به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت الله جوادی آملی در یکی از سخنرانی های خود به موضوع «راز جاودانگی و ماندگاری علم و اخلاق علما سلف» پرداختند که تقدیم شما فرهیختگان می شود.
بزرگان، برای آنکه «عالم» شوند ـ نه صرفاً ناقل سخنان دیگران و گردآورندهی گفتهها و تحویلدهندهی آن به دیگران ـ با خداوند عهد میبستند.
عهدشان این بود که به دنبال عالم شدن حقیقی باشند، نه به دنبال قصهگویی و پراکندن مطالب بیپایه.
آنان با خدای خویش پیمان میبستند که
«قصه نخوانند»
«سخنان غیر برهانی و غیر استدلالی را نشنوند»
«سخنان غیر برهانی را بر زبان نیاورند»
و «جامعه را با گفتار بیاساس معطل نکنند».
در زندگی برخی از علما و حکمای بزرگ آمده است که آنان «رسالهی عهد» داشتند؛ رسالهای که در آن با خدا عهد میبستند تا هیچگاه سخن غیر علمی بر زبان نیاورند، به سخن غیر علمی گوش نسپارند، به قصهپراکنی و گفتوگوهای بیثمر مشغول نشوند و عمر خویش را به بطالت نگذرانند.
در این عهدها آمده است که اگر کسی به قصه و سخنان بیپایه و غیر مبرهن مشغول شود و چنین کلماتی از دهان او خارج گردد، بر عهدهی او کفاره است.
زیرا کسی که میخواهد به جایگاهی برسد، باید حسابشده زندگی کند. همانگونه که در میدان جنگ، تدبیر، برنامهریزی و نظم لازم است، در مسیر علم نیز لازم است انسان برنامهریزی کند و ارتباط خویش را با خداوند سامان دهد.
این به آن معناست که «هر کتابی را نخواند»، «هر سخنی را نگوید» و انتخابگر باشد.
آیا اینهمه علوم ارزشمند که در اختیار بشر قرار گرفته کافی نیست؟
پس چرا باید هر نوشتهای را خواند و هر سخنی را پذیرفت؟
برخی از علما عهد میبستند که غیر از آثار بزرگان و محققان، کتاب دیگری نخوانند؛ مثلاً جز آثار محققان بزرگ یا جز آثار شخصیتهایی همچون فیض، سراغ متونی دیگر نروند.
این یعنی گزینش در علمآموزی و خودداری از هر آنچه بیپایه و غیر علمی است.
زیرا اگر انسان هر آنچه به دستش رسید را بخواند و هر آنچه به گوشش رسید را بپذیرد، این کار راه به جایی نمیبرد.
تعهد آنان این بود که هیچ سخن غیر علمی را فرا نگیرند.
تاریخ نشان داده است که اگر کسی فقط یک کتاب بیاساس را محور کار خود قرار دهد، نتیجهای جز هدر رفتن عمر و رکود علمی ندارد.
در جهان بسیاری آمدند و رفتند، اما تنها معدود کسانی ماندگار شدند. علت ماندگاری این افراد آن بود که «چند جور زندگی نکردند»، بلکه یک مسیر مشخص، دقیق و حسابشده را برگزیدند.
این بزرگان حتی کتابهایی مینوشتند برای آنکه خود و دیگران را متعهد کنند که:
«دهان خویش را کنترل کنند»
«قلم خود را مهار نمایند»
«هر چیزی را نگویند»
«هر جایی سخن نرانند» و
«هر مطلبی را ننویسند».
همین تعهد به پرهیز از سخنان غیر علمی و بیپایه، راز ماندگاری آنان شد.
برای دانلود اینجا را کلیک کنید










نظر شما