راهپیمایی اربعین و قیام عاشورا، دو رویداد مذهبیِ به ظاهر متمایز اما عمیقاً پیوسته در فرهنگ شیعی هستند که نهتنها بار معنوی دارند، بلکه میتوانند به عنوان سوژههایی غنی برای تولید آثار هنری و رسانهای مورد توجه قرار گیرند. جواد مزدآبادی، کارگردان و فیلمساز پیشکسوت، در گفتوگو با خبرگزاری حوزه به بررسی چالشها و ظرفیتهای ساخت آثار سینمایی و تلویزیونی با محوریت این دو موضوع پرداخته است. او با تأکید بر لزوم «معرفتمحور بودن» آثار مذهبی، هشدار میدهد که بدون درک عمیق از فلسفه عاشورا و اربعین، هر اثری به شعارزدگی و کلیشهپردازی سطحی دچار خواهد شد.
مزدآبادی با اشاره به تجربه شخصی خود در ساخت مستند «در امتداد فلق» نمونهای موفق از پرداخت غیرمستقیم به مفاهیم دینی را معرفی میکند؛ آثاری که به جای نمایش صرفِ راهپیمایی، به دنبال کشف داستانهای انسانی پنهان در پس این حرکت عظیم هستند. به باور او، اربعین تنها یک رویداد مذهبی نیست، بلکه نمایشی از وحدت جهانی است که میتواند مخاطبان غیرمذهبی را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
در ادامه این گفتوگو، مزدآبادی به نقد آثار موجود در این حوزه پرداخته و معتقد است بسیاری از فیلمها و مستندهای ساختهشده، به جای پرداختن به عمق ماجرا، صرفاً به تصاویر تکراری از زائران اکتفا کردهاند. او همچنین از پروژه سینمایی متوقفشده خود سخن میگوید که به دلیل انصراف ناگهانی سرمایهگذار به تعویق افتاده است، اما امیدوار است با جذب حمایتهای جدید، آن را در آینده نزدیک عملیاتی کند.
به عنوان کسی که هم در سینما و هم در تلویزیون تجربه دارد، معیارهای اصلی ساخت اثری درباره عاشورا یا راهپیمایی اربعین را چه میدانید؟
هر اثر هنری که به موضوعات مذهبی مانند عاشورا یا اربعین میپردازد، باید پیش از هر چیز به دنبال انتقال "معرفت" باشد. اگر مخاطب صرفاً با یک نگاه سطحی و کلیشهای با اثر مواجه شود، احتمالاً تأثیر عمیقی روی او نخواهد گذاشت. قیام امام حسین (ع) تنها یک رویداد تاریخی نیست، بلکه یک مکتب فکری است که میتواند راهگشای زندگی انسانها در دوران معاصر باشد.
اثری که درباره اربعین ساخته میشود نیز باید بتواند این همبستگی جهانی را به تصویر بکشد. میلیونها نفر از ملیتها و مذاهب مختلف، با انگیزههای عمیق عاطفی و معنوی، در این راهپیمایی شرکت میکنند. این اتفاق تنها یک حرکت جمعی نیست، بلکه نمایشی از وحدت و مقاومت در برابر ظلم است. بنابراین، فیلمساز باید بتواند این ابعاد را با نگاهی نو و غیرشعاری به مخاطب منتقل کند.
چگونه میتوان از شعارزدگی در آثار مذهبی جلوگیری کرد؟
متأسفانه یکی از بزرگترین آفات آثار مذهبی، شعارزدگی و پرداخت مستقیم به مفاهیم است. وقتی فیلمساز بخواهد پیام خود را به صورت مستقیم و بدون پرداخت هنری بیان کند، نهتنها تأثیرگذار نخواهد بود، بلکه ممکن است اثر معکوس نیز داشته باشد. به عنوان مثال، اگر قرار باشد فیلمی درباره نماز ساخته شود و تمام دیالوگها حول ضرورت نماز بچرخد، احتمالاً مخاطب احساس کند که در حال تماشای یک اثر تبلیغاتی است.
راه حل این است که مفاهیم دینی را در قالب داستانهای انسانی و موقعیتهای دراماتیک طبیعی بیان کنیم. به جای گفتن مستقیم پیام، باید آن را در رفتار شخصیتها، روابط آنها و حتی در فضاسازی اثر نشان داد. اینجاست که هنر فیلمسازی به کار میآید و اثر میتواند بدون آنکه مخاطب احساس کند در حال موعظه شدن است، پیام خود را منتقل کند.
برخی آثار ساختهشده درباره اربعین، صرفاً به نمایش راهپیمایی اکتفا کردهاند. نظر شما درباره این نگاه سطحی چیست؟
این نگاه قطعاً یک ضعف بزرگ محسوب میشود. راهپیمایی اربعین خود یک پدیده شگفتانگیز است، اما اگر فیلمساز تنها به نمایش جمعیتی که در حال حرکت هستند بسنده کند، در واقع فرصت انتقال مفاهیم عمیقتر را از دست داده است. من در مستند "در امتداد فلق" که برای شبکه یک ساخته بودم، سعی کردم به جای تمرکز صرف بر خود راهپیمایی، به داستانهای انسانی پشت آن بپردازم.
در یکی از قسمتها، دو نفر از یک روستا، یکی شیعه و دیگری سنی، با همدیگر برای پیوستن به کاروان اربعین آماده میشدند. این دو نفر با وجود تفاوتهای مذهبی، عشق مشترکی به امام حسین (ع) داشتند و این موضوع باعث وحدت آنها شده بود. این نگاه میتواند به مخاطب نشان دهد که اربعین تنها یک حرکت شیعی نیست، بلکه پیامی جهانی دارد.
بزرگترین مانع در ساخت آثار مذهبی چیست؟
به نظر من، بزرگترین مانع، حساسیت بالای این موضوعات است. وقتی شما درباره مفاهیم دینی کار میکنید، باورها و احساسات مردم را لمس میکنید و کوچکترین اشتباه میتواند واکنشهای شدیدی را به دنبال داشته باشد. بنابراین، فیلمساز باید همزمان چندین مسئولیت را بر عهده بگیرد: هم اثر را جذاب و دراماتیک کند، هم به مفاهیم دینی احترام بگذارد، و هم از کلیشهها و شعارهای تکراری دوری کند.
این کار نیازمند مطالعه عمیق، مشورت با کارشناسان دینی و همچنین خلاقیت در روایت است. متأسفانه برخی فکر میکنند با یک دوربین ساده میتوانند وارد راهپیمایی اربعین شوند و از زائران فیلم بگیرند، اما چنین آثاری معمولاً سطحی باقی میمانند. فیلمساز باید بتواند زوایای پنهان و ناگفته این رویداد را کشف کند.
چگونه میتوان اثری درباره اربعین ساخت که برای مخاطب غیرمذهبی نیز جذاب باشد؟
پاسخ این سوال در «انسانیت» نهفته است. هرچند اربعین یک رویداد مذهبی است، اما درون آن هزاران داستان انسانی وجود دارد: از ایثار و گذشت گرفته تا امید و مقاومت. یک فیلمساز میتواند با تمرکز بر این جنبهها، اثری خلق کند که حتی برای کسانی که آشنایی چندانی با مفاهیم دینی ندارند، جذاب باشد. به عنوان مثال، میتوان به داستان پزشکان هندی اشاره کرد که با پای پیاده خود را به کربلا میرسانند. این افراد نهتنها از نظر مذهبی، بلکه از نظر فرهنگی نیز بسیار متفاوت هستند، اما عشق به امام حسین (ع) آنها را به این سفر معنوی کشانده است. چنین داستانهایی میتواند برای مخاطب جهانی نیز جذاب باشد.
آیا فکر میکنید سینمای ایران در پرداخت به موضوعات عاشورایی موفق بوده است؟
برخی آثار خوب در این زمینه ساخته شدهاند، اما به نظر من هنوز جای کار زیادی وجود دارد. بسیاری از فیلمها یا سریالهای مرتبط با عاشورا، یا بیش از حد شعاری هستند یا تنها به بازسازی تاریخی واقعه اکتفا کردهاند. در حالی که فلسفه قیام امام حسین (ع) میتواند در قالب داستانهای معاصر نیز روایت شود.
به عنوان مثال، جمله معروف امام حسین (ع) که فرمود: «اگر دین ندارید، آزاده باشید»، میتواند در یک فیلم اجتماعی درباره مبارزه با ظلم در دنیای امروز به کار گرفته شود. این نگاه باعث میشود مخاطب درک کند که عاشورا تنها یک رویداد متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش نیست، بلکه یک الگوی همیشگی برای مبارزه با ستم است.
تجربه شخصی شما از ساخت مستند درباره اربعین چه بود؟
ساخت مستند در امتداد فلق» یکی از تجربههای ارزشمند من بود. در آن پروژه، سعی کردم به جای نمایش مستقیم راهپیمایی، به زندگی افرادی بپردازم که خود را برای این سفر آماده میکردند. یکی از قسمتها درباره دو دوست بود که یکی شیعه و دیگری سنی بود، اما هر دو عشق مشترکی به امام حسین (ع) داشتند.
این نگاه باعث شد مستند من به جای آنکه صرفاً یک گزارش تصویری از راهپیمایی باشد، به بررسی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی اربعین بپردازد. به نظرم این همان چیزی است که یک اثر هنری را ماندگار میکند: توانایی نشان دادن ابعاد پنهان یک رویداد بزرگ.
آیا راهپیمایی اربعین را میتوان به عنوان یک سوژه جهانی برای فیلمسازی مطرح کرد؟
قطعاً همینطور است. راهپیمایی اربعین نهتنها یک رویداد مذهبی، بلکه یک پدیده اجتماعی بینظیر است. میلیونها نفر از سراسر جهان، با فرهنگها و زبانهای مختلف، در این حرکت شرکت میکنند. این اتفاق میتواند سوژه یک فیلم مستند یا حتی درام درباره وحدت انسانی باشد.
نکته جالب این است که بسیاری از غیرمسلمانان نیز تحت تأثیر این همبستگی قرار گرفتهاند. اگر فیلمساز بتواند این جنبه را به درستی نمایش دهد، اثر او میتواند در جشنوارههای جهانی نیز مطرح شود.
توصیه نهایی شما به فیلمسازانی که میخواهند درباره عاشورا یا اربعین کار کنند، چیست؟
مهمترین توصیه من این است که پیش از ساخت اثر، به دنبال کسب معرفت باشند. بدون درک عمیق از فلسفه عاشورا و اربعین، نمیتوان اثری ماندگار خلق کرد. همچنین، باید از کلیشهها و نگاههای تکراری دوری کنند و به دنبال زاویههای جدید باشند. در ادامه به یاد داشته باشند که هنر، ابزاری برای انتقال مفاهیم انسانی است. اگر اثر آنها بتواند مخاطب را به تفکر وادارد، بدون آنکه به او امر و نهی کند، قطعاً موفق خواهد بود.
به نظر شما چه عناصری باید در یک اثر سینمایی درباره راهپیمایی اربعین وجود داشته باشد تا بتواند پیام واقعی این رویداد را منتقل کند؟
راهپیمایی اربعین یک پدیده چندبعدی است که تنها با نشان دادن جمعیت زائران نمیتوان به عمق آن پی برد. در یک اثر سینمایی موفق، باید سه عنصر اساسی وجود داشته باشد: اولاً، داستانهای فردی و انسانی که نشان دهد هر زائری با چه انگیزهها و چالشهایی این سفر را آغاز کرده است. ثانیاً، نمایش روح همبستگی و اتحادی که بین مردم از ملیتها و فرهنگهای مختلف ایجاد میشود. ثالثاً، پرداختن به تأثیرات عمیق معنوی این سفر بر زندگی افراد.
ما در مستند «در امتداد فلق» سعی کردیم دقیقاً همین رویکرد را داشته باشیم. به جای اینکه صرفاً از جمعیت فیلم بگیریم، به سراغ افرادی رفتیم که داستانهای خاصی داشتند. مثلاً یکی از شخصیتهای اصلی مستند ما فردی بود که پس از سالها بیاعتقادی، در راهپیمایی اربعین تحول روحی عمیقی را تجربه کرده بود. اینگونه داستانهاست که میتواند پیام واقعی اربعین را منتقل کند.
برخی معتقدند راهپیمایی اربعین بیشتر یک موضوع مستندسازانه است تا سینمایی. نظر شما در این باره چیست؟
این دیدگاه کاملاً محدودکننده است. درست است که تاکنون بیشتر آثار تولیدشده درباره اربعین در قالب مستند بودهاند، اما این به معنای عدم قابلیت این موضوع برای تبدیل شدن به آثار داستانی قوی نیست. اربعین میتواند زمینهساز خلق درامهای انسانی بسیار قوی باشد. تصور کنید فیلمی درباره گروهی از زائران از ملیتهای مختلف که در طول این سفر با چالشهای مختلفی روبرو میشوند و در نهایت تحولات عمیقی در آنها ایجاد میشود.
من شخصاً معتقدم اربعین ظرفیت تبدیل شدن به یک درام سینمایی جهانی را دارد. کافی است نگاهی به آمار شرکتکنندگان از کشورهای مختلف داشته باشیم. این تنوع فرهنگی خودش میتواند ماده خام بسیار غنی برای یک فیلمنامه قوی باشد. البته شرط موفقیت چنین آثاری این است که از نگاه تبلیغاتی صرف فاصله بگیرند و به دنبال روایت داستانهای اصیل انسانی باشند.
برای جذب مخاطبان غیرمذهبی به تماشای آثاری با موضوع اربعین، چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
کلید این کار در انسانیت نهفته است. هر اثر هنری که بتواند جنبههای انسانی یک پدیده را به خوبی نمایش دهد، قادر خواهد بود مخاطبان مختلف را جذب کند. در مورد اربعین، باید بر روی مفاهیمی مانند ایثار، گذشت، امید و مقاومت تمرکز کرد که برای همه انسانها، صرف نظر از اعتقادات مذهبیشان، جذاب و قابل درک است.
به عنوان مثال، میتوان به داستان پزشکان هندی اشاره کرد که با پای پیاده در این راهپیمایی شرکت میکنند. این داستانها میتوانند برای مخاطب غیرمذهبی هم جذاب باشد، چون درباره ارزشهای انسانی جهانی صحبت میکنند. نکته مهم این است که نباید مخاطب غیرمذهبی را با پیامهای مستقیم مذهبی بمباران کنیم، بلکه باید اجازه دهیم زیباییهای این رویداد خودشان سخن بگویند.
انتهای پیام










نظر شما