به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم در یادداشتی در صفحه شخصی خود آورده است:
سال گذشته با تکیه بر برخی از آمار و مستندات، مطلبی هشداردهنده با عنوان «حال ناخوش علوم انسانی در کشور» نوشتم (در اینجا آمده است)
مع الاسف با تکیه بر برخی از آمار و اسناد جدید، باز هم باید از تداوم ناخوشی و بیماری علوم انسانی در کشور نالید و از همه دغدغهمندان و مدیران علم کشور خواست که فکری عاجل برای این بیمار پرهزینه و کم فایده داشته باشند.
توضیح آنکه ما هزینههای فراوانی را صرف ترویج و آموزش علوم انسانی غربی میکنیم:
یک. حدود ۵۰ درصد از دانشجویان ما در رشتههای علوم انسانی و اجتماعی تحصیل میکنند!
دو. ۳۵ درصد اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور نیز در رشتههای علوم انسانی و اجتماعی مشغول به کارند.
سه. از مجموع ۱۷۸۹ نشریه دارای اعتبار از کمیسیون نشریات وزارت عتف، ۱۰۴۷ نشریه مربوط به گروه علوم انسانی و اجتماعی است و فقط ۷۴۲ نشریه دیگر مربوط به پنج گروه دیگر! فنی مهندسی (۲۵۳ نشریه)، علوم پایه (۲۰۸ نشریه)، کشاورزی و منابع طبیعی (۲۱۴ نشریه)، دامپزشکی (۲۴ نشریه) و هنر و معماری (۶۷ نشریه).
اما مع الاسف:
یک. ارتباط اعضای هیئت علمی رشتههای علوم انسانی با جامعه و صنعت، (در مقایسه با رشتههای علوم طبیعی)، بسیار ضعیف و ناچیز است.
دو. پارساهای کاربردی و تقاضامحور و نیازمحور در رشتههای علوم انسانی بسیار اندکاند.
سه. شرکتهای دانشبنیان و نوآور در رشتههای علوم انسانی بسیار اندکاند. بر اساس برنامه پنجساله هفتم پیشرفت باید به ۳هزار شرکت برسند، در حالی که هماکنون کمتر از ۵۰۰ شرکتاند!
چهار. حضور متخصصان علوم انسانی در حوزه فناوریهای نرم و فرهنگی که سند ملی آن هم تدوین و ابلاغ شده است، بسیار ضعیف و کمرنگ است!
پنج. در زمینه مرجعیت علمی و نمایهسازی مقالات و نشریات علوم انسانی در پایگاههای استنادی بینالمللی بسیار ضعیف و وضعیتی حقارتآمیز داریم. تا جایی که از میان این همه نشریه علوم انسانی (۱۰۴۷ نشریه) فقط ۳۲ عدد از آنها در پایگاههای بینالمللی نمایه شدهاند! یعنی حدود ۳درصد از آنها! و این یعنی فاجعه!
شش. افزون بر این، با آنکه ۳۵ درصد اعضای هیئت علمی و ۵۰ درصد دانشجویان ما در رشتههای علوم انسانی فعالیت میکنند، مع الاسف فقط ۱۲ درصد مقالات بین المللی ما مربوط به رشتههای علوم انسانی و اجتماعی است که آن هم اغلب در رشتههایی غیر از اقتصاد و علوم سیاسی و روانشناسی و جامعهشناسی و حقوق و علوم تربیتی و فلسفه و امثال آن است!
نکته:
این مطالب صرف نظر از نقدهای بنیادینی است که این بنده بر علوم انسانی رایج دارم و معتقدم که این علوم در مقام عمل نه تنها گرهی از گرههای اجتماعی ما نمیگشایند که خود گره بر گره میزنند و آموزش و ترویج این علوم از مهمترین معضلات جامعه اسلامی و انقلابی ماست که مع الاسف هر چه جلوتر میرویم آسیبها و مخاطرات آنها برای فرهنگ ایرانی و اسلامی ما آشکارتر میشود.
در اینجا میخواستم بگویم نسبت به هزینهای که برای این علوم میشود، متأسفانه حتی اعتباری کمّی (در مقایسه با سایر کشورها) هم برای کشور ایجاد نمیکنند!










نظر شما