مهدیه فلاحی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در رابطه با فرهنگ جهادی زنانه عنوان کرد: فرهنگ جهادی زنانه یک نوع سبک زندگی است؛ سبکِ زنی که در هر شرایطی اهل تلاش، مسئولیت و امید است. زنِ جهادگر فقط در میدان جنگ یا فعالیت سیاسی معنا پیدا نمیکند؛ او در دل زندگی روزمره هم مجاهد است و جهاد او از خانه با تربیت، با صبر، با ساختنِ معنا در دلِ سختیها شروع میشود.
وی ادامه داد: فرهنگ جهادی زنانه، فرهنگی است که بر ایمان و آگاهی تکیه دارد. زن در این فرهنگ، فقط نقش حمایتی ندارد؛ او سازنده، محور تربیت و مبدأ تحولات فرهنگی است. به عبارت دیگر زنِ جهادگر کسی است که میانِ عشق و مسئولیت پیوند ایجاد میکند. دلش در گرو خدا و عملش در خدمت مردم است.
مبلغ فرهنگی با بیان اینکه تعهد، ایثار و تربیت سه ویژگی پایههای این فرهنگ است، تصریح کرد: تعهد یعنی باورِ عمیق به هدف؛ همان روحی که باعث میشود زن از یک کار ساده، نیتی بزرگ بسازد. ایثار به معنای گذشت از خود برای دیگران است؛ همانند رفتاری که در مادران شهدا، پرستاران، معلمان و بانوان جهادگر فرهنگی شاهد هستیم. تربیت نیز به معنای ادامه دادنِ مسیر حق در نسلهای بعدی است. زن از این جهت سنگِ بنای تمدن است.
وی ادامه داد: زنِ جهادگر بهظاهر شاید کار بزرگ و عجیبی نکند؛ اما تأثیر کار او ماندگار است. او با محبت، ایمان و عمل خالص، جامعهای را میسازد که روی پای خود بایستد. به زبان ساده، فرهنگ جهادی زنانه به معنای ساختن آینده با دستانِ نرم اما ارادهای استوار است.
جهاد زنانه؛ از میدان جنگ به میدان تربیت و فرهنگسازی
فلاحی یادآور شد: تفاوت اصلی فرهنگ جهادی زنانه با جهاد مردانه، در میدان و شیوه عمل است، نه در ارزش. جهاد مردان معمولاً در میدان بیرونی و آشکار دیده میشود مانند در جنگ، سازندگی، مدیریت یا فعالیت اجتماعی مستقیم؛ اما جهادِ زنان بیشتر در میدانِ درونی و فرهنگی جریان دارد. مرد با قدرت بازو و زن با قدرت دل می جنگد.
وی تاکید کرد: جهاد زنانه پشتوانه جهاد مردانه است؛ اگر مردان از مرزها دفاع میکنند، زنان از معنا و ایمان پاسداری میکنند. مرد، مرزهای خاکی و زن مرزهای فکری و اخلاقی را نگه میدارد. بدون جهاد زنانه، جهاد مردانه دوام نمیآورد؛ چون روح جامعه بدون زن صبور و مؤمن، خشک میشود.
پژوهشگر حوزوی در رابطه با تفاوت تاثیر جهاد زنانه با جهاد مردانه گفت: مرد اغلب با عمل مستقیم ساختارها را دگرگون میکند؛ اما زن با تربیت، با فرهنگسازی و با عشق، دلها را تغییر میدهد. در واقع، مرد تغییر را از بیرون و زن از درون آغاز میکند. یکی میسازد، دیگری معنا میبخشد و این دو مکمل یکدیگرند.
وی ادامه داد: جهاد زنانه بیشتر رنگ صبر دارد، ولی صبری که آگاهانه، فعال و همراه با ابتکار و روشنگری است. زنی که در فضای فرهنگی، آموزشی یا اجتماعی کار میکند، در واقع همان جهاد را ادامه میدهد؛ اما با زبانی نرمتر و اثری عمیقتر.
مبلغ فرهنگی اضافه کرد: به طوری کلی فرهنگ جهادی زنانه به معنای «زیستن مؤمنانه در هر شرایط» است. زنی که در مسیر خدا گام برمیدارد، اهل علم و خدمت است، دلسوز مردم است و در عین حال، زیبایی و لطافت زنانهاش را هم حفظ میکند. او نه در حاشیه تحولات، بلکه در قلب آن است. در حقیقت، جهاد زنانه یک نوع تمدنسازی خاموش است؛ حرکتی که آرام اما پیوسته است. این همان چیزی است که اسلام از زن مسلمان میخواهد؛ حضور آگاه، نقشآفرینی مؤثر و ساختن آیندهای امیدوار از درون خانواده تا متن جامعه.
فرهنگ جهادی زنانه، راهی به سوی نهادینهسازی مسئولیت اجتماعی
فلاحی گفت: فرهنگِ جهادیِ زنانه زمانی در جامعه نهادینه میشود که از یک شعار معنوی فراتر رود و به چارچوبی سازنده برای اندیشه و کنش اجتماعی زنان بدل گردد. این فرهنگ بر ایمان، مسئولیتپذیری، نقشآفرینی آگاهانه و پیوند میان معنویت و عمل تکیه دارد. تحقق آن نیازمند برنامهای منسجم در سه عرصه اصلی آگاهیبخشی فکری، ساماندهی نهادی و عینیتیافتن در سبکِ زندگی است.
پژوهشگر حوزوی افزود: در گام نخست، باید معنای «جهاد زنانه» بازشناسی و بهدرستی تبیین شود. همانطور که گفته شد جهاد برای زن، فقط حضور در میدان جنگ نیست، بلکه شامل تلاش پیوسته در میدانِ تربیت، علم، فرهنگ و خدمت اجتماعی است. این معنا باید در نظام آموزشی، خطابههای دینی، رسانهها و تولیدات فرهنگی بازتاب پیدا کند تا زنان، مفهوم جهاد را نه به عنوان فداکاری اضطراری، بلکه به عنوان شیوهای از زیست ایمانی تجربه کنند. معرفی الگوهای الهامبخش چون حضرت خدیجه، حضرت زینب(س) و مادرانِ شهدا، راهی مؤثر برای ترجمه این مفهوم از سطح ذهن به ساحت عینیت است.
وی ادامه داد: در گام دوم، باید بستری نهادی برای شکوفایی این فرهنگ پدید آید. نهادهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی میتوانند شبکههایی از بانوان فرهیخته و دغدغهمند شکل دهند تا مفهوم جهاد در عرصههای علم، رسانه و خدمتِ مردمی تجسم یابد. حمایت از گروههای جهادی بانوان، تسهیل حضور آنان در تصمیمگیریهای فرهنگی و تخصیص منابع مشخص برای طرحهای مبتنی بر روحیه ایثار و مسئولیت، از الزامات این تحول نهادی است.
فلاحی اضافه کرد: در گام سوم، خانواده و رسانه بهمنزله دو رکن نرمافزاری جامعه، نقش تعیینکنندهای ایفا میکنند. خانواده، نخستین بسترِ تمرین فرهنگِ جهادی است؛ جایی که مادر با رفتار و بینشِ خود، روحیه تلاش، قناعت و استقامت را در نسلِ آینده میپروراند. رسانهها نیز با ترسیمِ تصویری واقعی از زنِ مؤمن، کنشگر و اندیشمند، میتوانند در شکلگیریِ الگوی مطلوبِ اجتماعی، تأثیرگذار باشند. تولید آثار هنری، روایتهای مستند و محصولات فرهنگیِ بازنماگرِ زندگیِ زنان جهادگر، حافظه جمعیِ جامعه را نسبت به این فرهنگ، زنده و فعال نگاه میدارد.
وی با بیان اینکه نهادینهسازی فرهنگِ جهادیِ زنانه مستلزم ترکیب ایمان، خرد و ساختار است، گفت: ایمان، جوهره جهاد را زنده میسازد؛ خرد، آن را از احساس صرف به برنامه فکری تبدیل میکند و ساختار، زمینه تحققش را در جامعه فراهم میآورد. هرگاه این سه بُعد به تعادل برسند، زنِ جهادگر از مرز نقشهای سنتی و نمادین فراتر میرود و به شریک منطقی و فعال در شکلدهی تمدن نوین اسلامی بدل میشود. در چنین سطحی، جهاد زنانه دیگر یک «امر استثنایی» نیست، بلکه بخشی از نظم فرهنگی و اخلاقی جامعه خواهد بود.
انتهای پیام










نظر شما