهومی جاری و زنده است و می‌تواند در گونه‌ها و قالب‌های مختلف هنری و دراماتیک بازآفرینی شود، به‌شرط آن‌که با اعتقاد و شناخت وارد این عرصه شد. خبرگزاری حوزه در همین زمینه با این تهیه‌کننده صاحب‌نام گفت‌وگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه می‌شویم.

شما به عنوان یک تهیه‌کننده باسابقه که در حوزه دفاع مقدس فعالیت‌های بسیاری داشته‌اید، اگر قرار باشد فیلمی با محوریت عشق به امام حسین (ع) ساخته شود، چه ویژگی‌هایی باید در خالق اثر وجود داشته باشد تا نتیجه کار، اثری اصیل و اثرگذار از آب درآید؟

به‌نظر من، نخستین و مهم‌ترین ویژگی برای کسی که می‌خواهد فیلمی در این زمینه تولید کند، داشتن ارادت قلبی و باطنی نسبت به اهل‌بیت (ع) به‌ویژه امام حسین (ع) است. چنین کسی باید از لحاظ روحی و فکری با فرهنگ عاشورا و مفاهیم بلند آن آمیخته شده باشد و این ارتباط را نه‌فقط در ظاهر، بلکه در عمق وجود خود درک کرده باشد. تنها در این صورت است که اثر او می‌تواند «دل» داشته باشد و از سطح روایت صرف تاریخی فراتر رفته و با جان مخاطب پیوند برقرار کند.

آیا فکر می‌کنید صرفاً داشتن تخصص و دانش سینمایی برای ساخت یک فیلم عاشورایی کفایت می‌کند یا این‌گونه آثار نیازمند پیوند عمیق‌تری با باورها و شناخت‌های مذهبی هستند؟

دانش فنی سینما شرط لازم است، اما به‌هیچ‌وجه کافی نیست. کسی که می‌خواهد سراغ این‌گونه آثار برود، باید به درک عمیقی از حقیقت عاشورا رسیده باشد؛ باید فهمیده باشد که عاشورا صرفاً یک واقعه تاریخی نیست، بلکه یک جریان تمدن‌ساز و روح‌بخش است که قرن‌ها با قلب مؤمنان در جریان بوده است. اگر فیلمساز تنها با دید فنی و بدون دغدغه معنوی وارد این عرصه شود، نتیجه کارش ممکن است به لحاظ تصویری قابل قبول باشد، اما محتوای آن تهی و بی‌اثر خواهد بود.

در ساخت فیلم‌هایی با موضوع عاشورا، آیا تأکید باید صرفاً بر بازسازی وقایع تاریخی آن مقطع باشد یا می‌توان با الهام از فلسفه عاشورا، داستان‌هایی معاصر و امروزی هم خلق کرد؟

به‌عقیده من، نقطه قوت سینمای عاشورایی می‌تواند در همین امتداد یافتن روایت باشد؛ یعنی نه فقط در بازسازی تاریخی واقعه، بلکه در انتقال روح و پیام آن به زندگی امروز مخاطب. عاشورا مفهومی فراتاریخی است که می‌توان آن را در بسترهای متنوع زمانی و مکانی روایت کرد. اگر یک فیلمساز بتواند درام و روایت انسانی خود را بر پایه اصولی همچون ظلم‌ستیزی، آزادگی، ایثار و مقاومت بنا کند، حتی در قالب یک داستان معاصر نیز می‌تواند عاشورا را زنده نگه دارد.

با توجه به شرایط اقتصادی و فرهنگی امروز سینمای ایران، ساخت فیلم‌های دینی و مذهبی، به‌ویژه آثار عاشورایی، با چه موانع و چالش‌هایی مواجه است؟

یکی از مهم‌ترین چالش‌ها، نبود حمایت جدی و پایدار از سوی نهادهای مؤثر است. سینمای ما به‌شدت تحت تأثیر مسائل اقتصادی قرار گرفته و بسیاری از سینماداران و پخش‌کنندگان حاضر نیستند ریسک اکران چنین آثاری را بپذیرند. در عین حال، زیرساخت مناسبی هم برای تبلیغ و معرفی این فیلم‌ها وجود ندارد و همین باعث می‌شود فیلمسازان علاقه‌مند به موضوعات مذهبی، در آغاز راه دچار تردید شوند. اگر حمایت ساختاری و واقعی از این دست آثار شکل نگیرد، تولید آن‌ها به‌سختی و با ریسک بالا انجام خواهد شد.

آیا شما معتقدید که مفاهیم عاشورایی مانند ایثار، مقاومت و ظلم‌ستیزی می‌توانند در قالب داستان‌های غیرمستقیم نیز منتقل شوند و مخاطب را تحت تأثیر قرار دهند؟

قطعاً بله. در واقع هنر واقعی آن است که فیلمساز بتواند پیام‌های عاشورایی را در قالب داستان‌هایی غیرکلیشه‌ای، انسانی و همذات‌پذیر منتقل کند. وقتی شخصیتی را خلق می‌کنیم که برای دفاع از حق یا حقیقت، از جان، مال یا موقعیت اجتماعی خود می‌گذرد، در واقع داریم مفاهیم عاشورایی را بازآفرینی می‌کنیم. لازم نیست همیشه پرچم و شمر و میدان جنگ باشد؛ گاهی یک تصمیم اخلاقی در یک درام خانوادگی هم می‌تواند عمق عاشورا را منتقل کند، به‌شرط آن‌که با باور و ظرافت طراحی شده باشد.

با توجه به تجربیات شما در ساخت آثار ارزشی، چه تفاوتی میان کار در حوزه دفاع مقدس با موضوع عاشورا قائل هستید؟ آیا این دو فضا در پیام و ساختار با یکدیگر هم‌پوشانی دارند؟

من دفاع مقدس را ادامه و تجلی عاشورا در تاریخ معاصر می‌دانم. در واقع، مفاهیمی چون ایثار، فداکاری، مقاومت و پایداری که در دفاع مقدس دیده‌ایم، همه برگرفته از همان مکتب عاشورا هستند. اگر کسی دفاع مقدس را خوب فهمیده باشد، عاشورا را نیز می‌تواند درک کند و بالعکس. این دو فضا از نظر مفهومی کاملاً به هم مرتبط‌اند، اما از نظر ساختاری، پرداخت به عاشورا نیازمند ظرافت و شناخت عمیق‌تری است، چون با یک روایت مقدس و حساس روبه‌رو هستیم که اشتباه در بیان آن، آسیب‌زاست.

با وجود ظرفیت‌های عظیم فرهنگی و دینی در کشور، چرا به‌نظر شما تولید فیلم‌هایی با محوریت امام حسین (ع) و قیام عاشورا همچنان محدود و کم‌تعداد باقی مانده است؟

به‌نظر من علت اصلی، کمبود شجاعت و باور در بدنه تولید است. خیلی از فیلمسازان، علی‌رغم علاقه قلبی، از ورود به این حوزه می‌ترسند؛ چون می‌دانند سطح انتظار از این آثار بسیار بالاست و کوچک‌ترین لغزش می‌تواند با واکنش‌های تند روبه‌رو شود. از سوی دیگر، تجربه‌های پیشین نشان داده که برخی آثار در این حوزه باوجود نیت‌های خوب، با مشکلات اجرایی، فنی یا حتی بازخوردهای مخاطبان مواجه شدند و همین باعث شده برخی دیگر از هنرمندان از قدم گذاشتن در این مسیر منصرف شوند.

آیا نمونه‌هایی از آثار سینمایی یا تلویزیونی را سراغ دارید که از نظر شما توانسته‌اند در تبیین درست پیام عاشورا موفق عمل کنند و همچنان در ذهن مخاطب باقی بمانند؟

بله، آثار قابل احترامی در این حوزه وجود دارند. از جمله سریال «امام علی (ع)» که به‌حق یکی از ماندگارترین و پرمفهوم‌ترین تولیدات تلویزیونی ماست. همین‌طور سریال «مختارنامه» که با وجود دشواری‌های تولید، توانست بخشی از پیامدهای عاشورا را به تصویر بکشد. فیلم «سفیر» نیز، علی‌رغم محدودیت‌های فنی زمان خود، در زمان خودش اثری جسورانه بود. این آثار نه‌تنها به لحاظ تاریخی اهمیت دارند، بلکه در لایه‌های درونی‌شان پیام‌های عمیقی برای مخاطب دارند.

برخی معتقدند که برای نسل جدید، مفاهیم مذهبی باید با زبانی تازه بازگو شود. آیا شما نیز اعتقاد دارید که برای انتقال مفاهیم عاشورا باید به سراغ فرم‌ها و قالب‌های نوین رفت؟

بله، حتماً. زبان امروز با زبان دیروز تفاوت دارد. اگر قرار است پیام عاشورا به نسل جدید منتقل شود، باید زبان، فرم و حتی فضای روایت را متناسب با ذائقه و رسانه‌های امروز تنظیم کرد. استفاده از تکنولوژی، جلوه‌های بصری نو، روایت غیرخطی، و حتی پلتفرم‌های جدید مثل سریال‌های نمایش خانگی می‌توانند ابزارهایی برای این انتقال باشند. اما نکته اساسی این است که نباید در استفاده از فرم جدید، پیام اصلی فدا شود. هنر آن است که قالب نو و پیام اصیل را در کنار هم نگه داریم.

چه توصیه‌ای به فیلمسازان جوانی دارید که دغدغه کار دینی دارند اما نمی‌دانند چگونه وارد این عرصه شوند و از کجا آغاز کنند؟

نخستین توصیه‌ام این است که عجله نکنند و سطحی‌نگر نباشند. باید با تحقیق، مطالعه، و گفت‌وگو با کارشناسان دینی و فرهنگی، دانش خود را عمیق‌تر کنند. سپس با نگاهی هنری و انسان‌محور، سوژه‌ای را انتخاب کنند که به آن باور دارند. اگر احساس می‌کنند در دل‌شان حرفی درباره عاشورا دارند، آن را تبدیل به قصه کنند؛ قصه‌ای با شخصیت‌هایی زنده، چالش‌دار و باورپذیر. و در نهایت، حتماً مشورت بگیرند و در کنار انگیزه، جسارت ورود به این میدان را داشته باشند.

آیا به‌نظر شما، مفاهیم عاشورا می‌توانند از طریق گونه‌های سینمایی دیگر مانند علمی-تخیلی، روانشناختی، یا حتی کودک و نوجوان نیز منتقل شوند؟

قطعاً این امکان وجود دارد و حتی بسیار ضروری است. مفاهیم عاشورا از چنان ظرفیتی برخوردارند که می‌توانند در گونه‌های متنوع سینمایی بازآفرینی شوند. مثلاً می‌توان در قالب یک داستان علمی-تخیلی، مفهومی چون ایثار یا ظلم‌ستیزی را نشان داد. در ژانر روانشناختی، می‌توان بر درگیری‌های درونی شخصیت‌هایی تمرکز کرد که بین حقیقت و مصلحت دچار تعارض‌اند. برای کودک و نوجوان هم می‌توان با زبان تمثیل و نماد، روح عاشورا را منتقل کرد. مهم آن است که پیام، اصیل و درست منتقل شود.

آیا تجربه‌های جهانی در تولید آثار دینی می‌تواند الگویی برای ما در سینمای عاشورایی باشد؟ یا ما باید صرفاً از منابع داخلی تغذیه کنیم؟

ما می‌توانیم از تجربه‌های جهانی بیاموزیم؛ مخصوصاً در زمینه تکنیک، روایت، جلوه‌های ویژه و ساختار داستانی. سینمای جهان در تولید آثار مذهبی نشان داده که چگونه می‌توان یک پیام دینی را با ابزار سینمایی جهانی کرد. ما نیز باید این تجربه‌ها را مطالعه کنیم، ولی در عین حال، هویت و باورهای خودمان را حفظ کنیم. تقلید کورکورانه بی‌نتیجه است، اما بهره‌گیری آگاهانه از تجربه‌ها می‌تواند ما را به سطح جهانی نزدیک‌تر کند.

سخن پایانی شما درباره وظیفه سینما در قبال فرهنگ عاشورا چیست؟

سینما ابزاری قدرتمند برای انتقال معنا، پیام، و باور است. در قبال عاشورا، سینماگر اگر اهل ایمان باشد، مسئولیت مضاعفی دارد. باید بکوشد تا نه‌فقط برای ادای دین، بلکه برای روشن نگه‌داشتن چراغ حقیقت، وارد میدان شود. عاشورا همواره زنده است؛ اما برای زنده ماندن در ذهن نسل جدید، به روایت‌های نو، به زبان تصویر، و به قصه‌های انسانی نیاز دارد. ما در این مسیر، مسئولیم، نه‌فقط هنرمند.

انتهای پیام

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha