به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از مشهد، سیده جمیله علمالهدی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ، چهارشنبه ۱ مردادماه ، در نخستین نشست از سلسلهنشستهای اندیشهای «فتح خون» با موضوع «زنان و جنگ»به همت اندیشکده بانوان محیا که در تالار همایشهای صبا برگزار شد به بررسی تحلیلی ابعاد تاریخی، اجتماعی و تمدنی مسئله زن و جنگ پرداخت.
زنان و جنگ؛ از حاشیهنشینی تا کنشگری تمدنی
علمالهدی با بیان اینکه بحث زنان و جنگ موضوعی بسیار مهم و مغفولمانده است، تاکید کرد: همواره در طول تاریخ، زنان در موقعیتهای جنگی بیشتر موضوع غارت و تجاوز بودند تا عامل یا کنشگر. در جنگهای تاریخی، همانگونه که اموال به غارت میرفت، زنان نیز ربوده میشدند و مورد استفادههای ابزاری قرار میگرفتند.
وی با اشاره به آیات قرآن کریم درباره نظام فرعونی افزود: در آن نظام، پسران بنیاسرائیل کشته میشدند و زنان زنده نگه داشته میشدند تا بهعنوان نیروی کار و خدمترسانی مورد بهرهبرداری قرار گیرند. این نگاه ابزاری به زن از عصر فرعون تا به امروز در اشکال مختلف و در ساختارهای مختلف قدرت استمرار یافته است.
منازعه دائمی زنان برای حفظ استقلال در ساختارهای مردسالار
پژوهشگر حوزه زن و خانواده تصریح کرد: زن در طول تاریخ نهتنها در موقعیت جنگ، بلکه در تمام عرصههای اجتماعی، خانوادگی و سیاسی در یک منازعه دائمی برای حفظ استقلال، هویت و مرزهای تأثیرگذاری خود بوده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با تأکید بر نقش زنان در جنبشهای مقاومت فرهنگی و اجتماعی، خاطرنشان کرد:تصویر غالب از خانواده، در بسیاری از گفتمانهای رایج، بهعنوان محیطی خشن علیه زنان ترسیم شده و این تصویر اعتماد زنان به نهاد خانواده را تضعیف کرده است.

خشونت ساختاری؛ از خانه تا کارخانه
علمالهدی با بررسی روندهای تاریخی مدرنیته و انقلاب صنعتی، اشاره کرد: در دوره مدرن، به بهانه رفع خشونت خانگی، زنان از خانهها به خیابانها و بازار کار کشیده شدند. این در حالی بود که خیابانها و کارخانهها نیز محلهای امنی برای زنان نبودند، بلکه نوع دیگری از خشونتهای سازمانیافته و ساختاری علیه آنان در این محیطها شکل گرفت.
وی افزود: برخلاف ادعای جریانهای سوسیالیستی و لیبرالی، بسیاری از زنان در ساختارهای کاری، اداری و اجتماعی با انواعی از خشونت، تبعیض و بهرهکشی مواجه هستند و نظام سرمایهداری با بهرهبرداری از نیروی کار زنان، نه تنها امنیتی برای آنان فراهم نکرد، بلکه آنان را از محیط حمایتی خانواده جدا ساخت و به سمت مصرفگرایی و رقابتطلبی سوق داد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با نقد اخلاق حاکم بر بازارهای رقابتی گفت: زنانی که وارد بازار کار یا ساختارهای سیاسی میشوند، اگر به سمت اخلاق رقابتی و سودمحور کشیده شوند، از ویژگیهای زنانه فاصله گرفته و درواقع به خلقوخوی مردانه نزدیک میشوند.
پژوهشگر حوزه زن و خانواده تأکید کرد: زن بودن به معنای واقعی کلمه با روحیه فداکاری، ایثار، همیاری و مهرورزی تعریف میشود و زنانی که در خانوادههای موفق ایفای نقش کردهاند، با تکیه بر همین خصایص، بنیان خانواده را حفظ کردهاند. بر همین اساس، زنانی که در فضای رقابتی و سودمحور بازار هضم میشوند، عملاً از هویت زنانه خود فاصله گرفته و به ابزار تولید و بهرهکشی در نظام سرمایهداری تبدیل میشوند.
علمالهدی در ادامه با اشاره به نظریه دال مرکزی قدرت بیان کرد: قدرت دارای چهار رکن اصلی شخصیت، مالکیت، ساختار و ایدئولوژی است.
وی با تأکید بر اهمیت رکن چهارم یعنی ایدئولوژی، گفت : آنچه دین را به سیاست پیوند میدهد، همین بعد ایدئولوژیک است که در نگاه شهید مطهری، شهید مدرس و امام خمینی(ره) نیز مورد توجه ویژه قرار گرفته است.
پژوهشگر حوزه زن و خانواده افزود: باید بررسی شود زنان در این چهار رکن چه جایگاهی دارند. اگرچه در حوزه شخصیت، زنان ایرانی شایستگیها و توانمندیهای بینظیری از خود نشان دادهاند، اما در حوزه مالکیت، ساختار و بهویژه در ایدئولوژی، هنوز با چالشها و محدودیتهایی مواجه هستند.

مالکیت و قدرت مالی؛ کلید استقلال زنان از منظر قرآن کریم
علمالهدی با اشاره به آیات قرآن کریم تأکید کرد: در این کتاب الهی، زنان نهتنها مالکیت را حق خود میدانند بلکه در برخی آیات، ارزش و مقدار مهریهی زنان، حتی اگر بهاندازه یک قنطار باشد، محترم شمرده شده است. همچنین موضوع نفقه، حفظ شأن زن و امنیت اقتصادی او، جزء مسائل بنیادین در نگاه قرآن است.
به گفته وی نظام بازار امروز، مبتنی بر اخلاق رقابتی و سودمحور، فرصت دسترسی برابر زنان به منابع اقتصادی و مالی را محدود کرده است. زنانی که بخواهند در چنین بازاری موفق باشند، مجبورند از اخلاق زنانه فاصله گرفته و ویژگیهای مردانه در پیش گیرند.
اخلاق زنانه، ضامن بقای خانواده؛ نه ابزار رقابت بازار
علمالهدی با تأکید بر نقش محوری زنان در حفظ خانواده، تصریح کرد: بسیاری از خانوادههای موفق ایرانی، بر پایه فداکاری و ایثار زنان شکل گرفتهاند؛خلقوخوی زنانه، مبتنی بر مهر، عطوفت و همیاری، بزرگترین سرمایه زنان است که نباید در بازارهای سرمایهداری و ساختارهای رقابتی از بین برود.
وی هشدار داد: اگر زنان برای بقا در رقابتهای ساختاری از هویت زنانه فاصله بگیرند، نهتنها خود را از دست میدهند، بلکه خانواده، جامعه و حتی نظامهای کلان اجتماعی نیز دچار آسیب خواهند شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به عامل سوم یعنی ساختار، آن را یکی از خشنترین وجوه قدرت در مواجهه با زنان دانست و تأکید کرد: در جمهوری اسلامی، ضعف اصلی در همین بخش ساختاری است؛ زیرا اغلب ساختارهایی که زنان در آنها امکان ورود پیدا میکنند، مردسالارند یا اصلاً ساختاری متناسب با روحیات، نیازها و خصائص زنانه شکل نگرفتهاند.
ساختارهای مدرن، عامل ناپایداری قدرت اجتماعی
وی ساختارهای بروکراتیک مدرن را یکی از مهمترین عوامل تضعیف قدرت پایدار در جوامع دانست و گفت: در دوره مدرن، ساختارهایی مانند بوروکراسی طراحی شدند که مولفههای قدرت را در فرهنگهای مختلف، از جمله فرهنگهای غیرغربی، بهشدت تغییر دادند؛ بروکراسیها قدرت را مقطعی و موقت میسازند. مدیران فعال امروز، توهم قدرت دارند
علم الهدی خاطر نشان کرد: اما قدرت آنها وابسته به انسجام درونی سازمان و میزان تعهدات درونساختاری است. پس از بازنشستگی، آنها هیچ قدرتی ندارند. این مسئله در دانشگاهها هم صدق میکند؛ فارغالتحصیلان دیگر صاحب قدرت نیستند، بلکه قدرت متعلق به دانشجویان فعال است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به شعارهایی مانند توسعه پایدار و توسعه همهجانبه، این مفاهیم را عوامفریبانه و فاقد کارایی حقیقی در مدیریت قدرت دانست و ادامه داد: این شعارها قدرت را قطعهقطعه میکنند و از تمرکز آن جلوگیری مینمایند. نه تنها ایران، بلکه هیچ کشور دیگری نیز نتوانسته به توسعه همهجانبه واقعی دست یابد. کشورهایی که توسعهیافته نامیده میشوند، در عرصههای فرهنگ، اخلاق، معنویت و شعور سیاسی عقبماندهاند.
ایدئولوژی؛ ساحت نهایی قدرت و میدان اصلی نزاع زنان
وی در ادامه به ایدئولوژی بهعنوان آخرین و مهمترین رکن قدرت اشاره کرد و بیان داشت: زنان امروز بیش از هر چیز، در حوزه باورهای جنسیتی مورد تهاجم قرار گرفتهاند. این باورها از سوی رسانهها، مدرسهها، دانشگاهها و سایر نهادهای باورساز، پیوسته به زنان تلقین میشود. در رسانهها تصویر غالب از زن یا تصویر ابزاری است یا تصویر تقلیلیافته به نقشهای کلیشهای مانند آشپزی، نظافت یا حتی لذتجویی برای مردان تصویر شده است.
علمالهدی تأکید کرد: باورهای جنسیتی، ابزار تثبیت نظام سرمایهداری جهانی هستند. زن باید مطابق میل مردان بازنمایی شود، و این بازنمایی از سوی نهادهای قدرت از جمله رسانه، آموزش و ساختارهای فرهنگی بازتولید میشود؛ لذا قدرت اصلی در عصر حاضر، نه در تسلط نظامی یا اقتصادی، بلکه در تغییر عقاید مردم نهفته است.
وی به نقل از کتاب «قدرت» اثر جوزف نای تأکید کرد:«بالاترین قدرت، قدرت عقیده است؛ و تمام قدرتهای دیگر ذیل آن شکل میگیرند».
وی خطاب به بانوان حاضر در این نشست ، بهجای باورسازی نهادهای قدرت باشند، خود به فاعل در حوزهی باورها بدل شوند، در این باره افزود: زنان باید باورهای جنسیتی و باورهای نسبت به نقش زن و مرد، جنگ، خانواده، و حتی تمدن را بازتعریف و تبیین کنند. زیرا محل نفوذ اصلی زن، در حوزه تعلیم و تربیت و فرهنگ است و اگر زنان به فاعل در باورسازی بدل شوند، میتوانند زمینهساز تحول تمدنی باشند.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه به سه رویکرد رایج در تحلیل جایگاه زنان در اجتماع اشاره کرد و افزود: رویکرد طبیعتگرایی منشأ همه رفتارها و تفاوتها را به نیازهای مادی و زیستی نسبت میدهد. این نگاه معمولاً زن را تابع شرایط فیزیکی و غریزی میداند و مسئولیتی بر عهده انسان نمیگذارد.
وی در باره رویکرد فطرتگرایی در تحلیل جایگاه زنان گفت: اگرچه گاه با دین خلط میشود، اما در بسیاری از موارد نیز زن را با ویژگیهای غیرمادی تعریف میکند. اما همین نگاه نیز گاه به انفعال و بیمسئولیتی زنان منتهی میشود.
علم الهدی در ادامه به رویکرد برساختگرایی اشاره کرد و افزود: این رویکرد بر نقش ساختارهای اجتماعی و فرهنگی در تولید مفاهیم مانند زن، نقش زن، زن در جنگ و جنسیت تأکید دارد. در این دیدگاه، هویت زن و مرد محصول تعاملات فرهنگی و ساختار قدرت است و باید بازخوانی و بازسازی شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با تأکید بر نگاه متمایز قرآن به زن، نمونهی حضرت مریم(س) را الگوی ممتاز زن انقلابی معرفی کرد و افزود: قرآن کریم نهتنها حضرت مریم را یک زن مؤمن معرفی میکند، بلکه او را منشأ انقلاب اجتماعی و تمدنی میداند.
وی ادامه داد: در سوره مریم، خداوند پیامبر خود را برای زنی میفرستد که از خانه و مسجد جدا شده و در انزوای معنوی به عبادت پرداخته بود. در همین خلوت، رسالتی اجتماعی بر دوش او گذاشته میشود و بدون تکیه بر خانواده یا حمایتهای مردانه، به میدان اجتماع وارد میشود.
حضرت مریم، زنِ ایثارگر، مقاوم و موسس تمدن
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: در این روایت قرآنی، حضرت مریم نه بهخاطر انتساب به خانوادهای خاص، بلکه بهخاطر پاکی شخصی و ایمان فردی به این مقام رسیده است. نکته قابلتوجه دیگر این است که پس از تولد حضرت عیسی، جامعه تنها با اشارهی مریم به کودک، از حقیقت آگاه میشود. یعنی حتی دفاع از زن نیز توسط فرزند او و در میدان عمومی صورت میگیرد.
علمالهدی این آیات را شاهدی دانست بر آنکه زن میتواند بنیانگذار تمدنی نوین باشد. همانگونه که حضرت آسیه با ایستادگیاش در برابر فرعون، ساختار قدرت را فروپاشاند، و حضرت مریم با پذیرش سختترین رسالتها، منشأ یک دین و نظام فکری جدید شد.
وی تأکید کرد: جامعه دینی ما هنوز به اندازه کافی با منطق قرآنی درباره زن آشنا نیست. ما باید از بازنماییهای کلیشهای فراتر رفته و با الهام از زنان قرآنی، به تعریف جدیدی از زن، قدرت، جنگ و باورسازی برسیم. وظیفه زنان امروز، نه تنها کنشگری اجتماعی، بلکه تبیین نظام باورها و ارزشهاست؛ و این تبیین باید از خانه، مدرسه، رسانه و دانشگاه آغاز شود.

بازخوانی جایگاه زن در تاریخ اسلام و متون مقدس
وی با تأکید بر لزوم بازخوانی تاریخ اسلام و جایگاه زن در متون مقدس دینی، تصریح کرد: اگر به سیر تاریخی گسترش اسلام بنگریم، متوجه میشویم که نقش زنان در این مسیر، بسیار اساسی و تأثیرگذار بوده است.
پژوهشگر حوزه زن و خانواده با اشاره به نقش برجسته حضرت خدیجه (س) در پیشرفت نهضت اسلام، اظهار داشت: شاید یکی از بزرگترین خدمات به اسلام در آغازین روزهای بعثت، پشتیبانی همهجانبه حضرت خدیجه (س) از نظر مالی و موقعیت و نفوذ اجتماعی از پیامبر (ص) بود؛ همچنین حمایتهای حضرت ابوطالب (ع) نیز در پیشبرد این رسالت بینظیر بوده است.
علمالهدی ادامه داد: بهنظر میرسد بازخوانی موقعیت زن در متون مقدس بهویژه قرآن کریم، یک ضرورت مهم و حیاتی برای اصلاح باورهای نادرست جنسیتی در میان زنان و مردان است. اگر قرار است رویکرد «فطرتگرایانه» اصلاح شود، باید این اصلاح بهگونهای باشد که زن را از انفعال خارج کرده و به عاملیت، مسئولیتپذیری اجتماعی و تأثیرگذاری فعال سوق دهد.
در نشست اندیشهای فتح خون ، مباحث متعددی درباره ظرفیتهای تمدنی زنان، بازتعریف هویت زن در موقعیتهای جنگی و ساختار قدرت، بررسی شد که مقدمهای برای گفتگوهای راهبردی در حوزه زن و اجتماع در دورههای آتی خواهد بود.
این نشست با حضور جمعی از خانواده های شهدا، فعالان فرهنگی و بین المللی ، رسانه ای به همت اندیشکده بانوان محیا برگزار شد.











نظر شما