به گزارش خبرگزاری حوزه، پرولتاریا در مارکسیسم و مستضعفین در قرآن، هر دو به گروههای محروم جامعه اشاره دارند، اما در مبانی فلسفی، اهداف و راهکارهای تغییر وضعیت، تفاوتهای اساسی دارند. مارکسیسم بر مبارزه طبقاتی و انقلاب تأکید دارد، در حالی که قرآن بر اخلاق، عدالت و اصلاح تدریجی.
در جهانبینیهای مختلف، مفاهیمی وجود دارند که به گروههای محروم و تحت ستم جامعه اشاره میکنند. در مکتب مارکسیسم، «پرولتاریا» به عنوان طبقهی کارگر استثمارشده معرفی میشود، در حالی که در قرآن کریم، اصطلاح «مستضعفین» برای توصیف مظلومان و محرومان به کار رفته است. این دو مفهوم، با وجود برخی شباهتهای ظاهری، از نظر مبانی فلسفی، اهداف و راهکارهای تغییر وضعیت، تفاوتهای اساسی دارند. در این پژوهش، با روش تحلیلی-توصیفی و با استناد به منابع معتبر، به بررسی این دو مفهوم پرداخته و وجوه تشابه و افتراق آنها را تبیین میکنیم.
تعریف مفاهیم؛
۱. پرولتاریا در مارکسیسم:
مارکس و انگلس در «مانیفست کمونیست» (۱۸۴۸)، پرولتاریا را طبقهای میدانند که فاقد ابزار تولید است و ناگزیر نیروی کار خود را به سرمایهداران (بورژوازی) میفروشد. از دیدگاه مارکسیسم، پرولتاریا موتور محرکهی انقلاب کمونیستی است و با سرنگونی نظام سرمایهداری، جامعهی بیطبقه را ایجاد خواهد کرد (مارکس و انگلس، ۱۸۴۸).
۲. مستضعفین در قرآن:
واژهی «مستضعفین» در آیات متعددی از قرآن کریم به کار رفته است، از جمله در آیهی ۹۷ سورهی نساء:
«إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ»
(کسانی که فرشتگان [جان] آنها را می گیرند در حالی که به خود ستم کردهاند، میپرسند: شما در چه حالی بودید؟ میگویند: ما در زمین مستضعف بودیم.)
مستضعفین در قرآن به کسانی اطلاق میشود که به دلیل ظلم حاکمان یا نظامهای جور، از حقوق طبیعی خود محروم شدهاند. برخلاف پرولتاریا که صرفاً یک مفهوم اقتصادی است، مستضعفین علاوه بر محرومیت مادی، از نظر سیاسی، فرهنگی و دینی نیز تحت فشار قرار دارند (مطهری، ۱۳۵۷).
شباهتهای پرولتاریا و مستضعفین :
۱. محرومیت اقتصادی: هر دو گروه از نظر معیشتی در تنگنا قرار دارند. پرولتاریا تحت استثمار سرمایهداران است و مستضعفین نیز از مواهب اقتصادی محرومند.
۲. ظلمپذیری: هر دو قشر تحت ستم نظامهای حاکم هستند. مارکس این ستم را اقتصادی میداند، اما قرآن آن را چندبعدی (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی) تحلیل میکند.
۳. امید به تغییر: در مارکسیسم، پرولتاریا با انقلاب به رهایی میرسد و در قرآن، مستضعفین وعدهی حکومت صالحان را دارند: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ» (قصص: ۵).
تفاوتهای اساسی:
۱. مبانی فلسفی:
- پرولتاریا بر اساس ماتریالیسم تاریخی تعریف میشود و نزاع طبقاتی محور اصلی آن است.
- مستضعفین در قرآن مبتنی بر جهانبینی توحیدی است و ظلمستیزی آن، ریشه در اخلاق و عدالت الهی دارد.
۲. راهکار تغییر:
- مارکسیسم، مبارزهی خشونتآمیز و انقلاب قهری را تجویز میکند.
- قرآن، علاوه بر مقاومت در برابر ظلم (مانند قیام امام حسین (ع))، بر صبر، تقوا و اصلاح تدریجی تأکید دارد (مطهری، ۱۳۵۷).
۳. هدف نهایی :
- جامعهی کمونیستی مارکسیسم، دنیوی و مادی است.
- حکومت مستضعفین در قرآن، الهی و همراه با عدالت فراگیر است: **«وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ»** (انبیاء: ۱۰۵).
نتیجه: اگرچه پرولتاریا و مستضعفین هر دو به قشرهای تحت ستم اشاره دارند، اما مبانی، روشها و اهداف آنها کاملاً متفاوت است. مارکسیسم با نگاه مادیگرایانه، راه حل را در انقلاب خشونتبار میداند، اما قرآن با تأکید بر اخلاق و عدالت الهی، به مبارزهی آگاهانه و توأم با تقوا دعوت میکند. بررسی این دو مفهوم نشان میدهد که رویکرد دینی به مسائل اجتماعی، عمیقتر و همهجانبهتر از تحلیلهای صرفاً اقتصادی است.
پی نوشت ها:
۱- مارکس، کارل و انگلس، فریدریش. (۱۸۴۸). مانیفست کمونیست.
۲- مطهری، مرتضی. (۱۳۵۷). عدل الهی. تهران: انتشارات صدرا.
۳- شریعتمداری، علی. (۱۳۶۰). اصول و فلسفهی تعلیم و تربیت. تهران: انتشارات امیرکبیر.
منبع: بانک محتوای مراکز تبلیغ مجازی حوزه های علمیه










نظر شما