چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۸
الگوی سوم؛ راهی برای کنشگری تمدنی در عصر بحران‌ها

حوزه/ مدرس حوزه و دانشگاه گفت: زن مسلمان، اگر خود را باز شناسی کند، می‌تواند نه تنها از بحران‌های هویتی عبور کند، بلکه به کنشگری تمدنی ارتقا پیدا کند. کنشگری که با ایمان، عقل، و عشق، تمدنی جدید ایجاد می‌کند.

نجمه صالحی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه عنوان کرد: زن مسلمان امروز در میانه‌ دو قطب متضاد سنت‌گرایی و مدرنیته ایستاده است. سنت‌هایی که گاهی او را به نقش‌هایی محدود و غیرپویا تقلیل می‌دهند و مدرنیته‌ای که تلاش دارد او را در قالبی مردانه باز تعریف کند. این دوگانه‌سازی‌ها، زن را از فطرت، معنا و رسالت تمدنی‌اش دور ساخته‌ و او را در وضعیتی پرتنش و سردرگم قرار داده‌ است.

وی ادامه داد: در این شرایط، بازتعریف هویت زن مسلمان بر پایه‌ عقلانیت توحیدی، فطرت انسانی و مسئولیت اجتماعی، ضرورتی تمدنی است. زن مسلمان نیازمند الگویی جدید است؛ الگویی که نه در گذشته‌ منجمد گرفتار شود و نه در آینده‌ بی‌ریشه نابود شود. «الگوی سوم زن مسلمان» مفهومی است که برای اولین بار توسط رهبر معظم انقلاب برای پاسخ به این نیاز مطرح شد. این الگو متعادل، عزت‌محور و معناگرا زن را به‌مثابه کنشگر تمدنی معرفی می‌کند.

مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه الگوی سوم، زن را نه در رقابت با مرد، و نه در تبعیت از او، بلکه در مسیر رشد، معنا و مسئولیت تعریف می‌کند، افزود: در این نگاه، زن موجودی مستقل، فعال و دارای کرامت است. تفاوت‌های زنانه نه تنها مانع نیست بلکه ظرفیت‌هایی برای تربیت، فرهنگ‌سازی و معناپردازی‌ هستند.در این نگاه زن می‌تواند هم زمان مادر، معلم، فعال اجتماعی و... باشد؛ بدون آن‌که دچار تضاد یا فرسایش شود. عقلانیت توحیدی، او را در مسیر بندگی خداوند، مسئولیت اجتماعی و کنشگری فرهنگی قرار می‌دهد.

زن مسلمان و نقش کلیدی‌ در شکل‌گیری تمدن نوین

وی اضافه کرد: در برابر الگوهای غربی که زن را در رقابت و مصرف‌گرایی تعریف می‌کنند و الگوهای شرقی که او را در انفعال و تبعیت محدود می‌سازند، الگوی سوم زن را در جایگاه انسانی صاحب رسالت قرار می‌دهد. این نگاه، زن را به کنشگری آگاه، عزت‌مند و تمدن‌ساز بدل می‌سازد.

صالحی با تاکید بر اینکه زن مسلمان، در تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی، همواره در متن تمدن ایستاده است، گفت: از حضرت خدیجه و حضرت فاطمه (سلام الله علیهما) در دفاع از رسالت و ولایت گرفته تا حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) که با روایت‌گری عاشورا حافظ حقیقت شد، از زنان نامدار تاریخ همچون بانو حمیده و بانو حدیث گرفته تا مادران شهید که با تربیت نسل و حفظ معنا، ستون‌های فرهنگی جامعه را بنا نهادند. زن مسلمان، حافظ پیوست فرهنگی جامعه، راوی حقیقت، مربی نسل و حافظ معنا است. او نه فقط در خانه، بلکه در جامعه، آموزش، رسانه، تربیت، و تولید روایت‌های الهام‌بخش نقش آفرین است.

وی یادآور شد: یکی از مهم‌ترین میدان‌های کنشگری زن مسلمان، تربیت دختران در عصر روایت‌های متناقض است. دختر امروز با پرسش‌هایی بنیادینی مانند من کیستم؟ چه نقشی در جامعه دارم؟ چگونه می‌توانم هم فعال باشم، هم مؤمن؟ مواجه است. وقتی پاسخ‌های روشن وجود نداشته باشد، روایت‌های رسانه‌ای هویت او را در قالب‌های ظاهری، رقابتی و مصرف‌محور بازتولید می‌کنند که نتیجه‌ آن وضعیت، سردرگمی هویتی، فرسایش روانی و گسست نسلی است.

نویسنده و پژوهشگر حوزوی تاکید کرد: در برابر این چالش‌ها، تربیت دختران باید به تربیت تمدنی تبدیل شود؛ تربیتی که بر پایه‌ عزت‌نفس اسلامی، عقلانیت توحیدی و معناگرایی بنا شده باشد؛ زیرا در این تربیت، دختر به‌عنوان انسانی صاحب کرامت و رسالت شناخته می‌شود، تفاوت‌های زنانه به‌عنوان ظرفیت‌های تربیتی و فرهنگی به رسمیت شناخته می‌شوند، نقش‌های خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی در تعادل آموزش داده می‌شوند. تربیت نه فقط برای موفقیت فردی، بلکه برای ساخت آینده‌ تمدنی صورت می‌گیرد.

وی با بیان اینکه در تحقق این تربیت نیازمند هم‌افزایی خانواده، مدرسه، رسانه و نهادهای فرهنگی است، تصریح کرد: خانواده باید عزت‌نفس و هویت دینی را پایه‌گذاری کند. مدرسه باید عقلانیت، معنا و مهارت‌های زندگی را آموزش دهد، رسانه‌ها باید روایت‌های زنانه‌ الهام‌بخش تولید کنند و نهادهای فرهنگی باید برنامه‌های تربیتی متناسب با الگوی سوم طراحی نمایند.

صالحی بازسازی زبان علمی در گفت‌وگو درباره زن مسلمان را دیگر ضرورت مهم دانست و ادامه داد: در بسیاری از محافل دانشگاهی، زن در چارچوب‌های سکولار یا در قالب‌های سنتی فاقد انسجام نظری تحلیل می‌شود. این وضعیت، گسستی میان اندیشه اسلامی و علوم انسانی ایجاد کرده و مانع تولید ادبیات تمدنی درباره زن شده است.

وی اضافه کرد: برای عبور از این بن‌بست، باید زبان علمی تازه‌ای شکل گیرد؛ زبانی که از دل علوم انسانی اسلامی برمی‌خیزد و مفاهیم دینی را در قالب تحلیلی، قابل فهم و قابل اجرا ارائه می‌دهد. این زبان می‌تواند مفاهیم فطرت، عقلانیت توحیدی، کرامت انسانی و رسالت تمدنی را بازخوانی کند، الگوهای تربیتی و فرهنگی زن را طراحی کند و روایت‌های تاریخی و معاصر از زنان مسلمان را تحلیل و بازتولید نماید.

مدرس حوزه و دانشگاه یادآور شد: زن مسلمان، اگر خود را باز شناسی کند، می‌تواند نه تنها از بحران‌های هویتی عبور کند، بلکه به کنشگری تمدنی ارتقا پیدا کند. کنشگری که با ایمان، عقل، و عشق، تمدنی جدید ایجاد می‌کند. در الگوی سوم، زن نه در رقابت با مرد، نه در انفعال سنتی، بلکه در مسیر معنا، عزت و مسئولیت قرار می‌گیرد. البته این مسیر، آسان نیست؛ اما ممکن است. آغاز این مسیر، بازتعریف خود، بازخوانی نقش، و بازسازی روایت است.

انتهای پیام

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha