به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از شیراز، حجت کهیاری طی یادداشتی در خصوص هزینه های تحصیل، مانعی پنهان در مسیر فرزندآوری نوشت:
هزینهها فراتر از آموزش رایگان است، اگرچه آموزش در مدارس دولتی بهصورت اسمی رایگان اعلام شده، اما والدین موظف به پرداخت مبالغی تحت عنوان کمک مشارکتی هستند که در برخی موارد تا ۱۰ میلیون تومان نیز میرسد.
این مبالغ صرف تجهیزاتی مانند آبسردکن، پرده کلاسها، تعمیرات مدرسه و حتی خرید لوازم اداری میشود؛ مواردی که طبق قانون باید از بودجه دولتی تأمین شوند.
علاوه بر این، هزینه سرویس مدرسه برای هر دانشآموز در سال تحصیلی جدید بین ۶ تا ۱۲ میلیون تومان در طول سال متغیر است، بسته به منطقه و نوع سرویس. برای خانوادهای با سه فرزند، این رقم به بیش از ۳۰ میلیون تومان در سال میرسد.
درآمد کارگری در برابر هزینههای تحصیل
بر اساس آخرین اعلام وزارت کار، حداقل حقوق ماهانه کارگران حدود ۸ میلیون تومان است. حال اگر خانوادهای با این سطح درآمد، سه فرزند محصل داشته باشد، باید علاوه بر هزینههای تحصیل، اجاره منزل، قسط وام، خوراک، پوشاک و درمان را نیز تأمین کند.
حال به بررسی هزینه های یک خانواده کارگر با سه فرزند می پردازیم، در مرحله نخست، اجاره منزل یک خانواده در مناطق شهری رو به پایین حدود ۵ الی ۸ میلیون تومان، قسط وام بانکی حد متوسط ۲ میلیون تومان، هزینه ثبت نام و مشارکت مدرسه هر فرزند حدود ۱۰ میلیون تومان هزینه سرویس و اگر فرزند هنرستان یا همان کلاس دهم باشد هزینه مشارکت تا ۱۰ میلیون تومان نیز می رسد، حال اگر یک خانواده دو فرزند ابتدایی و یک فرزند کلاس دهم داشته باشد حداقل باید ۱۵ میلیون تومان هزینه مشارکت پرداخت کند با این حساب سه هزینه سرویس مبلغ حدود ۳۰ میلیون تومان و ۱۵ میلیون تومان هزینه مشارکت ۴۵ میلیون تومان باید پرداخت کند، به این مبالغ باید حدود ۱۰ میلیون تومان هم به لوازم تحریر، لباس فرم و هزینه کتاب ها نیز اختصاص دهیم.
در مجموع، خانوادهای با سه فرزند محصل باید سالانه بیش از ۶۰ میلیون تومان فقط برای تحصیل فرزندان خود هزینه کند؛ رقمی که با حقوق کارگری همخوانی ندارد و بسیاری را به مرز انصراف از تحصیل یا مهاجرت به مدارس کمکیفیتتر سوق داده است، در واقع یک پدر دارای سه فرزند محصل باید ۶ ماه هزینه کارگری خود را کنار گذاشته و در این ۶ ماه چیزی هم نخورد همه را پس انداز کند تا بتواند هزینه تحصیل فرزندان خود را محیا کند با این وضع آیا تشویق به فرزند آوری درست است؟.
مسئولان شعار فرزندآوری را می دهند
در سالهای اخیر، سیاستهای جمعیتی کشور بر افزایش نرخ تولد و تشویق خانوادهها به داشتن فرزند بیشتر متمرکز بودهاند، اما در غیاب حمایتهای مالی، این سیاستها با واقعیتهای اقتصادی خانوادهها در تضاد قرار گرفتهاند.
کارشناسان اجتماعی معتقدند که بدون اصلاح ساختار بودجه مدارس، حذف هزینههای غیرقانونی، و ارائه حمایتهای مستقیم به خانوادههای پرجمعیت، تشویق به فرزندآوری صرفاً به یک شعار تبدیل خواهد شد.
هزینههای تحصیل در ایران، بهویژه برای خانوادههای دارای چند فرزند، به یکی از موانع جدی در مسیر عدالت آموزشی و سیاستهای جمعیتی تبدیل شده است. اگر آموزش رایگان قرار است واقعاً رایگان باشد، باید از تحمیل هزینههای جانبی به خانوادهها جلوگیری شود و حمایتهای هدفمند برای اقشار کمدرآمد در نظر گرفته شود.
حوزه علمیه متولی آموزش با رویکرد تهذیبی و تربیتی شود
در شرایطی که خانوادهها زیر بار هزینههای سنگین تحصیل فرزندان خود قرار دارند، برخی کارشناسان فرهنگی و اجتماعی پیشنهاد میکنند که حوزههای علمیه میتوانند نقش مؤثری در تحول آموزش و پرورش ایفا کنند. این نهادهای دینی، با پشتوانه معنوی و ارتباط با مراجع تقلید، ظرفیت آن را دارند که متولی آموزش با رویکرد تهذیبی و تربیتی شوند.
حوزه علمیه می تواند تا راه اندازی مدارس آموزشی می تواند در جذب این دانش آموزان نقش موثری ایفا کند.
اگر مدارسی با محوریت حوزه علمیه راه اندازی شود در واقع هم هزینه های سنگین آموزشی از گردن خانواده های بی بضاعت برداشته می شود و هم حوزه علمیه می تواند در تربیت این داشتن آموزان به رسالت خود اهتمام بیشتری داشته باشد.
ورود حوزه علمیه به راه اندازی مدارس آموزشی می تواند نگاه تربیتی و اخلاق محور را جایگزین نگاه صرفا اداری و اقتصادی کند، حمایت مراجع تقلید با پرداخت شهریه حداقلی می تواند هزینه های تحصیل را پوشش دهد، با تمرکز بر تهذیب، تربیت دینی و سبک زندگی اسلامی آرامش بیشتری برای والدین فراهم خواهد آورد و همچنین فرزند آوری دیگر از حالت شعاری بیرون خواهد آمد و با زیرساخت های واقعی همراه می شود.
این مدل میتواند الگویی باشد برای بازنگری در ساختار آموزش و پرورش کشور؛ الگویی که هم دغدغه تربیت نسل آینده را دارد و هم فشار معیشتی را از دوش خانوادهها برمیدارد.











نظر شما